به گزارش پارس به نقل از مشرق، رئیس دفتری روسای جمهور در دولت های گذشته یکی از پست های حائز اهمیتی بوده است که اغلب به برادران رئیس جمهورها رسیده است و اغلب رئیس جمهورهای گذشته ترجیح داده اند به برادر خودشان در این پست اعتماد کنند.

در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، برادرش محمد هاشمی معاون اجرایی برادرش بود و در دولت سید محمد خاتمی، رئیس دفتر ریاست جمهوری به علی خاتمی رسید ولی در دوران احمدی نژاد این سنت ادامه پیدا نکرد و شیخ الاسلامی، اسفندیار رحیم مشایی و موسوی بر این کرسی تکیه زدند.

البته محمود احمدی نژاد هم در دولت نهم برادرش داوود را رئیس دفتر بازرسی نهاد ریاست جمهوری کرد و او را به پاستور آورد اما داوود احمدی نژاد بعدها بنا به نفوذ مشایی در دولت، راه را از بردارش جدا کرد و منتقد محمود احمدی نژاد شد.

محمد هاشمی که در مقعطی از دوران ریاست جمهوری برادرش، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی را بر عهده داشت (از سال ۶۳ تا ۷۳) در دولت ششم اما معاون اجرایی رئیس دفتر برادرش شد. او بنا به حکمی هم که در پایان دولت ششم از مرحوم حسن حبیبی معاون اول رئیس جمهور گرفت به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور در اداره امور مربوط به بازسازی مناطق جنگ زده منصوب شد. محمد هاشمی بعدها در حلقه اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در کنار میز ریاست برادرش در این مجمع می نشست. با عوض شدن ترکیب اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، او این بار به عنوان رئیس دفتر برادر بزرگترش در این مجمع انتخاب شد.

سید محمدعلی ابطحی از چهره های دوران اصلاحات است که کار خود را از بخش صدای صدا و سیما آغاز کرد و بعد به معاونت برون مرزی رسید. بعد به ارشاد کوچ کرد و نقطه اوجش دوران ریاست جمهوری خاتمی بود. دورانی تکیه بر کرسی مسئول دفتری سید محمد خاتمی زده بود.

ابطحی با کاندیدا شدن خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری، کارش را در نمایندگی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در لبنان رها کرد و به ستاد انتخاباتی رفت و بعد از پیروزی خاتمی، در تاریخ ۱۹ تیر سال ۱۳۷۶ رئیس دفتر رئیس جمهور شد. وی در این رابطه می‏ گوید: « سخت ترین سال های خاتمی را با وی گذراندم، این همراهی سخت برایم آموزنده بود. »

ابطحی در دور دوم ریاست جمهوری خاتمی، در تاریخ ۱۱ شهریور سال ۱۳۸۰ معاون حقوقی و پارلمانی رئیس جمهور شد. پس از انتخابات مجلس هفتم او که رابط دولت و مجلس بود، سه بار استعفا داد تا بالاخره در تاریخ ۲۱ مهر سال ۱۳۸۳ استعفا مورد قبول خاتمی قرار گرفت و پس از آن مشاور رئیس جمهور شد.

او در مورد حساسیت مسئولیت رئیس دفترهای روسای جمهور، اینگونه توضیح می دهد که « بالاخره رئیس دفتر رئیس جمهور کانال رسیدن همه چیز به رئیس جمهور است البته روسا خودشان هم کانال هایی و ارتباطاتی دارند و این ارتباطات در جامعه باز ایرانی خیلی زیاد است. »

او در مصاحبه ای دیگر در خصوص حرف و حدیث های پشت سر روسای دفتر رئیس جمهور گفت: « این قانون خلقت است، به روسا نمی خواهند حرف بزنند به رئیس دفترها حرف می زنند. »

در سال هایی که سید محمد خاتمی ریاست نهاد اجرایی کشور را بر عهده داشت، علی خاتمی به مدت چهار سال مسئول دفتر برادرش بود.

سید علی خاتمی از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ رئیس دفتر رئیس جمهور شد که توصیه رهبر معظم انقلاب به رئیس جمهور دولت هشتم در این انتصاب بی تاثیر نبود.

