تحریم ایران بدون حمایت بین المللی پیامد منفی برای امریکا دارد
نشریه فارین افرز، در مقاله ای به بررسی سوء استفاده آمریکا از اقدامات اقتصادی علیه ملت ها و ضرر این اقدامات برای آمریکا پرداخت.
نشریه فارن افرز، در مقاله ای به قلم «ریچارد نفیو» عضو تیم هسته ای امریکا در دولت اوباما و «یاکوب لو» وزیر خزانه داری سابق آمریکا به بررسی سوء استفاده آمریکا از اقدامات اقتصادی علیه ملت ها و ضرر این اقدامات برای آمریکا پرداخت.
از زمان پایان جنگ سرد، آمریکا متحده بیشتر به ابزارهای اقتصادی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود متکی بوده است. برخی از این ابزارها، مانند تحریمها، مستلزم کاربرد مستقیم فشار اقتصادی هستند. ابزارهای دیگر مانند ارتقاء تجارت آزاد و بازارهای باز، با تغییر انگیزه های کشورهای دیگر است. اما همه آنها با این عنوان شناخته شده اند که قدرت اقتصادی بی نظیر به آمریکا یک ظرفیت منحصر به فرد برای پیگیری منافع این کشور بدون توسل به زور است.
اما قدرت اقتصادی نیز مانند هر وسیله ای می تواند نتایج ناگوار را در صورت عدم استفاده درست داشته باشد و پیامدهای ناخواسته کوتاه مدت و بلند مدت بر رهبری اقتصادی آمریکا داشته باشد. امروزه واشنگتن به طور فزاینده ای از قدرت اقتصادی خود در شیوه های تهاجمی و ضد تولیدی استفاده می کند و موقعیت جهانی و در نتیجه توانایی آن در تاثیرگذاری در آینده را تخریب می کند.
علائم این مشکل در طی سال ها آشکار شده است، اما این وضعیت تحت حکومت ترامپ، که تعرفه های بی پروا را علیه همپیمانان و رقبای خود اعمال کرده است، تحریم های مجدد ایران را بدون هیچ گونه حمایت بین المللی دنبال کرده است و در هر دو مورد با شواهد کمی بدون توجه به پیامدهای منفی آن به منافع آمریکا، بدتر شده است.
هر سیاستی یک معامله ای ارائه می دهد. با این حال، به نظر می رسد که مقامات ایالات متحده بر این باورند که آمریکا بسیار بزرگ و قدرتمند است که قوانین اقتصادی و جذبه سیاسی بر آن تاثیر بگذارد.
بر اساس این تفکر، این کشور می تواند جنگ های تجاری را آغاز کند و هیچ کس تلافی نخواهد کرد، زیرا به گفته پیتر ناوارو، مدیر شورای تجارت ملی دولت ترامپ: ما پر سودترین و بزرگترین بازار در جهان هستیم. آمریکا می تواند با تحریم علیه نزدیک ترین شرکا و متحدان خود تهدید کند و در حال و در آینده نیز آن ها همچنان به نوعی همکاری خواهند کرد. این روند می تواند منجر به ادامه انتخاب های اقتصادی ضعیف شود و برتری دلار آمریکا بدون چالش باقی بماند.
دوم، ایالات متحده باید استفاده از تحریم های ثانویه خود را محدود کند و از آنها تنها در مهمترین اهداف امنیت ملی و فقط پس از تلاش و ناکامی برای پیوستن کشورهای دیگر به تحریم های چند جانبه استفاده کند.
تحریم های ثانویه یک ابزار سیاست وسوسه انگیز است، زیرا استفاده از آنها بسیار ساده تر از کاربرد آن ها در نهادهای بین المللی یا دیپلماتیک است. اما از آنها باید به طور محدود و در هماهنگی با شرکا استفاده کرد. اگر واشنگتن به تکیه بر این اقدامات بدون ایجاد یک اجماع گسترده در حمایت از اهداف سیاست خود ادامه دهد، تلاش کشورهای دیگر برای کاهش وابستگی آنها به ایالات متحده سرعت می گیرد.
در نهایت، ایالات متحده باید در صورت امکان با مجامع بین المللی هماهنگ باشد. دولت ترامپ آواز اقدامات مستقل سر داده است که به واشنگتن اجازه می دهد تا از توافقاتی که با رویکردهای چند جانبه به پیش می رود دوری کند.
اما هرچند که این اقدام می تواند وقت گیر و خسته کننده باشد، اما نتایج حاصل از آن احتمال بیشتری برای موفقیت و ادامه دارد. چندجانبگی همچنین نهادهای بین المللی را تقویت می کند و مسئولیت را پخش می کند و ایالات متحده کمتر این بار مسئولیت را تحمل خواهد کرد.
در حال حاضر، بعید به نظر می رسد که ترامپ از این روند گرایش به یکجانبه گرایی تهاجمی در اداره حکومت آمریکا جلوگیری کند؛ حتی ممکن است وی این روند را تسریع کند. اگر او این کار را انجام دهد، این موضوع به کنگره می آید تا هم انگیزه های خود را در خصوص اقدامات یکجانبه کنترل کند و هم بر تصمیمات اجرایی، از منظر اینکه تحریم ها و سیاست های تجاری کنترل شود و اطمینان حاصل شود که این اقدامات معقول و مطابق با منافع آمریکا است، نظارت کند.
اکنون برای آمریکا دیر نیست تا ریسک هایی که با آن روبرو هست را کاهش دهد و مرحله ای جدید برای استفاده موثرتر از امور اقتصادی در آینده رقم بزند. با این وجود، انجام این کار چیزی بیش از تهدید نیاز دارد. این اقدام نیاز به یک بازنگری صادقانه بر سیاستگذاران ایالات متحده با محدودیت قدرت آمریکا دارد.
ارسال نظر