شایعه کردند که پدرم سلطنتطلب بوده است
کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری با بیان اینکه در بین برخی از سیاسیون کماکان ادبیات دهه ۶۰ و رقابت بین تعهد و تخصص وجود دارد، گفت: امروز دوگانه ما افراد سکولار و غیرسکولار است و برای سکولار بودن نیز لازم نیست تعهد دینی نداشته باشید.
به گزارش پارس به نقل از مشرق، کامران باقری لنکرانی کاندیدای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری به مسائل مختلفی از جمله آرایش سیاسی کشور، قطب بندی انتخابات، کاندیداتوری سعید جلیلی، گفتمان سوم تیر در دهه چهارم انقلاب، شرایط خانوادگی و تحصیلی اش پرداخت.
متن کامل این مصاحبه در ادامه می آید:
** با توجه به اینکه زمان زیادی به ثبت نام های انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده تحلیل شما از آرایش سیاسی کشور و قطب بندی های انتخاباتی در کشور چیست؟
یک نگاهی در فضای انتخابات شکل می گیرد که عده ای تلاش دارند انتخابات را به این معنا دوقطبی کنند که تهدیدی برای کلیات نظام تعریف کنند و حول آن تهدید نوع قطب بندی را در انتخابات بوجود آورند. من فکر می کنم انتخابات یازدهم همه طرف های در آن حضور پیدا می کنند و به تأیید شورای نگهبان می رسد هیچ کدام به عنوان تهدید برای نظام محسوب نمی شود البته به این معنا نیست که ما دشمنان را دست کم می گیریم چرا که آنها تمام تلاش خود را می کنند تا به نوعی فضای انتخابات را بر علیه نظام تبدیل کنند.
* نباید در برابر تهدیدات دشمن خودمان را به بی خیالی بزنیم
وقایع ونزوئلا که پس از نتایج انتخابات آن شکل گرفت نشان می دهد دشمن در حال مشق کردن این وقایع است تا آن را در کشور ما هم پس از انتخابات به نوعی اجرا کند لذا نباید در برابر تهدیدات دشمن خودمان را به بی خیالی بزنیم البته انتخابات یازدهم شرایطی دارد که ملت ایران ظرفیتی پیدا کرده است و به تعبیر مقام معظم رهبری مردم ایران پس از حماسه ۹ دی واکسینه شدند و در برابر این ناملایمات آمادگی های لازم را دارند.
نگاه ما به انتخابات یازدهم از جنس مقابله با تهدید نیست و نگرانی ما در انتخابات یازدهم این است که فرصت هایی که فراروی ملت ایران قرار دارد از آنها درست استفاده نشود و در واقع تلاشی که ما وظیفه خود می دانیم که در انتخابات ۹۲ دنبال کنیم این است که از این انتخابات به عنوان یک فرصت برای ارتقای کشور و پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی استفاده شود.
* وجه مشترک برخی نامزدهای فعلی نوعی ارتجاع به قبل از سال ۸۴ است
ممکن است در این موضوع خیلی های دیگر چنین حرفی بزنند و این حرف شاید خیلی تمایزبخش نباشد اما یک نکته مهم که در اینجا وجود دارد این است که تمام کسانی که در عرصه انتخابات اعلام حضور کردند به نوعی تکرار گذشته را بازتاب می دهند به طور مثال اگر صحبتهای برخی افراد و کاندیداها را ملاحظه کنید، می بینید که یک وجه مشترکی در اغلب آنها وجود دارد و به دلیل ضعف هایی که در دولت دهم دیده اند به نوعی بازگشت به گذشته و ارتجاع به قبل از سال ۸۴ را توصیه می کنند لذا ممکن است این بازگشت در رویکردها باشد و حتی گفته اند مدت ها طول می کشد تا ما بتوانیم به زمان سابق بازگردیم اما حتی برخی از این نیز فراتر رفته و چهره هایی را که برای مدیریت پیش بینی می کنند، به این موضوع تأکید دارند.
* تقلیل نقاط مثبت دولت فعلی به پرکاری یک نوع انکار تغییر رویکردها است
ما باید کاری کنیم انتخابات یازدهم ریاست جمهوری نقاط مثبت تا زمان حال را به ویژه نقاط مثبت دولت نهم و دهم را دارا باشد و در عین حال نقاط منفی را حذف یا به حداقل برساند در حالی که رویکردهای فعلی کسانی که در صحنه حضور یافتند به نوعی نقاط مثبت را به صورت حداقلی نگاه می کنند و به طور مثال صرفاً پرکاری دولت را یکی از نقاط مثبت می دانند هر چند این موضوع صحیح است اما تقلیل نقاط مثبت دولت فعلی به پرکاری یک نوع انکار تغییر رویکردها است. ما در فاصله پس از سال ۸۴ شاهد تغییر رویکرد مدیریتی بودیم و در این حالت تغییر اولویت های کشور، تمرکززدایی، چالاکی در اجرا، باز کردن دایره های مدیریتی را می بینیم لذا انتقادی که ما به دولت دهم داریم این است که چرا به همه این آرمان ها آن طور که باید تا آخرین روزها پایبند نماند.
