برایان هوک؛ از مخالفت با مواضع ترامپ تا ریاست «گروه اقدام ایران»
رئیس «گروه اقدام ایران» در وزارت خارجه آمریکا در محافل سیاست خارجی این کشور فردی شناخته شده است که پیش از انتصاب به این مقام، بارها مخالفت خود را با مواضع ترامپ در قبال ایران اعلام کرده بود.
رسانه های آمریکا پنج شنبه گذشته از تشکیل یک کارگروه ویژه موسوم به «گروه اقدام ایران» (Iran Action Group) در وزارت امور خارجه آمریکا به ریاست «برایان هوک» (Brian Hook) مشاور عالی سیاستگذاری وزیر خارجه و مدیر برنامه ریزی سیاسی در این وزارتخانه خبر دادند.
بنا بر گزارشها، نیت اصلی بنیانگذاران این کارگروه استخدام گروهی از مشاوران و متخصصان مسایل ایران برای پیشبرد سیاستهای دولت «دونالد ترامپ» (Donald Trump) رئیس جمهوری آمریکا در قبال تهران است. این کارگروه همچنین وظیفه هماهنگ کردن اقدامات و سیاستهای اتخاذ شده در قبال ایران را در کلیه وزارتخانه ها و نهادهای زیر مجموعه دولت آمریکا برعهده دارد.
برایان هوک، رئیس این کارگروه در خصوص وظایف آن گفت: «این گروه با تمام شرکای آمریکا در ارتباط بوده و هدف اصلی آن تغییر رفتار ایران است». وی با اشاره به مقاومت برخی کشورها در مقابل تحریم نفتی ایران اظهار داشت: «آمریکا آماده است دولتهایی را که از ایران نفت وارد میکنند، تحریم کند».
«مایک پمپئو» (Mike Pompeo) وزیر خارجه آمریکا نیز روز پنجشنبه در یک نشست خبری با اعلام رسمی تشکیل «گروه اقدام ایران» گفت: «هدف از راه اندازی این کارگروه هماهنگی و اجرای سیاستهای ایالات متحده در برابر ایران، با هدف تغییر رفتار جمهوری اسلامی در دوره پس از خروج آمریکا از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برجام) است». وزیر خارجه آمریکا با طرح این ادعا که «ما باید تغییرات عمدهای را از جانب ایران شاهد باشیم و جهان نیز خواهان آن است که با ایران همچون کشوری [برخوردار از رفتار و سیاست] متعارف برخورد کند»، گفت: «ما تمام تلاش خود را بکار می بندیم تا ایران را به تغییر رفتارش وادار سازیم و برایان [هوک] در اِعمال فشار حداکثری بر ایران نقش مهمی ایفا می کند».
برایان هوک نیز در گفتگو با شبکه خبری فاکس نیوز (Fox News) هدف این کارگروه را راه اندازی پویش اِعمال فشار اقتصادی و دیپلماتیکی علیه ایران عنوان کرد تا به ادعای وی، «از این رهگذر دسترسی ایران به منابع مالی لازم جهت تأمین هزینه های تروریسم و برنامه موشکی قطع شود».
هوک در پاسخ به پرسشی در خصوص ضرورت تشکیل این کارگروه مدعی شد: «ایران، موضوعی است که همواره در حوزه های مختلف مطرح می شود؛ از جمله در حوزه هایی همچون تروریسم، تأمین مالی تروریسم، عملیاتهای آفندی در دریا، گسترش تسلیحات موشکی، نقض حقوق بشر و خیلی از موارد دیگر که می توان به این فهرست اضافه کرد».
وی در توجیه استراتژی جدید و مزورانه واشنگتن علیه تهران مدعی شد: «هدفِ این استراتژی جدید و جامع رئیس جمهور آمریکا آن است که به تمام تهدیدهای ایران علیه صلح و ثبات منطقه، آمریکا و همپیمانانش در سرتاسر جهان پاسخ دهد».
