افشاگری مدیر حقوقی بانک سرمایه علیه مدیران/ آقایان کارشناس را خریدند

آقای کاظمی می‌گویند من غیر موظف بودم ... ایشان قالباً در بانک حضور داشتند و مسئول دفتر داشتند و بعضی موارد اجرایی را بیگیری می‌کردند که برونده قشم از من بیگیری می‌کردند. که می‌گفتند ارزش کارشناس بورسی چقدر است طلب ما را بدهید بروید، من گفتم این اصلاً قابل وصول نیست و برای شما نیست و حاج آقا گفتند این حق الناس است و من گفتم ما از طریق حقوقی اقدام کردیم.

وی افزود: یک مورد دیگر رئیس اداره اعتبارات و دبیر هیأت مدیره مطرح می‌کردند که شرکت توسعه فولاد ایرانیان که صراحتا نوشتیم که مصوبه قابل اظهار نظر نیست و خودشان اصرار دارند که اعتبار سنجی شود، ما گفتیم اعتبار سنجی نکردید چرا آوردید گفتند که دستور هیأت مدیره است، گفتیم اگر دستور هیأت مدیره است بیشنهاد می‌گردد که از مرحله پرونده تا تسهیلات پرداخت به هیأت مدیره ارسال گردد که هیأت مدیره هم مصوب کردند.

قنبری گفت: من شاهد این مطلب بودم که آقای سالمی مقدم تمام مواردی که مشکلاتی بود به عنوان بازرس بانک گزارش مکتوب داده بود.

برونده‌ای آمد که اسناد رهنی را فقط اعلام می‌کردند و می‌گفتند امضا کنید زیر نظر اداره حقوقی بود که 11.8.93 آپارتمان‌ها را متری 37 میلیون تومان ارزش گذاری کرده، من گفتم این قیمت خیلی قیمت گزافی است ، به آقای هادی گفتم که ایشان گفتند اصلاً ملک وجود خارجی ندارد در خیابان شهید لواسانی بن‌بست یاس بلاک 3 که گفتم دوباره چک کنید و همسایه ها ناراحتت بودند و میگفتند اگر نمی‌خواستید بسازید چرا خراب کردید، این عکس‌ها مربوط به یکسال قبل است که من همان لحظه گفتم کار را نگه دارید و من پرونده را به دادگاه می‌فرستم.

وی ادامه داد: از دفتر آقای غندالی گفتند چرا انجام نمی‌دهید و من گفتم این جعلی است، نمی‌دانم شرکت سون قشم بود یا نه ، من را احضار کردند گفتند شما به اینها گفتید جاعل، گفتم من نگفتم جاعل یا کلاهبردار، گفتم این کارشناسی با واقعیت امر نمیخواند، گفتند شما با بد کسانی طرف هستید، گفتم من واقع را گفتم، ایشان گفتند ما ملک را پروانه برایش گرفتیم و با پروانه قیمتش بیش از اینها است، من گفتم اگر مصوبه داشت شما باید پروانه را می‌دادید تا کارشناسی شود نه اینکه عکس‌های جعلی بدهید.

آقای زاهدی گفت آقای قنبری، آقای تاحی با دمبایی در اوین بودند و...من گفتم هرکس کاری کند و جرمی کند جایش اونجاست گفتند نه اتفاقاً حرف حق را زده گفتند من ارتباطاتی دارم  و این مطلب را به حضرت آقا می‌رسانم که از جاعلین حمایت می‌کنید ایشان ترسیدند و ....

آقای غندالی گفتند بدهید یک کارشناسی دیگری انجام شود که برخورد سردی هم داشت. این برخورد سرد باعث شد من ببینم `شت این ماجرا چه کسی هست. بعد از ظهر که کارشناس آمد گریه کرد و از من خواستند که اینطور بنویسم و گفت که از بانک و آقای زاهدی به من گفتند تا انشا کنم. به من گفتند اگر این کار را انجام بدهید بقیه کارشناسی های بانک را هم به شما می‌دهیم.

من گفتم حاضرید اینها را مکتوب به حفاظت سپاه، وزارت اطلاعات و ... بگویی و گفت بله که کاغذ امضای آن هم موجود است.

من به آقای غندالی زنگ زدم و راجع به برونده ریخته گران را بیگیری کردم، ایشان گفتند آفرین کارهای بانک اتوماتیک وار انجام می‌دهی. من قضیه کارشناس را به او گفتم و با لحن تند ایشان تلفن را قطع کردند.

فردای آن روز آقای بیرانوند را به مدیرعاملی معرفی کردند و جلسه گذاشتند و گفتند اول وقت شورای عالی بانکی بودند، تلفن آقای بیرانوند زنگ خورد و من حدس زدم که در ارتباط  با آن موضوع کارشناسی است. آمدند گفتند آن کارشناس بازنشسته بودند و با ایشان خداحافظی کردند و 3 ررو بعد به من تلفن زدند که دیگر نیایید بانک که من گفتم لااقل بگذارید مرخصی بگیرم که بولی که میگیرم و این ایام حلال باشد.