حرکت غیرمتعارف نوبخت در توجیه اشتباه معاون مرکل
به چه دلیل جناب سخنگوی دولت که جایگاهی همتراز با مقام آلمانی دارد شأن خود را در حد مسئول بخش ارتباطات رسانهای وی تنزل میدهد؟
متن یادداشت عباس سلیمینمین با عنوان سخنگویی «اگریدیته»! به شرح ذیل است:
هفته گذشته سخنگوی محترم دولت یازدهم در اقدامی تأمل برانگیز در مقام سخنگویی یک وزیر آلمانی برآمد و به نمایندگی از وی اعلام داشت اظهارات مداخله جویانه اش در امور داخلی ایران تحریف شده است. آقای نوبخت در جمع خبرنگاران گفت: «از آقای گابریل سؤال کردم که آیا چنین جمله ای گفتید (این که ایران باید با اسرائیل روابط عادی برقرار کند و این شرط ما برای عادی سازی روابط است) که ایشان گفتند سخن ایشان تحریف شده و تأکید کردند که موضع جمهوری اسلامی ایران را درک می کنند. آقای گابریل شاید دیدگاه خودش و مردم آلمان را درباره رژیم صهیونیستی توصیف کردند.» (تابناک، 13/7/95، کد خبر 628870)
طبق عرف سیاسی و دیپلماتیک اگر تحریفی در اظهارات یک مقام بلند پایه صورت گرفته باشد بخش ارتباطات رسانه ای وی اعتراضیه ای به رسانه تحریف کننده ارسال می دارد و بدین گونه سوءتفاهمات ناشی از یک بی مبالاتی یا غرض ورزی برطرف می شود.
در حالی که قبل از سفر به تهران، این مقام آلمانی در مصاحبه ای با یک مجله پرتیراژ این کشور مواضع غیر اصولی اتخاذ کرده بود حتی اگر تکذیبی از او در دیدار خصوصی صورت گیرد به چه میزان قابل اعتنا خواهد بود؟: «گابریل در مصاحبه با نشریه اشپیگل آلمان گفته بود برقراری روابط عادی و دوستانه میان برلین و تهران تنها هنگامی میسر می شود که ایران حق موجودیت اسرائیل را بپذیرد. معاون مرکل و وزیر اقتصاد آلمان در آستانه سفر به ایران با تأکید بر این که هیچ شرکتی ریسک سرمایه گذاری بزرگ در ایران را نمی پذیرد اظهار کرد در دیدار با مقامات ایرانی درباره حقوق بشر، محدود کردن توان نظامی ایران و موضوع سوریه صحبت خواهد کرد.» (خبرگزاری آریا، 10/7/95، کد خبر 22646640)
در پی اعتراضات گسترده محافل سیاسی داخلی به تعیین این پیش شرط ناقض استقلال ملت ایران، به یک باره سخنگوی دولت یازدهم در جلسه هفتگی خود با نمایندگان رسانه های داخلی اعلام داشت که این مقام آلمانی در دیدار خصوصی به وی گفته است آن چه بازتاب یافته تحریف شده سخنانش بوده است؛ این در حالی است که این مقام آلمانی در نشست مشترک تجاری ایران و آلمان در محل اتاق بازرگانی نیز اظهارات خارج از عرف مشابهی را بر زبان رانده بود.
در ارتباط با حرکت غیر متعارف سخنگوی محترم دولت چند نکته را باید یادآور شد:
1- به چه دلیل جناب سخنگو که جایگاهی همتراز با مقام آلمانی دارد شأن خود را در حد مسئول بخش ارتباطات رسانه ای وی تنزل می دهد؟ آیا به این دلیل است که آلمانی ها راه و رسم تکذیب سخنی تحریف شده را نمی دانند یا با ابزارهای رسانه ای ناآشنایند؟!
2- ریاست محترم مجلس شورای اسلامی و وزیر محترم امور خارجه در اقدامی تحسین برانگیز و عزتمندانه قرار دیدار خود با وزیر آلمانی را رسماً به دلیل این اظهارات جسارت آمیز لغو کردند و به تکذیب آقای نوبخت نیز وقعی ننهادند. آیا این بدان معنی نیست که جناب سخنگو می بایست برای صیانت از منزلت ملت ایران کمی با اصول دیپلماسی و حتی سخنگویی آشنا شوند؛ چرا که ارزیابی این گونه امور در حوزه دستگاه دیپلماسی است؟
3- اگر مایلیم شاهد تکرار این گونه مداخلات ناقض استقلالمان نباشیم حداقل هزینه ای که وزیر آلمانی باید می پرداخت تکذیب رسمی اظهاراتش به اشپیگل بود. چرا باید یک مقام ایرانی برجسته یا به دلیل ناآشنایی با عرف دیپلماتیک یا به هر دلیل دیگر! آشکارا مانع پرداخت این حداقل هزینه شود؟
4- تفاوت عملکرد ها در مجموعه دولت یازدهم آن هم در میان دارندگان جایگاه های کلیدی و مهم ، نشانه خوبی نیست. در حالی که وزیر محترم خارجه عزتمندانه استقلال ملت ایران را پاس می دارد و عملاً -نه صرفاً در قول- شرط گسترش روابط اقتصادی سازنده را احترام به اصول و مبانی این مرز و بوم اعلام می دارد و به همین دلیل مقام آلمانی مداخله کننده در امور داخلی ایران را مستحق تحقیر شدن می یابد سخنگوی دولت و برخی دیگر رویه ای متفاوت بلکه متعارض در پیش می گیرند.
در پایان با استعانت از طنزی تلخ باید گفت اگر در جهان امروز «سخنگویی اگریدیته» باب و متعارف بود شاید ریاست محترم جمهوری از جانب سخنگو بهره های قابل شمارش نیز می برد.
ارسال نظر