موج تبلیغات منفی علیه قالیباف؛
تخریب گران از چه می ترسند؟
محمدباقر قالیباف، سیاستمدار اصولگرا و شهردار پایتخت درحالی در آخرین دقایق مهلت ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به ستاد انتخابات رفت و نام خود را در میان کاندیداهای این دوره انتخابات نوشت که همزمان با نامزدی او، موج تبلیغات منفی علیه مدیریت شهری تهران شدت گرفت.
هرچند تلاشها برای تخریب چهره قالیباف در عمل از چند ماه قبل آغاز شده بود، اما در دور تازه این تخریب ها، تلاش می شود با یادآوری برخی شایعات گذشته، از قالیباف به عنوان نامزدی نام برده شود که افکارعمومی اعتمادی به او ندارد. اما سوال اینجاست که تخریبگران از چه می ترسند که چنین بی حد و اندازه موج تازه تبلیغات منفی علیه شهردار پایتخت را به راه انداخته اند؟
فاز اول تخریب ها؛ املاک نجومی
اولین فاز از تخریب های شهردار تهران با طرح شایعه املاک نجومی آغاز شد. این سناریو پس از آن مطرح شد که با افشای حقوق های نجومی برخی مدیران دولتی، افکارعمومی به عملکرد برخی دولتمردان بدبین شده بود.
شایعه پراکن ها سعی داشتند تا با طرح موضوع املاک نجومی چنین وانمود کنند که مساله فساد محدود به دولت نیست و در شهرداری تهران نیز تلاش هایی برای زیرپا گذاشتن قانون وجود داشته و به طور سیستماتیک به نفع برخی هواداران شهردار شده است.
بلافاصله پس از طرح این اتهامات، محمدباقر قالیباف برخلاف دولتمردانی که پشت متخلفان در پرونده حقوق های نجومی ایستادند، اعلام کرد که باید این اتهامات بررسی شود و به همین دلیل از دستگاه قضایی خواست تا به این پرونده به سرعت ورود کند. بررسی های بعدی دستگاه قضایی نشان داد که نه فقط ادعاهایی که درباره برخی مدیران شهری در این پرونده مطرح شده بود، درست نبوده، بلکه حتی پشت پرده های دولتی این شایعات که تخریب انتخاباتی محمدباقر قالیباف بود نیز برهمگان روشن شد.
فاز دوم؛ آتش سوزی پلاسکو
اما تنها موج تبلیغات منفی علیه قالیباف، پرونده املاک نجومی نبود. ستاد تخریب قالیباف، موجی از تخریب او را نیز همزمان با آتش سوزی پلاسکو به راه انداخت.
جالب اینجاست که در اوج بحران پلاسکو و درحالی که افکارعمومی با ماموران شهید آتش نشانی همدلی می کردند و عزادار جان باختن این افراد فداکار بودند، عده ای با به راه انداختن شایعاتی درباره عملکرد مدیریت شهری تهران در این حادثه، سعی کردند پلاسکو را بهانه ای برای تسویه حساب سیاسی با شهردار تهران کنند. هرچند در نهایت با انتشار گزارش های مستقل در زمینه پلاسکو بر همگان روشن شد که مدیریت شهری تهران نه فقط در این رابطه کوتاهی نکرده، بلکه حتی توانسته با مدیریت جهادی خود، ابعاد این فاجعه را کنترل کرده و از وسعت گرفتن آن جلوگیری کند، اما هنوز برخی با استناد به شایعات در آن مقطع زمانی می کوشند تا قالیباف را مدیری ناکارآمد جلوه دهند.
هراس از محبوبیت قالیباف
اما سوال اینجاست که به راستی انگیزه تخریب کنندگان قالیباف و مدیریت شهری تهران چیست؟ آیا آنها واقعا دغدغه املاک نجومی و فساد سیستماتیک در دستگاه های اجرایی را دارند؟ اگر چنین است، دلیل سکوتشان در قبال پرونده حقوق های نجومی چه بود؟
آیا آنها به راستی نگران پلاسکو بودند؟ اگر این است، چرا به دولت فشار نیاوردند که بودجه مدیریت شهری و مدیریت بحران را به طور کامل تخصیص داده و با تسویه بدهی خود به شهرداری، مدیریت شهری را در تامین نیازهای شهر بزرگی چون تهران یاری دهد؟
چنین است که می توان دریافت رمز و راز تخریب ها علیه محمدباقر قالیباف و حتی طرح موضوعاتی چون ردصلاحیت او در انتخابات به دلیل بهانه هایی از این دست، نه دلسوزی برای تهران و شهروندان این شهر، بلکه بیشتر ناشی از اغراض سیاسی است.
واقعیت این است که براساس نظرسنجی ها، محمدباقر قالیباف اصلی ترین رقیب حسن روحانی در انتخابات است و آرای او فاصله نزدیکی با رئیس جمهور دارد، به طوری که برخی پیش بینی می کنند ممکن است قالیباف و روحانی به مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم راه یابند.
با توجه به اینکه آرای منفی حسن روحانی با افزایش انتقادات نسبت به عملکرد او افزایش پیدا می کند، قالیباف عملا تنها نامزدی است که می تواند این آرا را جذب کند و بر سبد رای خود بیفزاید. بنابراین تخریب کنندگان قالیباف نگرانند که افزایش محبوبیت او در انتخابات، بتواند کار روحانی و نامزدهای پوششی همراه او در انتخابات را مشکل کرده و به پیروزی نهایی محمدباقر قالیباف در این رقابت ها منتهی شود.
نتیجه معکوس تخریب ها
با این همه نگاهی به فرآیند تبلیغات منفی علیه نامزدها در چند دهه گذشته از پیروزی انقلاب به خوبی نشان می دهد که هرچه تخریب کنندگان برای تضعیف موقعیت قالیباف در میان افکارعمومی بیشتر بکوشند، بیش از پیش پاسخ منفی می گیرند.
در سال 76 و یا 84 و 88 نیز تلاش های بسیاری برای تحقیر و تضعیف یک طرف میدان رقابت ها شد اما جالب اینجا بود که درست همان نامزدی در نهایت به پیروزی رسید که بیشتر از سوی رقبا تخریب شده بود.
به نظر می رسد که برخی کانون های خاص، در فرآیند سناریونویسی برای تبلیغات منفی علیه قالیباف این واقعیت های تاریخی را فراموش کرده و برای همین همچنان به بازی غیراخلاقی تخریب انتخاباتی ادامه می دهند. این درحالی است که نظرسنجی ها حکایت از آن دارد که روند تبلیغات منفی علیه قالیباف به سود او تمام شده و او با شیب قابل قبولی در حال افزودن بر سبد رای خود در انتخابات 29 اردببهشت است. این واقعیتی است که احتمالا تخریب گران را به سمت فرورفتن بیشتر در باتلاق بی اخلاقی انتخاباتی پیش خواهد برد.
ارسال نظر