محمود ناصری*
چرا پس از برجام صنایع داخلی ورشکسته شدند؟
جالب اینجاست که سایر تولیدکنندگان داخلی نیز مجبور شدهاند برای تضمین بقای خود، با یکی از شرکتهای چندملیتی وارد مذاکره شوند و نمایندگی رسمی آنها را بپذیرند.
ورشکستگی صنایع قدیمی و ریشهدار داخلی پس از عقد برجام، مانند ارج، داروگر، آزمایش، جهان، پارس الکتریک و...، هر روز گستردهتر میشود. در حالی که وعدههای دولت بر توسعهی صنایع داخلی با استفاده از فناوری و سرمایهگذاری خارجی مبتنی بود، اما برجام برای صنایع داخلی اثر معکوس داشته و بیشتر منجر به تعطیلی آنها شده است. علت این امر، ورود شرکتهای چندملیتی خارجی به بازارهای داخلی است؛ که امکان آن را برجام فراهم کرده است.
شرکتهای داخلی با توان مهندسی محدود و سرمایهی اندک، به زحمت خود را در اقتصاد پرتلاطم ایران، بدون هیچگونه حمایتی از طرف دولت، حفظ کرده بودند. اما با منعقد شدن برجام، بازارهای داخلی به روی شرکتهای خارجی باز شد و در این رقابت نابرابر، صنایع داخلی به مرور بازنده شده و مجبور به اعلام ورشکستگی شدند. عدم حمایت وزارت صنایع از تولیدات داخلی خصوصاً صنایع خانگی و آرایشی بهداشتی، موجب شده تا حجم وسیع واردات و قاچاق کالا، موجب شود این صنایع زودتر مجبور به ترک زمین بازی شوند. در این بین، صنایع قدیمی کشور، که از نظر منابع مالی ضعیفتر هستند، بلافاصله پس از عقد برجام، ورشکسته شدند.
جالب اینجاست که سایر تولیدکنندگان داخلی نیز مجبور شدهاند برای تضمین بقای خود، با یکی از شرکتهای چندملیتی وارد مذاکره شوند و نمایندگی رسمی آنها را بپذیرند. برای نمونه، شرکت پست جمهوری اسلامی ایران برای حفظ توان رقابتی خود با سایر شرکتهای پستی خارجی مانند تی.ان.تی و تیپاکس و دی.اچ.ال و... مجبور به عقد قرارداد با فروشگاههای آمازون و علی بابا و ای.بی شده است. سایپا و ایرانخودرو به سراغ شرکت پژو سیتروئن رفتهاند. رقبای خارجی دیجیکالا مانند بامیلو موجب شدند این شرکت مجبور به افزایش سهام خود شود و بخشی از سهام خود را به یک شرکت سوئدی واگذار کند. شرکت تاژ، با فروش بخش بزرگی از سهام خود به هنکل آلمان، هنکل پاکوش نام گرفت. مطرح شدن فروش سهام پارس خودرو به رنو فرانسه نیز در همین فضا بوده است.
دولت به جای اجرای برنامههای حمایتی از صنایع داخلی، با تشویق طرفهای خارجی برای حضور در بازار ایران، موجب شده تا صنایع داخلی در برابر غولهای صنعتی و تجاری بینالمللی، دست پایین را داشته و مجبور شوند یا سهام خود را به آنها بفروشند یا نمایندگی رسمی آنها را بپذیرند. سایر شرکتها که جذابیتی برای طرفهای خارجی ندارند، ورشکسته میشوند و کارگرانشان باید راهی خانه شوند.
کارخانه های بسته شده به دو گروه تقسیم میشوند ا- کارخانه هایی که سرمایه درگردش خود با نرخ سود تمام شده برای کارخانه حدود ۳۰ درصد را از بانک ها تامین کرده اند که چون با نرخ تورم حدود ۲۰ درصد اختلاف داشته توان پرداخت بدهی بانک را نداشته اند و مصیبت های دیگر دارایی و بیمه و قانون کار و ....۲-کارخانه بسته شدند چون مدیران نالایق دولتی وپرسنل اداری آنها بار مالی سنگینی را به تولید وارد می کند و قابل رقابت با مشابه خارجی چینی نبوده و کارخانه با همان مشگلات بیمه ودارایی و قانون کار دست به گریبان بوده ۳-خواهشی دارم برای مدتی جهت جوانان تحصیلکرده مردان بالای ۳۰ سال که به تحصیل اشتغال داشته اند سربازی آنها فقط به چند ماه آموزشی ختم وبه آنها فرصت داده شود سراغ کسب و کار و تشگیل خانواده داده شود و تقدس نظام وظیفه حفظ شود و با این جوانان همچون فرزندان خود رفتار شود و مصوبه آن از مجلس را پیگیری نمایند