وعده عذاب روحانی!
آیا این وعده عذاب الهی حکایت همان وعده اصلاح۱۰۰ روزه اقتصاد کشور است؟! و حکایت همان وعده لغو همه تحریمها در همان روز اجرای برجام است؟! اگر هست که طیبالله! اگر هم نیست، باز طیبالله!
حسین قدیانی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: رئیس قوه مجریه هفته گذشته آب پاکی را روی دست همگان ریخت: «دولت اگر کاری جز برجام نکرده بود، برای دستاورد ۳ سالهاش کافی بود»!
وی در ادامه این جمله قصار، ضمن «نعمت» خواندن برجام و دستاوردهای بیشمارش(!) گفت: «اگر کفران نعمت کنیم، عذاب الهی نازل میشود»! طیبالله! طرفه حکایت اینجاست؛ از سویی خود اعوان و انصار دولت اعتدال راهبهراه اعتراف کرده و میکنند «برجام تقریبا هیچ دستاوردی برای ملت ایران نداشته» و «بنا به هر دلیل، نتوانسته در زمینه لغو همه تحریمها در همان روز اجرا موفق باشد»، از دیگر سو رئیس کابینه یازدهم مدعی میشود: «دولت اگر کاری جز برجام نکرده بود، برای دستاورد۳ سالهاش کافی بود»! یعنی اساسی طیبالله! جا دارد برویم گرانقیمتترین کتوشلوارمان را بپوشیم و خوشبوترین ادوکلنمان را بزنیم و یک کف مرتب نثار دولت اعتدال کنیم! صدالبته این جمله پرمغز «دولت اگر...» یک معنای مهم در خودش مستتر دارد و آن اینکه آهای ملت! لطفا از دولتمردان محترم یازدهم، نه کار بخواهید و نه خدمت و نه اقتصاد و نه معیشت! یعنی همینی هست که هست! و این درست که برجام، بنا به روایت خود این عزیزان، تقریبا هیچ سودی برای ملت ایران نداشته اما نداشته که نداشته! صرف اضافه شدن همین کلمه ۵ حرفی «برجام» به فرهنگ لغت، برای دستاورد دولت یازدهم کافی است! لیکن اینکه میگوید «کافی است» یعنی چه؟! توضیح میدهم! یعنی توی منتقد، بیجا میکنی از این دولت، بهبود اوضاع اقتصاد را تمنا میکنی! یعنی توی کارشناس، بیجا میکنی به کرسنت و قراردادهای جدید نفتی نقد وارد میکنی! یعنی همینی هست که هست! از نظر دولت محترم، همین یک قلم برجام برای ملت کافی است! دیگر کدام دستاورد؟! برجام دست کدخدا بر سر ما است و خیلی هم عالی! و نهتنها عالی، بلکه کافی! بس! تمام! آوردن برجام توسط دولت اعتدال برای ملت، یعنی اتمام رسالت خدمت! و منتهای منت! حالا اینکه بیکاری و رکود و ورشکستگی کارخانهها و نچرخیدن توأمان چرخ زندگی مردم و چرخ سانتریفیوژها هست؛ هست که هست! چرا مردم برجام را نمیبینند؟! حالا اینکه برجام در زمینه لغو همه تحریمها در همان روز اجرای توافق، موفق نبوده؛ نبوده که نبوده! خودش که بوده! برجام که هست! و از قضا، همین کافی است برای دستاورد دولت یازدهم! حقا که باید گفت طیبالله! نه معمولی، بلکه غلیظ! غلیظ طیبالله نگویی، خطر در کمین است! کدام خطر؟! خطر نزول عذاب الهی! یعنی کفران نعمت برجام، مسبب نزول عذاب الهی میشود! نزول عذاب الهی! وعدهای دیگر از آقای روحانی! من حالا برایم پرسشی بهوجود آمده: رئیس قوه مجریه دقیقا از طرف چه کسی وعده نزول عذاب الهی میدهد؟! خوب