ستاد «تداوم دولت مردم» برای حمایت از جلیلی اعلام موجودیت کرد
ستاد «تداوم دولت مردم» برای حمایت از سعید جلیلی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، با صدور بیانیهای اعلام موجودیت کرد.
به گزارش پارس به نقل از ایسنا، متن بیانیه اعلام موجودیت این ستاد به این شرح است:
« این را همه بدانند که آنچه ما برای رئیس جمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی که امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی که وجود دارد. رهبر عزیز انقلاب، ۱ فروردین ۹۲
بعد از حماسه بیست و دوم خرداد ۸۸ و خروش مردم در نهم دی ماه همان سال که طومار گفتمان تسلیم و اشرافیت به دست ملت پیچیده شد، اینک در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم برای خلق حماسه ای باشکوه تر قرار داریم. حماسه ای که ان شاء الله عزم مردم برای ادامه گفتمان سوم تیر و پیشبرد آرمان های انقلاب را به جهانیان نشان خواهد داد.
در این انتخابات اگر چه شاهد حضور نمادهای اصلی جریان اشرافیت و غرب گرایی نیستیم، ولی خطر ادامه دهندگان آن راه و جریان خسته شدگان و دنیازدگان، با تفاوت نگاه مبنایی با گفتمان اسلام ناب در مقولات عدالت اجتماعی و فرهنگ، نوع نگرش به مردم، اقتصاد و دیپلماسی انقلابی جدی است. و با توجه به اتفاقاتی که از ۲۷ خرداد ۸۴ آغاز و در حوادث سال ۸۸ به اوج رسید و به نمایان شدن وحدت مبنایی جریانات راست و چپ انجامید، می توان گفت خطر ارتجاع از آرمان های انقلاب از جانب جریاناتی در قالب" اصولگرایان معتدل" ، کمتر از جریانات منتسب به کارگزاران و ۲خرداد نیست، اگر بیشتر نباشد.
در این شرایط و با تاکید امام امت بر معیار" دارا بودن نقاط قوت دولت فعلی منهای نقاط ضعف" به عنوان شاخص انتخاب رئیس جمهور آینده، امروز با این خطر مواجهیم که در کشاکش پرداختن کاندیداهای موجود به نقاط ضعف فرعی، و غفلت از نقاط ضعف اصلی - که در واقع کم کاری ها و فاصله های دولت فعلی نسبت به گفتمان ناب انقلاب اسلامی و مکتب امام خمینی هستند - نقاط قوت اساسی و بسیار مهم و تعیین کننده ی دولت فعلی مورد غفلت یا تغافل قرار گرفته است و از آن بدتر، منفی نشان دادن نقاط قوت دولت نهم و دهم، سکه رایج شده است.
« ستاد تداوم دولت مردم» ضمن اعلام موجودیت، و تاکید بر لزوم صیانت و پاسداری از نقاط قوت دولت نهم و دهم، با بیان موارد زیر، مولفه های هویتی خود در دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی را اعلام می نماید:
حرکت در مسیر تمدن اسلامی و مقابله با الگوی زندگی غرب مدرن
نهضت امام روح الله آغاز نقطه عطف تاریخ بشریت برای جهش به سوی « تمدن اسلامی» بود. حضرت امام خمینی (ره) با تعریف بنیادین و راهبردی خود از فقه اسلامی مبنی بر" تئوری اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور" ، دوره جدیدی را در حیات دینی بشر آغاز کردند. انقلاب اسلامی ایران که نخستین بروز این تئوری مترقی بود، اساس خود را بر انسان سازی و تکامل بشریت بنا نهاد. و از این مسیر سعی کرد با بسط مفهوم" دین ورزی" ، اسلام را از روی تاقچه ها و درون پستوها و داخل کتاب های خاک خورده، بیرون آورد و بر صدر نشاند. دین اسلام از محدودیت احکام فردی داخل رساله ها بیرون آمد و با تئوری ولایت مطلقه فقیه و احکام حکومتی بار دیگر بالیدن گرفت. تا شکوه آیه" هُوَ الَّذی أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدیٰ وَدینِ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ وَلَو کَرِهَ المُشرِکونَ" را بار دیگر جهانیان با گوشت و پوست درک کنند و شهد شیرین حیات نبوی، عدالت علوی و عزت عاشورایی دوباره در کام مسلمین بنشیند.
