سخنان امام درباره سکوت دولتهای منطقه مقابل اسرائیل
29 سال از رحلت امام میگذرد و این فاصله و بُعد زمانیِ نزدیک به 3 دهه، راه را برای تحریفِ راه و رأی و نظر امام هموار میکند و تحریف درباره شخصیت بزرگی چون روحالله الموسوی خمینی امری جدّی است
به گزارش پارس نیوز، 29 سال از رحلت امام امّت میگذرد. امامی که با رفتنش گویی تکهای از جان و نفْس تکتک امتش را با خود به آسمانها برد. از همین رو مردمان در سوگش اینچنین مبهوت و پریشان بودند. امامی که در تنگناها و بلایای سالهای سختِ انقلاب و جنگ با مردمش همراه و سهیم بود. پدر امت بود؛ و فقدان پدر سخت است...
29 سال از رحلت امام میگذرد و این فاصله و بُعد زمانیِ نزدیک به 3 دهه، راه را برای تحریفِ راه و رأی و نظر امام هموار میکند و تحریف درباره شخصیت بزرگی چون روحالله الموسوی خمینی امری جدّی است: «آیا شخصیتها را هم میشود تحریف کرد؟ بله. تحریف شخصیتها به این است که ارکان اصلی شخصیت آن انسان بزرگ، یا مجهول بماند، یا غلط معنا شود، یا بهصورت انحرافی و سطحی معنا شود؛ همه اینها برمیگردد به تحریف شخصیت. شخصیتی که الگو است، امام و پیشوا است، رفتار او، گفتار او برای نسلهای بعد از خود او راهنما و رهنمود است، اگر تحریف شود زیان بزرگی به وجود خواهد آمد. امام را نباید بهعنوان صرفاً یک شخصیت محترم تاریخی مورد توجّه قرارداد؛ بعضی اینجور میخواهند.» (1)
در سالهای اخیر شاهد بودهایم که کنشگران سیاسی برای مقاصد حزبی و گروهی و منفعت شخصی، نظر امام را تحریف کردهاند. برای امام تاریخ ساخته و جعل کردهاند. حرف امام را قلب کردهاند... در همه این سالها کسانی خواستند تا امام تنها یک خاطره باشد. یک خاطره دورِ مقدس که حالا دیگر در دنیا نیست... حرم بزرگ و با جلال و شکوهی دارد و ضریحی که در آن دفن است. باید تنها به زیارت او رفت... عدهای امام را تنها چنین میخواستند. یک خاطره دور مقدس. عدهای امام را همچون میراث فرهنگی میخواهند: «بزرگترین درسی که امام بزرگوار به ما داد، درس روحیّه و ذهن و عمل انقلابی است؛ این را باید فراموش نکنیم. امام میراث فرهنگی نیست؛ بعضی به امام به چشم میراث فرهنگی نگاه میکنند. امام زنده است؛ امام، امام ما است؛ امام، پیشوای ما است؛ با این چشم به امام نگاه کنید و از او بیاموزید.» (2)
امروز فرزندان امام، همانها که نسبت خونی و نَسَبی با خمینی ندارند اما دلوجانشان با نور وجود خمینی پیوند دارد، راه را، مسیر را در نگاه امام مییابند. فرزندان امام و انقلاب چشم و قلبشان به کلام رهبرشان است که در تمام این سه دهه پس از امام، پرچمدار سرفراز و منصور راه و نگاه خمینی کبیر است. فرزندان راه پدران را رها نخواهند کرد که در این راستا گروه امام و رهبری خبرگزاری فارس در پرونده ویژهای تحت عنوان «عصر روحالله» بنا دارد تا در مسیر تشریح هرچه صحیحتر اندیشههای امام روحاالله گامی بردارد.
