چرا حرفهای نوبخت، مردم را عصبانی میکند؟
نوبخت درحالی از مردم خواسته طلا و ارز خود را به بازار تزریق کنند که ۲ نفر ۶۱ هزار قطعه از سکه های پیش فروشی را خریده اند.
سخنگوی دولت تاکید کرد: «کدام کشور ۷میلیون سکه میفروشد، کدام کشور مردمش در صف ارز میایستد. کنار ترامپ ایستادن چه معنی دارد ما باید برای کشور و تقویت پول ملی تلاش کنیم.»
وی در ادامه از مردم درخواست کرد: «از کسانی که در خارج ارز دارند میخواهیم در داخل سرمایهگذاری کنند هرکسی که ارز و طلا دارد در بازار سرمایهگذاری کنند.»
صحبت های نوبخت یک نوع تنگنا و سختی را به جامعه القاء می کرد. اما بار این سختی و مشکلات را به دوش مردم می انداخت نه مسئولان. همین مسئله باعث واکنش منفی بسیاری شد. از جمله یکی از اصلاح طلبان شاخص که حرف و عمل دولتمردان را متناقض با یکدیگر عنوان کرد.
علی تاجرنیا در خصوص اظهارات اخیر نوبخت در باره اینکه مردم پولها و طلاهای خود را به بازار وارد کنند، گفت: «اگر امروز میبینیم مردم در صف خودرو قرار گرفتهاند بیش از اینکه نشان دهد مردم به حرف امثال آقای نوبخت گوش کرده باشند نشاندهنده این است که مردم از شرایط آینده هراس دارند. دولت باید تصمیم بگیرد در کاهش هزینههای خودش چه اقداماتی لازم است انجام دهد. نمیشود کشور در اوج سختی و مشکلات باشد اما وزیر کشور با پرواز اختصاصی رفتوآمد کند.»
البته نوبخت درحالی از مردم خواسته طلا و ارز خود را به بازار تزریق کنند که ۲ نفر ۶۱ هزار قطعه از سکه های پیش فروشی را خریده اند. یکی از این افراد 31 ساله است که بسیار مورد توجه رسانه ها قرار گرفته اما نامی از وی در فضای عمومی عنوان نگردیده است.
همچنین طبق اعلام سازمان بازرسی، در طرح پیش فروش سکه بانک مرکزی پنجاه نفر در مجموع 380 هزار سکه طلا خریدهاند.
برخی از سلبریتی های حامی دولت نیز با انتشار مطالبی در صفحات اجتماعی خود واکنش تندی به این موضوع نشان داده و بیان کردند که آیا دولت کسانی که حداکثر استفاده اطلاعاتی و رانتی را می برند و در این فضای ملتهب با خرید ارز دولتی و طلای پیش فروش شده از دولت پول های کلان به جیب می زنند را نادیده می گیرد و چشم دولتمردان مردم فقیر را دیده است.
در همین رابطه، حسین راغفر اقتصاددان و استاد دانشگاه درباره این واکنش ها بیان داشت: «در شرایط کنونی اعتماد عمومی، سرمایه اجتماعی بهحساب میآید که بهشدت تضعیفشده است. بخشی از این سرمایه اجتماعی اعتماد بین مردم و بخشی دیگر از آنهم اعتماد به مسئولان محسوب میشود. مسئله فوق نشان میدهد که اعتماد مردم به مسئولان آسیب زیادی خورده است.»
وی در ادامه اضافه کرد: طی سالها و حداقل ۱۳ سال گذشته (پس از دولت نهم به اینطرف) مردم بهشدت نسبت به موضعگیریهای مسئولان کشور ولو اینکه درست هم باشد دچار تردید هستند. علت آنهم وعدههایی است که هیچکدام تحققنیافته و بدون آنکه به تعهدات خود جامه عمل بپوشانند تنها از مردم خواستند یکطرفه تعهداتی را انجام دهند.
از سوی دیگر نعمت احمدی، وکیل مشهور اصلاح طلب که وکلات بسیاری از چهره های این جناح سیاسی را برعهده داشته طی یادداشتی از دلایل عدم اعتماد مردم به سخنان اخیر نوبخت و دولت تدبیر و امید سخن گفته است.
