به گزارش پارس نیوز، «معتاد بودن آمریکایی ها به تحریم، باعث شد در دوران اوباما نیز آنها وظایف و تعهداتشان را اجرا نکنند.» این صحبت های محمدجواد ظریف وزیرامورخارجه کشورمان است که در دیدار با سفیران و فعالان اقتصادی آمریکا را معتاد به تحریم معرفی می کند و برای رفع اعتیاد آمریکا نسخه می پیچد.

 
اما اینبار با توجه به صحبت های اخیر ظریف که آمریکایی‌ها با وجود عقب نشینی‌های فراوان دولت روحانی بر تحریم های اقصادی اصرار دارند، معتاد به تحریم خوانده است به این سوال پاسخ می دهیم که چه کسی باعث معتاد شدن آمریکا به تحریم علیه کشورمان شده است؟
 
درست 5سال قبل و در جریان مناظرات انتخاباتی بود که گفتمان مقاومت با یک نماینده در برابر گفتمان سازش در برابر غرب به بیان استدلال های خود می پرداخت و برداشته شدن تحریم ها در قبال از بین رفتن یکی از ابزارهای قدرت ایران را نشدنی معرفی می کرد. مناظره ای که تا امضای توافقنامه هسته ای و حتی بعد از لگد زدن رسمی آمریکا به تعهدات خود در برجام هم ادامه داشت اما با این تفاوت که مناظرات «می شود یا نمی شود» حالا به مناظرات «شد یا نشد» تبدیل شده است.
 
به بیان ساده سعیدجلیلی اعتقاد داشت باید «سلاح تحریم» را از دست دشمن گرفت تا شر تحریم ها از سر مردم ایران برداشته شود اما حسن روحانی معتقد بود «عقب نشینی در مقابل خواسته های غرب» تحریم ها را برمی‌دارد.
 
حسن روحانی بعد از امضای برجام و در جلسه هیات دولت در تاریخ 31/4/94 با اشاره به امضای این توافقنامه منش مذاکراتی دولت خود را مدح می کند و می گوید: «آنها با زبان حقوقی پذیرفته‌اند که تحریم‌ها تأثیری بر جمهوری اسلامی ایران نداشته و باید آن را کنار بگذارند.... تعامل سازنده کلید حل مسأله و پیروزی بود که این راه از ابتدا توسط دولت انتخاب شد. ما مانند برخی نگفتیم که مذاکره با آنها فایده‌ای ندارد و یا معتقد نبودیم که در دنیای سیاست جز راه تسلیم و یا تقابل راه دیگری وجود ندارد.»
 
اما سعید جلیلی در همان سالی که دولت مارش پیروزی سر می داد و منتقدان خود را با عنوان «بی سواد و بی شناسنامه» طرد میکرد معتقد بود: «اگر کسی به خودش این حق را داد که از ایران یک حقی را ضایع کند، به همان دلیل می‌گوید حقوق دیگرتان را هم می‌توانم ضایع کنم. می‌گوید مثلاً اگر من با همین زور توانستم کت شما را در بیاورم، خب با همین زور می‌خواهم ساعتت را هم بگیرم.» او با بیان ساده، سیاست مماشات در برابر غرب را نفی می کند و آنرا دلیلی می داند که به سرعت تحریم ها و فشارها برای دستیابی به اهداف استکباری بیشتر اعمال شود. اتفاقی که به سرعت پس از دادن امتیازات نقد ایران به طرف غربی شاهد بودیم.
 
ظریف به درستی روزگذشته به این مهم اشاره کرد و دولت «اوبامای مودب و باهوش» متهم به انجام ندادن وظایف و تعهداتش کرد و به صراحت اعلام کرد که نقض عهدها از همان دولت دموکرات آمریکا آغار شده است: «معتاد بودن آمریکایی ها به تحریم، باعث شد در دوران اوباما نیز آنها وظایف و تعهداتشان را اجرا نکنند. »
 
او در ادامه راه حل ترک اعتیاد آمریکا به تحریم را نه مذاکره که تکیه به ظرفیت های داخلی معرفی کرد و گفت: « ما می توانیم فشارها را با افزایش تولید ملی و افزایش صادرات غیرنفتی به فرصت تبدیل کنیم و در چند ماه آینده به آمریکایی ها نشان دهیم که باید این اعتیاد خود را ترک کنند.»
 
