نقدی بر شطرنج سیاسی احمدی نژاد_مشایی؛
دولت چقدر هزینه بابت مشایی می پردازد؟
افتتاح پروژه های نیمه تمام و افتتاح برخی پروژه ها برای چندمین بار طی سفرهای استانی یک روزه اقدام نسنجیده ای است که به هر منظوری انجام شود خاطره ی زشت و تلخی از دولت خدمتگذار بر جای خواهد گذاشت. چنین افتتاحهایی خسارات و هزینههای سنگینی نیز بر بیتالمال و مردم تحمیل میکند. چیزی که شعار انضباط مالی همچون شعار پایبندی به قانون را بر بسیاری از نامزدهای احتمالی فعلی الزام کرده است.
به گزارش خبرنگار سیاسی پارس ، سفرهایی که می رفت تا موجبات تعامل و ارتباط متقابل مردم و مسئولان را فراهم کند اکنون عامل بی اعتمادی و تقابل مردم و دولت شده است. سفرهایی که انتظار می رفت تا تمرکز زدایی اداری کند، اکنون بر معرفی ایده و شخص مورد نظر رییس جمهور متمرکز است.
آن روز که بسیاری از نخبگان سیاسی همچون رهبر معظم انقلاب از سفرهای استانی دفاع می کردند نگاهشان به نتایج مثبتی بود که این سفرها می توانست در پی داشته باشد اما مانند برخی از عقاید و اعمال منحرف شده احمدی نژاد تحت تاثیر جریانی خاص، سفرهای استانی هم از این قاعده مستثنی نماند و از هدف و مسیر اصلی خود خارج شد.
به راستی چرا باید دبیر جنبش عدم تعهد رئیس جمهور را در سفرهای استانی همراهی کند؟ هزینه این سفرها از کجا تامین می شود؟ چرا پس از یک سال، اکنون و در آستانه انتخابات سفرهای کوتاه، شتابزاده و مبهم از سر گرفته شده؟ چرا دولتی که چیزی به پایانش نمانده و بسیاری از مصوبه های قبلی استانیش بر زمین مانده، مصوبه هایی جدید بدون در نظر گرفتن منابع مالی آن تصویب می کند؟
اخیرا و در حالی که حدود چند هفته به زمان انتخابات باقی است، دولت پس از حدود یک سال از آخرین سفر استانی یک هفته ای خود به خراسان اکنون در دور چهارم سفرهایش شتابزده و پشت سر هم به استان های مختلف می رود.
مردم که اکنون پس از تحمل فشارهای اقتصادی تحت تاثیر وقایع سیاسی داخلی و خارجی، هوشیار تر از قبل رفتارهای دولت را زیر نظر دارند، وقتی افتتاح چند باره پروژه ها و افتتاح پروژه های نیمه تمام و تریبونی که دولت از آن پیام های انتخاباتی خاص و تبلیغاتی می زند را می بینند، نتیجه و هدف نامقدسی را در پس آن می یابند. گویا خدمت دولت خدمتگذار به مردم به کمال رسیده و اکنون خدمت به اسفندیار در اولویت است.
سفرهایی که در آن پرچم مقدس و مزین به نام الله را همچون ارث پدری به هم تقدیم می کنند. سفرهایی که هزینه آن می توانست درد اقتصادی بسیاری را در این شرایط از بدنه آسیب پذیر کم کند، خود نمکی شده بر زخم های گذشته. سفر هایی که تریبونی شده برای تبلیغ انتخاباتی و تهدید مسئولین. آنجا که احمدی نژاد ادعا می کند وزنه به پای او بسته اند واگر برخی حرف ها را بگوید سرش را زیر آب می کنند و آنجا که تهدید می کند اگر نامزد مورد نظرش تایید صلاحیت نشود روز سیاه دیگری همچون یکشنبه سیاه مجلس خلق می کند و… همه و همه عدم صداقت در این سفرها را به عموم تلقین می کند.
تا آنجا که برخی استان ها پیش شرط عدم همراهی مشایی با رئیس جمهور برای قبول میزبانیش می گذارند. و برخی نمایندگان جلسه هیئت دولت را ترک می کنند و یا امام جمعه به دلیل انتخاباتی دانستن سفرها به استقبالش نمی روند. حاشیه هایی از این دست و عکس ها و مخابره های عکاسان و خبرنگاران گویا همه متذکر این است که هدف سفرها رونمایی از مشایی و یا گفتمان باند انحرافی است.
