با توجه به حوادث روزهای اخیر:
آیا با انقلاب پابرهنگان روبه رو هستیم؟
در پنج شنبه ای که شعار مردم مشهد و چند شهر استان خراسان با دغدغه های اقتصادی و معیشتی همراه بود، بسیاری بر این نظر بودند که مردم دیگر از سیاست های اقتصادی و گرانی خسته شده اند اما ادامه ناآرامی ها، نشانه هایی خطرناک دیگری را بروز داده است.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- ایران در روزهای اخیر بار دیگر با مجموعه ای از اعتراضات و ناآرامی ها روبه رو شده که کشور را وارد دور جدیدی از چالش های سیاسی – اقتصادی کرده است. هرچند در سال های اخیر با توجه به ادامه رکود اقتصادی و تعطیلی بنگاه های اقتصادی فشار بر اقشار کارگر و ضعیف جامعه افزایش یافته بود، ولی ادامه این موج همراه با افزایش بیکاری و شروع دور جدیدی از گرانی ها، باعث نگرانی اقشار مختلف گردید که اعتراضات را به کف خیابان ها کشاند.
از روز جمعه به این سو، فاز جدیدی از اغتشاشات و درگیری های پراکنده در شهرهای کوچک و مراکز برخی استان ها رقم خورده که تجمعات اولیه در اعتراض به گرانی و اوضاع معیشتی جامعه را تحت الشعاع قرار داد. نزدیک به 6 ماه است که در تهران، مشهد و برخی از شهرهای دیگر کشور سپرده گذاران موسسات مالی ورشکسته اعتباری، هر روز در مقابل سازمان ها و نهادهای حکومتی و دولتی در حال اعتراض هستند ولی هیچگاه این اعترضات نه از فضای اعتراض صنفی خارج شد و نه دستگاه های انتظامی و امنیتی به تقابل با این اعتراضات پرداختند.
اما در چند روز گذشته هرچند بسترهای اعتراض به واسطه عدم تحقق برخی از شعارهای اقتصادی و مشکلات معیشتی مهیا بود، ولی دیگر شاهد اعتراضی با دستورکار اقتصادی در کانون های بحران نیستیم. بدون شک اقشار مستضعف یا به قولی پابرهنگان، دارای دل مشغولی ها و گرفتاری هایی برای به دست آوردن یک لقمه نان در طول شبانه روز هستند که نمی توانند خود را وارد موجی از ناآرامی کنند که نه سر دارد و نه ته. حوادث روزهای اخیر برای قشر محروم یا مستضعف بدون شک هیچ دستاوردی به جز منحرف ساختن خواست های واقعی وی ندارد و بر این اساس در صورتیکه چنین افرادی در روز نخست صدای اعتراضاشان را بلند کردند، دیگر صحنه گردان اصلی آشوب های شب ها و روزهای اخیر نیستند.
هرچند دستگاه های مختلف دولتی و انتظامی در اطلاعیه های خود از اعتراضات مسالمت آمیز استقبال کرده و حتی رئیس جمهور حق اعتراض را به رسمیت شناخته، ولی دیگر نمی توان به سادگی پذیرفت که حمله به اماکن عمومی یا کشته شدن شهروندان عادی در حوادث اخیر، جزئی از خواسته های پابرهنگان باشد! بدین صورت با رصد ناآرامی ها و شدت بالای درگیری های هدفمند می توان به واقعیت دیگری پی برد.
واقعیت روزهای اخیر نشان می دهد صحنه گردان اصلی که از بستر ایجاد شده در اعترضات گذشته، نهایت بهره را می برند، کسانی هستند که سال ها مترصد این فرصت بوده و توانستند با تهییج بخشی از جوانان فریب خورده و افزودن آنها به برخی از تجمعات از پیش تعیین شده، فضا را به سمت رادیکال شدن پیش ببرند. فضای رادیکالی که راس حاکمیت را در همان ساعات اولیه نشانه گرفت و با حمله به مساجد، پایگاههای بسیج، محل اقامت امامان جمعه، حسینیه ها، بانک ها و اماکن عمومی بر روی هیزم اعتراضات، بنزینی ریخت که بدون شک دامن خود مسببان اصلی را نیز خواهد گرفت.
نیروهای باقیمانده در زمین بازی دشمنان ملت و نظام جمهوری اسلامی نه غم نان دارند و نه غم مشکلات و معضلات مردم ایران. این جماعت به روی مردم خود سلاح کشیده و با بزرگنمایی از آشوب ها قصد دارد حجم آن را بسیار بزرگتر از واقعیتی که هست، نشان دهد. این افراد را ضد انقلاب، منافق، فتنه گر و هرچیز دیگر بنامیم، نمی توان نماینده حقوق و مشکلات اقتصادی مردم به خصوص مستضعفین و حاشیه نشین ها دانست. بدون شک در روزها آینده با کاهش هیجانات، این افراد نیز به سرعت خود را از صحنه خارج خواهند کرد تا در موقعیت دیگر بار دیگر مطالبات اصلی مردم را به حاشیه ببرند و خوراک دشمنان ایران و رسانه های معاند را فراهم آورند.
ارسال نظر