اسلام آمده بود که معرفت انسان را بالا ببرد، عزت او را زیاد کند، او را از بند کفر و ظلم و استکبار رها کند، عادات سخیف گذشتگان را از او بگیرد و در یک کلام او را به معبود برساند؛ و انقلاب اسلامی با بهره گیری از سیره و کتاب، دقیقا همین آرمانها را دوباره احیا کرد. دهه دوم و تا نیمه دهه سوم انقلاب به خاطر فاصله گرفتن از گفتمان ناب انقلاب و اسلام، کمتر فرصت احیاء این ارزشها و تکامل انسانها فراهم شد؛ اما در طلیعه دهه چهارم انقلاب، رهبر عزیز انقلاب دهه پیش رو را دهه" پیشرفت و عدالت" نامگذاری کردند و فرمودند: " به نظر ما تمایز ده سال آینده با سه دهه ی گذشته، در آمادگی های بسیار وسیع و عظیمی است که در کشور عزیزمان برای پیشرفت و عدالت به وجود آمده است، که این آمادگی ها به ملت بزرگ و مصمم ما اجازه می دهد که در این زمینه یک جهش و یک گام بلند نشان بدهد" .
" ارتجاع کور" و" تجدد عاری از ارزش" دو آفت همیشگی مکتب های دینی بوده و انقلاب اسلامی هم تا سال ۸۴ کم و بیش گرفتار آن بود، اما" پیشرفت" درمقابل" ارتجاع کور" و" عدالت" در مقابل" تجدد عاری از ارزش" ، در گفتمان دولت نهم و دهم احیا شد و زمینه ای فراهم شد که رهبر انقلاب بار سنگین تری را برای آینده روی دوش مردم و دولت بگذارند.
اکنون اما باشعارهایی که بعضا از اردوگاه برخی کاندیداها به گوش میرسد، گویی خط بطلان برتمام این مبانی کشیده شده است. نگرانی ما از آن جهت است که کاندیداهای ریاست جمهوری که برای ۴ سال سکان دولت انقلاب اسلامی ایران را بر دوش خواهند گرفت، در شعار و دغدغه و برنامه -، تفاوتی با رئیس جمهور فرانسه و اسپانیا و چین و کره ندارند و از مبانی انقلاب گویی فقط ساختن ساختمان و پل و مراکز تفریحی را آموخته اند.
نگرانی ما از این است که به تعبیر امام بعضی بخواهند" مثل مکتب های مادی مرتع درست بشود" . آموزه های قران باز به کنج پستوها برود، امام حسین و نهضت عاشورا سالی یکبار به زندگی ما بیاید و سبک زندگی ما باز از الگوی زندگی غرب مدرن تبعیت کند.
مردمی بودن، مردم گرایی و تکیه بر مردم
تعابیر شگرف و تاکیدات فوق العاده و فراوان امام خمینی و رهبر عزیز انقلاب اسلامی بر مردم، حضور مردم، مردمی بودن مسئولین و… ، نشان از اهمیت بسیار مردم گرایی دارد. دفاع امام خامنه ای از رای مردم در سال ۸۸ و ایستادگی مقابل همه فشارها و تهدیدها و نامه های بی سلام، یکی از میلیون ها مورد تاکید کلامی و عملی بر نقش مردم است. علاوه بر منش مردمی مسئولین و ارتباط با عموم مردم که بسیار مهم است (به ویژه در رئیس جمهور) ، دفاع همه جانبه و تلاش گسترده برای احقاق حقوق مردم، اعتقاد عمیق به توجه دقیق به رشد مردم، اعتماد کامل به مردم برای پیشبرد اهداف انقلاب، تلاش برای شکوفایی استعدادهای مردم، بسترسازی برای اداره جامعه و حل مشکلات در راه عدالت و پیشرفت، و بسط آرمان های انقلاب توسط خود مردم، ایجاد ساز و کارهای کافی و قانونی برای امکان امر به معروف و نهی از منکر مسئولین توسط مردم، توجه ویژه در سیاست گذاری ها، تصمیمات و اقدامات در حمایت از حقوق مستضعفین، و مبارزه با حلقه های فاسد نخبگانی که قصد دارند حقوق مردم را پایمال کنند، به ویژه کسانی که می خواهند مردم را از صحنه ی سیاسی کشور حذف کنند، توجه جدی و اهمیت قائل شدن به فهم و اقناع مردم در همه زمینه ها و مسائل حکومت، چیزی که حلقه های بسته سیاه فکران آن را با عنوان پوپولیسم تخریب می کنند، و… ، همگی از ابعاد مهم مردمی بودن است.