احمدی در یادداشت خود تصریح کرده است: «وقتی مردم میبینند که در واگذاری ارز دولتی به شرکتها و اشخاص رعایت حداقلی قوانین موجود نشده است و تعدادی از شرکتها و اشخاص با تکیه بر روابط خاصی که دارند توانستهاند به سرعت ارز دولتی بگیرند و کالای وارداتی با ارز 4200 تومانی را به قیمت بازار آزاد بفروشند و از هر دلار دریافتی مبالغی به جیب بزنند، آیا میتوان عملکرد دولت را در جهت اعتماد سازی نامید؟ به نمونه دیگری از بیاعتمادی مردم به عملکرد دولتمردان اشارهای گذرا میکنم؛ مدتی است انواع و اقسام ماشینهای گرانقیمت در خیابانها و جادهها جولان میدهند قیمت این ماشینها سربه فلک میزند. ماشینها وارداتی هستند یعنی باید با دلار یا دیگر ارزها ثبت سفارش بشوند. در کشوری که به لحاظ شرایط ویژه خاصی که بر اقتصاد آن حاکم است و با خروج آمریکا از برجام و تعیین دو تاریخ یکی 13 مرداد ماه و دیگر 13 آبانماه که تسمه تحریمها بر گرده اقتصاد ما سفت خواهد شد و به تک تک دلارها برای تأمین نیازهای اولیه خوراکی و دارویی احتیاج داریم اعلام میشود سایت ثبت سفارش فلان نهاد هک شده و در مدت هک سایت، ثبت سفارش نزدیک به 5 هزار خودروی گرانقیمت صورت گرفته است! کاری ندارم که چه کسی سایت مربوطه را هک کرده است و به این مساله هم که چه کسی یا کسانی با تکیه بر دلارهای موجود خود ثبت سفارش کردهاند تا اینجای مساله قابل تحمل است هر تخلف و یا جرمی در دیگر زمینهها هم ممکن است تحت شرایط و ضوابطی حتی زیرگوش مسئولان اتفاق بیفتد مگر فعالیت 6 مؤسسه مالی طی سالها در اقصی نقاط کشور به عنوان رقیب بانکی را همه نمیدیدیم؟ مگر رادیو و تلویزیون در ساعات پربیننده و شنونده تبلیغ این مؤسسات را برعهده نداشتند؟ مگر تابلوی تبلیغات این مؤسسات توسط شهرداریها به اجاره واگذار نمیشد و صدها اگر و مگر دیگر؟ پرسش این است، در آن زمان آقای سخنگوی دولت کجا بودند؟ ناظر عملکرد این مؤسسات که نبودند، مگر با اشرافی که بر بودجه سالیانه کشور در سازمان برنامه و بودجه دارند، عملکرد این مؤسسات را نمیدیدند؟ فقط آن روزی که هزاران نفر سپردهگذار مستأصل از توسل به این مقام و آن مقام و پاسخ نشنیدن راهی خیابانها شدند و عدهای هم از وضع به وجود آمده سوء استفاده کردند و شعارهای ساختارشکنانه دادند و مساله امنیتی شد به گفته فردوسی بزرگوار «نشستند و گفتند و برخاستند» اما این برخاستن از نوعی دیگر بود، برخاستنی که برای ساکت کردن مردم مستأصل سپردهگذار به گفته آقای روحانی، دست در جیب مردم کردند و بیش از یازده هزار میلیارد تومان دست به نقد برداشت کردند و همین برداشت یازده هزار میلیاردی و تحویل آن به سپردهگذارانی که سالها عادت کرده بودند از سود سپردهای بیشتر از عرف و واقعیت اقتصاد کشور بود هزینه زندگی خود را تأمین کنند. این یازده هزارمیلیارد سرگردان ناگهان سر از نامنویسی سکهها درآورد و سیلوار قیمت سکه و ارز را بالا و بالاتر برد تا جایی که امروزه قیمت سکه از مرز سه میلیون تومان گذشته است در مورد ثبت سفارش ماشینهای گرانقیمت هم باز دولت چند رج بر دیوار بیاعتمادی اضافه کرد. اگر دولت تدبیر به خرج میداد و با مراجعه به همان سایت هک شده و یا سایت گمرک و یا سایت نیروی انتظامی مأمور شمارهگذاری ماشینهای به اصطلاح لاکچری سرنخ این کلاهبرداری تاریخی را پیدا میکرد و یا با درخواستی از مجلس قانونا تعیین تکلیف این 5 هزار ماشین را به عنوان اقدامی عاجل در جهت حفظ منافع بیتالمال خواستار میشد، درخواست آقای نوبخت قابل بحث و تأمل بود. میشود از این مثنوی هزاران بیت سرود و قصه پرغصه معماران سازنده بیاعتمادی را شرحه شرحه بیان کرد، اما ظاهرأ دولتیها به استفاده از راههای ساده و بیهزینهای که دوستان از ما بهتر را نرنجاند عادت کردهاند.»
با این حال دولت درحالی از مردم طلب طلا و ارز می کند که خود با توجه به لیست هایی که منتشر شده بدون نظارت و ضابطه خاصی ارزپاشی کرده و همین باعث تخریب بازار شده است.
از همین رو هم درخواست نوبخت از مردم برای عرضه طلا در بازار عجیب و همچنین خیلی ها را عصبانی کرده است. اینکه دولت خود با رانت به برخی شرکتها ارز داده و این شرکت ها نیز اجناسی خریداری کرده و در بازار بالاتر از قیمت عرفی فروخته اند و باعث تخریب بازار شده اند، موضوعی است که به شدت اعتماد و سرمایه اجتماعی را دچار خدشه کرده است.
همچنین سخنگوی دولت باید نسبت به اینکه در چه شرایطی چه سخنان و انتقاداتی از جامعه میکند دقت بیشتری کند. در این عرصه که مردم و بازاریان با مشکلات عدیده ای با توجه به افزایش سرسام آور قیمت ها روبرو شده اند و فشار اقتصادی زیادی را متحمل می شوند، انتقاد از آنها و مسئول دانستن جامعه ای که چوب مدیریت غلط اقتصادی را می خوردند، نمی تواند دردی از فضای بوجود آمده دوا کند.
ارسال نظر