انتقاد ما به مدیریت دولت دهم آنجایی است که می بینیم در عرصه صنعت همان مدیران دولت کارگزاران به کار گرفته می شود و انتقاد ما این است که در عرصه اقتصاد مدلهایی که سایرین قبل از سال ۸۴ به کار گرفته اند به عنوان مبنا گذاشته می شود. بنابراین اگر متوجه این تمایز نشویم نگاهمان به فضای انتخابات طوری می شود که در حد اشخاص جریانات را می بینیم. مهم ترین نکته در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ تبدیل کردن آن به یک فرصت برای ارتقای کشور دانست و از این رو انتخابات آینده نباید تکرار مکررات پیشین باشد.
* نقد به خانواده ام به جای نقد عملکردم بداخلاقی سیاسی است
برخی شایعه کرده اند شورای نگهبان به دلیل وضعیت خانوادگی تان شما را تایید صلاحیت نخواهد کرد؟
در مورد این موضوع بنده چند مطلب را باید عرض کنم؛ ما اگر قائل به ولایت پذیری هستیم و می خواهیم از نقاط ضعف دولت دهم خود را نجات دهیم باید تقید خود را به قانون بیشتر کنیم؛ طبیعی است که ما در عرصه انتخابات هر چه شورای نگهبان تصمیم بگیرد را به عنوان فصل الخطاب می دانیم و در این زمینه خودمان را با آن تصمیم هماهنگ می کنیم نه اینکه بخواهیم خلاف آن عمل کنیم. خیلی از افراد در حال حاضر از تقوا و اخلاق سیاسی صحبت می کنند و رهبری نیز مرتباً تأکید دارند که از بداخلاقی سیاسی باید جلوگیری شود اما آنچه که در این عرصه تعجب آور است اینکه نسبت به بنده به جای اینکه نقادی ها نسبت به افکار و عملکردم صورت گیرد نقدهایی نسبت به خانواده ام مطرح می شود؛ این امر در منطق دینی و نگاه اخلاقی به عرصه سیاست داشتن تناسب ندارد لذا تعجب از این است که برخی از پایگاه های اطلاع رسانی که در قالب یک شبکه فعالیت می کنند به این موضوع می پردازند و در عین حال شعار تقوای سیاسی می دهند که این تناقض در رفتار است.
پدر شما در حال حاضر ساکن آمریکا هستند و این دلیل برخی هجمه ها به شما شده است؛ در این باره بیشتر توضیح دهید.
لنکرانی: پدر بنده در خارج از کشور سکونت دارد و ما از سال ۱۳۵۶ جدا از یکدیگر زندگی می کنیم اما این داستان یک مقدمه دارد؛ پدرم قبل از انقلاب در صنعت آلومینیوم به عنوان یک کارگر کار خود را آغاز کرد اما به دلیل پشتکار و توان فنی توانست برای خود کارگاه و کارخانه ای ایجاد کند اما قبل از انقلاب فضای صنعت آلومینیوم انحصاری بود و شرایطی پیش آمد که ایشان احساس کرد دیگر نمی تواند در ایران زندگی کند و بنابراین سال ۵۳ به خارج از کشور رفت و در سال ۵۴ به ایران بازگشت اما سال ۵۵ مجدد به آمریکا بازگشت و زمانی که شرایطی باثبات برای کارشان فراهم شد از ما خواستند که به همراه مادر، خواهر و برادرمان به آمریکا برویم لذا ما تا سال ۵۶ در آمریکا اقامت کردیم.
سال ۵۶ بود که مادر مرحومم پس از یک سال سکونت در آمریکا به پدرم گفتند که ما نمی توانیم در اینجا زندگی کنیم و شرایط اینجا برای زندگی مناسب نیست و ما اذیت می شویم و در واقع توجه ایشان که تربیت فرزندان و فضای فرهنگی آمریکا بود. اما پدرم با توجه به شرایط ایران که درباره کارشان وجود داشت حاضر به بازگشت نشدند اما به ما گفتند که شما آزاد هستید که به ایران بازگردید؛ مادرم به ما گفتند شما آزاد هستید که هر طور می خواهید تصمیم بگیرید لذا ما نیز همراه مادرمان به ایران بازگشتیم لذا طلاق به معنی قانونی اتفاق نیفتاد اما دو مسیر متفاوت طی شد.
