مکتب اعتدال یا مکتب سرگردان؟
گویا دوپهلو سخن گفتن، از ارکان سخنرانیهای رئیس جمهور بوده و به آن عادت کرده؛ به طور کلی باید گفت در دنیای سیاست ما چیزی به نام مکتب اعتدال نخواهیم داشت، یا حق داریم و یا باطل.
به گزارش پارس نیوز، گویا دوپهلو سخن گفتن، از ارکان سخنرانیهای رئیس جمهور بوده و به آن عادت کرده است؛ به طور کلی باید گفت در دنیای سیاست ما چیزی به نام مکتب اعتدال نخواهیم داشت، یا حق داریم و یا باطل؛ اگر کسی بخواهد بین این دو شنا کند و دوران داشته باشد، در واقع باید گفت که متهم به دو چهره بودن می شود؛ سخنرانی رئیس جمهور در جمع دانشگاهیان استان سمنان واقعاً جالب توجه است؛
ظاهراً رئیس جمهور بعد از سال ها دوباره به نقطه ای برگشته اند که سال ها قبل به آن رسیده بودیم، و گفته است : « اگر قرار است جلوی آمریکا بایستیم، مشکلات و زخمی شدن و زخمی کردن هم جزو این رویارویی است و اینطور نیست که برای ما همیشه پیروزی بدون هزینه باشد؛ هم بدر داریم و هم احد؛»
از آنجایی که رئیس جمهور در زمینه تاریخ، نان به نرخ روز می خورند و ید طولایی در تطبیق تاریخ بر سیاست دولت خود دارند، در زمان مذاکرات برجام، از کربلا درس مذاکره می گیرند و در زمان شکست برجام، درس ایستادگی و مقاومت! با این تفاسیر اگر همین طور ادامه پیدا کند و دولت توفیق چندانی در حل مشکلات کشورنداشته باشد، احتمالاً رئیس جمهور از کربلا درس شکست ظاهری در صحنه نبرد و پیروزی دراز مدت در تاریخ را خواهند گرفت! به هر حال این از معجزات مکتب اعتدال جناب روحانی است که این قدر شناور است؛ هر طور بخواهید می توانید تفسیرش کنید و ما افراطی بودیم و اینها را نمی فهمیدیم!
در اینجا هم، رئیس جمهور از بدر و احد مثال می زنند؛ اما باید بگوییم که اگر پیروزی های مشابه جنگ بدر در این کشور اتفاق می افتد، حاصل رهنمود های مقام معظم رهبری و فداکاری دانشمندان و نیروهای نظامی مخلص است و اگر به دست شما و اصلاح طلبان بود، ایران هم اکنون زیر چکمه داعش و نیروهای آمریکایی خلیج فارس دست و پا می زد و احتمالاً شما هم به دنبال سراب مذاکره بودید؛
اگراتفاق جنگ اُحد رخ داده، چه کسانی برای به دست آوردن غنیمت حاصل از هم نشینی باغرب و حلّال مشکلات نشان دادن خود، از تنگه حساس تکیه بر توان داخلی شانه خالی کردند و کاری کردند که مردم پنج سال منتظر بمانند و الان هم برخی از این مردم به اشتباه از انقلاب – نه از جریان غرب گرا - سرخورده شوند؛
به عقیده بسیاری از تحلیلگران داخلی و خارجی، در سال های منتهی به دولت دهم، تحریم های آمریکا و غرب در مرحله شکست قرار گرفته بود و دشمن گزینه دیگری برای فشار نداشت؛ به همین دلیل بارها برای مذاکره، به ایران پیغام می فرستادند و جالب بود که آنها منتظر ما بودند؛ اما چه کسانی به عقب برگشتند و به تحریم های غرب جان تازه ای دادند؟
چه کسانی مذاکره و تعامل با دنیا را برای فریب مردم به بالای نیزهها زدند و هم اکنون از بیاعتماد بودن آمریکا و ایستادگی مردم در برابر مشکلات سخن میگویند؟ چه کسانی در انتخابات اخیر گفتند به عقب برنمی گردیم اما امروز برخی از کارهای آنان نشان از این دارد که هم اکنون از عقب هم عقب تر هستند؟
در جای دیگری گفته اند: «ما هیچ زمانی اعتماد صد در صد به آمریکا و دیگران نداشته و نداریم!!! اعتماد ما همیشه نسبی بوده است؛ پیغمبر اسلام(ص) هم در مکه با کفار قرارداد (صلح حدیبیه) امضاء کرد ولی اعتماد هم به آنها نداشت؛ »
رئیس جمهور باید توجه داشته باشند که صلح حدیبیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با کفار، مقدمه ای برای فتح مکه توسط مسلمانان بود و به پیروزی نهایی اسلام منجر شد؛ اما دولت ایشان بعد از تجربه ناموفق برجام هم اکنون تخم مرغ های خود را درسبد FATF قرار داده است؛ در عمل به گونه ای شده است که جناب روحانی از طرف غرب رانده و در امور داخل نیز درمانده اند؛ بر اساس وعده ای که رئیس جمهور به مردم دادند، قرار بود هم سانتری فیوژ بچرخد و هم چرخ زندگی مردم؛ امروز می بینیم که بعد از صلح – بخوانید تسلیم شدن – جناب روحانی در برابر غرب، برجامی که قرار بود شق القمر کند و در تاریخ بدرخشد، چوبی بود که لای چرخ صنعت هسته ای و زندگی مردم گذاشته شد؛ همین طور اگر پیش برویم ممکن است جناب روحانی چیزی برای صلح جدید با غرب نداشته باشند؛ امیدواریم کار به جایی نرسد که مانند زمان قاجار مجبور بشویم گوشه ای از خاک مملکت را بدهیم و صلح کنیم!
