خباز خبر داد:
ماموریت خاتمی به اصلاحطلبان
پس از اعلام نتایج نهایی بررسی صلاحیتهای نامزدهای انتخابات شوراها، تکاپوی احزاب، گروهها و طیفهای سیاسی برای معرفی فهرست و نامزدهای مورد نظر خود در این رقابت انتخاباتی آغاز شد. البته در این میان برخی از طیفهای سیاسی مانند اصولگرایان از دیگر گروهها پیشی گرفته و فهرست خود را منتشر کردهاند.
به گزارش پارس به نقل از قانون، برخی از همین طیف نیز اعلام می کنند فهرست اعلام شده که نیروهای سابق شهرداری تهران در آن حضور دارند، فهرست نهایی نیست. در این میان تحرک کمتری از جریان های اصلاح طلب برای معرفی فهرست یا نامزدهای مورد نظر خود مشاهده می شود.
برای بررسی بیشتر این موضوع و بررسی اینکه در نهایت چه گروه هایی رقبای انتخابات شوراها را شکل می دهند و وضع هر یک از جریان های سیاسی در این میان چگونه است، با محمدرضا خباز، فعال سیاسی و نماینده مردم کاشمر در دوره هشتم مجلس شورای اسلامی گفت و گو کرده ایم که می خوانید.
وضعیت اصلاح طلبان در انتخابات شوراهای شهر چگونه خواهد بود؟
از آنجا که احتمال حضور نامزد طلایی اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری ضعیف بود و آتش های تهیه علیه این نامزد از مدت ها قبل ریخته شده بود، از ۸ ماه پیش اعضای جریان اصلاحات بحثی داشتند که در این شرایط نباید از انتخابات شوراها غافل ماند، از این نظر که در شوراها، در ابعاد مختلف می توان خدمات ارزنده ای به مردم ارائه کرد.
بر این اساس اگر جریان اصلاحات با انسجام قوی وارد عرصه شوراها شوند، این عرصه کمتر از ریاست جمهوری نخواهد بود. بنابراین بعد از جلسه ای که با آقای خاتمی برگزار شد، عده ای مامور شدند عرصه انتخابات شوراها را رصد کنند تا افرادی از سراسر کشور که علاقه به حضور و خدمت دارند برای شوراها نامزد شوند. نباید فراموش کرد که انزوای تحمیلی به اصلاح طلبان وارده شده است. از این رو باید افرادی دعوت به حضور می شدند که در برابر فشارها مقاوم بودند. در نهایت ۴۰ نفر از دوستان اصلاحات که وزیر، وکیل یا شخصیت برجسته بودند، در تهران از سوی هیات اجرایی رد صلاحیت شدند. این حرکت در نگاه ما حرکت منصفانه ای نبود. به این دلیل به هیات مرکزی اعتراض کردند.
دلیل اصلی رد صلاحیت این ۴۰ نفر چه بود؟
باید تاکید کنم رد صلاحیت اصلاح طلبان از سوی هیات اجرایی، غیرقابل قبول بود. زیرا اتهام وارد شده به این افراد واهی و بی اساس بود. این اتهامات نشان داد که برخی از خرد جمعی برخوردار نبوده و نوعی تندروی را القا می کند. آنان بهانه کردند که چرا فتنه ۸۸ را محکوم نکردند. در میان نامزدهای اصلاح طلب افرادی حضور داشتند که تاکنون از آنان سوال نشده بود که آیا موافق فتنه بودید یا خیر. بنابراین دلایل رد صلاحیت ها بی اساس بود.
با توجه به این شرایط آیا این جریان می تواند با فهرستی واحد در انتخابات شوراها حضور پیدا کند و آیا با اقبالی روبه رو خواهد شد؟
انتظار ما از مجلس این است که افرادی که از مراجع چهارگانه محکومیتی دارند یا مستندی علیه آنان وجود دارد، رد کنند و این قابل قبول است. در غیر این صورت قابل قبول نیست نامزدها بی دلیل رد شوند. اگر مجلس درست تصمیم گیری کند و ۴۰ نامزد جریان اصلاحات تایید صلاحیت شوند، به خوبی می توانیم با فهرستی واحد در شهر تهران نظر مردم را جلب کنیم. تصور می کنم فهرست اصلاح طبان با اقبال عمومی روبه رو خواهد شد. باید صبر کنیم ببینیم اعضای هیات مرکزی استان تهران از جمله نوباوه، طلا و نکویی چگونه تصمیم می گیرند و آیا این افراد که بر اساس نگاه های تند و بی مصرف سیاسی رد شدند را تایید می کنند
یا خیر؟
آیا رد صلاحیت آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان تاثیری بر تعیین صلاحیت اصلاح طلبان در انتخابات شوراها دارد؟
البته نمی توان چنین ادعایی داشت. زیرا صلاحیت شوراها، زودتر از احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری مشخص شده بود.
پیش بینی شما چیست؟ رد صلاحیت آقای هاشمی چه تاثیری در مرحله بعدی تایید صلاحیت های شوراها خواهد داشت؟
به نظر من گره زدن این دو انتخابات، و احراز صلاحیت های آنها منطقی نیست. انتخابات شورای شهر، سیاسی نیست. شورای شهر، فعالیت اجتماعی و فرهنگی است.
اما برخی مدعی اند رد صلاحیت ها از سوی هیات اجرایی بر اساس نگاه سیاسی صورت گرفت.