این در حالی است که حدود یک هفته پیش از اعلام رسمی تشکیل این کارگروه، وبگاه خبری «دیلی وایر» (Daily Wire) منتسب به جناح محافظه کار آمریکا- که در انتشار اخبار کذب ید طولایی دارد- در گزارشی از انتصاب قریب الوقوع برایان هوک به مقام نماینده ویژه امور ایران در وزارت امور خارجه آمریکا خبر داد و در این گزارش، برایان هوک را یکی از مخالفان دیدگاههای ترامپ در قبال ایران معرفی کرد!
در واقع، برایان هوک که به دعوت «رکس تیلرسون» (Rex Tillerson) وزیر خارجه پیشین و برکنار شده آمریکا به وزارت خارجه وارد شد، از دیدگاه هوادارانِ وفادار ترامپ فردی است که به اردوگاه «ترامپ هرگز» (Never Trump) تعلق دارد؛ زیرا به زعم آنان، هوک با مقاماتی که از منتقدان سرسخت سیاستهای ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ بشمار می رفتند، در یک صف قرار می گیرد.
مجله فارین پالیسی (Foreign Policy- FP) نیز در خصوص پیشینه برایان هوک نوشت: «او یکی از بنیانگذاران طرح ابتکاری جان هِی (John Hay Initiative)- گروهی از مشاوران سابق سیاست خارجی میت رامنی (Mitt Romney)- بود؛ گروهی که رهبران آن با تهیه نامه ای اعلام کردند که «اقدامات ترامپ امنیت آمریکا را به مخاطره می اندازد». هوک شخصاً این نامه را که به امضای ۱۲۱ تن از شخصیتهای برجسته حزب جمهوریخواه در حوزه امنیت ملی آمریکا رسید، امضاء نکرد؛ اما بارها مخالفت خود را با مواضع ترامپ اعلام نمود.
«شبکه رادیوی ملی» آمریکا (NPR) نیز در ماه آوریل در گزارشی با اعلام عدم موافقت هوک با لغو توافق هسته ای ایران مدعی شد که او در عوض خواهان اِعمال تغییراتی در این توافق است؛ موضعی که ظاهراً با رویکرد تهاجمی ترامپ در قبال ایران همخوانی نداشت.
با وجود مخالفت برخی از قانونگذاران جمهوریخواه کنگره و فعالان طرفدار اسرائیل با موضع ادعایی هوک در قبال توافق هسته ای ایران، مقامات دولت آمریکا می گویند که برایان هوک از منتقدان سرسخت این توافق بوده و صرفاً به وظایف محوله از سوی رئیس جمهور ترامپ و تیلرسون عمل کرده است.
حال با عنایت به فقدان خویشتنداری رئیس جمهور آمریکا نسبت به مخالفان خود، انتصاب فردی از میان منتقدان سیاست خارجی ترامپ به یک چنین مقام حساسی در وزارت خارجه آمریکا و مکلف ساختن وی به ارائه گزارش مستقیم به وزیر خارجه امری عجیب و در عین حال قابل تأمل به نظر می رسد؛ به ویژه آنکه هوک از جمله افرادی بود که به دعوت رکس تیلرسون به وزارت خارجه آمریکا وارد شد و با وجود برکناری شماری از منتقدان ترامپ و دستیاران سابق تیلرسون از این وزارتخانه، جایگاه خود را همچنان حفظ کرد.
حال در اینجا، بررسی سوابق کاری و دیدگاههای رئیس «گروه اقدام ایران» و دلایل ابقا و حتی ارتقای وی به یک چنین پُست مهم و حساسی در وزارت خارجه آمریکا خالی از نکات ظریف نخواهد بود؛ نکاتی که به ما درک روشن تری از این شخصیت و نحوه تعامل و کارکرد وی در سمت جدید خواهد داد.