خیلی از افراد پس از پیروزی انقلاب فرار کرده و به خارج رفتند و حتی خیلی ها خودشان را کشتند که گرین کارت بگیرند اما ما اینجا ماندیم و از این بابت خدا را شکر می کنیم و به هیچ عنوان احساس پشیمانی هم نداریم اما در عین حال این موضوع را نکته ای منفی در زندگی خود تلقی نمی کنیم بلکه نکته مثبتی می دانیم چرا که در حالی که برخی افراد به دنبال بهانه ای هستند تا اقوامی پیدا کرده و بتوانند به خارج از کشور بروند، ما این شرایط برایمان حاصل بود، اما توفیق داشتیم در شرایط جنگ و غیرجنگ در کشورمان بمانیم و تحصیلات خود را در ایران بگذرانیم و بنده بسیار خوشحال هستم که با رتبه اول برد داخلی ایران مدرک تحصیلی خود را گرفته ام و این را افتخار مهمی می دانم.
* شایعه کردند که پدرم سلطنت طلب بوده است
آنها از این موضوع که نتیجه نگرفتند چرا که گفته بودند پدر بنده ساواکی، و سلطنت طلب و سناتور ارتش بوده است لذا پس از نتیجه نگرفتن از این نکته شایعه کردند که همسر بنده تشریفاتی است و علیه خانواده ام مطلب نوشتند، لذا جای تعجب دارد که برای تخریب کردن یک نفر از چنین ابزارهای استفاده می شود. کسانی که با ما حشر و نشر دارند می دانند که خانواده قانعی دارم و از این بابت خدا را شکر می کنیم و این را جزء نعمتهای خدا و خود می دانیم. بعد به ما گفتند شما چرا با پدر خود ارتباط دارید؛ برای اولین بار است که این را می گویم زمانی که وزیر شدم در حاشیه یک جلسه ای آقای حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی را دیدم که به من گفتند حالا که وزیر شده ای و پدرت نیز خارج از کشور است خیال نکنید که می توانی مراوده را با پدرت قطع کنی، بنابراین باید مراود ات را بیشتر از قبل دنبال کنی و وظیفه دینی شما این را حکم می کند. البته بنده نقاط ضعف و مشکلاتی که انسان بین خود و خدا دارد، زیاد دارم و پیشنهادم به دوستانی که در این زمینه زحمت می کشند و سعی دارند مدارک جمع آوری کنند این است که به جای صرف وقت خود به این مسائل حرفها و عملکردهای بنده را زمانی که مسئولیت داشتم مورد بررسی و نقد قرار دهند و سطح مباحث را گفتمانی کنند.
شنیده شده شما در دیداری که با آیت الله مصباح داشتید گفته اید که ابراز تمایلی برای نامزدی به علت برخی مشکلات شخصی و خانوادگی ندارید، این موضوع درست است؟
بنده خدمت آیت الله مصباح زیاد می رسم و در جلسات با ایشان مطالب مختلفی مطرح می شود که بخشی از آن به دلیل مسئولیت سخنگویی بنده بود؛ ایشان مسئولیتی را از من خواستند که قبول کنم که در پاسخ گفتم ویژگی خاصی در خود نمی بینم که شما تاکید دارید این مسئولیت را بر عهده بگیرم. ایشان نیز حکایتی را تعریف کردند و گفتند وقتی مرحوم آیت الله قاضی از دنیا می رفت وصیت نامه ای نوشت و در حاشیه آن اضافه کرده بودند که هر کس بعد از من مشکل و مسئله ای دارد به آقای شیخ عباس قوچانی مراجعه کند. ایشان تعریف کردند من خدمت شیخ عباس قوچانی رسیده بودم و از ایشان پرسیدم شما چه ویژگی داشتید که مورد توجه مرحوم آیت الله قاضی با آن جایگاه قرار گرفتید؟ که وی گفته بود من نمی دانم چه ویژگی داشتم.