است اگر ایشان دستی در عوالم بالا دارند، به ما هم بگویند! و بر ما معلوم کنند که عاقبت، متکی به کدام تکیهگاه، وعده عذاب الهی میدهند؟! البته پرسش دیگری هم دارم! آیا این وعده عذاب الهی حکایت همان وعده اصلاح ۱۰۰ روزه اقتصاد کشور است؟! و حکایت همان وعده لغو همه تحریمها در همان روز اجرای برجام است؟! اگر هست که طیبالله! اگر هم نیست، باز طیبالله! دگر بار چند خط اول این یادداشت را مرور کنید! خلاصه میکنم برایتان حالا! بنا به فرموده آقای روحانی، ایضا بنا به فرموده شرکای ایشان در کابینه یازدهم، «دولت اگر کاری جز «تقریبا هیچ» نکرده بود، برای دستاورد ۳ سالهاش کافی بود!» چقدر خوب! ما چقدر خوشبختیم! و چند ماه دیگر لابد خواهند گفت که «دولت اگر کاری جز برجام «تقریبا هیچ» نکرده بود، برای دستاورد ۴ سالهاش کافی بود!» همالان پرسش دیگری در ذهنم مطرح شده! اگر برجام برای دولت یازدهم، کافی است به عنوان دستاورد، چرا آقایان نمیروند تعطیلات؟! والله ما اینقدر هم راضی به زحمت نیستیم! و دیگر اینقدر هم راضی به خدمت نیستیم! اینک اما نوبت برگرداندن ورق این نوشته است!
این ۳ سال و ۴ سال، وقت این دولت نیست که دارد مثل ابر میگذرد! نیک اگر بنگری «وقت و سرمایه این ملت» است! و «۴ سال از عمر نظام مقدس جمهوری اسلامی» که برایش خون سرخ و مطهر داده شده! چه میگویید آقایان؟! میخواهید «در حد اعتدال!» دولتمردی کنید، عیبی ندارد اما نه آنقدر که دودش برود در چشم وقت و سرمایه این مردم بیگناه! آیا چیست گناه این مردم که «تقریبا هیچ» برایشان کافی است؟! این شد تجدید میثاق با آرمانهای حضرت روحالله؟! این شد تجدید بیعت با شهیدان رجایی و باهنر؟! این شد پیمودن راه شهدا؟! این شد رسم دولتمردی؟! که منت «تقریبا هیچ» بگذاریم بر سر ملت؟! و همین را کافی بدانیم برای خدمت؟! در بزرگترین دروغ ممکن و وقتی که میبینند برجام در تنها هدفش یعنی لغو همه تحریمها در همان روز اجرای توافق، توفیقی جز «تقریبا هیچ» نداشته، مدعی میشوند «برجام سایه شوم جنگ را از سر کشور برداشت»! من به این کار ندارم که دروغ هر چه بزرگتر باشد، باورش راحتتر میشود یا نه، بلکه حرفم این است: دروغ هر چه بزرگتر باشد، رفتن به جنگ بزرگتری با خداوند منان است! اگر «دروغگو دشمن خداست» آنکه دروغ را بزرگتر میگوید، بیشتر دشمن خداست! برجام که در تنها هدفش مانده، غلط زیادی و دروغ بزرگ است اگر مدعی میشوند توانسته سایه شوم جنگ را از سر کشور بردارد! از «احساس» بخواهم مایه بگذارم، باید بنویسم سایه شوم جنگ را از سر این کشور، گرد یتیمی بر چهره فرزند شهید مدافع حرم «تقی ارغوانی» برداشته، نه یک توافق لنگ در هوا! از «شرف» بخواهم مایه بگذارم، باید بنویسم سایه شوم جنگ را از سر این کشور، سردار قاسم سلیمانی بههمراه شیربچههایش در سپاه قدس برداشته، نه یک توافق لنگ در هوا! از «معرفت» بخواهم مایه بگذارم، باید بنویسم سایه شوم جنگ را از سر این کشور، رهبری