«محمدکاظم انبارلویی» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «رسالت» نوشت:

1- گفتند می خواهیم با دنیا تعامل کنیم، نمی شود با دنیا قهر کرد. رفتند با ‌آمریکایی‌ها و شرکای اروپایی آنها گفتگو کردند. دستاورد چه بود؟ غنی‌سازی 20 درصد را متوقف و چرخ سانتریفیوژها را کند، آب سنگین اراک را بتن ‌آرمه کردیم، در خیابان‌های وین با وزیر خارجه آمریکا قدم زدیم. نتیجه چه شد؟ تقریباً هیچ! در فتنه 88 به صورت یک تقاضای رسمی از سوی فتنه‌گران از آمریکایی‌ها تثبیت شد اما شقاوت و پستی آمریکایی‌ها را برخی ناجوانمردانه به حساب مقاومت انقلابیون و بی تدبیری در دیپلماسی خارجی در داخل فاکتور کردند، لذا حاضر نیستند یک کلمه از بدعهدی و نقض پیمان آمریکایی‌ها حرف بزنند و همچنان لوله توپ تبلیغات خود را به سمت منتقدین گرفته‌اند و یک نفس شلیک می کنند!2- جامعه جهانی چه شد؟ یکی از اعضای جامعه جهانی، روسیه بود که در مذاکرات 1+5 رودرروی ما می نشست و ریخت جامعه جهانی را تثبیت می کرد. امروز روسیه خود مشمول تحریم‌های ظالمانه آمریکاست. چینی‌ها مورد بغض ترامپ هستند. بین اروپایی‌ها در نزدیکی و دوری از آمریکا، بگومگوست. اما هیچ کدام کاری از دست شان ساخته نیست. آمریکایی‌ها با پدر و مادر تحریم‌ها بلایی سر حقوق و روابط بین‌الملل آورده‌اند که افق روشنی برای صلح در منطقه و جهان دیده نمی شود.
کره شمالی می گوید همه آمریکا را زیر تیغ اتمی خود دارد . روس‌ها از اخراج صدها دیپلمات آمریکایی شروع کرده و وعده داده اند اقدامات تنبیهی و متقابل خود را اعمال می کنند. در تهران هم رئیس جمهور ما تهدید کرده است؛ «آمریکایی‌ها اگر آبراه امن می خواهند از این رفتارها دست بردارند.» واقعیت این است که دهان آمریکا و شرکای او در منطقه در تنگه هرمز در دسترس ماست، دماغ آمریکایی‌ها در تنگه باب‌المندب نیز در دست ماست . ما اگر اراده مقابله به مثل داریم، دهان و دماغ آمریکایی‌ها را باید محکم ببندیم، بعد ببینیم آمریکایی‌ها از کجا می خواهند نفس بکشند؟ سیلی محکم به پدر و مادر تحریم ها از همین جا باید شروع شود. طبیعی است آمریکایی‌ها می روند بچه‌های خود را می‌آورند، بچه‌های آمریکا در منطقه باید بدانند اگر صدام توانست علیه ملت ایران کاری بکند، آنها هم خواهند توانست.
3- آمریکایی‌ها متن برجام را پاره کردند، روح آن را هم به آتش کشیدند. اما چند صفحه از برجام را حاضر نیستند نه پاره کنند نه آتش بزنند؛ آن چند صفحه همان تعهدات ایران است. این را می گویند منطق توافق آ‌مریکا به عنوان یک ابرقدرت در هزاره سوم!
با این منطق چگونه می شود برخورد کرد؟ آیا گفتگو راه حل است؟! اگر را ه حل بود که نتیجه می‌داد. منطق آمریکا در توافقات و گفتگوها این است که طرف مقابل هر چه دارد روی میز بریزد تا تقسیم کنیم اما محکم با دو دست سرجیب‌های خود را گرفته‌اند و حاضر نیستند آنها را اندکی شل کنند. با این منطق کدام دولتمرد است که برود سر میز مذاکره بنشیند؟
4- امروز ما مانده‌ایم با جماعتی که به هر قیمت می خواهند برجام را حفظ کنند. کدام قسمت برجام را؟ همان قسمتی که ناظر به تعهدات ماست! اسم این نوع سیاست‌ورزی و فهم دیپلماتیک برای حفظ منافع و مصالح ملی را چه نام می توان گذاشت؟
اینکه بحث کنیم این «تحریم ها حجمی است»، «موضعی» نیست! یا بگوییم تحریم‌ ها فاحش است یا فاحش نیست! یا با کمال تعجب گفته شود این تحریم‌ها هسته‌ای نیست، از جنس موشکی و حقوق بشری است، چه فرقی در کل معامله می کند؟ این نوع نگاه ها به صورت مسئله و نهایتاً حل ناقص آن فوق العاده خطرناک است.مردم منتظر «اقدام»، «عمل» و «واکنش بهنگام» هستند.
5- آقایان رفتند برجام را با دموکرات‌ها بستند، برخی هم در داخل از ظهور عقلانیت دموکرات‌ها در مذاکرات برجام داد سخن دادند، امروز اشتهای دموکرات‌ها در سنا و مجلس نمایندگان آمریکا در تدوین و تنظیم تحریم‌های مادر خیلی بیشتر از جمهوری‌خوا‌هان است و اصلاً 2 حزب نابکار حاکم بر آمریکا اختلافی در برخورد با ملت ایران ندارند و در اعمال خشونت و خصومت با ایران مسابقه گذاشته اند.
در تهران برخی زنجیره ‌نویسان در اوصاف دموکرات‌ها و عقلانیت سیاسی آنها داد سخن دادند و شروع کردند به بزک کردن چهره خبیث آمریکا. امروز این جماعت در برابر بدعهدی و نقض عهد آمریکایی‌ها سکوت کردند، وقتی هم حرف می زنند خباثت آمریکا در نقض برجام را توجیه می کنند. با این جماعت چه باید کرد؟ دست به آنها بزنیم مثل ایام فتنه 88 کوچ می کنند می روند لندن، پاریس و واشنگتن!
6- قبلاً گفته می شد اروپایی‌ها کاره‌ای نیستند، آمریکا همه کاره و کدخداست و اگر با کدخدا ببندیم، اروپا را هم داریم. امروز معلوم شده است چفت و بست ما با کدخدا، جفت و جور نیست. اگر ما هم بخواهیم، آنها نمی خواهند. کدخدا می خواهد ریشه ما را بزند. خوب با این حساب چطور می شود روی اروپایی‌ها حساب باز کرد؟اکنون وقت آن رسیده است که حد یقف پیش روی آمریکایی‌ها و تداوم نقض عهد آنها جایی محاسبه شود. چرا ما در نشست اخیر کمیسیون مشترک برجام با 1+5 رسماً نقض برجام را اعلام نکرده و به عنوان اعتراض رسمی ثبت نکردیم؟ این تعلل باعث شده ترامپ احمق به فکر این بیفتد که هنوز چیزی نشده است ایران را به عنوان ناقض برجام معرفی کند. با این آش نخورده و دهان سوخته چه باید کرد؟!