پارس؛
امنیت را مدیون جانفشانی چه کسانی هستیم؟/ یادآوری ناامنیهای دهه ۶۰ در ماجرای«نیمروز» چهارشنبه
الحمدلله که اینبار نیز، حافظان و پاسداران امنیت بی توجه به کنایهها و متلکها، وظیفه پاسداریشان را با خون پاکشان انجام دادند اما به مسوولان و بعضی از خواص، گوشزد و هشدار سنگینی بود که اگر به یکی از وظایف اصلیشان که یاری رساندن به عاملان امنیت کشور و پشتیبانی هم جانبه از آنها است، عمل نمیکنند حداقل از هجمه به آنها و تضعیفشان دست بردارند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- یکم: فهم جمله ماندگار «جنگ یک نعمت بود» حضرت امام خمینی(ره) هم برای عامه مردم و هم برای خواص خیلی زمان برد. قبل از جنگ ۸ ساله، ارتشی که رضاخان خیلی به آن مینازید و برای رعب و وحشت مردم خودش از آن استفاده میکرد، نتوانست حتی یک روز در برابر اشغال کشور از شمال و جنوب آن مقاومت کند و بدون هیچ مقاومت موثری در کمترین زمان از هم پاشید. در زمان محمدرضا پهلوی نیز، کشور درگیر جنگ مشخص و بزرگی نشد که عیار ارتشش مشخص شود. ارتشی که اتکای اصلیاش، باز نه به مردم که بیشتر به نیروی هوایی و جنگندههای مجهز و پیشرفتهای بود که به مدد روابط خوب شاه با غرب و ایفای نقش بدون هزینه ژاندارمی منطقه برای آنها و همچنین بالارفتن قیمت یکباره نفت در آن مقطع، خریداری شد. جنگ تحمیلی ۸ ساله اما ثابت کرد نیروهای نظامی اگر اتکایشان به مردم باشد توان مقابله و ایستادگی در برابر هرگونه تجاوز و تهدید بزرگی را دارند. بعد از آن تجربه بود که هیچ گاه گزینههای همیشه روی میزِ ابرقدرت نظامی دنیا و بعضی از کشورهای وابسته منطقه که تبدیل به انبار تسلیحات جنگی پیشرفته و مدرن شدهاند، جرأت و فرصت خروج از روی میز و اجرایی شدن پیدا نکردند. این همان نعمت امنیت و اقتداری است که جنگ و در واقع دفاع ۸ ساله، با وجود همه تلفات انسانی وحشتناکش به مردم و کشور هدیه کرد.
دوم:
در روایت است که دو نعمت مجهول و ناشناخته هستند؛ سلامت و امنیت. بحث ما در حوزه امنیت است. نعمت امنیت به مدد جانفشانیهای قابل تحسین نیروهای امنیتی گمنام کشور، در کنار سایر نیروهای نظامی، از ارتش و سپاه گرفته تا نیروی انتظامی و بسیج و ... چنان آرامشی به کشور و مردم هدیه داده است که به دلیل فراگیری و غوطهوری مردم در آن، آنچنان است که انگار ماهیان دریا حضور آب را احساس نکنند. آن هم در قلب منطقه پرآشوب و بلاخیز خاورمیانه امروز. امنیت برای مردم و مسوولان غیرنظامی، چنان بدیهی مینمود که حتی بعضیها در چند وقت اخیر، با هجمهها و حملههای ناجوانمردانه به عاملان این امنیت، حضور پیشگیرانه آنها را در بعضی از مناطق مثل سوریه و عراق، برای کشور هزینهبردار و حتی عامل گرفتاری کشور خواندند. این جملات اگر صرفاً از جانب کسانی مثل غلامحسین کرباسچی و صادق زیباکلام که سابقه نظامی و امنیتی ندارند بیان میشد، توجیهی داشت و میشد خوشبینانه آن را به بیاطلاعیشان نسبت داد اما وقتی از طرف کسی که بیش از هر شخص نظامی و امنیتی دیگری در این کشور سابقه حضور در مناصب رده بالای امنیتی را دارد و به جزئیات مسائل امنیتی اشراف دارد بیان میشدند باعث حیرت مردم و مطلعین میشد.
