پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- جامعه حزب اللهی نباید ورود به انتخابات را از بررسی افراد شروع کند. 

1- وقتی انتخابات را از فرد شروع می کنیم باید در معادله قناعت به حداقل ها بازی کنیم. هر فردی را که مطرح کنید بالاخره نقاط قوت و ضعفی دارد. در همان جامعه اصولگرایی کسان دیگری هستند که افراد دیگری را مطرح می کنند و  آنها هم نقاط قوت و ضعفی دارند. ساعت ها باید بنشینید و بحث کنید که این ضعف کمتر آسیب می زند یا آن و یا این قوت مهمتر است یا آن. بحثی که هیچگاه به انتها نمی رسد و بویژه قابلیت اقناع عمومی هم ندارد در عین حال که تفرقه را دامن می زند.

2- اگر انتخابات 84 تنها انتخابات موفق جامعه حزب اللهی باشد باید از آن درس بگیریم. گفتمان بر فرد غلبه دارد. آنچه مهم است نهادینه کردن یک گفتمان است. وقتی گفتمان غالب شد فرد قابل خودش را به گفتمان می رساند چه احمدی نژاد باشد و چه روحانی. هر دو این افراد در ناباوری رئیس جمهور شدند. چرا که مهمترین مزیتشان توانمندی بازی در گفتمان غالب بود. 

بنابراین جامعه حزب اللهی باید به فکر غالب کردن یک گفتمان در انتخابات ریاست جمهوری باشد! اگر این کار را بکند احتمال پیروزی اش به مراتب بیشتر از آن است که وقت خود را صرف اقناع جامعه برای رای دادن به گزینه اصولگرایان بکند. 

3- تنها مدل ممکن برای موفقیت جامعه حزب اللهی در انتخابات ریاست جمهوری غلبه گفتمانی است؛ بدین معنا که باید گفتمانی را غالب کرد و از این مسیر به موفقیت در انتخابات رسید. وقتی گفتمانی غالب شد نگرانی از پیدا کردن کاندیدا کمتر می شود چرا که گفتمان خود به طور طبیعی چهره اش را می یابد و ظرفیت برخی افراد در بستر گفتمان شناسایی و کشف می شود. 

4- اما گفتمان یک شعار و یا یک عبارت زیبا و قشنگ و خوش بیان نیست که بر اثر بازی با کلمات و کنار هم چیدن آنها حاصل شود. گفتمان باید ویژگی هایی نظیر ویژگی های زیر را داشته باشد

گفتمان  باید بتواند با مردم و مسائل آنها ارتباط بر قرار کند. یعنی مردم حرف دلشان را در آن پیدا کنند. 

گفتمان باید نوعی امید آفرینی نسبت به آینده را با خود داشته باشد یعنی مردم با توجه به آن نسبت به آینده امیدوار شوند. 

گفتمان باید قدرست بسیج کنندگی عمومی و فراگیری در اقشار متنوع مردم را داشته باشد. 

گفتمان باید نسبتی با واقعیت داشته باشد. یعنی شدنی بودن و امکان پذیر بودنش به نوعی برای مردم ملموس باشد.  همین شاخصه است که گفتمان را از شعار جدا می کند.

گفتمان باید از جنس ارزشهای انقلاب باشد. هیچ چیزی به اندازه ارزشهای انقلاب برای مردم جذاب نیست. باید عمیقا باور داشته باشیم که مردم مشکلی با ارزشهای انقلاب ندارند. مشکل از ما به عنوان مدعیان انقلاب است که ارزشها را مصادره به مطلوب کرده ایم. 

5- طبیعتا گفتمان باید با اندیشه مقام معظم رهبری و مسائلی که امروز از نظر ایشان دارای اولویت و فوریت هست تطابق داشته باشد. چنین تطابقی شرط بدیهی فراگیری گفتمان در جامعه است. 

گفتمان باید با گوینده و مدعی آن هم تطابق داشته باشد. یعنی مردم از این قشر و گوینده آن حرف را قبول کنند! مردم هر حرفی را از هر کسی قبول نمی کنند!

به هر حال جامعه حزب اللهی اگر بخواهد در انتخابات موفق باشد باید اقدام به تولید و فراگیری یک گفتمان با مشخصات فوق کند. شاید امروز دیگر نتوانیم مفاهیم کلی مثل آزادی بیان، عدالت، تعامل با دنیا و امثال آن را برای مردم به یک گفتمان و مطالبه عمومی تبدیل کنیم. شاید نیاز به تغییر نوع مفاهیم گفتمانی باشد و عینی تر شدن آنها باشد. با این حال گریزی از ضرورت آن نیست.