ایشان روز پنجم شهریورماه سال ۱۳۸۰ در دیدار سید محمد خاتمی و هیئت دولت وی فرمودند: « من، هم زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی این نکته را به ایشان گفتم، هم به آقای خاتمی عرض کردم. به ایشان گفتم آقای علی خاتمی (برادرتان) را برای بازرسی بگذارید که ایشان هم گذاشتند و چقدر هم خوب بود. باید نزدیک ترین آدم ها (خاطرجمع و صمیمی) را برای کار بازرسی گذاشت تا انسان ببیند چه می گذرد؛ یعنی غیر از گزارشی که از طریق معمول می آید، اطلاع دیگری هم وجود داشته باشد. »

سید علی خاتمی اکنون هم در بنیاد باران رئیس دفتر برادرش است. او گهگاه به حمایت از برادرش در رسانه ها سخن می گوید. زمانی که" مجبتی ثمره هاشمی" از اقبال کم مردم به اصلاحات سخن گفته بود، او بود که به حمایت از برادرش برخاست. علی خاتمی گفته بود: « کسی از طرف مردم حق حرف زدن ندارد و" مردم" علاقه خود را به اصلاح طلبان نشان خواهند داد. »

بعد از اتمام انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و پیروزی حسن روحانی در این رقابت ها، سیدمحمد خاتمی با همراهی برادرش علی، به دیدار حسن روحانی رفت.

در این بین اما این محمود احمدی نژاد بود که ریاست دفتر خود را به برادرش نداد. داوود احمدی نژاد هیچ وقت نتوانست جای اسفندیار رحیم مشایی را برای برادرش بگیرد. او ریاست بازرسی نهاد ریاست جمهوری را در دولت نهم به عهده داشت اما یک سال قبل از پایان دولت نهم و در مردادماه سال ۱۳۸۷ از سمت خود کناره گیری کرد. علت برکناری وی اختلاف نظرش با برادرش بر سر انتصاب علی کردان عنوان شد اما بعدها مشخص شد که این فقط بخشی از ماجرا بوده و تاثیرپذیری محمود احمدی نژاد از اسفندیار مشایی یکی از مهمترین دلایل اختلاف این دو برادر بوده است.

شیخ الاسلامی تا پیش از وزارت، مدتی استاندار هرمزگان بود که پس از انتخاب احمدی نژاد به عنوان شهردار تهران، رئیس دفتر وی شد و در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد نیز تا پیش از انتصاب اسفندیار رحیم مشایی سمت مسئول دفتری رئیس جمهور را بر عهده داشت.

شیخ الاسلامی با ارائه پیشنهاد وزارت توسط محمود احمدی نژاد وزارت کار و امور اجتماعی را بر عهده گرفت. او در حالی که سکان وزارت کار را بر عهده داشت، ۲۵ اردیبهشت همان سال با حفظ سمت به عنوان سرپرست وزارت رفاه منصوب شد تا اقدامات لازم برای ادغام دو وزارتخانه کار و رفاه انجام شود.

او از یاران قدیمی احمدی نژاد محسوب می شود که تا پایان راه در کنار احمدی نژاد و مشایی ماند و رئیس ستاد زنده باد بهار نیز شد. او حتی به عنوان داوطلب چهارمین دوره انتخابات شوراها به عنوان سرلیست حامیان دولت احمدی نژاد قرار گرفت که با عدم اقبال مردم رو به رو شد و رای نیاورد.

اسفندیار رحیم مشایی در زمان شهرداری محمود احمدی نژاد رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود. در دولت اول احمدی نژاد، مشایی ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران را بر عهده داشت. وی در تیرماه ۱۳۸۸ از سوی محمود احمدی نژاد به عنوان معاون اول رئیس جمهور انتخاب شد که با واکنش ها و مخالفت های متعددی رو به رو شد به طوری که رهبر معظم انقلاب طی نامه ای این انتصاب را به مصلحت ندانستند اما محمود احمدی نژاد ساعتی پس از استعفای مشایی از این پست، او را به عنوان رئیس دفتر ریاست جمهوری منصوب کرد.

انتصاب های جنجالی محمود احمدی نژاد یکی از ویژگی های بارز سال های آخر ریاست جمهوری وی بود. احمدی نژاد در اواخر سال ۹۱ در حکمی سید حسن موسوی را به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور منصوب کرد و اسفندیار رحیم مشایی را از دفتر رئیس جمهور به دبیرخانه جنبش عدم تعهد انتقال داد.

موسوی کسی بود که در دولت نهم، معاون سرمایه گذاری اسفندیار رحیم مشایی در زمان تصدی وی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود. او پس از خروج رحیم مشایی از سازمان میراث فرهنگی و حضور در پاستور، مشاور عالی رحیم مشایی در" مرکز ملی مطالعات جهانی شدن" شد و این روزها مسئولیت ریاست دفتری محمود احمدی نژاد را بر عهده دارد.

با توجه به اینکه رسانه ها از حسین فریدون (برادر دکتر حسن روحانی) نام می برند، باید دید روحانی منصب ریاست دفتر را که به گفته ابطحی « کانال رسیدن همه چیز به رئیس جمهور است» به چه کسی می دهد؟ آیا او نیز مانند خاتمی و هاشمی به برادر خود اطمینان می کند و یا شخص دیگری را برای این مسئولیت در نظر دارد؟