آیت الله مصباح اخیر گفته بود برفرض اگر در امر انتخابات بین اصلاح طلبان و اصولگرایان رقابت دایر شود باید بر نامزد اصولگرا اجماع گردد لذا اگر گزینه پایداری به صحنه بیاید آیا حاضر است در صورت حضور اصلاح طلبان و نامزد جریان انحراف در صحنه بماند. آیا جبهه پایداری حاضر به ائتلاف با پیشرفت است یا خیر؟
تمام گزینه های اصولگرایی در ائتلاف سه گانه منحصر نیست. یعنی اگر قرار باشد مذاکره و صحبتی باشد این انحصار از جانب هر کس صحیح نیست. حضرت آیت الله مصباح فرمودند که ما در شرایطی که در آن به سر می بریم آن چیزی که در عالم واقع اتفاق می افتد این نیست و رقابت اصلی در این دوره انتخابات بین کسانی است که خودشان را جزو دایره اصولگرایان می دانند و همانطور که بنده عرض کردم مبنای تصمیم گیری ما برای معرفی کاندیدا این است که فرصت های بیشتری را برای انقلاب اسلامی فراهم کنیم. نگاه ما تهدیدی نخواهد بود. در جریان انتخابات مجلس برخی از دوستان تلاش می کردند با ایجاد وحشت از جریان هایی همه را قانع کنند تا با یک گروه خاصی تنظیم شوند اما همان موقع نیز تحلیل جبهه پایداری این بود که انتخابات مجلس یک صحنه رقابت بین کسانی است که باور به انقلاب اسلامی دارند و ما باید بین این افراد اصلح را انتخاب کنیم. صحبت هایی که مقام معظم رهبری در روز اول امسال در حرم رضوی داشتند این بود که همه در انتخابات آتی باید به دنبال فرد اصلح از بین همه سلایقی که در چارچوب نظام جمهوری اسلامی حضور دارند، باشند.
بعضی ها تلاش دارند کاستی هایی که در برنامه و ایجاد فرصت برای گسترده کردن نقاط مثبتی که دولت نهم و دهم داشت را با این تلقی که همه باید با ما وحدت کنند جبران شود که این با فضای واقعی کشور تطبیقی ندارد و فضای واقعی سیاسی کشور غیر از این است.
** رقابت بین تعهد و تخصص مربوط به ۲۵ سال پیش است
گفته می شود جبهه پایداری در انتخابات صرفاً به دنبال تعهدگرایی است و تخصص گرایی را دنبال نمی کند پاسخ شما چیست و چه برنامه هایی برای حوزه فرهنگ دارید؟
متاسفانه ما در بین برخی از سیاسیون کماکان ادبیات دهه ۶۰ را می بینیم؛ در دهه ۶۰ بحثی بود که یک نوع رقابتی بین تعهد و تخصص می دیدیم. این بحث مربوط به ۲۵ سال پیش است اما امروز بحث ما این نیست چرا که فارغ التحصیلان زیادی در بین دانشگاهیان داریم که رویش های انقلاب اسلامی محسوب می شوند و کسانی هستند که در تخصص خود مدارج بالا را طی کرده اند و رتبه های بالای دانشگاهی برخوردار بوده و در واقع صاحبنظر هستند و در عین حال متعهد به انقلاب اسلامی نیز هستند بنابراین دوگانه تعهد و تخصص به ۲۵ سال پیش باز می گردد.
* دوگانه امروز مربوط به افراد سکولار و غیرسکولار است
اما امروز دوگانه ما مربوط به افراد سکولار و غیرسکولار است. برای سکولار بودن لازم نیست که شما تعهد دینی نداشته باشید. فقط همینقدر که مبنای شما طوری باشد که در سیاستگذاری ها و برنامه های اداره کشور با طرازیابی و تاکید بر فن گرایی و تکنوکراسی و مدل های دیگران اداره کشور صورت گیرد شما سکولار هستید. تعبیری که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سفر به خراسان شمالی داشتند این بود که ما امروز با سکولاریزم پنهان روبرو هستیم؛ سکولارهایی که مومن و نماز خوان هستند و حرفهای خوبی هم می زنند اما در مقام اجرا و عمل و برنامه ریزی و اداره امور کشور مدل هایشان ربطی به مدل های دینی ندارد در موضوعات اقتصادی و فرهنگی و همینطور سایر موضوعات مربوط به دولت یازدهم می شود.
جبهه پایداری یک جمعی را گرد هم آورد و از آنها خواهش کرد که کار طولانی مدتی را انجام دهند لذا نزدیک ۴۰ نفر تاکنون بیش از صدها ساعت کار کرده اند و حاصل آن به عنوان برنامه دولت یازدهم پیش از ثبت نام کاندیداها رونمایی خواهد شد. گزارش این برنامه خدمت آیت الله مصباح ارائه شده و ایشان نکاتی را به عنوان اصلاح تذکر داده اند و انشاءالله ویرایش نهایی آن نیز انجام خواهد شد. در این برنامه تلاش شده به مقولات اجرایی کشور با یک نگاه مسئله محور توجه شود. خیلی ها در عرصه برنامه ریزی دوباره همان اصول کلی که در قانون اساسی و اسناد بالادستی آمده است را مورد تاکید قرار می دهند در حالی که این موضع مشکلی از کشور برطرف نمی کند. برای برنامه ریزی ما باید نگاه به آینده داشته باشیم و مشکلات آینده را پیش بینی کرده و گلوگاه هایی که می توانیم در آن دخالت موثر داشته باشیم را با توجه به ظرفیت ها و تهدید ها بشناسیم و برنامه خود را معطوف به همان گلوگاه ها کنیم. باید با اولویت بندی و در چارچوب یک منظومه حرکت کنیم.