تکیه بر ظرفیت های داخلی و و گرفتن «سلاح تحریم» از دست دشمن درست همان گفتمانی است که توسط رقبای دولت روحانی گفته می شد و حالا در زبان دولتی‌ها می چرخد. 
 
اعتیاد به تحریم توسط آمریکا نتیجه 5سال عقب نشینی است که گفتمان سازش بر کشور تحمیل کرد و به قول جلیلی دشمن را به این نتیجه رسانده که اگر با زور توانستم کت شما را بگیرم پس با زور می توانم ساعت شما را هم غارت کنم. حال با این وجود آیا بهتر نیست ظریف به جای بازی سیاسی و نسبت دادن شکست سیاست های خود به «ناشکری منتقدان!» به تجدیدنظر در راهبرد غلط خود بپردازد؟
 
هرچند بهتر بود صحبت های امروز مسئولین دولتی سال ها قبل گفته می شد نه اینکه تجربه روزگار با هزینه های فراوان بخواهد این استدلال های عقلانی را در گوش آنها فرو کند اما جلوی ضرر را هر زمان که بگیریم منفعت است.
 
دکتر جلیلی در پاسخ به این سوال که «وقتی امریکا همیشه تحریم می کند، راه حل چیست؟» در جمع دانشجویان زنجان در اردیبهشت95 می گوید:  
 
«دشمنی که مستأصل شده و می‌بیند دیگر سلاح نظامی و آشوب‌ها و بحران‌های داخلی از اول انقلاب تاکنون جواب نداده‌ سلاحی به اسم «تحریم‌» را مطرح می‌کند. لذا ضروری‌ترین اولویت در شرایط فعلی «بی‌اثر کردن سلاح‌ تحریم» است. اما سلاح تحریم چگونه بی‌اثر می‌شود؟ وقتی دشمن شما صحبت از تهدید به تحریم می‌کند، یعنی آرایش جنگی‌اش را حفظ کرده است و از سر استیصال فکر می‌کند این آخرین سلاح‌اش هست و باید از این استفاده کند تا به اهداف‌اش برسد. 
 
اگر کسی با سلاحی شما را تهدید کرد که مثلاً کتاب‌ات را برمی‌دارم و شما هم بلافاصله بگویید این کتاب را بگیر و برو، با همان حربه می‌گوید این خودکارت را هم بده! دوباره یک قدم جلوتر می آید و می گوید  ساعتت را هم بده! راه مقابله با او این نیست دائم عقب نشینی کنید و بگویید  حالا اگر کتاب را دادیم رفت، الحمدلله مشکل حل شد!  او به همان دلیل، جلوتر می آید و بازهم شما باید عقب نشینی کنید چون تازه فهمیده این سلاح جواب می‌دهد لذا باید سلاح او را از دستش بگیرید و بی اثر کنید. 
 
 امروز هم اگر اظهارات علنی مقامات امریکایی را ببینید متوجه می شوید که علیرغم برجام آنها امید بسته اند بازهم با تحریم از ایران امتیاز بگیرند. مثلاً میگویند طبق برجام فقط تحریم‌های هسته‌ای، آن هم تحریم‌های مالی ـ اقتصادی را برمی‌دارم، ولی تحریم‌های اولیه و غیر هسته‌ای باقی می‌مانند. چرا این حرف‌ها را می‌زنند؟ چون فکر می‌کنند با سلاح تحریم میتوانند به بقیه اهدافشان هم برسند.
 
رفتار چند ماه اخیر نشان داده است که سلاح تحریم با اقدام و عمل بی‌اثر می‌شود نه با «لبخند». لبخند به گرگ جواب نمی‌دهد. لبخند به کسانی که ماهیت استکباری دارند سلاح مؤثری برای کنترل اسلحه آنها نیست!  مگر اولین تحریم‌ها را در زمینه دفاعی اعمال نکردند؟ اما  بیشترین موفقیت‌های ما در آن عرصه بود. وقتی راهبرد «تحریم سلاح» علیه ملت ما جواب نداد، راهبرد «سلاح تحریم» هم علیه ملت ما جواب نخواهد داد،  به شرطی که دچار تردید و ترس از  تهدیدهای‌ دشمن نشویم.»