مبارزه با اشرافیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی
روح اشرافیت منحصر در کالبد سرمایه سالاران اقتصادی نمی باشد و اشراف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در پی حفظ معادلات قدرت و منافع خود در طول این سی و چهار سال انقلاب می باشند. به هم پیوستن ساحت های گوناگون اشرافیت و بازتولید اشرافیت که در ادبیات قرآنی با عنوان « مترفین» مطرح گردیده است، خطری بسیار مهم در مسیر پیشرفت انقلاب است که توانایی براندازی انقلاب اسلامی و تهی کردن آن از سیرت واقعی خود را دارد. انواع فسادهای اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، فکری و اجتماعی همگی از دل گفتمان اشرافیت خارج می شود. گفتمان سوم تیر علاوه بر باز گرداندن انقلاب به ریل اصلی خویش، این نوید را به ما داد که می شود این ساختار مجعول اشراف را برهم زد، که نتیجه ناگزیر آن نبرد هشت ماهه سال ۸۸ با جریانات اشرافیت بود. امروز این نبرد با شدت تمام ادامه دارد. رئیس جمهور آتی باید عزم و اراده ی پولادین برای پنجه در پنجه افکندن با این مترفین داشته باشد.
تأکید بر آرمان گرایی، به عنوان تنها راه رسیدن به کارامدی حقیقی
جامعه ی بدون آرمان های رفیع و متعالی، جامعه ای مرده و کم ارزش تر از گله ی حیوانات است. آرمان گرایی چون خون جاری در رگ ها، نشاط و حیات جامعه و انسان ها را معنا می بخشد؛
امروز پس از دمیده شدن روح آرمانگرایی به کالبد کشور و احیای شعارهای انقلاب پس از حماسه ۸۴، و همراه شدن آن با کار و تلاش جدی و بی سابقه در جهت حل مشکلات مردم و انجام کارهای بزرگ بنیانی برای رفع مشکلات کشور، عده ای – به عنوان اصلاح طلب یا اصولگرا- با توجه به فضای پیش آمده در دو سال اخیر، با شعار عملگرایی به دنبال کمرنگ کردن آرمانگرایی در جامعه هستند. در حالی که اساسا عملگراترین افراد، آرمان گرایان هستند و کسی که بنیاد و هدف متعالی نداشته باشد، نمی تواند در مقام عمل نیز حرکت بزرگ و موثری داشته باشد؛
امروز که ملت ایران با ایمان به خداوند و صبر بر فشار همه جانبه خارجی، شیرینی طعم استقلال و عزت را چشیده است، دیگر صحبت از این دوگانه جعلی که از دل آن تکنوکرات های خندان غرب زده سر بر می آورند را بر نمی تابد، و اداره کشور را به آرمانگراترین افراد -که اگر از حصار بازی رسانه ها خارج شویم، همان کارامدترین افرادند- خواهد سپرد، ان شاءالله.
نگاه متفاوت به جایگاه اقتصاد و راه پیشرفت اقتصادی
از مهمترین ویژگی های نظام های غربی اصالت دادن به اقتصاد و ترجیح آن بر همه عرصه ها و جنبه های زندگی است. در حالی که در دین اسلام آنچه اهمیت اساسی و بنیادی دارد دینداری است. هدف غایی خلقت، نه خورد و خواب و شهوت، که به تکامل رسیدن و تربیت انسان هایی متعالی و مومن است. رفع مشکلات اقتصادی بخشی از مجموعه ی گسترده ی نیازهای مردم و وظایف حکومت اسلامی است که با کمک خود مردم باید حل شود. و اساسا پیشرفت اقتصادی نیز با اصلاح نگاه فرهنگی مردم و ساز و کارهای اداره کشور، و بسترسازی برای آزادسازی استعداد های فراوان توده های مردم در حوزه های مختلف ممکن است. ممکن است. و تلاش برای احیای عدالت است که معیشت مردم را نیز بهبود می بخشد.
