پارس؛
اظهارات آشنا تنها بی اخلاقی نبود/ دموکراسیِ ترسیدن مثل سگ
نمونه آشکار این اصل هم در سخنان جنجالی آشنا است؛ وقتی می گوید، نامزدهای انتخاباتی باید "مثل سگ" از مجری مناظرات بترسند. از مجری بترسند یعنی از قدرت پشت سر مجری بترسند. یعنی از عواقب حرف شان بترسند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محسن مهدیان- روز گذشته یک جمله جنجالی آشنا موج انتقادی گسترده ای را در شبکه های اجتماعی ایجاد کرد؛ او گفته بود نامزدهای انتخاباتی باید از مجری مناظرات مثل سگ بترسند.
اما این جمله را نباید صرفا بداخلاقی تحلیل کرد. ماجرا فراتر از بی ادبی یک مسوول ارشد دولتی است.
وضعیت آزادی در دولت سازندگی را خیلی ها به خاطر دارند. نتیجه آن روزها که اختناق و فضای امنیتی سیاسی حاکم بود، انتخابات و سرکار آمدن دولتی شد که مهمترین شعارش "آزادی بیان" بود.
سالهای ابتدایی دهه 70 هر منتقدی با کمترین بهانه ای دستگیر و حذف می شد. از عزت الله سحابی و فرشاد مومنی تا عباس عبدی و مهدی نصیری و خیلی های دیگر.
آنروزها رئیس دولت وقت به دموکراسی هدایت شده قائل بود. اما این نوع دموکراسی چه شاخص هایی داشت؟
دولت فعلی وارث به حق از نسل همان دولت است. حتا ژنرال هایش نیز تغییر نکرده است.
شاخص های دموکراسی هدایت شده در ابتدای دهه 70 و تکرار آن در در ابتدای دهه 90 را باید در حرفها و عملکرد این چند روز دولت و دولتی ها دید.
یکم. سانسور
تا حد امکان و هرجا عملی باشد باید تیغ سانسور را تیز کرد.
نمونه اش تلاش برای حذف مناظره زنده انتخاباتی است. وزیر کشور صریح اعلام کرد که شاید لازم باشد برخی حرف ها در مناظرات حذف شود. لذا مناظره باید ضبط شده باشد.
دوم. کنترل و ظاهرسازی دموکراسی
آزادی و دموکراسی در چنین مدلی تنها در ظواهر است. عمق و باطن، آزادی مدیریت شده و کنترلی است. نمونه آشکار این داستان را باید در حرف های آشنا مشاهده کرد وقتی تاکید دارد که مناظره باید با سوالاتی از قبل طراحی شده باشد و نامزدها باید بدانند این سوالها چیست.
سوم حاکمیت رعب و وحشت
و اما در نهایت آزادی در چنین سیستمی باید همراه با ترس و وحشت باشد تا اگر امکان کنترل قبلی نبود و شرایط سانسور هم ایجاد نشد، یک خودکنترلی قوی به جهت ترس و وحشت ایجاد شود که کسی جرئت نکند خلاف نظر اهل قدرت عمل کند.
نمونه آشکار این اصل هم در سخنان جنجالی آشنا است؛ وقتی می گوید، نامزدهای انتخاباتی باید "مثل سگ" از مجری مناظرات بترسند. از مجری بترسند یعنی از قدرت پشت سر مجری بترسند. یعنی از عواقب حرف شان بترسند.
چهارم و در نهایت هم، بهم زدن بازی است
در انتها نیز اگر نه "کنترل" جواب داد و نه "سانسور" و نه "ترس و حشت و اعمال زور"، بازی را بهم می زنند.
نمونه شفاف این بند آخر را باید در درخواست اخیر رئیس جمهور ببینید که قواعد اجماعی را نپذیرفت و اعلام کرد که در برنامه تلوزیونی روز جمعه شرکت نمی کند.
(گربه دزده چوب رو که بر میدارن حساب کار خودشو میکنه)آقای آشنا وروحانی از برجام بی سرانجام؛از بیکاری گسترده جوانان؛ازرکود و فقر وبد بختی مردم؛ از آمار وارقام دروغ ؛ از وعده های 100روزه و سیب وگلابی برجام و.......باید بترسند نه ازمجری.
دولتی که ازاول کارش باالفاظی مانندبروبه جهنم ،بیشناسنامه وووشروع شدبعید نیست به هرکاری دست بزند
آدمی که که در محیط سگ گونه بزرگ شده باشد با مردم و مخاطبانش این طوری رفتار می کند.
مشاورش كه اينه از خودش نميشه انتظار داشت.
کلماتی که از دهانتان بیرون می آیند
ویترین فروشگاه شعور شماست !
از کوزه همان تراود
عاقبت گرگ زاده ، گرگ شود گرچه با آدمی بزرگ شود
آه خیلی از جوانان پشت سر روحانی
آه خیلی از جوانان پشت سر روحانی خدا از سر تقصیرات نگذره که با تدبیر و امیدت همه رو افسرده و بیکار کردی بی وجدان
دراین دوره اخلاق در عمل،مصاحبه و در مناظره بشدت رنگ باخت حال باید دیگر بار درکجا شاهد رنگ باختن اخلاق درنزد سکانداران مدعی در بدست گرفتن قدرت اجرایی باشیم
مردم را بازی میدهند هر دوره دوری وطوری خدا صاحب مارا برساند
روحانی عشق منی مچکرم