*سوابق کاری برایان هوک
برایان هوک در دوران ریاست جمهوری «جورج دبلیو. بوش» (George W. Bush) سابقه فعالیت در سمتهایی همچون معاون وزیر خارجه آمریکا در امور سازمانهای بین المللی؛ مشاور عالی نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد؛ دستیار ویژه رئیس جمهور در امور سیاستگذاری در ستاد کارکنان کاخ سفید؛ و مشاور حقوقی در دفتر سیاستهای حقوقی وزارت دادگستری آمریکا را در کارنامه خود دارد.
او در سال ۲۰۱۲ به عنوان مشاور عالی سیاستگذاری خارجی در تیم انتخاباتی «میت رامنی» فعالیت کرد و ریاست کارگروههای سیاست خارجی و امنیت ملی را در «پروژه آماده باش رامنی» (Romney Readiness Project) برعهده داشت. هوک همچنین از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱ میلادی، در کمپین ریاست جمهوری «تیم پاولنتی» (Tim Pawlnty) فرماندار پیشین ایالت مینه سوتا فعالیت کرد.
در سال ۲۰۱۳، برایان هوک یکی از بنیانگذاران طرح ابتکاری «جان هِی» شد؛ گروهی که مخالف انزواگرایی آمریکا در عرصه جهانی بوده و درصددند تا رهبران سیاسی را نسبت به مواضع سیاست خارجی این کشور آگاه سازند.
**دلایل ابقا و ارتقای برایان هوک در وزارت امور خارجه آمریکا
با توجه به مخالفتهای ادعایی هوک با مواضع ترامپ و علاقه وافر تیم دیپلماسی آمریکا به اِخراج وی از وزارت خارجه، مقامات کاخ سفید همچنان خواهان ابقای هوک در سمت کنونی خود در این وزارتخانه شدند. برای این امر می توان دلایلی چند برشمرد که عبارتند از:
مهارت و توانایی بالا در سیاستگذاری و تصمیم سازی: هوک در دوران تصدی رکس تیلرسون بر وزارت خارجه آمریکا، در مقام مدیر سیاستگذاری نقشی برجسته ایفا کرد و هدایت تدابیر سختگیرانه علیه توافق هسته ای ایران و تنظیم متن سخنرانی تیلرسون در باب رویکرد جدید آمریکا در قبال هندوستان را برعهده داشت. وی همچنین به عنوان مفسر به شرح نقطه نظرات و دیدگاههای رئیس خود در نشستهای خبری و مصاحبه ها می پرداخت. او همچنین در اکثر سفرهای تیلرسون با حجم وسیعی از اسناد وی را همراهی می کرد.
برقراری روابط دوستانه و نزدیک با مایک پمپئو: در روزهای مانده به برگزاری جلسه تأیید صلاحیت مایک پمپئو در کنگره آمریکا، برایان هوک از طریق ارائه خلاصه گزارشات و اطلاعات لازم، کمک ویژه ای به آماده سازی رئیس سابق سازمان سیا (CIA) برای شرکت در این جلسه نمود که خود سبب ساز روابط نزدیک وی با وزیر خارجه جدید آمریکا شد.
وقوف کامل هوک به محتوای مذاکرات دیپلماتیک در سطوح بالا: آگاهی هوک نسبت به طیف وسیعی از موضوعات سیاسی، او را به گزینه ای مناسب برای تصدی این مقام در وزارت خارجه تبدیل کرد؛ چنانچه که به گفته یکی از دیپلماتهای پیشین آمریکا، «برایان تنها فردی [در وزارت خارجه آمریکا] است که در جریان تمام وقایع یکسال و نیم گذشته قرار دارد».