* فقدان نگاه مجموعه نگر از مشکلات فعلی کشور است
یکی از مشکلاتی که ما امروز در عرصه برنامه ریزی های کشور با آن روبرو هستیم فقدان نگاه مجموعه نگر است. یعنی پروژه های موازی و متعددی داشته ایم که گاهی آثار سوء آن بر یکدیگر باعث می شد که کلان اتفاقات کشور به نفع ارتقاء کشور نباشد در حالی که تک تک آن پروژه ها وقتی که به صورت انتزاعی نگاه می شد بسیار خوب بود اما ترکیب آنها و تاثیر و تاثرشان به خوبی نمایان نبود.
در همین مقوله اقتصادی یکی از مهمترین مشکلات این است که بین اقتصاد و فرهنگ ارتباط مناسبی برقرار نبوده و آنها را دو مقوله جدا از یکدیگر فرض کرده اند لذا در این صورت آثار این طرز تفکر به ضرر کشور است. در حال حاضر یکی از دعواهایی که بین مکاتب و سلایق مختلف اقتصادی کشور وجود دارد بحث این است که ما بنگاه های بزرگ خود را دولتی اداره کنیم یا به صورت خصوصی آن را بچرخانیم. قانون اصل ۴۴ تاکید دارد ما باید آنها را غیردولتی اداره کنیم. کسانی که باور اصلی شان این است که این نهادها دولتی باشد شکل و شمایلی برای غیردولتی نشان دادن آن درست می کنند اما باطن آن این می شود که گروهی نقیض آن عمل می کنند.
اتفاق مهمی که باید رخ دهد و نمی دهد این است که این بنگاه ها به نفع توسعه اقتصادی کشور و ثروت آفرینی کارآفرینی اثر آفرین نیست. چرا بخش دولتی و غیر دولتی وجهه همت آن سودآوری و سوداگری است؟ یعنی همان فلسفه مرکانتالیسم ها که به دنبال سود زیاد در زمان کم بدون نگاه به آینده هستند این یک بحث فرهنگی است و تا وقتی که این ریشه فرهنگی را برطرف نکنیم مشکلات آن برقرار است.
آیا ممکن است که از آقای سعید جلیلی در پست سیاست خارجی استفاده کنید؟ چرا که آقای جلیلی نیز گفته بود بنده حاضر هستم اگر آقای لنکرانی وارد عرصه شود به ایشان کمک کنم.
آن فهرست کوتاه شده جبهه پایداری نگاه دعوت به خود نبوده است و نگاهشان عمل طبق وظیفه و تکلیف بوده است. یکی از تکالیف ما این است که هرچه در توان داریم برای دفاع از انقلاب اسلامی و این نظام مقدس به صحنه بیاوریم بنابراین این ۳ نفر نیز در این موضوع یک نگاه مشترک دارند و وظیفه خود می دانند که هر کس که این پرچم را برعهده گرفت در صورت موفقیت با او همکاری کنند؛ البته در دوران انتخابات افراد محدودیت هایی دارند که شاید نتوانند حضور برجسته ای در صورتی که کاندید نهایی نباشند، داشته باشند اما طبق مذاکراتی که باهم داشتیم این به معنای این نیست که در صورت موفقیت هر یک از این
برادران دیگران به وی در اداره امور کمک نکنند.
در خصوص بحث پرفسوری شما نیز شبهاتی مطرح است لطفا در این باره توضیح بفرمایید.
این شق القمر نیست که یک نفر پس از ۱۳ سال که عضو هیئت علمی دانشگاه بوده به استاد تمامی رسیده باشد و اگر کسی نرسد بد است. یعنی انسان باید تلاش کند لذا بنده احساس نمی کنم که رسیدن به استاد تمامی شق القمر است؛ من سال ۷۱ به عنوان استادیار در دانشگاه استخدام و در سال ۸۴ نیز استاد تمام شدم. لذا وظیفه هرکس این است که در هر جا که قرار می گیرد وظیفه خود را انجام دهد.
ارسال نظر