مناظره  مکتوب عباس سلیمی‌نمین و غلامحسین کرباسچی درباره مفاسد اقتصادی که از چند هفته گذشته آغاز شده همچنان ادامه دارد و اینک به سومین پاسخ کرباسچی به سلیمی‌نمین رسیده است.

عباس سلیمی‌نمین شنبه گذشته (اول آبان) در واکنش به پاسخ کرباسچی به مطالب سابقش، جوابیه دومی خطاب به وی منتشر کرد که با عنوان "با برچسب‌زنی کاری پیش نمی‌برید/ هر پیشنهادی درباره بررسی کارنامه‌تان دارید می‌پذیرم" در خبرگزاری تسنیم منتشر شد؛ اینک کرباسچی سومین مطلب خود در این مناظرات مکتوب را در پاسخ به جوابیه مذکور سلیمی‌نمین منتشر کرده و در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است.

برای مطالعه مطالب عباس سلیمی‌نمین که جوابیه فعلی غلامحسین کرباسچی در واکنش به آن نوشته شده است روی این لینک کلیک  کنید.

آنچه در ادامه می‌آید متن کامل پاسخ سوم غلامحسین کرباسچی است:

بنام خدا

پس از پاسخ دوم بنده به نوشته‌های بی‌ارتباط آقای سلیمی نمین، ایشان دوباره دست به قلم شدند و پاسخ دیگری را و این بار در خبرگزاری تسنیم منتشر کردند که تنها نتیجه آن اثبات تمامی مطالب اولیه بنده است و معلوم نیست که  این نوشته‌ها چه چیزی را می‌خواهند انکار کنند؟

١- وی در پاسخ اخیر خود در توجیه جمله عجیب خود مطابق با عذر بدتر از گناه رفتار کرده و نوشته است که:

"این سخن که «کرباسچی بسیار پیچیده عمل می‌کرد، آن موقع هیچ چیز در شهرداری مکتوب نمی‌شد.» را نابخردانه خوانده‌اید... خواننده اظهارات بنده و شما از سخن بالا این گونه برداشت نمی‌کند که در شهرداری تحت مدیریت شما امور عادی، مکتوب نمی‌شده است بلکه همگان می‌توانند این نکته ساده را دریابند که مراد از آن امور خلاف قانون است. این ادعا به‌مانند آن است که اگر مجرمی به‌دلیل حرفه‌ای بودن، اثری از خود در صحنه جرم بر جای نگذاشت نتوانیم بگوییم جرمی به وقوع پیوسته است."

انسان تعجب می‌کند که فردی مدعی سه دهه روزنامه‌نگاری باشد و معنای جمله خود را متوجه نشود و جالب اینکه می‌پذیرد مردم معنای دیگری را از آن برداشت می‌کنند، گویی که مردم وی را می‌شناسند که جملات غیردقیق بیان می‌کند، و مسئولیت اصلاح سخنان اشتباه او را خوانندگان به عهده می‌گیرند. از این پس دیگر هیچ نقدی بر اظهارات ناصواب وی نباید بشود، چون مردم موقع خواندن آن را اصلاح می‌کنند!

به علاوه گزاره اخیر وی دقیقاً همان سخن نابخردانه‌ای است که پیش از این مدعی آن شدیم. اگر کسی مجرم است طبعاً باید جرم او اثبات شود و در این صورت حتماً اسناد و دلائل کافی وجود دارد و گرنه کسی را بدون سند محکوم نمی‌کنند، پس اگر سندی ندارد، یعنی جرمی را نمی‌توان به او منتسب کرد. کسی را که در 60 سالگی با بدیهیات شرع و قانون ناآشناست چگونه باید توصیف کرد؟ نابخردی کمترین وصف برای او است.

جالب اینکه ایشان در دفاع از بخشش املاک نجومی(که بطورضمنی اصل بخشش هاراتایید کرده اند) در همین پاسخ خود این جمله را گفته‌اند که:

" چگونه تصور می‌کنید می‌توانید قبل از اثبات وقوع جرم به مخاطب خود القا نمایید که بنده نه‌تنها از موضع حق‌طلبانه سخن نمی‌گویم بلکه همچون وکیل مدافعی به منفعت مادی چشم دوخته‌ام؟... بنده به‌صراحت اعلام کردم در صورتی که وقوع تخلف در شهرداری اثبات شود با تمام توان قلمی خود در مقام محکوم نمودن مدیریت کنونی شهر تهران برخواهم آمد."

