به گزارش پارس نیوز، 

وزیر پیشین پست و تلگراف گفت: اصلاح‌طلبان نمی‌توانند دولت را نگه دارند و اصولگرایان نمی‌توانند ملت را نگه دارند و این اتفاق در 150 سال گذشته رخ داده است.

ایلنا نوشت: سیدمحمد غرضی درباره رویکردهای موجود درباره پیام‌رسان‌های داخلی و خارجی گفت: هر پدیده اجتماعی ریشه در نیازهای اجتماعی دارد و وقتی که پدیده‌ای رخ می‌دهد تا حدودی به نیازهای اجتماعی جواب می‌دهد. اگر نیازهای اجتماعی در آن پدیده برطرف شود پدیده رشد می‌کند و اگر رفع نشود، پدیده دچار سکون شده و یا از بین می‌رود، همین خط تلفن و موبایل پدیده‌هایی بودند که به وجود آمدند و مردم کم کم احساس کردند به آن‌ها محتاجند، در نتیجه این پدیده‌ها رشد کرد و جزو ابزار زندگی شد.

اهم اظهارات غرضی به شرح زیر است:

*شبکه‌های اجتماعی و تلگرام جزو پدیده‌هایی هستند که حاکمیت با آن درگیر می‌شود چراکه احساس می‌کند از آن برای به چالش کشیدن قدرت سیاسی استفاده خواهد شد. به عنوان مثال سال 88 از موبایل برای برخی ناآرامی‌ها استفاده می‌کردند و قدرت سیاسی را به چالش می‌کشیدند و درنتیجه دولت هم موبایل را قطع کرد چراکه ابزاری در اختیار دولت بود و با این کار بخشی از مساله را حل کرد. مجموعه این اتفاقات به این صورت است که وقتی پدیده به شکل اجتماعی می‌خواهد با حاکمیت مبارزه کند، حاکمیت هم با آن درگیر شده و این امر ادامه پیدا می‌کند.

* ظرف این چند سال تلگرام روی انتخابات و اجرای انتخابات هم اثرگذاشته و بخشی از مسئولان را پشت دیوار نگاه داشته است، در ادامه حاکمیت هم حق دارد در این زمینه تلاش کرده و مساله را حل کند که به نظر من برای حاکم در مقابله با تلگرام دو راه وجود دارد، یکی از آن راه‌ها قطع کردن تلگرام است که باعث می‌شود پدیده به شکل دیگری ظاهر شود و راه دیگر این است که حاکمیت تعداد این شبکه‌ها را افزایش دهد. اما اگر این شبکه‌ها معادل هم نباشند آن شبکه‌ای که قوی‌تر است پیروز می‌شود. در این راستا استعداد شبکه با استعداد شبکه‌ساز درگیر است و شما اگر بتوانید استعداد شبکه‌ خودتان را تقویت کنید به توفیقی دست یافته‌اید و در صورت تخریب آن با شکست مواجه می‌شوید.

* من می‌گویم این دو جریان اگر با یکدیگر درگیر نشوند از بین می‌روند و اینکه توانسته‌اند با درگیری وجود خود را ثابت کند محرز است اما ملت ایران در طول این 100 سال در اتفاقات مشروطه، ملی شدن صنعت نفت و انقلاب 22 بهمن حضور داشته، ایستاده، خون داده‌اند و حاکمیت خودش را حفظ کرده است.

* احزاب و گروه‌ها چون برای اقتدار می‌جنگند مردم با آن‌ها همراهی نمی‌کنند و عامه مردم از اینکه کسی تیشه به ریشه‌شان بزند فاصله می‌گیرند. پدیده حزب و گروه و اشخاص در ایران پدیده‌هایی هستند که به وجود می‌آیند و تضعیف می‌شوند و مردم به آن‌ها پشت می‌کنند. احزاب معمولا فعالیتی دارند و پس از چند سال دچار سکته می‌شوند و فعالیت آن‌ها کاهش می‌یابد و خاموش می‌شوند و به این خاطر است که در اعتقاد عامه مردم کسی خدمتگذار است که از سر اقتدار شخصی و گروهی نزول نکند.

* همه احزاب و گروه‌ها مدعی هستند و حرف‌هایی شبیه به هم می‌زنند.گروه‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا بعد از اینکه قدرت سیاسی را به دست می‌آورند دائم از مردم فاصله می‌گیرند. در ایران عزیز موحد مردم طبیعت‌شان این نیست که تابع مقررات امتیازطلب‌ها بشوند.

