اشکالات دولت احمدینژاد از دید کلهر
یکی از اشکالات آن، برخی تصمیمات شتابزده است. عینک دوربین آقای احمدینژاد خوب کار میکرد اما عینک نزدیکبینش بهدلیل مشغلههایی که داشت برخی اوقات اصلا نمیدید.
به گزارش پارس ، مهدی کلهر مشاور رسانه ای احمدی نژاد در دولت دهم در گفتگویی با روزنامه آرمان به نقاط قوت و ضعف دولت احمدی نژاد اشاره کرد که خلاصه این گفتگو را در ادامه می خوانید:
* در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، اتفاقی که افتاد این بود؛ ۴ نفر خارج از دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب خودشان را معرفی کردند که یکی آقای روحانی، دیگران هم شامل آقایان قالیباف، محسن رضایی و محمد غرضی می شدند. این ۴ نفر در اظهاراتشان از دو جریان سیاسی که در کشور ما از ابتدای انقلاب در عرصه سیاسی حضور داشتند، تبری جستند. تصور می کنم اولین مساله انتخابات یازدهم این گونه بود که جریان خاموش کشور که در همه جوامع وجود دارد به همراه ۷۰ تا ۸۵ درصد از گروه میانه رو به صحنه آمدند و به آقای روحانی رای دادند که شامل قشرهای مختلفی هم بودند یعنی از روستاییان تا اساتید دانشگاه ها و شخصیت های سیاسی به آقای روحانی رای دادند. تصور می کنم جامعه ما بعد از انقلاب نیازمند آرامش و اعتدال و استقرار و… بیشتر است و به همین سو حرکت کرد.
* {در پاسخ به این سوال که اصولگرابودن آقای احمدی نژاد را قبول ندارید؟ } : خودم از سال ۷۷ و ۷۸ یکسری مقاله در روزنامه جمهوری اسلامی درباره چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا داشتم که در آنها اشاره کردم تصور می کنم جامعه دیگر ظرفیتش بیش از این است که جریانی ادعا کند که می خواهد جامعه را هدایت کند. جامعه نیازمند جریان آرمانگرایی است که واقعیت نگر باشد. تصور می کنم ظهور عینی این جریان در انتخابات سال ۹۲ بود.
* الان رای آقای ولایتی و جلیلی را جمع بزنید، رای اصولگرایان است و من مشاهدات میدانی را می گویم. یکسری از اصلاح طلبان که رای دادند و (می دانم یکسری از این طیف رای ندادند چون در سال ۸۸ بیش از ۴۰ میلیون رای به صندوق ریخته شد اما در سال ۹۲ حدود ۳۶ میلیون رای اخذ شد که ۴ میلیون اختلاف است) این ۷۰ و خورده ای درصدی که رای دادند از آن میان برخی اصلاح طلبان به آقای قالیباف رای دادند که آرای قابل توجهی است، بخشی از آنها را هم من اطلاع دارم که به صورت شخصی و بدون جریانی به آقای رضایی رای دادند و شاید بخش کمی هم که از نزدیک با آقای غرضی آشنا بودند، به وی رای دادند و بخشی هم به آقای روحانی رای دادند. در اصلاح طلبان افرادی بودند که به آقای روحانی رای دادند ولی اینها خودشان از این محدوده های کلاسیک اصلاح طلبی و اصولگرایی خروج کرده بودند. تصور می کنم که رایی که امسال داده شد، آشکارا نشان داد بیش از ۷۰ درصدی که کشور و نظام را می خواهند و درصدد هستند آینده را خودشان رقم بزنند، وارد صحنه شدند. من به اینها می گویم مردم و این مردم امسال حضور جدی داشتند و بیشترین رای را به آقای روحانی دادند.
*معتقدم رای اصولگرایان و اصلاح طلبان به آقای روحانی موثر نبود، روحانی در بین کاندیداها از ابتدا مواضعش را درمورد اصلاح طلبی و اصولگرایی شفاف کرد و شاید شفاف ترین مواضع مربوط به وی بود. شخصیتش این گونه است که یا راجع به مسائل صحبت نمی کند و یا اگر صحبت کند، خیلی شفاف توضیح می دهد. در بین کاندیداها در زمان مناظره ها گفتم که مواضعش را شفاف می گوید البته جدا از اینکه ما مواضعش را می پسندیم یا نمی پسندیم. مردم پیام آقای روحانی را گرفتند. مردم خواستند به یک فرد مستقل رای دهند. در نشستی که چندی قبل در صداوسیما بود هم تقریبا همین موضوعات را مفصل اشاره کرد.
*دوران ۸ سال آقای احمدی نژاد همان طور که آقای روحانی گفتند دوران موفقی بود. آقای روحانی گفت که من به این زحمات در دو دولت تعظیم می کنم که تعبیر متواضعانه ای بود. خیلی کارها برای کشور صورت گرفته و امروز زیرساخت هایی مهمی در کشور آماده است که در سال ۸۴ نبود که یکی از آنها سیمان، یکی از آنها آهن، یکی از آنها نانوتکنولوژی و… است. خیلی از چیزهایی که اکنون شما می بینید در سال ۸۴ نبود و خیلی با الان فاصله داشتیم مثلا در هوا و فضا با الان خیلی فاصله داشتیم. دوران احمدی نژاد یک دوره طلایی است که در تاریخ ثبت خواهد شد البته اشکالاتی هم داشت.
* {در پاسخ به این سوال که چه اشکالاتی درمورد دولت آقای احمدی نژاد می توانید بگویید؟ } : یکی از اشکالات آن، برخی تصمیمات شتابزده است. عینک دوربین آقای احمدی نژاد خوب کار می کرد اما عینک نزدیک بینش به دلیل مشغله هایی که داشت برخی اوقات اصلا نمی دید. تیمی که سال ۸۴ با آنها شروع کرد، تیم خوبی بود و حداقلش این بود که تیمی که شروع کرد و تعدادشان هم زیاد نبودند، تیم صادقی بودند که کارنامه خوبی از نظر تجربی و مدیریتی داشتند اما در دولت دهم، آرام آرام تیم جدیدی وارد شد که به تعبیر شما شاید کم تجربه بودند و آن کم تجربگی تاثیر گذاشت و تصمیماتی گرفته شد که قابل دفاع نبود. مثل خروج ۴۰ درصد کارمندان دولت از تهران در یک ماه؛ تصمیمات اینچنینی مشخص بود که پختگی لازم را نداشت و طبیعی بود که نتیجه مطلوبی ندارد.
*ببینید یاران آقای احمدی نژاد در سال ۸۴ تعدادشان به ۱۰ نفر نمی رسد. آنهایی که بعدا آمدند (در دور دوم انتخابات آمدند) طبیعی است که اکنون جدا شوند. من ۲ یا ۳ ماه پیش به خود آقای احمدی نژاد هم گفتم که او هم تایید کرد. نظرشان انگشتان یک دست بود. آنهایی که در سال ۸۴ برای سازندگی کشور آمدند، تعداد کمی بودند که من یکی از آنها هستم و اگر اجازه داشتم اسامی بقیه را هم می گفتم. هنوز هم معتقدم دوره آقای احمدی نژاد دوره طلایی سازندگی در طول شاید تاریخ مکتوب کشور است و این دوران را با دوره شاه عباس و حکام لایق در قبل و بعد از اسلام مقایسه می کنم. باید اجازه دهید که این تلخکامی ها بگذرد که ما، منکر این موضوع نمی شویم. این تلخکامی ها همیشه در تاریخ هست و با پایان آن، خیلی ها با من همنظر می شوند.
ارسال نظر