نامه انتقادی فرزند شهید عراقی به حسن روحانی
فرزند شهید عراقی در نامهای سرگشاده به حسن روحانی اظهارات اخیر وی را زیر سؤال بردن عمر انقلاب اسلامی دانست.
محمد مهدی عراقی فرزند شهید عراقی در نامهای به روحانی به اظهارات اخیر وی واکنش نشان داد و اینگونه اظهارات را زیرسؤال بردن عمر انقلاب اسلامی دانست.
متن این نامه بهشرح زیر است:
«بسمهتعالی»
جناب آقای دکتر حسن روحانی حفظه الله و هداه
ریاست محترم جمهوری اسلامی و رئیس شورایعالی انقلاب فرهنگی
با سلام و احترام و عرض خسته نباشید،
از خدای بزرگ میخواهم و او را گواه میگیرم که آنچه مینویسم جز برای رضای او و خیرخواهی برای نظام و کشور عزیزم نیت دیگری نداشته باشم و از لرزش دست و بدی انشاء و خط پوزش میخواهم.
جناب آقای روحانی، سخنان اخیر جنابعالی در مبارزات انتخاباتی بهویژه این جمله که "کسانی که در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند!" حقیقتاً دل خانوادههای شهدا را به درد آورد و در عوض دشمنان و منافقان را شاد و خشنود کرد. دیدید که سازمان آدمکش و بیآبروی منافقین چگونه با شعف از شما خواستند که بگویید چند هزار از این اعدامها در زمان مسئولیت شما بوده است؟! آقای روحانی آیا حقیقتاً شما به سخن فوق باور دارید؟
آیا کسانی که در روز روشن مردم کوچه و بازار را به گلوله بستند و شهیدان محراب صدوقیها و دستغیبها و اشرفی اصفهانیها و شهید مدنی تبریزیها را ترور کردند قاتل و آدمکشند یا کسانی که این قاتلان جانی را محاکمه و مجازات کردند؟!
یکی از کوچکترین و گمنامترین این شهیدان دوست جنابعالی و پدر من بود که بهجرم نمایندگی مردم شریف کرمانشاه هنگام بازگشت از مسجد و پس از نماز عشاء با رگبار تیم ترور منافقین بهخون غلتید. جناب روحانی، فکر میکنید لحظهای که او مانند هزاران شهید مظلوم دیگر در حالی که 17 گلوله به سر و صورت و لب و دندانش اصابت کرده بود و خود را بر روی فرزندان کوچک و پدر پیرش انداخته و سپر کرده بود که به آنها صدمهای نرسد پدر پیر و جوانان قهرمانی که با او شهید و مجروح شدند در آن لحظه به چه میاندیشیدند؟ و برای ما چهمیراثی را با خون خود به یادگار گذاشتند؟
البته انصاف حکم میکند بگوییم که متأسفانه برخی از دیگر کاندیداها نیز حرفهای بدی زدند و خیلی سیاهنمایی کردند و به نظام مظلوم و مردم بافرهنگ ایران در این مناظرات خیلی جفا شد. اما انصافاً سخن شما در این میان «شاهکار» بود و ما را به شما این گمان نبود و این با «روحانی»ای که ما در دوران انقلاب و دفاع مقدس میشناختیم فرسنگها فاصله داشت.
جناب آقای روحانی، جنابعالی رئیسجمهور مستقر در کشور و ملتی هستید که صدها هزار شهید و جانباز و آزاده و ایثارگر تقدیم این انقلاب کرده که حدود 18 تا 20 هزار از آنها بهدست منافقان ترور و قتلعام شدند، آیا فکر نمیکنید که این سخن شما در دنیا، دفاع از منافقان و تطهیر آن جنایتکاران تلقی خواهد شد؟ آیا فکر نمیکنید با این کلمات خواسته یا ناخواسته دل چند هزار فرزند و همسر و مادر شهید را سوزاندید و اشک آنها را جاری نمودید؟ آیا چند هزار رأی یا پیروزی بر رقیب ارزش اینهمه دلشکستن را دارد؟
جناب دکتر، خواهش میکنم لختی با خود و خدای خود در خلوت و بهدور از هیاهو و غوغای انتخابات به خود بیندیشید، وقتی میگویید رقبای شما «میخواهند آرامش منطقه را برهم بزنند و ناامنی را به کشور بازگردانند» مردم چه فکر میکنند؟ و دشمنان چگونه سوء استفاده میکنند؟ تا جمهوری اسلامی را سبب جنگ و ناامنی در منطقه آن هم از زبان بالاترین مقام اجرائی کشور که رئیس شورای عالی امنیت ملی است معرفی نمایند؟
آیا جنابعالی واقعاً به این سخن باور دارید که در این نظام «زبانها را بریدند و دهانها را دوختند!»؟
جناب آقای روحانی، آخرین سخن خیرخواهانه این حقیر با شما آن است که اگر این گونه سخنان شما از روی غفلت با عصبانیت در برابر حملات و اتهامات برخی رقیبان بوده است که البته خوب میدانید خطای دیگران هرچند بزرگ باشد مجوز زیرسؤال بردن 35 سال عمر انقلاب اسلامی بهعنوان اعدام و... نمیشود؛ لکن به هر حال اگر آنچه را گفتهاید باور ندارید و خطا میدانید (که انشاءالله حتماً چنین است) اولاً بین خود و خدا استغفار کنید و ثانیاً هرچه زودتر از ملت بزرگ و فداکار و حقجوی ایران بهویژه خانوادههای مظلوم شهیدان و جانبازان و همه ایثارگران عذرخواهی نمایید. بار دیگر تأکید میکنم اینجانب به هیچ حزب و گروهی وابستگی ندارم و آنچه گفتم و نوشتم از روی احساس مسئولیت نسبت به انقلاب اسلامی، خون شهیدان و روح امام بود. منتظر پاسخ و اقدام شما.
محمد مهدی عراقی
کوچکترین فرزند شهیدان (شهید عراقی)
خدمتگزار کوچک رزمندگان اسلام بهنمایندگی از رهبر انقلاب اسلامی
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام
نماینده مردم غیور و شهیدپرور کرمانشاه در مجلس خبرگان
اردیبهشت ماه 1396
نیمه دوم ماه مبارک شعبان
خدا لعنت بكند روحاني كه عليه انقلاب فعاليت ميكني وبا بشمن مان هم دست شده اي لعنت بر تو