1- بیانات در مراسم بیست و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی. 94/3/14
2-بیانات در مراسم بیست و هشتمین سالگرد رحلت امام خمینی. 96/3/14
گروه امام و رهبری خبرگزاری فارس، بهمنظور بازخوانی مهمترین بیانات حضرت امام که قطعاً شاخص هر حرکت سیاسی و اجتماعی است، در سلسله مطالبی به بازنشر برخی از پیامها و نامههای مهم حضرت روحالله میپردازد.
حضرت امام در تاریخ 23 خرداد سال 1361 در جمع فرمانده و پرسنل نیروی دریایی ارتش درباره «سکوت دولتهای منطقه در برابر جنایات اسرائیل» بر لزوم نابودی اسرائیل تاکید کردند.
در این دیدار معادیخواه (وزیر ارشاد اسلامی)- افضلی (فرمانده نیروی دریایی)- الهی (مدیر سیاسی- عقیدتی) و سرپرستان دوایر سیاسی- عقیدتی در پایگاههای دریایی، پرسنل نیروی دریایی، نمایندگان نهضتهای آزادیبخش جهان، مدیران و کارکنان وزارت ارشاد اسلامی حضور داشتند.
متن بیانات حضرت امام بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
قبلًا باید از آقایانی که در اینجا حاضر هستند، از نیروی دریایی و از وزارت ارشاد و از مهمانان عزیزی که از خارج آمدهاند تشکر کنم. من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی بر این ملتهای ضعیف عنایت کند و دست ستمکاران را قطع کند ان شاء الله.
ابتلای اسلام، امروز این است که گوشهایی که باید به مسائل، به مشکلات مسلمین گوش بدهند کر شدهاند و زبانهایی که باید برای مصالح مسلمین به کار بیفتند لال شدهاند. و چشمهایی که باید مصیبتهایی که بر مسلمین وارد میشود ملاحظه کنند کور شدهاند. ما با این لالها و کرها و کورها چه بگوییم؟ آیا این دولتهای منطقه مساله لبنان را یک فاجعه نمیدانند؟ یک فاجعه برای اسلام نمیدانند؟ یک فاجعه برای مسلمین جهان نمیدانند؟
آیا حمله اسرائیل به لبنان و کشتار بیحد فاجعه نیست؟ برای اسلام فاجعه نیست؟ برای مسلمانها فاجعه نیست؟ آیا تصریح به اینکه این عمل با صوابدید امریکا واقع شده است، در گوش اینها وارد نمیشود؟ اگر کر نیستند، چرا این فریاد و ناله عزیزان ما را در لبنان نمیشنوند؟ و اگر کور نیستند، چرا این کشتههایی که هر روز دارد در لبنان و ایران روی هم میریزد و جوانهای عزیزی [را] که در جبههها و زنها و بچهها و مردهای پیر [را] که در خارج جبههها و در شهرها به هلاکت میرسند، نمیبینند؟ اگر میبینند و فاجعه میدانند، چرا صحبتی در کار نیست؟ اگر علاقه به کیان اسلام، علاقه به قرآن کریم، علاقه به حرمین شریفین دارند، چرا امروز که دارد این معالم دینی زیر پا گذاشته میشود و تهدید میکند اسلام و قرآن و حرمین شریفین را، صحبتی نمیکنند؟ چرا باز کمک میکنند؟ چه شده است اینها را که در حضور آنها این مصایب واقع میشود و در محضر همه این طور جنایتها واقع میشود و علاوه بر اینکه سکوت کردهاند تایید میکنند، باز هم قرارداد کمپ دیوید «1» را میخواهند تایید کنند، باز هم طرح فهد «2» را میخواهند تایید کنند، باز هم اسرائیل را میخواهند بشناسند؟ این فاجعهها را باید ما با کی در میان بگذاریم؟ با دولتهایی که چشم و گوششان را بستهاند و بدون اراده تسلیم امریکا شدهاند؟ با ملتهای مظلومی که تحت فشار این دولتها دارند جان میدهند؟
