تجربه گرانبهای مذاکره با آمریکا
اگر دستاورد تجربه برجام ، اثبات مجدد بدعهدی و غیرقابل اطمینان بودن آمریکا باشد و بار دیگر اثبات کند که آمریکا تغییر ماهیت نداده و همچنان شیطان بزرگ است و لذا نمی توان به او اعتماد و با او مذاکره کرد در این صورت میتوان برجام را تجربهای گرانبها ارزیابی کرد.
روزنامه «رسالت» در سرمقاله شماره امروز خود به قلم محمود فرشیدی نوشت:
مسئولانی که سیاست شان عین دیانت شان نباشد و موضعگیری های سیاسی شان از قوانین الهی نشأت نگرفته باشد بلکه در چارچوب تعاملات دیپلماسی متداول جهان تصمیم گیری کنند، معمولا گرفتار اشتباهات سیاسی می شوند و در عالم سیاست گاهی یک اشتباه می تواند سرنوشت ملتی را تغییر دهد و بر استقلال کشوری خدشه وارد آورد.
به عنوان نمونه در زمان حمله صدام به کویت و متعاقب آن رویارویی آمریکا با صدام برخی سیاستمداران ساده اندیش پیشنهاد دادند که ایران از صدام جنایتکار در برابر آمریکا حمایت کند و خدا می داند که اگر ایران دچار این خطای سیاسی می شد امروز چه سرنوشتی داشت اما رهبر هوشیار نظام اسلامی کشور را از این ورطه خطرناک نجات بخشیدند.
در نقطه مقابل هم گروه دیگری از سیاستمداران هستند که بدون توجه به اصول سیاسی اسلام از دوران شروع نهضت اسلامی تاکنون همواره سنگ دوستی با آمریکا را به سینه زده اند و از انگ و ننگ امریکوفیل بودن پروا نکرده اند و تنها تشرهای امام خمینی(ره) و هشدارهای مقام معظم رهبری آنان را سر جای خود نشانیده است.
دیروز پرچمدار مذاکره مستقیم با آمریکا وزیر ارشاد اسبق دوران اصلاحات بود که اینک سر بر پای عربستان نهاده و در انگلیس خبیث موطن گزیده است و امروز هم سیاستمدارانی دیگر چه بسا بی آنکه خود بدانند یا بپذیرند در دام شیطان بزرگ گرفتار آمده اند و طبعا هرچه تماس و دیدار و مذاکره و ارتباطشان با شیطان بزرگ بیشتر می شود وسوسه های او در وجودشان نهادینه تر می گردد تا آنجا که در چارچوب نظام فکری و مصالح آمریکا تصمیم گیری می کنند و حتی بعید نیست تحت فشار شیطان بزرگ کارگزار مستقلی را به اعتبار نامحرم بودن! برکنار نمایند یا درباره ضرورت بر داشتن گام های بعدی و برجامهای دیگر و مذاکره با آمریکا با مسئولان و دولتمردان کشور اتمام حجت کنند یا به خیال خود بکوشند با نامه نگاری و استدلال های مرعوب مدار عالیترین مقامات نظام را تحت فشار قرار دهند و آنان را در زمینه مذاکره و ارتباط با آمریکا وادار به عقب نشینی کنند.
تازه ترین دامی که شیطان بزرگ در برابر اینگونه سیاستمداران گسترده است، بزرگنمایی خطر عربستان است تا بهانه و توجیهی باشد برای تطهیر و ضرورت مذاکره با شیطان بزرگ! یعنی دشمن اصلی را عوضی گرفتن و خیالبافی آنکه عربستان از خود استقلال رای دارد و می تواند بدون اجازه آمریکا آب بخورد و بعد چنین نتیجه گرفتن که منافع ملی ما در منطقه در تضاد کامل با عربستان است و در داخل کشور ما هم عربستان برای ایجاد ناامنی تلاش می کند در حالی که ما با آمریکا در منطقه بعضا دارای منافع مشترکی هستیم!
