داستان دیروز و امروز و فردای ما با آمریکا
دشمنشناسی از پیشنیازهای قطعی دستیابی به امنیت، استقلال و پیشرفت است.
مهدی فضایلی نوشت:
نشناختن دشمن از آن جهت امنیت ملی ما را به مخاطره میاندازد که وقتی دشمن را نشناسیم تهدیداتش را هم نخواهیم شناخت و به طریق اولی نمیتوانیم با تهدیدات ناشناخته مبارزه کنیم.
عدم شناخت دشمن مانع استقلال و پیشرفت ما نیز خواهد شد زیرا چه بسا موجب اعتماد ما به او بشود و این اعتماد، فرصتهای در اختیار ما را ضایع و حتی به تهدید تبدیل کند و از دست دادن فرصتها یعنی عدم پیشرفت و به تبع آن وابستگی.
آمریکا از زمانی که انگلیسیها را قدری عقب راند و پا به عرصه ایران گذاشت، وقیحانهتر و گستاخانهتر از انگلیسیها دشمنی با ملت ایران را پیگرفت و از مهمترین دلایل این دشمنی، خوی استکباری اوست.
استکبار یعنی خود بزرگبینی،خود برتر بینی و پسندیدن چیزهایی برای خود در حالیکه همان را برای دیگران مذموم میداند.
این خصلت ذاتی مستکبر موجب می شود هر کسی به این خودبرتربینی او تن ندهد و در برابر بیش خواهی و امتیازطلبی نابجای او تمکین نکند مورد عناد و کینه توزی قرار بگیرد.و این درست داستان دیروز و امروز و فردای جمهوری اسلامی ایران با آمریکاست!
یک نمونه هرچند تکراری اما تازه این خوی استکباری را در جریان مذاکرات این روزهای سازمان ملل متحد برای تنظیم قراردادی در زمینه منع و نابودی کامل سلاح های هسته ای می توان مشاهده کرد.
این مذاکرات از سوی حدود چهل کشور از جمله کشورهای اتمی تحریم شد و در آن شرکت نکردند.
در این میان اظهارات نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل، قابل توجه بود.
وی اظهارداشت که «برای حفظ امنیت ملی به سلاحهای هستهای نیاز است»، چون به گفته او «بازیگران بدی» در صحنه بین المللی حضور دارند که «قابل اعتماد نیستند.»!
این فرد جزو همان دولتمردان آمریکایی است که انرژی هسته ای را حتی برای مصارف صلح آمیز،برای ایران ممنوع میدانند!
آیا بازیگران بد در صحنه بینالملل فقط برای آمریکا تهدید هستند و آیا خود آمریکا بدترین بازیگر صحنه بینالملل نیست؟
آیا آمریکایی که دائماً به گزینههای روی میز خود اشاره می کند و هم پیمانان او که بعضاً (رژیم صهیونیستی) ایران را به حمله نظامی و حتی حمله هستهای (رییسجمهور اسبق فرانسه) تهدید کردهاند برای جمهوری اسلامی ایران قابل اعتمادند؟
آمریکایی ها نه فقط خواستار نابودی تأسیسات هستهای ما بلکه در پیمحدود کردن و کوتاه کردن دست ما از هر آنچیزی هستند که می تواند ما را در برابر تهدیدات آنها توانمند کند و تلاش برای اعمال محدودیت های موشکی و تضعیف جبهه مقاومت از جمله مهمترین آنهاست.
این در حالیست که خودشان هر روز بر توانمندیهای نظامی و تهاجمی خود و متحدین منطقهای شان میافزایند.
آمریکا درحال حاضر به رغم داشتن حدود 7700 کلاهک هستهای که توان نابود کردن چندباره کره زمین را داراست،همچنان به ارتقاء کمی و کیفی سلاحهای هستهای خود اهتمام دارد.
آمریکا دو سیاست را با جدیت تمام و به موازات هم دنبال می کند. تقویت و ارتقاء روز افزون توانمندی های خود و تضعیف روزافزون هر کشوری که از نگاه او غیرقابل اعتماد یا بازیگر بد محسوب بشود.
و این داستان دیروز و امروز و فردای آمریکاست با جهان و ما!
و ما هم یک راه بیشتر نداریم و آن توانمندتر شدن و قویتر شدن است در همه جهات!
در این میان،بدلیل نقش اقتصاد در تامین امنیت ملی،عزت ملی،سلامت عمومی،رفاه عمومی،پیشرفت همه جانبه،استقلال از قدرتهای سلطهگر و رهایی از آسیبهای اجتماعی که همگی به نحوی تولید قدرت میکنند، اقتصاد در اولویت نیازهای کشور قرار گرفته.بخصوص که دشمن نیز تمرکز خود را در این نقطه قرار داده است.
ارسال نظر