لزوم بیداری و اتحاد ملتها
باید با ملتها در میان گذاشت؛ همان طوری که در ایران، ملت ایران بود که فاجعهای که برای اسلام به دست امریکا و سرسپردگان او- که رژیم منحوس پهلوی است- پیش میآمد، همین جوانهای ایران بودند و همین ملت ایران بود و همین ارتش ایران بود و همین نیروهای دریایی و هوایی و زمینی ایران بود و همین سپاه پاسداران ایران بود و همین جوانهای بسیج و عشایر ایران بودند که با هم وظیفه فهمیدند، بیدار شدند و با هم مشتها را گره کردند و با مشت، تانکها را از صحنه بیرون کردند. تا ملتها یک همچو بیداری پیدا نکنند و تا ملتها یک همچو انسجامی پیدا نکنند، باید بدانند که محکوم به حکومتهای فاسد و محکوم به امریکای جنایتکار و سایر ابرقدرتها هستند. با داشتن آن همه ذخایر، آن همه امکانات، که اگر یک هفته نفت خودشان را به روی این جنایتکارها ببندند تمام مسائل حل خواهد شد، مع ذلک، میگویند که ما این کار را نمیکنیم. این مصیبتها را ما به کجا باید عرض کنیم، جز به ساحت مقدس خدای تبارک و تعالی؟ شکایت از این حکومتها را به کجا ببریم جز به ساحت مقدس خدای تبارک و تعالی؟ ما چطور شکایت کنیم از آنهایی که ایران را که ایستاده است و میخواهد در مقابل همه قدرتها بایستد و اسلام را محقق کند در دنیا، در مقابل این، طرح جهاد میدهند و [در مقابل] اسرائیل، که به جنگ با اسلام برخاسته است و با صراحت میگوید که از نیل تا فرات مال من است و حرمین شریفین را از خود میداند، سکوت کردهاند؟ ما این دردها را کجا ببریم؟ این مصیبتها را پیش کی طرح کنیم؟ این سکوتهای مرگبار را، این سکوتهایی که تایید میکند جنایتکاران را، این سکوتهایی که تشویق میکند ستمکاران را، باید به کی عرضه کنیم، و از کی بخواهیم که عنایت کند و این سکوتها را بشکند؟ جمعیتتان کم است؟ ثروتتان کم است؟ نفتتان ناچیز است؟ زمینهایتان کم است؟ مراکز مهمی که در [مراکز] سوق الجیشی بسیار معتبر است، شما دستتان نیست؟ همه امکانات هست، لکن یک چیز نیست و آن ایمان است. ایمان نیست.
ملت ایران هیچ نداشت و ایمان داشت، و ایمان او را بر همه قدرتها غلبه داد. و مسلمانهای همه کشورها، دولتهاشان همه چیز دارند، لکن ایمان ندارند. آنچه که کشور ما را، ملت ما را پیروز کرد، ایمان به خدا و عشق به شهادت بود. عشق به شهادت در مقابل کفر، در مقابل نفاق، برای حفظ اسلام، برای حفظ قرآن کریم.
این مهمانهای عزیز ما که آمدهاند، اینها حامل پیام ایران باشند به ملتها که خودتان باید به فکر باشید؛ ننشینید تا برای شما دست نشاندگان امریکا کار کنند. آنها در این گرفتاری که ایران دارد، برای باغ وحش خودشان شتر میخرند! این مصیبت را ما کجا ببریم؟
چهارده تا شتر برای باغ وحش فلان سلطان منطقه از خارج میخرند و با طیارهها میخواهند ببرند به آن محل. اینها دارند همه چیز ما را میبرند و آنها شتر میخرند «3»! من نمیدانم که این گوشها کی باز میشود. با نفخ صور باید باز بشود؟ و این چشمها کی بینا میشود و این زبانها کی گویا میشود؟ صُمٌّ بُکْمٌ عمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلوُنَ «4». همهاش سر لا یعقلون است. صُمٌّ بُکُمٌ عُمْیٌ هم دنبال لا یعقلون است.
