مجید قلی زاده نوشت:

در نماز جمعه 19 خردادماه خطیب محترم نماز جمعه آیت الله صدیقی در پایان خطبه دوم نصایحی را خطاب به سران قوا مطرح کردند که بنا به اهمیت آن، آن‌طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفت. وی در فراز پایانی خطبه دوم با اشاره به آیه:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَن یرْتَدَّ مِنکمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللَّـهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ وَلَا یخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِک فَضْلُ اللَّـهِ یؤْتِیهِ مَن یشَاءُ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ مائده ۵۴

این آیه را هشداری برای پرهیز از ارتداد سیاسی معنا کرد و گفت:

«قرآن ... هشدار به یک ارتداد سیاسی مطرح می‌کند. خط را تغییر ندهید. انقلاب را منحرف نکنید. گفتمان امام(ره) را تحریف نکنید. راه جهاد و شهادت را به انزوا نبرید. اسلام را در متن قرار بدهید. این انقلاب و این خون برای پیاده شدن اسلام است و اسلامیت جمهوری ما به ولایت است....جناب رییس جمهور و همه کسانی که سکان مملکت را به امانت سر سفره شهدا به شما داده‌اند؛ اگر قدرت می‌خواهید ولایتمداری، با مردم بودن، هوای پابرهنگان را داشتن.

استقلال به قیمت گرانی به دست ما آمده است. مردم سختی‌ها تحمل کرده‌اند، گرسنگی‌ها تحمل کرده‌اند، زندان‌ها تحمل کرده‌اند، کشته‌ها داده‌اند تا زیر یوغ آمریکا نباشند...... سر سفره شهدا نشسته‌ایم. بیایید بس کنیم. بیایید همه حرفمان در چارچوب و قالب‌های شرعی و اخلاقی باشد. هیچ گروهی را تحقیر نکنیم، به هیچ کسی متلک نگوییم و مقابل پرچمدار و علمدار و صاحب ولایت، منشأ مشروعیت خودمان حرفی نزنیم ولو اراده‌اش را نکرده باشید. دشمن بگوید در این نظام افرادی هستند در سنگر نظام نشسته‌اند، با قانون نظام مسوولیت به عهده گرفته‌اند ولی نقش اپوزیسیون ایفا می‌کنند. زیبنده هیچ کس نیست تا چه برسد به کسی که در لباس روحانیت است و باید الگوی اخلاقی جامعه باشد. درهمین راستا وقتی مقام معظم رهبری، وقتی نایب امام زمان(عج)، وقتی محور حرکت‌ها و برنامه‌ها از نظر قانون اساسی یک نکته‌ای در موردی می‌گوید همه رؤسای قوا باید حریم نگه دارند....من از سران قوا همیشه توقع دارم از امام جلو نیفتند، حرمت نظام و ولایت را حفظ کنند.»

واقعیت این است که برخی از مسوولان بیش از دیگران باید خود را در معرض این نصیحت خیرخواهانه قرار دهند. در طول چهار سال گذشته بارها و بارها شاهد این حرمت شکنی‌ها بوده‌ایم و بابت آن جریان انقلابی بغض فروخفته‌ای در سینه دارد. آن چه غم این حرمت‌شکنی‌ها را افزون می‌سازد خنده تلخ دشمن است. چرا مسوولان نمی‌بینند که دشمنان امام راحل کینه‌های فرو خفته خود از امام (ره) و انقلاب را در پژواک صدای حرمت‌شکنانه آنان مرهم می‌گذارند. چرا متوجه نیستند این دشمنان دوست نما و هوادارانی که هوای آنان را در سر ندارند فقط به هوای به چالش کشیدن ارزش‌های انقلاب دور و بر آنها لانه کرده‌اند و برایشان کف و سوت می‌زنند.

سرمایه تجربه سیاسی را برای چه موقع ذخیره کرده‌ایم؟ آیا درک این مطلب سخت است که بدانیم برخی از کسانی که دور و بر ما اطراق کرده‌اند نه حال و نه هوای انقلاب را دارند و ما را برای هوای خود می‌خواهند نه هوای انقلاب.

انقلاب اسلامی زخم همنشینی این قبیل افراد و گروه‌ها در کنار شخصیت‌های سیاسی مهم را در سینه دارد و انقلابیون می‌دانند که چطور امثال بازرگان‌ها و منتظری‌ها را به دلیل همنشینی و پیوند با منافقین از دست دادیم و آنها چه زود خود را از قطار انقلاب پیاده کردند و تا سرحد رویارویی با امام خمینی(ره) پیش رفتند.