حکیمانه و در عین حال دلیرانه و دشمنشکن امام خامنهای برداشته، نه یک توافق لنگ در هوا! از «طرف مذاکره خود آقایان» بخواهم مایه بگذارم، باید بنویسم به اعتراف خود یانکیها، آمریکا اصلا و اساسا تاب و توان راهاندازی یک جنگ دیگر، آنهم با کشوری در قد و قامت ایران عزیز ما را ندارد که اگر داشت، یک لحظه در حمله تردید نمیکرد! از «استدلال و اقامه برهان» بخواهم مایه بگذارم، باید بنویسم معالاسف برجام، چیزی بهمراتب بزرگتر از آنچه در حمله نظامی آمریکا علیه ایران نصیب کاخ سفید میکرد، ارزانی شیطان بزرگ کرده! و باید بنویسم متاسفانه برجام، آمریکا را به دستاوردهایی رسانده که عمرا در جنگ نصیبش میشد! با این حساب، آیا مضحک و شرمآور نیست که در بزرگترین و بدترین دروغ ممکن، برای برجام نقش بازدارنده از جنگ تراشیده میشود؟!
***
این چند جمله آخر را اما به تلویح بگذرانم و تمام! از یک طرف، شیربچههای دلاور همین مردم، در جبهه سخت، نفسگیر و آخرالزمانی شام، مشغول جنگ غریبانه و جهاد مظلومانه با یزیدیان زمانهاند، از طرف دیگر، بعضیها در بدنه همین دولت، پا روی گلوی این سرداران بیادعا و سربازان گمنام گذاشتهاند، بلکه «تحریم از ناحیه دوست» به «تحریم از ناحیه دشمن» هم اضافه شود! برای چنین امری اما گمانم هنوز واژهای آفریده نشده! خیانت، خباثت، وطنفروشی... نه! این عناوین هیچکدام دربرگیرنده معنای ماجرای مدنظر نیست! فقط این را میدانم که در هر کشوری برای چنین عناصر رذل و بیمایهای، نه دادگاه که فیالواقع «دادگاه صحرایی» برگزار میکنند! آقایان! اگر هر چه زودتر به اتمام این روند که خود حتما در جریان آن هستید مبادرت نکنید، لاجرم موضوع را با وضوح بیشتری با مردم در میان خواهیم گذاشت! دیگر قرار نیست فرزند وطن، در جبهه عجیب شام، هم از روبهرو تیر بخورد، هم از پشت خنجر! لطفا تیغ اسلام رحمانیتان را از حلقوم جگرگوشههای ملت بردارید! لطفا اندکی شرف! و کمی حیا!
با سلام و عرض ادب و احترام
از اینکه شجاعانه مسائلی را بیان میکنید جای تقدیر دارد
اما واقعیت این است که زمانی می توان در جهت اصلاح جامعه گام برداشت که دروغهای ابرقدرتها رو شود تا نشان داده شود که این ابر قدرتها
قدرت دروغین و پوشالی دارند و تنها با استفاده از عدم اگاهی وحتی نادانی جامعه قدرت دروغینشان را به جامعه باور می دهند که اگر دروغهایشان رو شود تضعیف خواهند شد و به دنبال ان قدرت طرفداران و سرسپردگان ابرقدرتها نیز کم خواهد شد .
امریکا برای حاکم شدن بر جهان دروغهای زیادی را در راستای قدرت بلامنازع جهان بودن تحویل جهانیان داد و نمایش نامه های زیادی را اجرا کرد
وفیلمهای زیادی را ساخت تا به جهانیان وحشت از بمب اتم را القا کند . همچون بحران موشکی کوبا , بحران درگیری بین چین و شوروی و از این نوع بحرانهای ساختگی. در حالی که شواهد و قرائن زیادی در دست است که بمب اتم وجود خارجی ندارد و فقط برای ترساندن مردم دنیا ان را عنوان می کنند .