حادثه تروریستی ۱۷ خرداد در دو منطقه از شهر تهران، با وجود سنگینی داغ شهادت و جراحت تعدادی از هموطنان بیگناه، محاسنی هم داشت. مهمترین حسن این واقعه تروریستی کور، یادآوری آن نعمت فراموششدهای بود که از بس بدیهی مینمود انگار که از روز نخست همینگونه بوده است و کسانی شبانهروز برای بودنش از جان مایه نگذاشتهاند.
الحمدلله که اینبار نیز، حافظان و پاسداران امنیت بی توجه به کنایهها و متلکها، وظیفه پاسداریشان را با خون پاکشان انجام دادند اما به مسوولان و بعضی از خواص، گوشزد و هشدار سنگینی بود که اگر به یکی از وظایف اصلیشان که یاری رساندن به عاملان امنیت کشور و پشتیبانی هم جانبه از آنها است، عمل نمیکنند حداقل از هجمه به آنها و تضعیفشان دست بردارند.
سوم:
نکته بعد اینکه تصویر دویدن شجاعانه دو نیروی امنیتی لباس شخصی و رفتن به دل معرکه پرخطر واقعه تروریستی در مجلس، شباهت بسیاری به بعضی از صحنههای فیلم «ماجرای نیمروز» پیدا کرده بود و بسیاری در فضای مجازی به این شباهت اشاره کردند. کاش تلویزیون همت کند و با پرداخت هزینههای اکران ویدیویی این فیلم، آن را در همین ایام چند بار برای عامه مردم پخش کند و در کنار این پخش عمومی، نسخههایی از آن را هم برای دیدن بیشتر و با تأمل، برای بعضی از مسوولان و همچنین خواص هجمهکننده به امنیت بفرستد.
امام خمینی(ره) فرموده بودند: «این ترقهبازیهایی که در ایران میشود، البته به ما یک صدماتی وارد میشود، اما این یک قدرتی نیست، اینطور نیست که یک قدرتی باشد که قدرتی در دست آنها هست و دارند ترقه میاندازند، بمب را قایم کنند، این هر بچهای میتواند این کار را بکند، هر دزدی میتواند برود یک جایی یک بمب بگذارد منفجر بکند. این یک مساله و قدرتمندی نیست در کار، این عجز و بیچارگی و بدبختی و انحراف است.» ( صحیفه امام،جلد ۱۵،صفحه ۹۵)
رهبر معظم انقلاب هم روز چهارشنبه درباره حادثه تروریستی تهران فرمودند: «ملت ایران دارد حرکت میکند و پیش میرود؛ این ترقهبازیهایی هم که امروز شد، اینها هم در اراده مردم تأثیری نخواهد گذاشت. این را همه بدانند؛ اینها کوچکتر از آن هستند که بتوانند در اراده ملت ایران و مسوولین کشور اثری بگذارند و البته خود این حوادث نشان داد که اگر چنانچه جمهوری اسلامی در آن نقطهای که مرکز اصلی این فتنههاست ایستادگی نمیکرد، ما تا حالا گرفتاریهای زیادی از این ناحیه در داخل کشور داشتیم. انشاءالله کلک اینها کنده خواهد شد.» در عملیاتهای نظامی دشمن در وحله اول سعی میکند با آتش تهیه دل نیروهای طرف مقابلش را بلرزاند و استحکامات آنها را نابود سازد؛ اگر موفق بود عملیات اصلی خویش را انجام میدهد. پس ایجاد ناامنی و وحشت و دلهره زمینه را فراهم میکند برای عملیات بعدی دشمن.
حضرت آقا اقدام تروریستی را ترقه بازی نامیدند و این خونسردی و بی تفاوتی ایشان نسبت به این موضوع پاتک حساب شده فرمانده کل قوا بود به دشمن، فرماندهی دشمن را نا امید و با این حرفش به دنیا اقتدار ما را اثبات کرد.
البته مردم همیشه قدردان عاملان امنیت خود بوده و هستند اما در عین حال بعضیها داشت فراموششان میشد. شاید با دیدن ناامنیهای دهه ۶۰ و کشتار مردم بیگناه کوچه و خیابان، دوباره یادشان بیاید این امنیت را مدیون جانفشانی و پاسبانی شبانه روزی چه کسانی بودند و هستند؟
ارسال نظر