باج خواهی متجاوز
ما بحمد الله، در جبهه داخل پیروز هستیم و رزمندگان ما از همه طبقاتی که بودند، چه نیروی دریایی که امروز بعضی از آنها در اینجا تشریف دارند و خدا حفظشان کند و چه نیروی زمینی و چه نیروی هوایی و چه سایر قوای مسلح مثل سپاه پاسداران و دیگران، در صحنهاند و ایستادهاند در مقابل هر پیشامدی. کشور ما که سرمایههای بزرگ خود که عبارت از جوانهاشان باشد، در طبق اخلاص گذاشتهاند و برای اسلام، برای دین خدای تبارک و تعالی جهاد میکنند. برای هر پیشامدی که برای مسلمین میشود، اینها در صحنهاند. مضحک این است که دولت ما پیشنهاد میکند که راه بدهید ما برویم با دشمنهای شما جنگ بکنیم و این را یکی از شرایط قرار میدهد، برای اینکه مایوس از شماست و شما باید شرط قرار بدهید و آنها میگویند که باید از هر چیزی که ما کردیم بگذرید تا راهتان بدهیم، آن هم چه راه دادنی. اینها مصیبت نیست که بر اسلام وارد است که یک جمعیت فداکار میخواهند بروند با دشمن عرب، با دشمن اسلام، با دشمن حرمین شریفین، با دشمن همه منطقه جنگ بکنند؟ خودشان که نشستند و بیتفاوت هستند، بلکه موافق هستند با آنها از ما رشوه میخواهند که راه به آنها بدهید که اینها بروند آنجا، برای آنها جنگ بکنند؟! مثل یک نفر غریق که دارد در دریا غرق میشود و یکی میرود نجاتش بدهد، میگوید: چه به من میدهی تا اجازه بدهم مرا نجات بدهی؟!
اینها، دولت عراق قضیه اسرائیل را بهانه قرار داده [اند؛] برای اینکه از چنگال انتقام و عدالت الهی فرار کنند. بهانه قرار دادهاند که بگوید شما اگر بخواهید ما اجازه بدهیم بروید و ما غریقها را نجات بدهید، باید از جنایاتی که به شما کردیم صرف نظر کنید و یک دولت، دو تا دولت، صلح باشند و متصالح باشند که وارد بشوند و از آنجا بروند سراغ نجات ما. این غیر از این است که صُمٌّ بُکْمٌ عمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلوُنَ؟ مگر دولت ایران آن وقتی که شما به خیال خودتان قدرت داشتید، غیر از این حرفی میزند که حالا میگوید؟ این همان را میگوید. دو تا مطلب دیگری که بزرگان این کشور عنوان کردند و شرط قرار دادند، این از باب این است که از شما مایوس هستند. میگویند: شرط صلح، شرط صلح این باشد که راه بدهید تا برویم. آن شرطی را که شما باید با ما بکنید، بگویید ما به شرطی صلح میکنیم که شما بیایید از اینجا بروید. این، غیر از این است که تعقل ندارند و چشم و گوش آنها را هواهای نفسانی بسته است؟
ایران برای همه کشورها حجت است
دولتمردان ما که میگویند این بیچارههایی که از عراق بیرون کردید و فرستادید به اینجا و ما با آغوش باز آنها را پذیرایی میکنیم، اینها وطنشان آنجاست، یکی از شرایط ما این است که آنها را راه بدهید، این یک شرط غیر معقول است؟! یک شرطی است زاید بر آن که ما از اول گفتیم؟ راه دادن اهالی یک کشور در محل خودشان و اجازه دادن اینکه آوارگان از آنجا که به زور بیرونشان کردید، برگردند به جای خودشان، این یک چیزی است که ما یک شرط زیادی کردیم؟! نه، این امری است طبیعی، دنبال آن شرایط ماست، ما اضافهای نکردیم.