همانطور که در کودکی ما را از چیزهایی همچون "" اقا گرگه میاد میخوردت" , "هاپو " , "بچه خورک" و این جور چیز ها میترساندند که هیچکدام واقعی نیست و فقط برای کنترل بچه بود ابرقدرتها نیز برای ترساندن و کنترل ملتها دروغهایی همچون بمب اتم , هارپ , سلاح نوترونی و اینجور چیزها را مطرح کردند.
دلایل علمی زیادی برای اثبات دروغ بودن بمب اتم وجود دارد که در اینجا نمیتوان ارائه داد. اما به تعدادی از دلایل غیر علمی اشاره میکنم:
در جنگ جهانی دوم بین شصت میلیون تا صد میلیون انسان فقط بر اثر شرایط جنگی کشته شدند (به غیر از کسانی که در اثر گرسنگی و بیماری درگذشتند و امار انها معلوم نیست) اما رسانه های جهانی این موضوع را رها کرده و فقط به
دویست هزار کشته هیروشیما وناکازاکی اشاره میکنند و هر ساله در ژاپن به یاد انها یک دقیقه سکوت میکنند. و واقعا" مشخص نیست که انها چگونه کشته شدند.کسی به معنای واقعی و شهودی چیزی ندیده است و اطلاعات ما در این مورد و سایر موارد اطلاعات رسانه ای است. و رسانه ها هر چیزی که بخواهند به خورد ملتها می دهند و هالیوود هم که استاد صحنه سازی و تاریخ سازی است.
اگر ازمایشهای اتمی برای محیط زیست زیان اور است کشورهای مختلف چگونه به خود اجازه می دهند در خشکی و دریا انها را انجام دهند .
امریکایی ها به قول خودشان اولین ازمایش هسته ای را در سال 1945 انجام دادند و شوروی نیز در سال 1949 یعنی 4 سال بعد از ازمایش امریکا. شوروی در جنگ جهانی دوم به کلی نابود شده بود و علاوه بر جنگ با المان دچار جنگ داخلی نیز گردیده بود به طوری که استالین رهبر شوروی از ارسال گندم و سایر مواد غذایی و دارویی به بعضی از استانها خودداری کرد و طبق گفته تاریخ نویسان حدود 10 میلیون نفر فقط در اکراین مردند. چطور چنین کشور گرسنه و ویرانی میتواند 4 سال بعد از امریکا که در طی جنگ تقریبا" دست نخورده و سالم مانده بود چنین سلاحی که در ان زمان فوق سری بود بسازد.
حقارتهایی که به کشور روسیه در سرنگونی جت جنگی اش توسط کشور ضعیفی مثل ترکیه وارد شد نشان از ان دارد که روسیه ابر قدرت نیست و چیزی به نام سلاح هسته ای در اختیار ندارد . چرا که اگر چنین سلاحی داشت به پشتوانه این سلاح باید کشور ترکیه را گوشمالی مناسبی می داد نه اینکه فقط واردات گوجه فرنگی را از ترکیه ممنوع کند.
بیست سال حضور نظامی امریکا در کشور ویتنام که نه نفت و گاز دارد و نه محصول ارزشمند دیگری که به درد امریکا بخورد و به بهای جان ده ها هزار و شاید هم صدها هزار نفر سرباز امریکایی تمام شد دلیل دیگری بر رد سلاح هسته ای می باشد . چرا که اگر سلاح هسته ای داشت بیست سال طول نمی کشید. امریکا وقتی در توجیه جنگ ویتنام کم اورد به بهانه جلوگیری از نفوذ کمونیسم انرا چند ملیتی کرد و خروجی اینکار باعث بوجود امدن گروه های خطرناکی همچون خمر های سرخ شد که در کشورهای کامبوج, لائوس و خود ویتنام میلیونها نفر را قتل عام کردند.
