حقوق بشر یکی از عرصه‌های همیشگی تقابل آمریکایی و چند کشور اروپایی با ایران بوده است. جمهوری اسلامی همیشه بخاطر حکم الهی قصاص و همچنین اعدام قاچاقچیان مواد مخدر و همچنین به رسمیت نشناختن همجنس‌بازها مورد اتهام نقض حقوق بشر قرار داشته است. این در حالی است که غربی‌ها از ابزار تحریم برای عقب نشینی ایران در این موضوع استفاده می‌کرده است.

این یادداشت می‌خواهد به رفتار متناقض غربی‌ها و خصوصا آمریکایی‌ها در قبال ایران در موضوع حقوق بشر بپردازد. در جریان هشت سال جنگ تحمیلی حزب بعث عراق علیه ایران، صدام حسین و هم پیمانانش نقض گسترده‌ی حقوق بشر را مرتکب شدند ولی هیچگاه اقدام قابل توجهی نه از سوی سازمان‌های بین المللی و نه از سوی کشورهای غربی انجام نشد. تاسف‌بارتر آنکه در بسیاری از موارد نقض حقوق بشر در طول جنگ، غربیها خصوصا آمریکایی‌ها خود در این اعمال غیرانسانی و غیر اخلاقی شریک بوده‌اند.

 

در حالی در 31 شهریور 1359 رژیم بعث عراق به ایران اسلامی حمله کرد که نام عراق در لیست کشورهای حامی تروریست از سوی آمریکا قرار داشت. از جمله اقداماتی که آمریکایی‌ها انجام دادند تا دست غربی‌ها در کمک نظامی و مالی به صدام باز باشد، خارج کردن اسم عراق از این لیست بود. دو ماه بعد از خروج عراق از این لیست درست در بحبوحه جنگ که ضعف صدام و قدرت رزم نیروهای ایرانی مشخص شوده بود، آمریکایی این بار اسم ایران را وارد لیست کردند تا ایران برای تامین سلاح مورد نیاز خود برای دفاع در مقابل دشمن بعثی دستش بسته تر شود. «مارئین ویلمسه» در کتاب خود به نام «قوی‌ترین شریک جرم: مواضع جانب‌دارانه‌ی آمریکا در جنگ ایران و عراق» می گوید: «کشوری که در این فهرست قرار می گیرد مشمول ممنوعیت خرید و واردات سلاح و ممنوعیت کمک اقتصادی می شود و هر گونه صادرات اقلام با کاربرد دو گانه به آن کشور محدود می شود. دولت آمریکا بعد از شروع جنگ با ایران با وجود اینکه نام عراق در این فهرست بود، به شدت به عراق کمک مادی می کردند. در سال 1982 میلادی به این نتیجه رسیدند که شکست عراق در برابر ایران به ضرر منافع آنهاست. لذا در فوریه 1982 میلادی [1360] دولت آمریکا بدون مشورت با کنگره، عراق را از فهرست کشورهای حامی تروریست خارج کرد.»

بر اساس آن مثل ایرانی که می‌گوید سنگ‌‌ها را بسته‌اند و سگ‌ها ر رها کرده‌‌اند؛ اقدام آمریکا دقیقا چنین هدفی را دنبال می‌کرد. رامسفلد به نمایندگی از ریگان، رییس جمهور آمریکا، اولین بار در نوزدهم و بیستم دسامبر 1983 و اول ژانویه 1984 به بغداد رفت. روزنامه واشنگتن پست گزارش داد که سیاست ایالات متحده در حمایت از عراق تغییر کرده است. آمریکا، ملت‌های دوست منطقه خلیج‌فارس را آگاه کرد که شکست عراق در جنگ سه ساله‌اش با ایران می‌تواند در مقابل منافع آمریکا باشد و حرکت‌های زیادی را برای جلوگیری از این نتیجه انجام داده است.

 

حضور رامسفد دقیقا در دورانی است که عراق استفاده از سلاح‌های شیمیایی خود را آغاز کرده است و اسناد بین المللی گواه این موضوع هستند. واشنگتن پست می‌نویسد: «مرور هزاران سند دولت آمریکا که ازطبقه بندی خارج شده و همچنین مصاحبه با سیاست گزاران سابق نشان می دهد که اطلاعات و حمایت تدارکاتی آمریکا، نقش کلیدی در تقویت عراق در برابر حملات نیروهای انتحاری ایران داشت. دولت های رونالد ریگان و جورج بوش پدر، اجازه فــروش اقلام گوناگون کالاهایی که دارای کاربرد دو گانه نظامی و غیر نظامی بود از جمله مواد شیمیایی سمی و ویروس های بیولوژیکی مرگبار مانند سیاه زخم وطاعون به عراق راصادرکرد»

 