چرا در مورد دیگران که رسیدگی شده و جرمی که مورد نظرتان است اثبات نشده، چشم بسته و بدون سند و با اقرار به نبودن سند، مدعی جرم می‌شوید ولی در مورد نامزد مورد حمایت خودتان که همه اسنادش منتشر شده تا تشکیل و صدور حکم از دادگاهی که نه به بار است و نه به دار، دفاع مطلق می‌کنید؟ شما خیلی نگران نباشید خبری از رسیدگی نیست که شما را به زحمت موضع‌گیری بیندازند. آسوده سر بر بالین بگذارید.

جالب اینکه وقتی دیده‌اند این دفاع خیلی گرانتر از آن که فکر کرده‌اند برایشان تمام شده نوشته‌اند: "مطمئن باشید کارنامه بیش از سه دهه عملکرد رسانه‌ای‌ام در مقابله با فساد را به‌سهولت نخواهید توانست با توسل به توهین و افترا مخدوش سازید."

عرض می‌کنم همین یک مورد دفاع از بذل و بخشش‌های 2200 میلیاردی که لاأقل ادعا شده است برای سه دهه که هیچ اگر سه قرن هم با فساد مقابله می‌کردید، آن را جبران و باطل می‌کرد !!

ضمن اینکه برای هرکسی که این ادعای آقای سلیمی را بشنود و وضع امروز فساد را ببیند ضمن دعای وافر بجان ایشان که اینقدر کارنامه مؤثری درمبارزه با فساد داشته‌اند واقعا بفکر فرو می‌ر‌ود که اگر عملکرد سی ساله ایشان نبود چه وضع اسفناکی پیش می‌آمد....!

من که نمی‌دانم شما سی سال چه مبارزه ای با فساد کرده‌اید و چه دستآوردی داشته‌‌اید ولی می‌خواهید بدانید چرا این سی سال مبارزه با فسادتان ثمری نداشته؟ چون این مبارزه هم دقیقا مثل همان فعالیتهایتان در انجمن حجتیه بوده تماما ذهنی و بی‌نتیجه خودتان هم این را آخر کار فهمیدید  و به همین دلیل هم سال ١٣٥٦ و در اوج نهضت انقلاب همه آن را رها کردید و سال‌ها به انگلستان کوچ فرمودید...

ـ٢  آقای سلیمی‌نمین در ادامه نوشته‌اند که:

"برای نمونه، شما در دوران مدیریتتان بر شهرداری، کمیسیون ماده 5 را به‌عنوان تنها مرجع قانونی تصمیم‌گیر در زمینه بلندمرتبه سازی، نادیده گرفتید و از طریق یک کمیسیون منتخب خودساخته به حل و فصل مسئله بلندمرتبه سازی پرداختید... اگر بنده بتوانم ثابت کنم دلیل اقدام غیرقانونی شما در کنار گذاشتن کمیسیون ماده 5 بر جای نگذاشتن نشانی از تخلف بوده است آیا باز هم می‌توانید حرمت‌شکنانه ادعای مرا نابخردانه بخوانید؟"

ظاهراً آقای سلیمی مثل اشتباهات واضحی که درباره تعاونی‌ها اظهار داشتند، بی‌اطلاع از امور مشابه هستند و کسانی که این نکته را به ایشان گفته‌اند چون خودشان جرأت بیان ندارند و می‌دانند که نادرست است، آن را از طریق آقای سلیمی بیان کرده‌اند. کمیسیون منتخب زیرمجموعه کمیسیون ماده 5 بوده ودر جهت استیفای حقوق شهرداری تشکیل می‌شده و هیچ پروانه‌ای بدون تأیید نهائی کمیسیون ماده 5 صادر نمی‌شده است. اینها که مستند است بروید خلاف آن را بیاورید. اگریک پروانه خلاف قانون و بدون مصوبه کمسیون ماده ٥ که میگوئید مرجع قانونی تصمیم گیر بوده است آوردید بقیه حرفها پذیرفتنی است، ولی هرگز پیدا نمی‌کنید و چنین چیزی نیست.

مسئولین همان کمیسیون منتخب نیز شش ماه در زندان انفرادی بودند تا بلکه چیزی نصیب هم جناحی‌های آقای سلیمی نمین شود ولی چیزی نصیب بازجوها نشده و همه تبرئه شدند. به علاوه همین‌هایی که می‌گویید در صورت صحت به معنای وجود مدرک است چون اگر ساختمانی بدون تأیید کمیسیون ماده 5 ساخته شده تخلف قانونی است. پس چطور می‌گویید مدرک نگذاشته‌اند؟ ظاهرا نابخردی حدی ندارد.