همچنین کودتای سال 91 میلادی شوروی که منجر به فروپاشی این کشور گردید دلیل دیگری بر غیر واقعی واقعی بودن ابرقدرتی این کشور بود . کودتایی که به نظر ساختگی می رسید. چرا که در راس این کودتا که معاون رییس جمهور گنادی یانایف , وزیر دفاع دیمتری یازف , وزیر کشور بوریس پوگو و
رییس کا گ ب ولادیمیر کوریوچکوف که قدرتمندترین افراد ان زمان بودند قرار داشتند چطور شکست خوردند . حتی بعد از دستگیری هم اعدام نشدند.
در سال 92 یا 93 میلادی میخاییل گورباچف رییس جمهور وقت شوروی که بعد از کودتای ساختگی همکارانش عملا" قدرتی نداشت و یلتسین امور را کنترل می کرد
کاسترو را خائن به بشریت خواند . واعلام این موضوع از سوی گورباچف میتواند اشاره ای به همکاری کاسترو با امریکا در راه انداختن بحران ساختگی وجود 80 موشک اتمی شوروی در خاک کوبا باشد که در طی این بحران ساختگی امریکا چند ماه دنیا را در ترس و وحشت نگاه داشت و بعد از این بحران جان کندی رییس جمهور امریکا ترور شد.
همچنین خروج ذلت بار شوروی از افغانستان و نداشتن هیچ نقشی در معادلات قدرت در طی جنگ خلیج فارس نشان از
بی قدرتی شوروی دارد.
فاجعه عراق و سوریه نتیجه اعتماد احمقانه ملتها به ابرقدرتی شوروی بود که فکر میکردند شوروی توان مداخله دارد اما از پس تعدادی چریک چچنی نیز بعد از چند ماه جنگ پر تلفات به سختی بر امد و هنوز هم از ناحیه انها مورد تهدید است.
امریکا مدعی است که بیست هزار بمب اتمی در اختیار دارد . ایا این ادعا منطقی است . ایا میتوان به افراد اعتماد کرد و این تعداد بمب اتمی را در صورت وجود در اختیار افراد در پایگاه های زمینی و زیر دریایی ها قرار داد . واین خطر وجود ندارد که ممکن است افرادی تعدادی از این سلاح ها را برعلیه خود امریکا به کار ببرند و از دولت امریکا اخاذی کنند و خواستار سهیم شدن در قدرت شوند.
کلیپ هایی از انفجار گاز مایع در اینترنت وجود دارد که نحوه انفجار انها با انفجارهایی که اتمی وانمود میشوند کاملا" شباهت دارد و چه بسا امریکا
چندهزار تن گاز مایع را همراه با هوای فشرده کافی منفجر میکند , انفجار عظیمی رخ میدهد و با استفاده از عدم اگاهی ملتها وانمود میکنند که این انفجار با یک تا سه کیلوگرم اورانیم غنی شده انجام شده است. و متاسفانه مردم دروغهای بزرگ را راحت تر باور میکنند.
با یک جستجوی ساده در اینترنت کلیپ انفجار هفت تن گاز مایع در چین را ببینید وبا کلیپ انفجار های اتمی مقایسه کنید تا شباهتها را ببینید.
امریکا برای باور بیشتر مردم جهان سریال ها و فیلمهای زیادی در موضوع بمب اتم ساخت که بیشترین مانور انها بر روی سریال 24 می باشد که حدود یک دهه برای ایجاد ترس بیشتر از بمب اتم با این سریال مردم دنیا را سرگرم کردند .سریالی که تماما" خیالبافی و سوپرمن سازی می باشد.و از لحاظ زمانی امکان انجام این همه کار توسط یک نفر در 24 ساعت وجود ندارد.
