پاره شدن واقعی برجام با بد عهدی های آمریکا رخ داده است
این روزها در حالی شاهد نقض چند باره برجام از سوی آمریکا به بهانه های مختلف هستیم که بسیار بعید بنظر می رسید که با وجود سابقه شرارت ها و خباثت های آمریکا در قبال مردم جهان به خصوص ایرانیان بتوان به او اعتماد کرد.
این روزها در حالی شاهد نقض چند باره برجام از سوی آمریکا به بهانه های مختلف هستیم که بسیار بعید بنظر می رسید که با وجود سابقه شرارت ها و خباثت های آمریکا در قبال مردم جهان به خصوص ایرانیان بتوان به او اعتماد کرد. این در حالی است که هیچ گونه نظام حقوقی مطمئن و مستقلی در ساختار جهانی وجود ندارد تا بتوان برای اعاده حقوق خود شکایت کرد و درمتن برجام نیز هیچگونه سازو کار عادلانه ای برای پیگیری حقوق ایران پیشنهاد نشده است.
اما چرا دولت هیچ گونه عکس العملی در قبال این اقدامات انجام نمی دهد و تنها شاهد واکنش های رهبر معظم انقلاب و برخی شخصیت های سیاسی مجلس و دولت سابق در جامعه هستیم؟ لذا مسأله در دو قالب متفاوت قابل ارزیابی است که هردو یک نتیجه مشترک از عملکرد انفعالی دولت در مقابل نقض برجام را نشان می دهند.
در نگاه اول که بسیار خطرناک تر نیز هست، مهم ترین آرمان برخی نظریه پردازان نزدیک به دولت از جمله حلقه نیویورک و سریع القلم ها و زیبا کلام ها تنش زدایی از روابط بین آمریکا و ایران اولویت اصلی دولت می باشد و برجام نه به عنوان راه حلی برای برطرف کردن فشارهای دشمن بلکه مقدمه ای برای ایجاد روابط ناگسستنی با کدخدا پنداشته می شود......
بزک کردن چهره آمریکا با قلم های نفاق آلود و توهین های متوالی به منتقدین با زدن برچسب تندرو، متحجر، بی سوادی و ...بدین خاطر است که این گروه طاقت شنیدن حقایق آمریکا را ندارند. اگر مشاهده می کنیم که عده ای در داخل برای رأی آوردن کلینتون لحظه شماری می کردند و ترامپ را یک احمق دروغگوی پولدار می دانند که با عوام فریبی و روش های پوپولیستی توانست رئیس جمهور شود بدین علت بوده است که او حقیقت جامعه آمریکا را منعکس می کرد.
این حقیقت گویی گرچه با اقبال مردم آمریکا به ترامپ مواجه شد ولی برای این گروه تبدیل به نفرتی شده است که نمی دانم چگونه می توان این نفرت را با علاقه به آمریکا ترکیب کرد. بعد از آن که در مناظره های انتخاباتی واقعیت جامعه آمریکا برای همگان رسوا شد باز هم این عده نتوانستند بشنوند و ببینند. از فقر میلیونی مردم تا نژادپرستی های گسترده و ساختاری و نیز ویرانی های عمرانی و اقتصادی خود آمریکا و ساختار فساد آلود اقتصادی و سیاسی هیأت حاکمه و... آن ها را بیدار نکرد چرا که قلب هایشان مرده است. قلب هایشان آمریکا را کعبه آمال و آرزوی هر انسان می داند که رسیدن به آن نهایت خوشبختی و سعادت را فراهم می آورد.
چنان چه که رهبر انقلاب در دیدار با مردم اصفهان تأکید کردند: هرگونه تحقیر، ظلم و بدعهدی آمریکا به عنوان تنبیه لازمی دانسته می شود که پس از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان ایرانی کلید خورد و آمریکا را مجبور به واکنش کرد. در علت یابی مشکلات کنونی با آمریکا مقصر اصلی حماقت های ایرانی شناخته می شود چنان چه که شعار مرگ بر آمریکا نه از روی عقلانیت بلکه از تعصب و تحجر دانسته می شود و سوزاندن پرچم آمریکا به عنوان هتاکی به ارزش های یک ملت تقبیح می شود. با شعار جهانی شدن و گفتگوی تمدن ها سعی دارند تا با از بین بردن روحیه مقاومت به عنوان سد محکم نفوذ مقابله کنند و با ایجاد گفتمان تسامح و مدارا سعی در سازش پذیری نسل جوان در مقابل زورگویی های آمریکا را دارند.
در نگاه دوم، دولت بقای دوباره خود را در حفظ دستاوردهای تقریبا هیچ برجام می پندارد. دولت با گذشت 3 سال از عمر خود نه تنها کارنامه قابل قبولی در عرصه های مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نداشته است بلکه با معطل کردن کشور برای به ثمر رسیدن گلابی های برجام خطای مشهودی را انجام داده است که حاضر به پذیرش تبعات منفی این اشتباه استراتژیک ندارد. عزت بخشیدن به سند برجام و دستاورد سازی برای خسارت های محض آن یک فرار رو به جلو در ادبیات عمومی تعبیر می شود.
با وجود تأکید فراوان رهبر معظم انقلاب برای مقابله با نفوذ فرهنگی و سیاسی در بدنه تصمیم گیری و تصمیم سازی نظام اسلامی لازم است دستگاه های امنیتی هشیاری خود را هرچه بیشتر حفظ کنند. از جهت دیگر با آگاهی بخشی به مردم در مورد عملکرد دولت در امور اقتصادی ،سیاسی و فرهنگی لازم است فرصت فضا سازی سیاسی و التهاب آفرینی بی مورد به چهره های شناخته شده داده نشود. درخصوص عملکرد دولت نیز بهترین اقدام بازخوانی شعارها و وعده هایی است که قبل از انتخابات و اوایل دولت به مردم داده می شد و مقایسه آن با گزارش های دولت توسط خود مسئولین دولتی به عنوان بهترین و مطمئن ترین منبع شناخت می باشد.
برجام خیلی وقته پاره شده