نقطه آغاز این گونه اشتباهات در محاسبات سیاسی و انحراف از اصول انقلاب و تشدید گرایش آقایان به شیطان بزرگ، مذاکرات هسته ای اخیر بود که به بر جام منتهی شد.
و امروز به عنوان سند بد عهدی آمریکا و پایبندی ایران به تعهدات خویش در برابر چشم مردم ایران به نمایش گذاشته شده است و اگر چه ملت ایران برای کسب تجربه برجام بهای سنگینی پرداخت و دستاوردهای علمی دانشمندان شهیدخویش را با دست خود مدفون ساخت، اما علی رغم این سرمایه گذاری سنگین اگر دستاورد تجربه برجام ، اثبات مجدد بدعهدی و غیرقابل اطمینان بودن آمریکا باشد و بار دیگر اثبات کند که آمریکا تغییر ماهیت نداده و همچنان شیطان بزرگ است و لذا نمی توان به او اعتماد و با او مذاکره کرد در این صورت می توان برجام را تجربه ای گرانبها ارزیابی کرد.
هر چند شواهد حکایت از آن دارد که سیاستمداران غیراصولی ، همچنان اصرار دارند چنین وانمود نمایند که برجام عامل حل مشکلات اقتصادی کشور شده است بی آنکه از کاهش مشکلات معیشتی مردم نشانه ای ارائه دهند و نمونه هایی از تحقق وعده های فریبنده پیشین عرضه کنند و شگفت آنکه اصحاب این تفکر با پشت پازدن به تقوای سیاسی ، دیدگاه خود را که برخلاف رهنمودهای صریح رهبری است به ایشان نسبت می دهند و چنین وانمود می کنند که معظم له نیز موفقیت های برجام را تایید می کنند در حالی که رهبر فرزانه بارها با استناد به اعترافات مسئولان و دست اندرکاران برجام یادآوری فرموده اند که حالا معلوم شد که آمریکایی ها در ظاهر وعده می دهند، با زبان چرب و نرم حرف می زنند اما در عمل توطئه می کنند و تخریب می کنند.
شگفت آورتر آن است که آقایان به جای آنکه مدافع منافع ملت ایران باشند و از آمریکا بخواهند که به تعهداتش پایبند باشد این عدم پایبندی را توجیه می کنند و عدم رفع یکباره تحریم ها ، که قبلا باغ سبز و سرخش را نشان داده بودند ، را با تعبیر برداشته شدن تدریجی توجیه می کنند و حتی از شخصیت های والامقامی که بدعهدی های آمریکا را در برجام متذکر می شوند گله می کنند که چون طبع آمریکا بدعهدی است و در قرارداد الجزایر و موارد دیگر هم بدعهدی کرده است .
همچنانکه هر ایرانی غیرتمندی وقتی صفحات تاریخ معاصر کشور را ورق می زند از موضع گیری های ذلیلانه برخی سیاستمداران کشور از جمله پادشاهان قاجار و پهلوی در برابر توطئه های دشمنان متجاوزی نظیر آمریکا و انگلیس و روسیه ، احساس شرم می کند و از اینکه رجال سیاسی کشور به خاطر فساد مالی ، خوی اشرافی گری و سادهلوحی خویش ، به سرنوشت کشور و منافع ملت ایران بی اعتنایی روا داشتند ، خشمگین می گردد بی تردید ایرانیان فردا هم درباره عملکرد امروز مسئولان سیاسی کشور قضاوت خواهند کرد. امروز تجربه برجام و دام مذاکره با آمریکا ، نقطه عطفی در سرنوشت کشور است و تاریخ به داوری خواهد نشست که آیا سیاستمداران ما با ساده اندیشی یا خدای ناکرده ذلت در برابر دشمن منافع ملی ایران را در قمار مذاکره با آمریکا قربانی کردند یا عزتمندانه در برابر حیله های شیطان بزرگ ایستادند و از استقلال و جایگاه رفیع ایران در عرصه بین المللی دفاع کردند.
ارسال نظر