حدود 5 سال پیش در فوکوشیمای ژاپن یک سونامی مشکوک رخ داد و نیروگاه اتمی ان نیز منفجر شد . اما عملا" هیچ تخریب وحشتناکی توسط این نیروگاه رخ نداد و با ان همه اب و گل روان محیط زیست الوده نشد.و تمام تخریبها توسط همان سیل مشکوک ایجاد شد. شهر فوکوشیما یکی از مهمترین شهرهای اقتصادی ژاپن است که دارای کارخانه های تولید لوازم منزل , کامپیوتر , و اتوموبیل سازی بود که همه انها در سونامی مشکوک از بین رفت.
هم اکنون نیروگاه فوکوشیما بازسازی شده و مردم در همانجا زندگی می کنند.
ایجاد مصنوعی سونامی امکان پذیر می باشد.
در واقع نیرو گاه هسته ای در کار نیست . موضوع از این قرار است که در هر کجا از کره زمین اگر چاهی عمیق حفر کنیم ( بالای سه کیلومتر)
کف چاه داغ است . دو چاه حفر میکنند و بین انها را به طریقی تخریب می کنند تا U شکل شود از یک چاه اب میریزند و از چاه دیگر بخار اب با فشار بیرون می اید که با ان توربین ها را به حرکت در میاورند و برق تولید میکنند و برای بازدهی بالا بخار به اب گرم تبدیل شده و مجددا" به چاه بر میگردد و چرخه تکرار میشود. که به ان انرژی زمین گرمایی میگویند .
برای راحتی کار و بازده بالا نیروگاه ها را نزدیک مناطق اتش فشانی میسازند تا هم چاه با عمق کمتری حفر کنند و هم به مواد مذاب نزدیکتر است و دما ی بیشتری به اب داده میشود. و در واقع منظور از انرژی هسته ای , هسته زمین است نه هسته اتم. و ابر قدرتها در این زمینه اطلاعات غلط میدهند.
اگر نیروگاه های هسته ای خطرناکند و برای محیط زیست زیانبارند چرا در مناطق خطرناکی مثل کوه های اتش فشانی ساخته میشوند . حدود 6 ماه پیش یک نیروگاه اتمی ژاپن که در نزدیکی کوه اتش فشانی قرار داشت منفجر شد اما هیچ اتفاقی نیفتاد. و همینطور منفجر شدن چند نیروگاه اتمی در امریکا و بلژیک در ماه های اخیر دلالت بر غلط بودن اطلاعات داده شده در مورد این نیروگاه ها میباشد و واقعیت چیز دیگریست .و اگر دقت کنید ابر قدرتها به هر کشوری که خودشان بخواهند اجازه استفاده از انرژی زمین گرمایی را میدهند. چرا که اگر همه کشورها بخواهند از این انرژی عظیم و تمام نشدنی استفاده کنند کنترل کشورهای جهان مخصوصا" کشورهای جهان سوم از دست انها خارج میشود.
و خلاصه میکنم که بمب اتم همان اقا گرگه دوران کودکی ماست.
نوشته طولانی شد و ممکن است باعث خستگی و سر رفتن حوصله شما گردد.
امیدوارم این نوشته اولین میخ را بر تابوت دروغ بودن بمب اتم بکوبد .و در عین حال بر تابوت سایر دروغهایی از این دست.
این نوشته را با سخن وینستون چرچیل نخست وزیر اسبق انگلستان به پایان می برم که:
حقیقت انقدر با ارزش است که باید ان را در حصاری از دروغها پوشاند.
با ارزوی سلامتی و شادکامی برای شما
اگر صلاح دانستید برایم ایمیل بفرستید.
امریکا وکشورایی که مدعی داشتن بمب اتمی هستند با هم همدستند تا مردم دنیا را بترسانند
بمب اتم یک خالی بندی است