آتش بسی که صدام میگوید، آتش بسی است که دنبالش آتش میگشاید. راهی که صدام میخواهد به ما بدهد، راهی است که نجات خودش را در آن راه مییابد، نه راه میخواهد برای اسرائیل بدهد. این، طرفین قضیه را ملاحظه کرده است. اگر ما قبول کنیم، پس مصالحه واقع شده است و صدامیها نجات پیدا کردهاند. و اگر قبول نکنیم، پس معلوم میشود که ما نمیخواهیم جهاد کنیم، نمیخواهیم با اسرائیل جنگ کنیم. ما به آنها میگوییم که ما قبول داریم، شما کنار بروید و کارشناسها بیایند ببینند که شما چه کردید در این کشور، چه جرمهایی را مرتکب شدید. و کارشناسها بیایند ببینند که کی این جنایت را مرتکب شده است. لکن ما جنایات را غمض عین «5» کنیم؛ برای اینکه، میخواهیم برای شما کار کنیم. اینها از عجایبی است که در تاریخ بازمیماند. از عجایبی است که تاریخ ضبط میکند [این است] که ایران میخواست برای نجات عرب- که اسرائیل بخصوص با عرب مخالف است- و برای نجات حرمین شریفین و برای نجات کشورهای اسلامی که همه در تهدید اسرائیل هستند و برای مقابله با این سرطان فاسد، میخواست برود و دولتها از او رشوه میخواستند. اینها مسائلی است که در تاریخ ثبت میشود و ننگهایی است که بر پیشانی این اشخاص ثبت خواهد شد.
تا کشورهای اسلامی، ملتهای اسلامی، آن معنایی که در ایران پیدا شد، الگوی خودشان قرار ندهند و تا خودشان به خیابانها نریزند و بخواهند از دولتهای خودشان که با اسرائیل باید روبرو بشوید، گمان نکنید که این کر و کورها به تعقل برسند. ملتها باید بایستند و بخواهند از ارتشهای منطقه خودشان و از دولتهای منطقه خودشان که بیایند و با این فلسطینیها و با این سوریها که مورد ظلم واقع شدهاند کمک کنند تا این غده سرطانی از بین برود. و اگر آنها هم تماشاگر باشند که ببینند چه میشود، آنها هم بیتفاوت باشند و عذر این باشد که دولتها باید این کار را بکنند، اگر این طور باشد، آنها هم در محضر خدا جواب صحیح ندارند. ایران حجت است بر همه کشورها. خدای تبارک و تعالی ممکن است که در آخرت ایران را حجت قرار بدهد بر آنهایی که به ظلم ساختهاند و تسلیم ظالم شدهاند و قیام نکردهاند. اگر اعتقاد به خدا و معاد دارند، جواب باید تهیه کنند برای خدای تبارک و تعالی. آن روز دیگر امریکا و اسرائیل نمیتوانند به دادتان برسند. و اگر به این معانی اعتقاد ندارند، جواب برای ملتهای مظلوم دنیا باید تهیه کنند.
جواب برای نسلهای آتیه که- خدای نخواسته- با این روشی که اینها دارند، آنها در دام خواهند افتاد، جواب باید تهیه کنند. اگر ارزشهای ایمانی را هیچ حساب میکنند، ارزشهای نظامی خودشان را، ارزشهای ملی خودشان را، ارزشهای انسانی را در نظر بگیرند و برای چهار روز حکومت کردن، زیر بار ذلت نروند، آن هم ذلت در تحت چکمه اسرائیل. مسلمانها باید از جا برخیزند، باید قیام کنند. خدا فرموده است: إنَّما اعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ ان تَقُومُوا للَّهَ مَثْنی وَ فُرادی «6». نگویید: تنها هستیم. تنهایی هم باید قیام بکنیم. اجتماعی هم باید قیام کنیم. با هم باید قیام کنیم. همه موظفیم به اینکه برای خدا قیام کنیم و برای حفظ کشورهای اسلامی قیام کنیم در مقابل این دو غده سرطانی که یکی حزب فاسد بعث عراق است و یکی اسرائیل و هر دو سر منشاش امریکاست.
