پارس؛
خاطره دولت خدمتگزار و مدیران نجومی/ چطور میشود از این تیپ مدیریت خلاص شد؟
مهمترین مهارت او این است که با آرامش بگوید: «مهم نیست؛ چیزی نیست؛ ولش کن؛ چیزهای دیگری مهم است.» چطور میشود از این تیپ مدیریت خلاص شد که پیچ و مهرههای کشور را شل کرده است؟ باید به میراث مدیریت انقلابی بازگردیم.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- حامد دهخدا- رییس جمهور، تأیید فرمودند که «تنها» حدود یک درصد از مدیران کشور، از حقوق نجومی بهرهمند بودهاند. مستحضر باشید که 6ماه پیش، رییس اسبق سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در یک برنامه تلویزیونی فرموده بودند که: «در ایران، بیش از ۴۵۰ هزار مدیر دولتی داریم، در حالی که کل کشور ژاپن تنها ۳۰۰ هزار کارمند دولتی دارد!» . با این اعداد و ارقام، بالاخره، برآوردی از حجم تخلفات مدیرانی که بیش از 5/9 میلیون تومان یا 5/19 میلیون تومان دریافتی داشتهاند به دست آمد: یک درصد 450 هزار نفر، که میشود به عبارت 4500 نفر. اگر میزان دریافتی هر یک از این مدیران به طور متوسط، ماهانه 30 میلیون تومان بوده باشد، حجم پرداختی سالانه دولت، تنها به این 4500 مدیر نجومی، به رقم هنگفت ۱۶٬۲۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ «ریال»، معادل، 1620 میلیارد «تومان» بالغ میشود. احتراماً باید از دکتر محمد باقر نوبخت و دکتر علی طیبنیا جویا شد، که محاسبات در سازمان حسابرسی و سازمان برنامه و بودجه، این عدم تقارن بزرگ در ارقام عملکرد بودجه را واقعاً نشان ندادهاند؟ عدد بیش از آن بزرگ است که جایی ملحوظ نشود یا ترتیب اثر ندادهاند، یا اساساً آن را حق مدیران میدانستند که گمان حقیر به دومی است.
باید به میراث مدیران جهادی بازگردیم
به هر حال، داغ بحث قدیمی «تعهد و تخصص» داغ به حاشیه رفتن مدیران انقلابی و جهادی، داغ کهنهای است و هر وقت که این مباحث مطرح میشوند، یادها به سمت شهید محمد علی رجایی و فرماندهان جهادی جنگ و جلسات پر شور مدیران نابغه در اردوگاه گلف اهواز، و به حاشیه رفتن آنها پس از جنگ معطوف میشود. آنها چه بحرانهایی را مدیریت کردند، و اینها چه میکنند؟ و آیا واقعاً کشور به این 450 هزار مدیر دولتی که در احوال جنگ و تحریم که نه، در احوال تحریم خالی هم نمیتوانند کشور را اداره کنند، احتیاج دارد؟ آن هم با این همه، مؤونه و وزر و وبال؟ جداً باید در چهارچوب فنی مدیریت کشور تجدید نظر کنیم. باید مجدداً به میراث مدیریت «بسیجگر» که از عصر سازندگی مورد بیاعتنایی واقع شد، مروری داشته باشیم؛ شاید بتوانیم امیدهای مردمی را زنده کنیم که دیگر ناامید شدهاند از این بروکراتها که اقل شباهت را به الگوی تیپ دولت خدمتگزار اسلامی نشان میدهند. سالهاست که در این موضوع تأمل میکنم که چه چیزی در مدیریت انقلابی و جهادی بود که آن را تا آن اندازه موفق میکرد، و چه پیش آمده است که امروز با یک پیکره مدیریتی مواجهیم که از همه ویژگیهای مدیر، تنها سعه صدر به معنای شل و ول بودن را در خود دارد. از زیر دستش عدد سهمگین ۱۶٬۲۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ عبور میکند و او حسی برای ترتیب اثر دادن ندارد؛ «تیپ مدیر سهلانگار» سالهاست در این کشور غالب شده است. مهمترین مهارت او این است که با آرامش بگوید: «مهم نیست؛ چیزی نیست؛ ولش کن؛ چیزهای دیگری مهم است.» چطور میشود از این تیپ مدیریت خلاص شد که پیچ و مهرههای کشور را شل کرده است؟ باید به میراث مدیریت انقلابی بازگردیم.
خصیصه نخست: تیپ «مدیریت خدمتگزار»
هدف اصلی مدیر انقلابی این بود که «ظرفیت»های مردم را به فعلیت نزدیک کند، و از این بابت، بیشتر خود را «خدمتگزار» مینامید و اصرار داشت که دیگران هم او را «خدمتگزار» بنامند. مهمترین ویژگی مدیران انقلابی، خصیصه خدمتگزاری بود. اصولاً مدیر تیپ خدمتگزار، طرحهای جزئی برای پیشبرد سازمان ندارد و نباید هم داشته باشد، بلکه ضمن یک برداشت کلی از مأموریتها، با حضور در کف سازمان، و در تعامل فعال با محیط و نیروهای انسانی، تصمیمات را اتخاذ میکند و مدام، بنا به مقاصد عملی و اقتضائات «ظرفیت»ها، تصمیمات خود را مورد تجدید نظر قرار میدهد. این تیپ از مدیریت که هم اکنون، نیز با حضور مستقیم در مهلکه سوریه و عراق، مشغول عملیات موفق است، آن موقع هم بدون تعریف موقعیت برتر برای خود، مستقیماً در کف میدان حاضر بود تا صرفاً به «ظرفیت»ها خدمت برساند نه آن که بگوید که نیروها چه باید بکنند. چنین مدیری برای مدیریت، اساساً نمیتواند مدیر نجومی باشد، چرا که، شرایط مالی غیر قابل قیاس با نیروها، امکان ارتباط مؤثر و با نیروها را از او میگیرد. همین رقم 5/19 میلیون هم، او را از کارگر 900هزار تومانی دور میکند. مدیر جهادی، برای اعمال مدیریت مؤثر، به همراهی با نیروهای انسانی سازمان، و مردمی که جزء اصلی محیط سازمانی او را میسازند، احتیاج دارد و چون تکلیف مدیریتی او، برایش از رفاه شخصی و حتی، خانوادگی مهمتر است، مدیر انقلابی به سهولت از امکانات ناشی از حقوق نجومی عبور میکند.
اگرمدیریت اقتصادی بدست مدیران جهادی که درعراق و سو ریه پو زه امریکارابخاک مالیدن بو د امریکاجرات میکرددو میلیارپو ل ایران راسرقت کند یاینکه چو نکه طرفش سپاه بو دچهاصدمیلیو ن دلارپو ل صلاحهای خریداریشده زمان شاه راباهو اپیماه به ایران میفرستاد