*اعمال دیگران را نمی‌توانیم اصلاح کنیم و غیرواقعی است، اشخاص و گروه‌ها خود باید اعمالشان را اصلاح کنند و برای اینکه اعتمادشان را به مردم افزایش دهند باید رابطه‌شان را با مردم تنظیم کنند. وقتی دوره اشخاص و گروه‌ها در کشور رو به اتمام است اعتبارشان از بین می‌رود درست‌‌ همان اتفاقی که در دهه‌های 60 تا 80 رخ داده و در دهه 90 هم همینطور می‌شود.

* اصلاح‌طلبان نمی‌توانند دولت را نگه دارند و اصولگرایان نمی‌توانند ملت را نگه دارند و این اتفاق در 150 سال گذشته رخ داده است. معترضان در دی ماه 96 در شعار‌هایشان فاعل مشخص نبود و آن شعار‌ها فاعلی مجهول داشت. در سال ۸۸، سه میلیون نفر در خیابان‌ها آمدند و از آقای موسوی حمایت کردند اما پس از آن به خانه‌هایشان بازگشتند و تنها جمعیتی 50 هزار نفری باقی ماند که در جریان اجتماعی حذف شدند هرچند که هنوز هم ریشه‌های آن وجود دارد. در دی ماه 96 هم تعدادی اعتراض کردند اما مردم به طور عام حمایت نکردند.

* در طول تاریخ پدیده‌هایی مثل منافقین و مجاهدین خیلی نیرو جمع کردند و می‌خواستند جنگ داخلی به راه بیندازند اما مردم حمایت نکردند و اینکه ملت به اجماع برسد با اجماع رسیدن گروه‌های سیاسی متفاوت است. اجماع گروه‌ها نمی‌تواند تغییری ایجاد کند و مفید باشد.

*حرکت وقتی از ناحیه عام مردم باشد بسیار قدرتمند است. مثل مشروطه یا 22 بهمن یا جنگ. ولی گروه‌ها اگر بخواهند با خشونت عمل کنند مردم آن‌ها را حمایت نخواهند کرد و آن خشونت هم از بین می‌رود و به همین خاطر بود که در 22 بهمن ملت حرکت علیه قدرت سیاسی را سامان داد و آن را ساقط کرد. گروهی که ریشه در عامه مردم نداشته باشد از بین می‌رود و مردم با آن مقاومت می‌کنند. همیشه خشونت در بحث سیاسی مطرح شده اما من خشونت را وقتی می‌بینم که ملت به قدرت سیاسی پشت کرده باشد.

* عقل اجتماعی ملت ایران به مراتب از عقل سیاسی گروه‌ها و احزاب قوی‌تر است، برای دولت‌ها همیشه زنگ خطرهایی وجود دارد و دولت‌ها همیشه ستاد جامعه را به قاعده‌ جامعه ترجیح می‌دهند. در دولت‌ها دیده‌ایم که دوستان را در کنار خود جمع کرده امتیاز می‌دهند و قاعده جامعه را فراموش می‌کنند. در همین دولت آقای روحانی وقتی که دولت به سر کار آمد نقدینگی 460 هزار میلیارد تومان بود و در حال حاضر به هزار و 500 هزار میلیارد تومان رسیده است و این کار‌ها را خود انجام دادند و در حال حاضر دچار اعمال خود شده‌اند.

* دولت قبل هم نقدینگی را افزایش داد، پول ملی حیات ملی است و نباید تضعیف شود. در این دولت مدیرانش به دولت وفادار نیستند چراکه آقای روحانی دو روز پیش در صحبت‌های خود از آن‌ها عصبانی بود و باید به او گفت که افرادتان را خودتان انتخاب کرده‌اید.

* دولت‌ها نباید بیش از درآمد خود هزینه کنند. ‌اگر کسی بیش از درآمدش هزینه کند به زندان می‌افتد و زندان دولت این است که اعتبارش از بین می‌رود. لذا من وقایع و فشارهای بیرونی را ناشی از اعمال دولت‌ها می‌دانم که وقتی دشمنان می‌بینند که دولت تضعیف شده است به ملت فشار وارد می‌کنند. این دو سه سال اخیر جنگ عمومی حقوق‌های نجومی بود و کسانی که قدرت سیاسی را برای امتیازطلبی مصرف می‌کنند سرنوشتشان همین است و موضوع پیچیده‌ای نیست.