اعتراض ما به هیات مرکزی درباره رد صلاحیت نامزدهای شورای شهر همین موضوع بود. رئیس جمهور یا نمایندگان مجلس شخصیت های سیاسی هستند. بنابراین برای تایید صلاحیت این افراد لازم است نگاه سیاسی اعمال شود یا به انتخابات مجلس خبرگان با نگاه فقهی نگاه کرد. اما اعضای شورای شهر، شخصیت های سیاسی به شمار نمی روند که بخواهند با دید سیاسی به صلاحیت آنان نگاه شود. کسی که می خواهد در شوراها خدمت کند، می خواهد کار اجتماعی انجام دهد. اما آقایان از آنجا که دلیل قانع کننده ای برای رد صلاحیت این افراد ندارند، با نگاه سیاسی دست به رد این افراد زدند. در نتیجه افرادی که می خواهند نامزدهای
تمامی انتخابات کشور را ارزیابی کنند، باید عینک هایشان را عوض و متناسب با هر انتخاب از عینک و دیدگاه مناسب استفاده کنند. بنابراین اگر بخواهیم شورای شهر و روستا را سیاسی کنیم، که در برخی شهرها شاهد چنین اتفاقی بودیم و شورای مرکزی افرادی را به دلیل سیاسی حذف کردند، این نوع نگاه را برای کشور پسندیده نمی دانم.
بحث دیگری در این زمینه وجود دارد، آن هم سکوت دولت درباره انتخابات شوراهاست. بعد از رد صلاحیت نامزد دولت در انتخابات ریاست جمهوری، دولت سکوت پیشه کرد. آیا این سکوت در انتخابات شوراها ادامه دار خواهد بود؟
احمدی نژاد در گذشته تهدید هایی انجام می داد و متاسفانه بدعت « بگم بگم» را در کشور جا انداخت. اما با گذشت زمان مشخص شد آنان مطلبی برای ارائه ندارند جز تهمت و افترا.
بنابراین چون مطلبی برای ارائه نداشتند، تهدید می کردند که اگر فلان نامزد تایید صلاحیت نشود، مستنداتی برای ارائه دارند. در نهایت بعد از رد صلاحیت نامزد مدنظر آنان شاهد سکوت از سوی دولت بودیم. البته در انتخابات ریاست جمهوری شاهد سکوت آقای هاشمی نیز بودیم. اما او در آخرین جلسه همه را دعوت به سکوت و آرامش و همراهی کردند. بنابراین انتخابات ریاست جمهوری شاهد دو نوع سکوت با دو نیت و هدف هستیم. یکی سکوت منطقی و دیگری این احساس را به آدم القا می کند که لحن سکوت شان تغییر کرد. زیرا پیش از این لحن صحبت هایشان تند و تیز بود که به دلیل مقاومت دربرابر « بگم بگم» لحن تغییر کرد. البته پنبه این رفتار نامناسب را رهبری بعد از ماجرای مجلس زدند. سخنان رهبری مشت بسته همه آقایان را باز کردند و بگم بگم ها را از سکه انداختند.
چه تعبیری از این سکوت می توان داشت؟
هیات اجرایی که از بدنه دولت است، مسئولیت تایید یا رد صلاحیت نامزدهای شورای شهر را بر عهده دارد. از سوی دیگر نامزد دولت در شوراها نیز رد صلاحیت نشد. در نتیجه نمی توان از سکوت دولت در این انتخابات همان تعبیر سکوت انتخابات ریاست جمهوری داشت. دولتی ها خیلی خوشحال هستند که تمام نامزدهایشان تایید شده اند و تمام نامزدهای رقیب حذف شدند. آنان برای اینکه رد صلاحیت های رقیب ادامه دار باشد، سکوت می کنند و کافه را به هم نمی ریزند. زیرا به هدفشان رسیده اند. بنابراین سکوت احمدی نژاد در این زمینه سکوت علامت رضایت است. در حالی که سکوت در انتخابات ریاست جمهوری از جنس دیگر و به دلیل
باز شدن دست شان بود.
ارزیابی شما از اردوگاه اصولگرایان در انتخابات شوراها چیست؟ در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری شکافی میان اصولگرایان رخ داد. آیا این شکاف در شوراها نیز دیده می شود؟
طبیعت انسان به گونه ای است که وقتی بر صندلی قدرت تکیه می زند، فکر زمانی که از قدرت کناره گیری کند را از ذهنش عبور نمی دهد. کسی که در قدرت است، احساس بی نیازی دارد. همان طور که در سوره علق آمده است انسان هنگام احساس بی نیازی طغیان می کند، طغیان آقایان در انتخابات را می شود در تعدد فهرست ها دید. اصولگرایان بر این باورند که آنان ۸ سال این جریان را سر پا نگاه داشته اند به همین دلیل تصور می کنند نامزدهایشان در انتخابات ریاست جمهوری و شوراها رای خواهند آورد. اصولگرایان بیش از ۱۰ فهرست ارائه کردند و لازم است بدانید ۱۵۰۰ نامزد معرفی کردند. خدا به مردم تهران توفیقی بدهند که
از میان این جمعیت چگونه می خواهند ۳۰ نفر را انتخاب کنند.
البته در فهرست های ارائه شده از سوی اصولگرایان، نیروهای شهرداری نیز هستند.
اتفاقا این فهرست، از بهترین فهرست های ارائه شده است. زیرا افرادی اعلام آمادگی کردند که درد آشنا هستند و با وضعیت شوراها آشنایی دارند. آنان به دلیل حضور در شهرداری با مردم در ارتباط بودند و می توانند در شوراها موثر باشند.
ارسال نظر