نابودی اسرائیل در گرو قیام کشورهای اسلامی
عذر نیست پیش خدای تبارک و تعالی، نه ما معذوریم و نه شما. عذر نیست که ما نداشتیم چیزی، همه چیز دارید. عذر نیست که ما قدرت نداریم، [از] همه قدرتمندتر هستید. وقتی روی هم بایستید، روی هم دست برادری با هم بدهید، یک قدرت بزرگ جهانی را شما میتوانید تحقق بدهید. عذر نیست که ما اسلحه نداریم، سلاحی که شما دارید دنیا ندارد و او سلاح نفت است. دنیا به سلاح شما احتیاج دارد، رگ حیات دنیاست. این سلاحی که خدای تبارک و تعالی به اختیار شما گذاشته است، برای خدای تبارک و تعالی از او استفاده کنید. این قدرتی که خدای تبارک و تعالی در بازوان شما گذاشته است، برای خدای تبارک و تعالی به کار بگیرید. خداوند ان شاء الله، بیدار کند این دولتها را. و خداوند ان شاء الله، هوشیار کند این جمعیتهای فراوانی [را] که در عین حالی که همه چیز دارند، تحت فشار ظلم هستند. من امیدوارم که همان طوری که ایران تا کنون آمده است و دست ستمکارها را کوتاه کرده است و خود رو به یک تمدن خواهد رفت و ایران را یک ایران آزاد و مستقل قرار داده است، این آزادی و استقلال و این حضور جمعی، تا آخر باقی بماند. من امیدوارم که ملتهای این کشورهای اسلامی به این مسائل توجه کنند و ننشینند تا اینکه وقت بگذرد. امروز، روزی است که اگر با هم قیام کنند، اسرائیل بکلی از بین خواهد رفت. من امیدوارم که این دولتهایی که در عین حالی که اسرائیل با صراحت میگوید که «من باید همه اینجاها را بگیرم» و اینجاها را ملک خودش میداند و شاهدیم که قدم قدم دارد پیش میرود، این دولتها بیدار بشوند و با این ماده سرطانی که خطرش برای همه منطقه و برای اسلام است، قیام کنند و با حرف و صحبت و شوخی و مزاح مسائل را نگذرانند.
من امیدوارم که این دولتها آن قدری که به باغ وحش خودشان اهمیت میدهند، به اسلام اهمیت بدهند. خداوند ان شاء الله، این قدرتهایی [را] که برای اسلام کار میکنند، پیروز کند. و خداوند ان شاء الله، شما جوانهای عزیزی که از اول انقلاب تا حالا و از حالا به بعد هم در صحنه حاضرید و برای اسلام کار میکنید، شما را تایید کند. امیدوارم که خداوند تمام مسلمین جهان را تایید کند و از زیر بار ستم قدرتهای بزرگ خارج شوند.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
(1) - قرارداد کمپ دیوید قراردادی بود که بین محمد انور سادات، رئیس رژیم حاکم بر مصر با مناخیم بگین، نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس با حضور جیمی کارتر رئیس جمهور امریکا در منطقه کمپ دیوید ایالات متحده به امضا رسید و مصر، اسرائیل را به عنوان یک کشور مستقل مورد شناسایی قرار داد.
(2) - طرح فهد، طرحی بود که به وسیله ملک فهد- پادشاه عربستان سعودی- پیشنهاد شد. بر اساس این طرح، موجودیت رژیم اشغالگر قدس به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته شده بود.
(3) - اشاره به جنجال تبلیغاتی خرید شتری گرانقیمت توسط پادشاه عمان برای باغ وحش شخصی خود.
(4) - سوره بقره، آیه 171:« کفار هم از شنیدن و گفتن و دیدن حق، کر و لال و کورند، پس ایشان درک نمیکنند».
(5) - چشمپوشی.
(6) - سوره سَبَا، آیه 46:« من به یک سخن شما را پند میدهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا، دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها در امر دینتان قیام کنید».
منبع: جلد 16 صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه 324 تا صفحه 331
ارسال نظر