مبارزه عملی با « فقر و فساد و تبعیض» و پرداختن هزینه های درگیری با « چپ، راست، کارگزار»
به تعبیر گویا و دقیق رهبر عزیز انقلاب: « واقعاً اژدهای هفت سرِ فساد مالی چیزی نیست که به این آسانی ها بشود آن را ریشه کن کرد… هر مسئولی اگر صحّت عمل داشته باشد، یک عدّه سودخوارِ مفسدِ فاسد قطعاً ضربه خواهند دید. آنها هم ضعیف نیستند… میدان، میدان مبارزه است. در میدان مبارزه، انسان در انتظار این است که دشمن به او ضربه بزند و حمله کند؛ اما به خدا توکّل می کند و همه قدرت و علم و هوشمندی و عقل خود را به کار می گیرد و پیش می رود» .
۸ سال گذشته تلاش های خوبی برای مبارزه با فقر و فساد و تبعیض در کشور صورت گرفته است. این روند باید با سرعت بیشتر و اصلاح ضعف ها، همچنان ادامه پیدا کند. نابودی اژدهای فساد نیاز به مبارزه ی سخت و طاقت فرسا توسط انسان هایی مومن و پولادین دارد. طبیعتاً آتش توپخانه ی « چپ، راست، کارگزار» در انتظار هر « خدمتگزار» ی است که پا را از شعارها فراتر گذاشته و در عمل به جنگ فسادها و تبعیض ها رفته و برای رفع محرومیت های مردم مستضعف کمر همت ببندد. چراکه کمترین تلاش واقعی برای مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، به معنای محدود کردن منافع و نفوذ باندهای قدرت و ثروت است و رسانه های متعدد این باندها – چه به اسم اصولگرا باشند و چه به اسم اصلاح طلب-، با انواع تخریب ها و برچسب ها در انتظار هر مدیر شجاعی اند که قصد ورود به محدوده ی ممنوعه ی منافع باند شان را کرده باشد.
نگاه جهانی، و شکل دادن جبهه جهانی مستضعفین
حمایت از مستضعفین گوشه و کنار دنیا و تشکیل امت واحده اسلامی و مبارزه با جبهه معاندان انقلاب اسلامی، علاوه بر آنکه از مهمترین مسائل مورد تاکید امام امت و از آرمان های اصلی انقلاب اسلامی بوده است، از اصول مهم قانون اساسی نیز هست. عدالت و حیات طیبه مفاهیمی نیستند که بتوانند در گوشه ای از جهان و درون مرزهای قراردادی انگلیس ساخته، تبلور یابند بدون آنکه نگران اوضاع ابناء بشر در سایر نقاط جهان باشیم. مبارزه با مستکبرین و تلاش برای ایجاد عدالت جهانی و حمایت از حقوق همه ی مستضعفین عالم، اصول جدایی ناپذیر آرمان های انقلاب هستند. هر گونه کوتاه آمدن و عدم تلاش جدی برای تحقق آنها، ما را از هرگونه دستیابی به اهداف خود حتی در داخل کشور نیز باز خواهد داشت. بدون تلاش برای نابودی اسرائیل، آبادی واقعی ایران نیز ممکن نخواهد بود.
علاوه بر وجود نگاه جهانی، رئیس جمهور باید اولویتش را تعامل با ملت های جهان قرار دهد، نه دولت ها؛ و به جای مراوده با چند کشور مستکبر، به ایجاد ارتباطات گسترده با دیگر کشورهای مستضعف جهان بپردازد و همان طور که اجلاس اخیر جنبش عدم تعهد در تهران نمادی از آن بود، تلاش کند که جبهه ای قدرتمند علیه مستکبرین ساخته شود.
