پارس به نقل از دیپلماسی ایرانی: مردم ایران به صدا درآمدند و صدای آنها شنیده شد. بیش از ۷۰ درصد از واجدین شرایط رای دادن، میانه رو ترین کاندیدا را از بین ۶ نامزد انتخابات ریاست جمهوری که صلاحیت آنها از سوی شورای نگهبان تایید شده بود، انتخاب کردند. پیروزی غیر قابل انتظار روحانی در دور نخست انتخابات می تواند درهایی را هم به روی دیپلماسی و هم به روی اقتصاد زخمی از تحریم های ایران، بگشاید.

این گشایش مهم است اما پتانسیل ناشی از پیروزی روحانی به هیچ وجه نامحدود و مطمئن نیست. از سوی دیگر رئیس جمهور ایران در راس قدرت کشور تنها نیست، اما همچنان نتیجه انتخابات ایران نشانه ای امیدوار کننده است و طرف مذاکرات هسته ای ایران در جامعه بین المللی باید توجه ویژه ای به آن معطوف کنند و به طور مناسب واکنش نشان دهند.

حال و هوایی این روزهای جشن و پایکوبی است. جمعیت ۷۵ میلیون نفری که از فشار تورم و وضعیت وخیم اقتصادی به تنگ آمده اند، اکنون دلیل برای شادمانی یافته اند. پس از رد صاحیت های گسترده در بین نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، از جمله عدم تایید صلاحیت هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور اسبق ایران و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، اکنون مقامات عالی جمهوری اسلامی به دقت به مردم اجازه سخن گفتن داده اند.

شکل پیروزی روحانی نیز اهمیت دارد: ۱۸.۶ میلیون نفر از ۳۶.۷ میلیون رای دهنده با آرای خود مذاکره کننده اسبق هسته ای را به ریاست جمهوری برگزیدند، هرچند که درآغاز فصل انتخابات امیدی به پیروزی وی وجود نداشت و بسیاری بر این باور بودند، سعید جلیلی، مذاکره کننده ارشد هسته ای، گوی سبقت را از رقبای خود می رباید.

پیروزی غیر قابل انتظار روحانی در دور نخست انتخابات می تواند درهایی را هم به روی دیپلماسی و هم به روی اقتصاد زخمی از تحریم های ایران، بگشاید.
اما محور میانه رو – اصلاح طلب در بزنگاه تاریخی به هوش آمد. در هفته منتهی به انتخابات، محمد خاتمی و علی اکبر هاشمی رفسنجانی، روسای جمهور اسبق ایران از روحانی حمایت کردند. سه روز قبل از انتخابات، محمد رضا عارف بنا بر درخواست خاتمی از کاندیداتوری اعلام انصراف کرد و روحانی با حمایت اصلاح طلبان و میانه روها به پیروزی دست یافت.

در مناظره های انتخاباتی که من به دقت آن را زیر نظر داشتم، روحانی – که خودش هم یک روحانی است- موضوع ایجاد توازن در روابط بین المللی و مدیریت اقتصادی بهتر در کشور را مطرح کرد. ایرانیان با رای خود این پیام شفاف را ارسال کردند که از دستور کار پراگماتیک حمایت می کنند و مخالف سیاست مقاومتی احمدی نژاد هستند.

روحانی در کنفرانس خبری پس از پیروزی در انتخابات بار دیگر تعهدات خود را در مورد احیای روابط بین المللی تکرار کرد. او وعده داد که گشایش بیشتری ایجاد کرده و جایگاه بین المللی ایران را تقویت کند. روحانی گفت به دنبال شفافیت در برنامه های هسته ای است تا اعتماد از دست رفته بین المللی را بازگرداند.

به طور مشخص، در مساله هسته ای بازگشت به شرایط سال ۲۰۰۳ غیر ممکن است. پیشنهادی که در زمان ریاست من بر دفتر سیاست خارجی اتحادیه اروپا به روحانی ارایه شد، دیگر روی میز نیست. اما با پیروزی وی، ایران گامی رو به جلو برداشته است. اکنون این بر عهده مذاکره کنندگان هسته ای ایران است که درک کنند در بهترین شرایط برای پیشرفت دیپلماتیک قرار دارند.

البته نباید فراموش کرد که در ایران تصمیم گیری نهایی در مساله هسته ای بر عهده مقام معظم رهبری است. اما با پذیرش پیروزی روحانی، مقام معظم رهبری احتمالا این پیام را ارسال کرده اند که امکان تغییر رویه در بحث هسته ای وجود دارد.

اکنون پرسش اساسی این است که رهبری تا چه حد فضای مانور در اختیار روحانی می گذارند. در سیاست خارجی روجانی با جنبه های متعددی مواجه خواهد بود، به خصوص در مساله هسته اث روحانی باید یک بندبازی سیاسی انجام دهد.

جامعه بین المللی باید به مردم ایران اعتماد کند و به پیامی که آنها ارسال کرده اند، گوش فرا دهد. اکنون زمان آن فرارسیده که ما هم با گشایش کانال های سازنده ارتباط بر مبنای مشوق ها جامعه بین المللی را قادر کنیم به راهکاری امن برای مساله هسته ای ایران دست یابد.

خطوط ارتباطی به خصوص بین ایران و ایالات متحده باید به آرامی دوباره برقرار شوند. اما این پنجره برای هر دو طرف باز شده است. سطحی از از سرگیری روابط از طریق دیپلماسی دوجانبه و گام به گام دست یافتنی خواهد بود. همانگونه که می دانیم، چنین فرصت هایی نادر است و باید باتوجه به تاثیر مساله هسته ای ایران بر همسایگانش از آن استفاده کرد.

همچنین یک پرسش بین المللی دیگر نیز وجود دارد که نمی تواند طرح نشده باقی بماند و آن مربوط به نقش ایران در نیروهای نیابتی منطقه ای است. باوجود اینکه روحانی تنها تصمیم گیرنده در این زمینه نیست، اما در صورتی که هدف بهبود روابط با جامعه بین المللی باشد، وی می تواند با این موضوع مواجهه مناسبی داشته باشد.

پرسشی که روحانی باید به آنها پاسخ دهد این است: هدف ایران چیست؟ آیا ایران می خواهد به عنوان یک بازیگر منطقه ای مسئول به جایگاه خود در مذاکره با همسایگان در خصوص مسائل مهم برسد؟ یا اینکه می خواهد منافع خود را در درگیری و بی ثباتی کشورهایی مانند لبنان، عراق و سوریه جستجو کند؟

من روحانی را چهره ای معقول و منطقی می شناسم و امیدوارم مذاکرات بین المللی معنادار با ریاست جمهوری وی شانس ازسرگیری داشته باشد. البته تلاش برای گام نهادن در مسیر دیپلماتیک جدید با مخالف و مقاومت گروه های تندرو در ایران مواجه خواهد شد. اما جامعه بین المللی باید به مردم ایران اعتماد کند و به پیامی که آنها ارسال کرده اند، گوش فرا دهد. اکنون زمان آن فرارسیده که ما هم با گشایش کانال های سازنده ارتباط بر مبنای مشوق ها جامعه بین المللی را قادر کنیم به راهکاری امن برای مساله هسته ای ایران دست یابد. مصالحه ای که به مقامات تهران امکان می دهد بر احیای اقتصادی و رشد متمرکز شوند که خواست مردم ایران بوده است.