برقراری روابط کاری محکم با مقامات کاخ سفید: همراهی کردن تیلرسون در اداره وزارت امور خارجه، درهای جدیدی را برای ارتباط با مقامات کاخ سفید به روی هوک گشود. برایان هوک توانست ظرف مدت کوتاهی با مشاوران عالی ترامپ از جمله «استفن میلر» (Stephen Miller) و «جرد کوشنر» (Jared Kushner)- داماد ترامپ- رابطه برقرار کند تا جایی که کوشنر خواستار همراهی هوک در چندین سفر خارجی خود شد. برایان هوک همچنین با شمار زیادی از مقامات شورای امنیت ملی آمریکا روابط کاری محکمی برقرار کرد. تا جایی که در جریان تشدید اختلافات میان تیلرسون و «هربرت مک مستر» (H.R. McMaster) مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا نقش یک پیام رسان را برای بازنگه داشتن خطوط ارتباطی میان کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا ایفا کرد. به همین دلیل بود که به رغم برکناری اکثر دستیاران بلندپایه تیلرسون، مقامات کاخ سفید از مایک پمپئو، وزیر خارجه جدید این کشور خواستند تا هوک را نه تنها به دلیل دانش و تجربه فراوان در حوزه سیاستگذاری، بلکه بخاطر روابط عالی که با اعضای کاخ سفید دارد، در مقام خود ابقا کند.
سابقه همکاری با «جان بولتون»: تجربه همکاری هوک با جان بولتون (John Bolton)، مشاور جدید امنیت ملی آمریکا نیز از دیگر دلایل ابقای وی در وزارت خارجه است. در دوران ریاست جمهوری بوش پسر و همزمان با فعالیت جان بولتون در سمت نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل، هوک در نقش مشاور عالی بولتون وظیفه بررسی تحریمها علیه ایران و سایر کشورهای جهان را عهده دار بود.
پُستهای بلاتصدی در وزارت خارجه آمریکا و کمبود کارشناسان ذیصلاح: شمار فراوان پستهای بلاتصدی در وزارت خارجه آمریکا و رد صلاحیت دهها تن از کارشناسان جمهوریخواه سیاست خارجی آمریکا به دلیل مخالفت صریح آنها با ترامپ یا امضای نامه «ترامپ هرگز» در انتخابات سال ۲۰۱۶، زمینه ای فراهم ساخت تا برایان هوک- که هرگز این نامه را امضا نکرد- به فردی نسبتاً پاکدست برای احراز مقام در این وزارتخانه تبدیل شود. به گفته دنیل روند (Daniel Runde)، «هوک فردی مشتری محور است و به خوبی می داند که اکنون برای دولت ترامپ کار می کند».
شهرت دیرینه هوک در محافل سیاست خارجی حزب جمهوری خواه آمریکا: به گفته «دانیل روند» مدیر «پروژه شکوفایی و توسعه» در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی، برایان هوک «فردی شناخته شده در محافل سیاست خارجی حزب جمهوریخواه است؛ یک انترناسیونالیست محافظه کار که باور دارد سیاست نخست آمریکا (America First) به معنای انزواطلبی آمریکا نیست».
هدایت گفتگوهای دولت آمریکا با متحدان اروپایی پیرامون برجام: در واقع مهم ترین نقشی که هوک تاکنون ایفا کرده، هدایت گفتگوهای دولت آمریکا با متحدان اروپایی خود در زمینه اِعمال تغییرات در توافق هسته ای ایران است. هوک شخصاً هدایت گفتگوها با مقامات فرانسه، آلمان و انگلیس را برعهده داشت. وی همچنین سال گذشته «نیکی هیلی» نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل را در سفری به وین جهت انجام مذاکره پیرامون توافق هسته ای ایران همراهی کرد.
*پیشینه برایان هوک در حوزه «ترویج آزادی مذهبی در خاورمیانه»
برایان هوک از پایه گذاران اصلی همایشی سه روزه در سطح وزراء با محور آزادی مذهبی (۲۶-۲۴ ژوئیه در واشنگتن دی. سی) بود که هدف آن، تضمین موجودیت مسیحیان و سایر اقلیتهای مذهبی در خاورمیانه به رهبری آمریکا است.