رئیس جمهور در ادامه سخنان خود با تأکید بر اینکه میدان جنگ فشار و سختی دارد، گفت: « در سنگر ماندن مانند در خانه ماندن نیست در جنگ باید خود را آماده کنیم؛ میدان جنگ فشار و سختی دارد و باید سختیهای فراوان را هم تحمل کنیم.»
چگونه ایشان روبروی مردم صحبت می کنند و سخن از آماده بودن در جنگ و تحمل مشکلات می کنند؛ مردم دیگر باید چه کار می کردند؟ مثل فرانسه، امریکا و .. می کردند خوب بود؟
باید گفت که آنچه هم اکنون شاهد آن هستیم، این است که بار مشکلات بر دوش مردم سنگینی می کند؛ دولت نیز مشغول پر کردن خزانه خود و تصویب FATF است و درک درستی از وضعیت زندگی مردم ندارد؛ اصلاح طلبان نگران انتخابات آینده مجلس و ریاست جمهوری هستند؛ برخی مسئولین مشغول جابجایی از پستی به پست دیگر هستند؛ مجلس، تبدیل به عروسک خیمه شب بازی دولت شده، خودروسازان هم که مردم را به گروگان گرفته اند و بانک ها هم دارند خون مردم و اقتصاد را درون شیشه می کنند و گرانی های اخیر باعث می شود که در آینده، وضعیت کاسبی آنها از مردم داغ و داغ تر شود.
واقعاً با وجود چنین اتفاقاتی آمریکا خیلی باید حماقت به خرج دهد و ما را تحریم کند، چون به اندازه کافی از درون تحریم هستیم و استخوان مردم به خاطر ناتوانی و بی تدبیری برخی از مسئولین، زیر فشار مشکلات مالی در هم شکسته است؛
از رئیس جمهور انتظار داشتیم که به جای لطیفه تعریف کردن برای مردم سرخه، از امور کشور مرثیه سرایی می کردند؛ اگر جناب ایشان در جای گرم و نرم می نشینند و ماشین شاسی بلند خارجی سوار می شوند، بسیاری از مردم با بی تدبیری دولت ایشان، ممکن است حتی چهارچرخ تاریخ مصرف گذشته ای مثل پراید را هم نتوانند سوار شوند؛ برخی از آنها نه تنها پول مسکن اجتماعی ساخته نشده دولت تدبیر! که دیگر پول ساختن یک سقف ساده بالای سر خود را هم ندارند.
در مورد برجام گفته اند: « این مذاکرات به اتفاق همه مسئولین، اعم از دولت، رهبری، مجلس و شورای نگهبان انجام شد و همه با هم این کار را کردیم و بسیار هم کار درستی بوده است. »
رئیس جمهور جواب بدهند که چند شرط از شروط رهبری برای امضای برجام را رعایت کرده اند که از نام معظم له مایه می گذارند؟ خطوط قرمز رهبری چه بود و شما چه کردید؟ اما ظاهراً دوست ایشان، جناب علی مطهری نظر دیگری در مورد توافق برجام دارند؛ از قضا حرف هر دوی اینها هم اشتباه است؛ برجام آشی بود که غرب گرایان برای نجات کشور! پختند و نقض آن هم منشأ داخلی ندارد.
رئیس جمهور در پاسخ یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه دولت چه کار کرده، گفته است: « شما هم باید بگویید دانشگاه برای کشور چه کار کرده است؛ چون همه ما در نفع و ضرر جامعه با هم هستیم. امروز روز آزمایش همه ماست؛ »
ظاهراً جناب روحانی میدان اداره کشور را با بازی پینگ پنگ اشتباه گرفته اند و به جای پاسخگویی، این بار توپ را در زمین دانشگاه انداخته است؛ اولاً که اساتید و دانشجویان بارها - چه کتبی و چه شفاهی -، راه حل های اساسی برای حل مشکلات کشور از جمله مشکل اقتصادی ارائه داده اند و در تمام این سال ها به دولت هشدار دادند؛ ثانیاً جناب روحانی، رأی خود را برتر از دیگران می دیدند و اساساً حرف های دلسوزان با سیاسی کاری رد می شد، به همین دلیل پیشنهاد ها و راه حل های نخبگان دانشگاهی آب در هاون کوبیدن بود؛ وقتی دولت، از زمانی که روی کار آمد، سرمست مذاکره و نوشیدن می برجام بود، دیگر پیشنهاد دانشگاه به چه کارش می آمد؟
ارسال نظر