به نظر برخی حلقه انحرافی اگر آرزوی خود برای ریاست جمهوری مشایی را ناکام بیابد گزینه دیگری نزدیک به حلقه را در نظر گرفته و فعلا در حال رصد کردن است تا از این فرصت بی بهره نماند. اما آنچه دلسوزان نظام را نگران کرده است ضربه ایست که این حلقه فارغ از اینکه تایید شود یا نشود، رای بیاورد یا نه، به بدنه نظام وارد خواهد کرد. از این رو برخی با دقت حرکات حلقه خاص را زیر نظر گرفته اند تا آسیب های سیاسی آن را به حداقل برسانند.
یکی از اعضای شورای نگهبان با اشاره به اینکه هر کس را مرتبط با حلقه انحرافی در بین ثبت نام کنندگان بیابیم حتما او را رد صلاحیت می کنیم خواست پیشگیری قبل از درمان کند هر چند حرکات وابستگان حلقه معمولا پیش بینی نشده و غیر قابل انتظار است.
اما ماجرا آنجا جدی تر می شود که برخی کسانی که به دنبال براندازی نظام اند و تا پیش از این از منتقدان و مخالفان دولت بودند اکنون وسیله ای مناسب تر از این حلقه برای برآوردن هدف خود نمی یابند و در این شرایط اعتقاد دارند که اگر بنا بر ضربه زدن و براندازی باشد ابزاری مناسب تر از این باند در چنته ندارند.
به راستی چرا باید دبیر جنبش عدم تعهد رئیس جمهور را در سفرهای استانی همراهی کند؟ هزینه این سفرها از کجا تامین می شود؟ چرا پس از یک سال، اکنون و در آستانه انتخابات سفرهای کوتاه، شتابزاده و مبهم از سر گرفته شده؟ چرا دولتی که چیزی به پایانش نمانده و بسیاری از مصوبه های قبلی استانیش بر زمین مانده، مصوبه هایی جدید بدون در نظر گرفتن منابع مالی آن تصویب می کند؟
انتخاباتی بودن سفرهای استانی احمدی نژاد باعث استقبال سرد مردم از او شده است، دولت مصوبات سفرهای استانی پیشین خود را اجرایی نکرده است و دادن وعده های رنگارنگ دیگر نمی تواند بازار تحرکات انتخاباتی رئیس جمهور را داغ کند. باید اعتبار قول هایی که دولت در سفرهای استانی به مردم می دهد در مجلس تائید شود که نشده است.
در حالی که وی هیچ مسوولیت دولتی ندارد در جلسات هیات دولت شرکت می کند، احمدی نژاد با او عکس می گیرد، پرچم از احمدی نژاد تحویل می گیرد، پلاکاردهایی با عکس مشایی چاپ و توزیع می کنند و اگر مردم اجازه دهند می خواهد سخنرانی هم بکند و این یعنی استفاده از امکانات و تریبون های دولتی و بیت المال جهت تبلیغ نامزد مورد نظر که البته جدید هم نیست.
چهار سناریو پس از رد صلاحیت مشایی
با ثبت نام مشایی برای ریاست جمهوری چند گزینه و احتمال در طرز فکر و رفتار او و حلقه اش قابل طرح است. اول اینکه وی توسط شورای نگهبان تایید شود که خیلی بعید و دور از ذهن است. دیگر اینکه طبق ساده ترین احتمال توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شود و با تمکین به قانون و بدون دردسر سازی کنار رود؛ که احتمال ضعیفی است. یکی اینکه رد صلاحیت شود و با حکم رهبری در گود انتخابات بماند که فردا مدعی این نشود که ما محبوب و مطلوب مردم بودیم و برخی به پای ما وزنه بستند و از این قبیل مظلوم نمایی ها که البته این احتمال هم چندان قوی نیست. و آن چیزی که هم محتمل تر است و هم موجبات نگرانی و فراست برخی مسئولین شده است اینکه تایید صلاحیت نشود و لجبازی های سیاسی این حلقه شکلی نو و البته نابخشودنی به خود بگیرد و از بزرگترین ابزار خود یعنی احمدی نژاد گوش به فرمانشان برای ضربه زدن به نظام سو استفاده هایی خطرناک بکنند. مثلا احمدی نژاد بخواهد انتخابات را برگزار نکند و از این قبیل بازی ها که البته برخی نهادهای مرتبط اعلام آمادگی کرده اند که پیش بینی همه نوع رفتار جریان خاص و عکس العملی در خور آن شده است.
ارسال نظر