کرباسچی: امکان داشت رئیس جمهور سکته کند
اولین مخالف سخت و جدی کاندیداتوری اسحاق جهانگیری در انتخابات 96، شخص رئیسجمهور بود اما دست آخر با اصرار بیامان اصلاحطلبان این مسئله را پذیرفت.
«وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
محتشمیپور: حفظ نظامی که دروغ و شکنجه و انحراف دارد، اوجب واجبات نیست!
«علیاکبر محتشمیپور»، از فعالان اصلاحطلب به تازگی و در آستانه فرارسیدن ایام سالگرد ارتحال امام(ره) در بخشی از یک مصاحبه که سایت جماران آنرا منتشر کرد، پیرامون «اوجب واجبات بودن حفظ نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی(ره)» گفته است:
«یک وقت است که امام(ره) می فرماید، حفظ نام و حکومت جمهوری اسلامی، واجب است و محتوا را کاری نداریم، ولی همین امام میفرمودند که اگر شما برخلاف معالم اسلام راستین و ناب عمل کنید و در شما انحراف ایجاد شود، اسلام و روحانیت آن چنان سیلی می خورد که صد سال دیگر نمیتواند سر بلند کند، بنابراین امام نظامی را نمیگوید که در هر شرایط و با هر انحرافی استقرار آن از اوجب واجبات است بلکه منظور ایشان نظامی است که در چارچوب و قاعده انقلاب اسلامی تعریف شده و نظامی است که با دروغ، حقه، تبعید، زندان و شکنجه سازگار نیست.»[1]
*ما قضاوت درباره اظهارات محتشمیپور را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم.
گفتنیست، او از فعالان فتنه سال 88 نیز بوده است.
***
کرباسچی: جهانگیری کاندیدا شد چون امکان داشت رئیسجمهور سکته کند
«غلامحسین کرباسچی»، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از مصاحبه خود با شماره یکشنبه گذشته روزنامه سازندگی(ارگان این حزب) در پاسخ به این سؤال که «نظر شما درباره حضور اقای جهانگیری در انتخابات گذشته چیست و فکر میکنید پس از آن انتخابات آقای جهانگیری چه میزان توانستند در دولت دوم آقای روحانی مؤثر باشند؟» گفته است:
در فضای سال 96 استراتژی درستی اتخاذ شد. آنچه اتفاق افتاد خیر بود اما پیش از انتخابات هر لحظه و هر آن احتمال هر مسئلهای مانند سلامت افراد یا مسائل سیاسی وجود دارد. بنابراین اگر احیانا برای رئیسجمهوری اتفاقی رخ داد حضور کسی که بتواند به عنوان کاندیدای دیگری مطرح باشد، لازم است.
در این لحظه خبرنگار میپرسد: «یعنی ترس از ردّ صلاحیت آقای روحانی؟» و کرباسچی پاسخ میدهد: البته رد صلاحیت هم مطرح بود. اما اتفاقات دیگری هم ممکن است رخ بدهد، یکی سکته میکند، یکی ترور میشود، حادثهای برای او پیش میآید...
*علیرغم این اظهار نظر شاذ کرباسچی اما همه میدانند که اولین مخالف سخت و جدی کاندیداتوری اسحاق جهانگیری در انتخابات 96، شخص رئیسجمهور روحانی بود اما دست آخر با اصرار بیامان اصلاحطلبان این مسئله را پذیرفت.
این در حالیست که رئیسجمهور روحانی به لحاظ امنیتی و رعایت موارد احتیاطی و تأمینی، سابقه بیشتری از کرباسچی و سایر اصلاحطلبان دارد.
از طرفی این حدّ از دلسوزی برای آقای روحانی از طرف جریانی که این روزها صراحتا آهنگ «عبور از روحانی» دارد و حتی از این میگوید که اگر روحانی را بیشتر میشناختیم به او رأی نمیدادیم[2]، قابل تأمل است.
برخی اینطور گمانهزنی میکنند که کاندیداتوری اسحاق جهانگیری در انتخابات 96 که با اصرار اصلاحطلبان صورت گرفت، بیشتر نوعی تست بوده است. زیرا آنها طی 17 سال گذشته در هیچ انتخاباتی پیروز اکثریتی نبودهاند و این مسئله اتخاذ تدابیر ویژهای برای انتخابات سال 1400 را از سوی آنها طلب میکند.
