اگر «حُمص» دروازه «حلب» شود
دیروز عملیات گسترده ارتش سوریه در استان حُمص این کشور آغاز شد. عملیات حُمص یک گام به جلو پس از آزادسازی منطقه استراتژیک" قُصیر" و یک گام پیش از تلاش برای کنترل کامل حلب، بزرگترین شهر سوریه است. اگر ارتش سوریه بتواند کنترل کامل استان حُمص را هم به دست آورد، بازگرداندن امنیت به" ریف دمشق" می تواند گام میانی به سوی حلب باشد. تحولات میدانی سوریه همان طور که به طور مستقیم بر تحولات دیپلماتیک اثر خواهد گذاشت، خود نیز متأثر از شرایط دیپلماتیک بحران سوریه است.
پارس به نقل از خراسان: در ماه های گذشته به ویژه پس از آزادسازی قُصیر، سکوت مرگباری در میان مخالفان دولت سوریه حکم فرما شده است. دیگر از مخالف خوانی های اخوان المسلمین سوریه در شورای ملی مخالفان و یا ائتلاف ملی مخالفان خبری نیست. رسانه های غربی هم دیگر سراغ جورج صبرا و عبدالباسط سیدا و هشام غلیون نمی روند. قهر سیاسی معاذ خطیب نیز در روزهای پایانی زمستان گذشته به نتیجه ای نرسید و کسی برای برگشتن او تلاشی نکرد. ژنرال سلیم ادریس هم اگرچه فرمانده لیبرال ارتش آزاد سوریه نام گرفت، اما خود اعتراف کرد نیروهایش در آستانه پیوستن به القاعده در سوریه هستند و دستورات او را نمی خوانند.
بخش قابل توجهی از این سرخوردگی به خاطر کاهش حمایت خارجی از مخالفان است و البته بار دیگر اثبات کرد که بحران سوریه ماهیتا برآمده از نقش آفرینی عوامل خارجی است و هرگونه سستی آن ها معادله را تغییر می دهد. بلوک عربی و بلوک غربی حامیان مخالفان، خیلی زودتر از آن چه تصور می شد با یکدیگر به اختلاف خوردند. این ۲ گروه اگرچه در تمایل برای سرنگون کردن دولت سوریه با یکدیگر مشترک هستند، اما در طول ماه های خونریزی در سوریه و قربانی شدن مردم این کشور اختلاف های اساسی شان را حل نکرده اند. آن ها هنوز حتی درباره کلیات شرایط سوریه پس از بشار اسد با یکدیگر به توافق نرسیده اند. در این مدت استراتژی کشورهای عربی به ویژه قطر طوری شکل گرفته است که زنده ماندن بحران سوریه جز با دامن زدن به اختلاف های فرقه ای و نزاع شیعه و سنی ممکن نیست. این کشورها همچنین منافع خود را در نا امن شدن منطقه به ویژه همسایه های سوریه از جمله عراق و لبنان تعریف کرده اند. آن ها نگرانی چندانی از تقویت القاعده در منطقه ندارند و حتی خودشان حامیان مالی و تسلیحاتی گروه های تندرو سلفی و القاعده ای هستند. سیاستی که به ظهور احمد الأسیر، شیخ سلفی و تندرو لبنانی منجر شد و این همسایه سوریه را هم با یک بحران درگیر کرد اما منافع کوتاه مدت و بلند مدت آمریکایی ها و غرب در دوباره نا امن شدن عراق، لبنان و اردن ضربه خواهد خورد. به همین دلیل است که کشورهای غربی عموما راه حل دیپلماتیک و حل سیاسی بحران را می پسندند، اما کشورهای عربی حامیان مخالفان در ۲ سال گذشته جز با زبان اسلحه سخن نگفته اند. همچنان که آمریکایی ها اگرچه از حمایت تسلیحاتی و ارسال سلاح سخن گفتند، اما در عمل به گونه ای رفتار نکردند که معادلات نظامی غیر محسوسی داشته باشند. حتی دولت فرانسه هم که در طول بحران سوریه پی در پی مواضع تند و تیز اتخاذ می کرد و حتی برای رفع تحریم های اتحادیه اروپا درباره ارسال سلاح به سوریه تلاش کرده بود، روز گذشته خبر داد تصمیم اش را تغییر داده و حاضر نیست برای مخالفان مسلح دولت سوریه سلاح بفرستد. در کنار این موارد، تأمین امنیت رژیم صهیونیستی را هم باید مولفه مهم دیگری دانست که راه غربی را از راه عربی تا حدودی جدا می کند. اسرائیل اگرچه از این که اعراب در خاک سوریه به جان هم بیفتند سود می برد، اما با خارج از کنترل شدن بحران نظامی موافق نیست.
همزمان با اختلاف نظرهای استراتژیک با غرب، بازیگران منطقه ای مخالف بشار اسد هریک به نوعی درگیر بحران های داخلی خود شده اند. اردوغان این روزها درگیر بحران اجتماعی و سیاسی داخلی در میدان تقسیم شده است. شیخ حَمد، امیر سابق قطر قدرت را به فرزندش واگذار کرده است و" تمیم" که امیر جدید قطر است فعلا باید کار استحکام قدرت و کنترل بر ارکان حکومت پادشاهی را تمام کند. حتی بسیاری کناره گیری شیخ حَمد را یک برکناری با فشار آمریکا و عربستان می دانند تا بار دیگر این کشور کوچک اما ثروتمند بیشتر و خصوصاً درباره سوریه در کنترل قرار بگیرد. از سوی دیگر اخوان المسلمین مصر هم آن چنان گرفتار شده است که برخی از احتمال بازگشت حکومت نظامی و یا سقوط دولت مرسی سخن می گویند.
بااین شرایط به نظر می رسد بار دیگر کار به دست بازیگران سنتی منطقه افتاده است. با افول محور ترکیه و قطر در بحران سوریه، گمانه زنی ها از جدی تر شدن نقش عربستان سعودی حکایت دارد. اما نکته مهم این است که حتی با تغییر بازیگران منطقه ای، واقعیت های بحران سوریه تغییری نمی کند. یعنی هنوز هم جاگزینی برای بشار اسد وجود ندارد و عربستان هم نمی تواند راه قطر و ترکیه را در میدان دادن به تندرو ها ادامه دهد. در این میان از نشست ژنو ۲ خبری نیست. حتی به نظر نمی رسد که هیچ یک از طرفین حتی تمایلی برای برگزاری آن داشته باشند. مخالفان دولت در موضع ضعف هستند و چیزی برای چانه زنی در ژنو ندارند. دولت سوریه هم که حیات خود را وابسته به نشست ژنو۲ نمی داند. عملیات این روزهای ارتش در شمال دمشق و یکی از پایگاه های سنتی مخالفان می تواند تعیین کننده باشد. حُمص اگر دروازه حلب بشود، دروازه خروج سوریه از بحران هم می تواند باشد. دیروز ائتلاف مخالفان سوریه در بیانیه ای اعلام کرد که مخالفان امروز بیش از هر زمان دیگری به کمک های خارجی نیاز دارند. گر چه با همه این ها به نظر نمی رسد پایان بحران سوریه نزدیک باشد.
ارسال نظر