گذشته از همه اینها موضوع کمیسیون منتخب و بفرض صحت بقیه توهمات شما این مسأله چه ربطی به اتهامی دارد که شما زده‌اید و گفته‌اید من بدون حساب و کتاب املاک شهرداری را بذل و بخشش کرده ام؟ همه حرف من اینست که شما یک مورد از این بذل و بخشش‌ها را بگوئید. اینهمه نوشته أید ولی یک کلمه جواب من را نداده‌اید.

٣ - آقای سلیمی در پاسخ به این سوال که مدارک خود را در کانال تلگرامی بگذارید، حاشیه رفته و نوشته‌اند که:

" از اینکه به فردی ناآشنا با پیشرفت علم ارتباطات! یادآور شدید که می‌تواند مطالبش را در کانال تلگرامی قرار دهد سپاسگزارم، اما اطمینان داشته باشید که از غبارآلودگی و آلوده بودن فضای مجازی بی‌اطلاع نیستم، لذا نه‌تنها آن را عامل رشد سیاسی نمی‌دانم که صرفاً مسیری کم‌هزینه برای جریانات سیاسی پیشرفته!! و گام‌نهاده در وادی تخریب می‌پندارم.".

نمی‌دانیم چقدر گفتن این جمله که "اشتباه کردم و عذر می‌خواهم" سخت است که بجای این آسمان و ریسمان بافتن از بیان آن پرهیز می‌کنند. بگویید اشتباه شده هم برای خودتان بهتر است و هم برای خوانندگان.

به علاوه در همین پاسخ هم نوشته‌اید که: " اگر بنده بتوانم ثابت کنم... " وقتی که هنوز هم با اما و اگر حرف می‌زنید، چگونه آن قدر قاطعانه افراد را مجرم خطاب می‌کنید؟

٤ - آقای سلیمی  چندین بار مرا به عنوان راس یک کارتل مطبوعاتی توصیف کرده‌اند و با مظلوم نمائی خواسته‌اند بگویند که اجازه انتشار مطالبشان را نمی‌دهیم. (که اتفاقا بارها و بارها در همین نشریات هم میهن از ایشان مطلب چاپ شده و حتی مطالبی علیه کارگزاران و اصلاح طلبان....ایا ایشان هم همکار کارتل ما هستند ؟ ) اگر هیچ دلیلی بر عدم صلاحیت حرفه‌ای و شکست فاحش روزنامه نگاری وی نبود همین کافی است که معنای کارتل را نمی‌دانند. هدف کارتل‌ها تسلط بر بازار یک کالای خاص از طریق تضعیف یا از بین بردن رقابت در بازار آن کالا توسط ایجاد انحصار است. حالا در جامعه‌ای که چند هزار نشریه منتشر می شود و بیش از نیمی از آنها در اختیار هم‌جناحی‌های اوست و تازه  اینها در برابر رسانه ملی جزیی هستند حمایت از 3 نشریه را که هر از گاهی در می آید را کارتل نامیدن نهایت درک علمی و سیاسی ایشان  است. این که چند روزنامه نگار بیکار نباشند و زندگی کنند مثل تیر در چشم عده‌ای رفته است. خوب اگر شما نمی توانید نشریه حتی با حمایت رانتی درآورید تقصیر دیگران چیست؟ همین که این وضع را کارتل می‌نامید به معنای ناتوانی در کار مطبوعاتی است.

آقای سلیمی‌نمین! توصیه می‌کنیم به همان دفاعتان از بذل و بخشش ادعا شده 2200 میلیاردی مشغول شوید، البته بدانید که ممکن است پرونده بخشش‌های دیگر تحت پوشش خیریه هم اضافه شود. البته بابک زنجانی را هم فراموش کردید، ایراد ندارد. سه هزارمیلیارد بانک صادرات و بنیاد شهید و... دکل و کشتی‌های گمشده از سوی هم فکران سیاسی خودتان در آن جناح را هم نادیده گرفتید. در اوج انقلاب (سال ١٣٥٦) با کوله‌باری از آموزه‌های انجمن حجتیه راهی انگلیس شدید، و اکنون به زندانیان آن دوره (امثال حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی )می‌تازید، از این چیزها در انقلاب بوده و هست. خسته نباشی قهرمان مبارزه با فساد. جای یک خدا قوت به پهلوان مبارزه با فساد خالی است. برای مناظره هم امیدواریم یاشار سلطانی زودتر بیایند بلکه برنامه مناظره‌ای دربگیرد.