***
«استخدام گروه فشار» در کنگره پرحاشیه حزب اعتماد ملی
رسانههای کشور به تازگی از درگیری در کنگره حزب اعتماد ملی که روز جمعه گذشته برگزار شد، پرده برداشتند.[3]
درگیری و ضد و خوردی که گفته میشود برخی اعضای حزب اعتماد ملی در آن با «پایه میکروفون» به نزاع با یکدیگر برخاستهاند.
در میان حاشیههای این رخداد اما برخی فعالان فضای مجازی و رسانهها از این خبر میدهند که یکی از علل اصلی بروز درگیری در کنگره اعتماد ملی، وارد کردن آدمهای ناشناس به داخل کنگره و تأکید بر رأیگیری بصورت قیام و قعودی بوده است تا منافع برخی طیفهای حزب و خواستههای آنها رأی بیاورد!
«رحمتالله بیگدلی»، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در این باره به قانون گفته است:
کنگره دو بخش افتتاحیه و دستور کار داشت. در بخش اول، با استقبال زیادی روبهرو شده و البته ورود برای عموم آزاد بود. بعد از آنکه کنگره وارد دستور بررسی و اصلاح اساسنامه و نیز انتخابات شورای مرکزی شد، همه کسانی که عضو حزب نبودند و کارت نداشتند، باید سالن را ترک میکردند؛ درحالیکه این اتفاق نیفتاد. در واقع اختلافات از همین نقطه آغاز شد.
او گفته است:
اتفاق دیگر این بود که هیاترییسه کنگره باید منتخب اعضای کنگره بوده و بعد از معرفی و رایگیری در جایگاه قرار میگرفتند؛ درحالی عدهای از اعضا که همزمان اعضای شورای مرکزی احزاب دیگر هم هستند، در جایگاه هیاترییسه موقت قرار گرفتند. اعتراض ما این بود که اساسنامه حزب رعایت نشده است. همچنین اعضایی که حق رای نداشتند، از سالن بیرون نرفته و در میان اعضای حزب حضور داشتند. با وضعیتی که پیش آمد، امکان رایگیری برای اعضای شورای مرکزی مهیا نشد.
بیگدلی در بخش دیگری از صحبتهایش نیز تصریح میکند:
برخی حضرات یک سری نیرو را از خارج وارد سالن کرده بودند و هرچه ما اعلام کردیم افرادی که اجازه حضور در جلسه را ندارند باید سالن را ترک کنند، احدی تکان نمیخورد. در چنین فضایی آنها میگفتند که باید با قیام و قعود رایگیری کنیم...من برای حفظ آبروی حزب بلند شدم و میز هیاترییسه را ترک کردم و پایین آمدم. تا اینکه دیدم فضا شلوغ شده و آن عده هم میخواهند کنگره را به سمت و سوی برنامه از پیش طراحیشده خودشان ببرند و باوجود تذکر نماینده وزارت کشور به دنبال قیام و قعود غیرقانونی برای تصویب اساسنامه با قانون جدید و سپس ابقای شورای مرکزی سابق بودند که موفق نشدند.[4]
*در برخی محافل زمزمههایی وجود دارد و پیرامون نام اشخاصی که این افراد با هویتهای نامعلوم که عضو حزب اعتماد ملی هم نبودهاند را وارد جلسه کردهاند نیز گمانههایی وجود دارد.
مسئله تعجببرانگیز اما آنست که ارکانی از حزب اعتماد ملی در ساعات پس از انتشار خبر درگیری در جلسه کنگره، اعلام کردند که این رخدادها کار «گروه فشار» و «حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان» بوده است!
ادعایی که تکذیب شد و بر عمق حاشیههای کنگره حزب اعتماد ملی افزود.
اختلافات اعضای حزب اعتماد ملی همچنین در حالیست که برخی اعضای این حزب انتقادات وسیعی از شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز دارند و برای مثال این رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب بود که چندی قبل شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان را به «دیکتاتوری» وصف کرد.[5]
برخی محافل تحلیلی معتقدند اختلافاتی نظیر آنچه این روزها از جلسات دو حزب اعتماد ملی و اتحاد ملت درز کرده است، متأثر از دو انتخابات آتی در سالهای 98 و 1400 نیز هست.
ارسال نظر