پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امیر مسروری- یک: نامه رهبری معظم انقلاب در شرایطی منتشر شد که حجاج ایرانی به دلیل مسدود کردن راهشان توسط آل سعود امسال توفیق حضور در مراسم عظیم عبادی – سیاسی حج را ندارند. مفتیان آل سعود مدعی هستند دلیل اصلی عدم اجازه به حجاج ایرانی، سیاسی کردن حج است. حداقل مبانی اولیه حج برائت از مشرکین و رجم است. اساس رجم نشان دادن عملی برائت و زنده نگه داشتن یاد مبارزه ابرهیمی با شیاطین زمان است. شیطانی که می خواهند در برابر توحید و وحدانیت الهی ایستادگی کنند و نگذارند پیام عدالت طلبی و مبارزه با طواغیت منتشر شود. چگونه می توان تصور کرد حج سیاسی نیست در شرایطی عملی همچون غدیر خم و حج الوداع در تاریخ حیات پیامبر وجود دارد و حتی پیمان نامه ای همانند حدیبیه بر اساس همین ارکان حج نوشته شد. چگونه این همه مبانی سیاسی حج دیده نمی شود و جمهوری اسلامی ایران را به سیاسی کردن حج متهم میکنند. در واقع مهم ترین رکن اصلی نامه رهبری برجسته سازی عنصر سیاسی حج در برابر افرادی است که می خواهند از اسلام اذانی باقی نگذارند و اساس دفاع از مظلوم را که برایش پیامبر مبعوث شد و انبیا و اولیای الهی در راهش شهید شدند، فراموش شود.

دو: متن نامه حضرت آیت الله خامنه ای بر مبانی استدلال به آیات و استنادهای حقوقی بوده است. ایشان در برابر خاندان آل سعود با استناد به آیات مستحکم قرانی و نیز رویدادهای تاریخی فکت هایی را آوردند تا نشان دهند آنچه سعودی ها عمل میکنند غیرواقعی و غیر مستند است. از سوی دیگر این پیام را می توان یک گزارش اسلامی حقوق بشری نیز دانست. گزارشی که متاسفانه باید قبل تر از پیام رهبری توسط مسئولان وزارت خارجه و نهادهای متولی حقوق بشر در کشورمان منتشر شد. با نگاه به متن این پیام مواردی همچون موضع گیری آل سعود در جنایت های داعش، همکاری با دولت جعلی اسرائیل ورژیم کودک کش صهیونیستی، بی تفاوتی نسبت به اوضاع مردم مظلوم مسلمان همچون فلسطین، شرارت و سم پاشی و اسلام هراسی و درگیری مذهبی مورد توجه قرار گرفت و معظم له نسبت به آل سعود روشنگری کرد و در واقع متن پیام ایشان به حجاج یک گزارش اجمالی از اقدامات ضد حقوق بشری این شجره خبیثه است. رهبری معظم انقلاب با نام بردن از موارد حقوق بشری این فضا را به وجود آورد تا در عرصه دیپلماسی رسمی و عمومی موارد نام برده به صورت جدی پیگیری شود و آبروی آل سعود در جهان بیش از گذشته برود. مسئولان دیپلماسی کشور بایستی بدانند متن نگاشته شده در پیام رهبری بر اساس سیاست های تنش صفر یا کاهش درگیری یا دیپلماسی تدافعی نبود و کاملا به صورت تهاجمی و مشخص کردن محوریت شرارت آل سعود در طول اقدامات تامینی رژیم اشغال گر قدس و آمریکاست. بر همین اساس نبایستی مسئولان دیپلماسی کشورمان از حدود پیام رهبری کوتاه بیایند و باید برای هر یکی از بندهای این پیام به عنوان مدافع مظلوم و دیپلماسی انقلابی در عرصه بین المللی مطالبه گری کنند نه آنکه ساکت بنشینند تا عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران گزارش 58 بندی منتشر کنند و به صورت کامل بادروغ پردازی اتهامات و اکاذیبی نشر دهد که حتی دشمن ترین دشمنان جمهوری اسلامی ایران نیز به دروغ بودن آن ادغان دارند. حالا وقت آن رسیده جمهوری اسلامی ایران محورهای خود را برای تقابل با عربستان نشان داده و در عرصه دیپلماسی از آن بهره گیرد.  

سه: پیام رهبری نکته دیگری داشت و آن هم راهی و هم دردی ملت ایران با امت مسلمان در این حج است. عرصه دیپلماسی عمومی کشور بایستی این هم دردی را انتقال دهد و به جهان حس همدلی و یک دلی و هم زبانی خود را انتقال دهد. مسئولان دولتی و نهادهای فرهنگی خارج از کشور به ویژه رایزن های محترم فرهنگی بایستی این موضوع را دستور کار خود قرار دهند و پیگیری کنند تا شاید این مظلومیت و عدم همراهی ملت مسلمان ایران به گوش جهان برسد. دولت یازدهم نبایستی مانع از این همراهی شود و بداند اگر در این زمینه تسهیلاتی در نظر گیرد بیش از همه به مقابله با  اسلام هراسی وایران هراسی کمک میکند.