اگر آمریکایی‌ها می‌خواستند حقیقتا موضوع نقض حقوق بشر را در جنگ ایران و عراق پیگیری کنند از همان اولین حمله رسمی عراق به ایران باید پرونده ای تشکیل می‌دادند که هزاران صفحه قطر می‌داشت. حمله به شهرها و کشتار مردم در خرمشهر، مهران، بستان، سوسنگرد و ... در کنار بمباران و موشکباران بسیاری از شهرهای کشور با تمرکز بر مناطق مسکونی گوشه‌ای از این نقض گسترده حقوق بشر است. آمارها می‌گویند بیش از 16 هزار شهروند ایرانی در شهرها و خانه‌هایشان و به علت بمباران عراقی‌ها شهید شدند.

استفاده گسترده عراق از سلاح های شیمیایی که نقض آشکار حقوق بشر بود هرچند از سوی چند نهاد بین المللی محکوم شد ولی به دلیل نفوذ آمریکایی‌ها هیچ وقت به اقدامی عملی بدل نشد. «کنت‌آر. تیمرمن» در کتاب«سوداگری مرگ: غرب چگونه عراق را مسلح ساخت» می‌نویسد: «آمریکایی‌ها از طریق سیا و مجاری دیپلماتیک از فروش گاز سمی به عراق آگاهی داشتند و اعتقادشان بر این بود: تا زمانی که عراق از سلاح شیمیایی در دفاع از خاک خود و در مقیاس محدود استفاده می کند توسلش به این سلاح «قابل درک» می باشد.». «ویلمسه» می‌گوید: «آمریکایی ها نیز به مانند هلندیها و آلمانی‍ها نقش دهشتناکی در زمینه استفاده عراق از سلاح های شیمیایی علیه سربازان ایرانی و کردهای عراقی هم مرز با ایران داشته اند». استفاده از سلاح‌های شیمیایی حتی در مقابله با نظامیان نقض حقوق بشر است ولی صدام به همین حد هم اکتفا نکرد و به شهرهای ایران از جمله سردشت و حتی حلبچه‌ی خود عراق هم حمله شیمیایی کرد.و آمریکایی‌ها همچنان با سکوت خود دست عراق را برای جنایت‌های بیشتر و غیرانسانی‌تر باز می  گذاشتند.

 

بالاخره در سالهای پایانی جنگ، پرده برافتاد و آمریکا خود وارد میدان مقابله با ایران شد . هواپیمای مسافربری ایرباس ایرانی متعلق به شرکت هواپیمایی ایران‌ایر با شناسه «655IR» از تهران به مقصد دوبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ با شلیک موشک هدایت شونده از ناو یواس‌اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند. این جنایت از نظر میزان تلفات انسانی، هشتمین جنایت مرگبار هوایی تاریخ است. آمریکایی‌ها هیچ‌گاه مسئولیت حادثه را قبول نکردند و هیچ‌کدام از خدمه ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند؛ حتی ویلیام راجرز فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمت خود مدال شجاعت گرفت.

 

گستاخی غرب در حمایت بی‌محابا از عراق کار را به جایی رسانده بود که وفیق السامرایی از فرماندهان عالی رتبه ارتش عراق در خاطرات خود می‌گوید:« فرستاده حکومت فرانسه در زمان ریاست جمهوری والری ژیسکار دستن به عراق آمد و با وزیر دفاع وقت به عراق آمد و با وزیردفاع وقت عراق عـدنان خـیر الله ملاقات نـمود  و به او گفته بود: فرانسه به صورت جدی زمینه های اعطای یک بمب اتمی به عراق را بررسی می نماید. می توان برای مجبور کردن ایران به متوقف کردن جنگ این بمب را به هدف مشخصی پرتاب نمود.»

 

حقیقت آن است بر اساس حقوق بین‌الملل، اقدامات غیرانسانی رژیم بعثی عراق در جنگ باید بی‌درنگ در سال 1359 توسط شورای امنیت سازمان ملل پیگیری و صدام به‌عنوان نقض‌کننده صلح بین‌الملل تنبیه می‌شد، اما با اعمال فشار آمریکا حتی پس از صدور قطعنامه 598 و اعلام خاویرپرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل مبنی بر متجاوز بودن دولت عراق،‌ پرونده این تجاوز عملاً تا سقوط صدام و دستگیری و محاکمه و اعدام وی مسکوت ماند.

آمریکا هم در طول جنگ تحمیلی از نقض حقوق بشر توسط عراق حمایت کرد و هم  خود در مواردی چند اینچنین کرد. جنگی که در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت خواهد ماند و دشمنی‌ها و دسیسه‌های آمریکایی‌ها با عنوان بزرگترین حامی صدام از حافظه ایرانیان فراموش نخواهد شد.