به ویژه امروز در شرایطی هستیم که خیزش های مردمی از خاورمیانه تا غرب و شرق عالم برای رسیدن به زندگی خوب، ایمان و عدالت فراگیر شده است. بیداری اسلامی آغاز شده از سال ۵۷ امروز به اوج خود رسیده و غرب آسیا و شمال آفریقا را جان تازه ای بخشیده است و پیروزی های نویدبخشی برای اسلام گرایان فراهم آمده است، که این حاصل مقاومت های مردم ما، حزب الله لبنان و بسیاری از عاشقان امام خمینی در سراسر جهان است. همه ی این ظرفیت های بی نظیر باید توسط رئیس جمهور بعدی با تکیه بر روحیه انقلابی عزت مندانه و نه دیپلماسی ذلیلانه رایج گروه های چپ و راست، با قدرت بیشتر به تحقق تمدن اسلامی کمک کند.
عقلانیت؛ اما انقلابی! اعتدال؛ اما نه میان حق و باطل!
اینکه امروز محافظه کاران (راست سنتی و راست مدرن) و دوم خردادی ها و کارگزاران دم از اعتدال می زنند و عقلانیت و اعتدال را در مقابل حق گرایی و انقلابی گری عَلَم می کنند، گواه دیگری بر وحدت مبنایی چپ، راست و کارگزار در فضای مدیریتی کشور است، علیرغم دعواهای زرگری و ظاهری شان. این دوگانه در واقع صورت جعلی ای از دوگانه ی حقیقی سازش- مقاومت می باشد. تمام کسانی که دم از اعتدال می زنند، زمان هزینه دادن برای آرمان های انقلاب که می شود، دم از سازش و عقب نشینی منفعلانه می زنند! اعتدال و عقلانیت ایشان، ترجمه کوتاه آمدن از دفاع از حق مستضعفان عالَم و تسلیم شدن مقابل مستکبرین است.
در واقع، آنها تجویزهای عقل سازشکار و دنیازده ی خود را به عنوان « عقلانیت» مطرح می کنند، و مسیر غلط و دنیاگرای خود در میان جبهه حق و باطل را به عنوان « اعتدال» !
در مقابل، دوستداران حقیقی انقلاب بر اساس عقلانیت انقلابی رفتار می کنند و اعتدال را منشی در جهت پیشبرد جبهه حق می دانند، نه شعاری برای عدم التزام به حق!
با توجه به مولفه های مذکور، ستاد تداوم دولت مردم، دکتر سعید جلیلی را که سال هاست در سنگرهای مختلف جبهه گفتمان انقلاب اسلامی به مجاهدت پرداخته و دارای بینش دینی و انقلابی، منش متواضع و مردمی، مخالفت مبنایی با اشرافیت و فساد و تبعیض، اعتقاد عمیق به جمهوریت نظام اسلامی و اداره کشور با ظرفیت های مردمی، آرمانگرا و مقاوم، معتقد به نبرد جهانی مستضعفین و مستکبرین، و بی تعلق به گروه های سیاسی چپ و راست است را از میان نامزدهای موجود، بهترین گزینه برای ریاست جمهوری و پیشبرد آرمان های انقلاب در این دوره می داند و فعالیت خود را در حمایت از ایشان و نشر گفتمان اسلام ناب و تلاش برای تداوم حرکت دولت مکتبی و مردمی و مقابله با ارتجاع به دوران قبل از سال ۸۴، استمرار می بخشد. و البته تاکید دارد همان طور که امروز برای تحقق دولت مردمی ایشان تلاش می کند، مطابق فرمایش امام راحل با وی و هیچ کس دیگری عقد اخوت نبسته است و حمایت از برادر عزیزمان آقای جلیلی تا زمانی است که ایشان در مسیر آرمانهای مذکور ثابت قدم هستند. و یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ فِی الْآخِرَةِ.
به امید اینکه ایشان روز به روز در مسیر حق مستحکم تر و عنایات الهی بیشتر شامل حالشان شود.
وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ، لِیَقْطَعَ طَرَفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنقَلِبُوا خَائِبِینَ. »
ارسال نظر