وی در چهاردهم ژوئیه ۲۰۱۸ در مصاحبه ای با «کراکس» (Crux) رسانه خبری وابسته به واتیکان اظهار داشت: «این باور قدرتمند در رأس دولت [ترامپ] وجود دارد که رهبری آمریکا برای تضمین آینده مسیحیان در خاورمیانه و حراست از افرادی که مورد آزار و ستم قرار می گیرند، بسیار تعیین کننده است». وی همچنین گفت که «حراست از اقلیتهای مذهبی در سرتاسر خاورمیانه، از اولویتهای دولت آمریکا است».
هوک با اشاره به نقش بسیار مهم واتیکان در ارائه اطلاعات مربوط به شرایط مسیحیان و سایر اقلیتهای مذهبی در کشورهای جنگ زده ای همچون عراق و سوریه، آن را گامی سودمند برای ارزیابی وضعیت در این کشورها خواند.
با آنکه اعلام سیاست «نخست آمریکا» از سوی دونالد ترامپ و سیاست «حمایت گرایانه» (Protectionism) وی از صنایع داخلی، تحلیلگران و ناظران بین المللی را در مورد قابل اتکا بودن واشنگتن در پیشبرد سیاست آزادی مذهبی با تردید مواجه ساخته است؛ برایان هوک مدعی شد که آمریکا بیش از گذشته به این موضوع متعهد است و آمادگی دارد آنهایی را که به آزار اقلیتهای مذهبی دست زده اند، به پاسخگویی وادار سازد!
وی با طرح این ادعا که شمار مسیحیان ساکن در خاورمیانه از ۴۰ درصد در زمان جنگ جهانی اول به ۴ درصد در سالهای اخیر رسیده است و مسیحیان بیش از هر گروه مذهبی دیگر در جهان تحت آزار و ستم قرار دارند، اظهار داشت که وزارت خارجه آمریکا مسئولیت رهبری بین المللی برای ترویج آزادی مذهبی در سرتاسر جهان را بر عهده دارد.
او همچنین با تأکید بر اعطای کمک به سازمان های غیر دولتی و حکومتهایی که خواهان توسعه آزادی مذهبی و حمایت از اقلیتهای مذهبی هستند، اعلام کرد که «آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده» (USAID) ۱۵۰ میلیون دلار کمک مالی برای رفع احتیاجات اقلیتهای قومی و مذهبی آسیب پذیر و ساکن در مناطق شمالی عراق اختصاص داده است.
وی در خصوص وضعیت اقلیتهای مذهبی در ایران و با اشاره به این نکته که قوانین کیفری ایران برای مبلغان غیرمسلمانی که مسلمانان را به کیش دیگری درآوردند؛ مجازات مرگ درنظر گرفته است، مدعی شد: «دولت ایران همچنان به آزار، بازجویی و بازداشت بهائیان، مسلمانان سنی و سایر اقلیت های مذهبی ادامه می دهد. در واقع، آزار اقلیتهای مذهبی در ایران، نشاندهنده سیاستهای بیرحمانه حکومت در این کشور است!»
*برایان هوک در رأس «کمپین فشار حداکثری بر ایران»
تشکیل «گروه اقدام ایران» به ریاست برایان هوک درست سه روز پیش از ۶۵اُمین سالروز کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، از عزم جدی سیاستمداران واشنگتن برای به حداکثر رساندن فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک علیه جمهوری اسلامی ایران حکایت می کند.
برقراری مجدد تحریمها علیه ایران در دو مرحله (ششم آگوست و چهارم نوامبر) و جلب همکاری و همراهی متحدان و شرکای تجاری آمریکا در اقصی نقاط جهان برای اِعمال فشار بر ایران، دو ابزار پیش بینی شده در «کمپین اِعمال فشار حداکثری بر ایران» هستند.
نخستین دورِ تحریمهای آمریکا- که از ششم آگوست اجرایی شد- صنایع خودرو سازی ایران، تجارت طلا و سایر فلزات اساسی را هدف قرار داد و دور دوم تحریمها نیز از چهارم نوامبر بخش انرژی و معاملات مربوط به نفت خام و تراکنشهای مالی با بانک مرکزی ایران را دربر می گیرد. افزون بر این، مقامات واشنگتن در تلاشند تا بسیاری از کشورهای وارد کننده نفت خام ایران را به توقف خرید نفت از جمهوری اسلامی وادار سازند و از این رهگذر، درآمد ایران را از محل فروش نفت خام کاهش دهند. تحریم نظام بانکی ایران نیز با هدف مسدود سازی داراییهای ایران در خارج و قطع دسترسی تهران به این وجوه مالی اجرایی می شود.
به موازات برقراری مجدد تحریمها علیه ایران، مایک پمپئو و «استیون منوچین» (Steven Mnuchin) وزیر خزانه داری آمریکا نیز تصمیم گرفتند تیمهای مشترکی متشکل از مقامات بلندپایه را جهت دیدار با مقامات کشورهای مختلف جهان تشکیل دهند. این تیمها از چهارم ژوئن سال جاری فعالیت خود را آغاز کرده و تاکنون از ۱۳ کشور در اروپا و شرق آسیا دیدن کرده اند. هدف این تیمها از سفر به کشورهای جهان و دیدار با مقامات، گرفتن قول همکاری و هماهنگی با واشنگتن برای به حداکثر رساندن فشار علیه تهران و دادن اخطار به دولتها و بخش خصوصی برای توقف روابط تجاری با ایران است.
هوک در توجیه سیاست مزدورانه واشنگتن علیه ایران مدعی شد که این اقدامات زمینه ساز «دستیابی به توافقی بهتر» است و با تأکید بر اینکه هدفِ راهبرد جدید آمریکا تغییرِ رفتار حکومت ایران است و نه تغییر حکومت؛ در ادعایی جدید گفت: «وزیر خارجه [پمپئو] چشم اندازی شفاف و متقاعدکننده را برای آینده بهتر مردم ایران ترسیم کرده است و این آینده تنها در صورتی محقق خواهد شد که ایران با عمل به شروط ۱۲ گانه [بابِ طبع آمریکا] به کشوری [اصطلاحاً برخوردار از رفتار] متعارف تبدیل شود».
این نکته را نباید از نظر دور داشت که برای مقامات واشنگتن، سیاست تغییر رژیم (Regime Change) بر سیاست وادارسازی حکومتها به تغییر رفتار (یا بهتر بگوییم سیاست) فرع است؛ زیرا بررسی سیاست خارجی آمریکا در نیم قرن گذشته به خوبی نشان می دهد که تعقیب سیاست تغییر رژیم در واقع ابزاری برای به قدرت رساندن حکومتهایی است که مطابق با امیال و منافع صاحبان قدرت در واشنگتن رفتار می کنند.
به عبارت دیگر، بسیاری از کشورهای جهان صرفنظر از سیاست خارجی و حتی ماهیت داخلی حکومتشان - چه دموکراسی خواه و چه اقتدارگرا- در صورت فرود آوردن سرِ تسلیم در برابر منویات و امیال امپریالیستی آمریکا از اغماض و پرده پوشی اربابان کاخ سفید به حد کفایت بهره مند خواهند شد؛ و در مقابل، کشورهایی برخوردار از میزان مقبولی از دموکراسی و مشروعیت مردمی در صورت ایستادگی در برابر سیاستهای مزورانه آمریکا، با موج اتهامات کذب و تبلیغات دروغین رسانه های غربی به ویژه آمریکا مواجه شده که با آواز «رام کردن کشور سرکش» بر طبل سیاست تغییر رژیم می کوبند.
ارسال نظر