امروزه بسیاری از کارشناسان معتقدند، دغدغه های سیاسی رییس سازمان محیط زیست باعث شده تا وی کمتر به مسائل و چالش های زیست محیطی بپردازد، مصداق این مسئله نیز عملکرد خانم ابتکار در اجلاس زیست محیطی پاریس و برقراری پیوند میان کاهش گازهای گلخانه ای با برداشته شدن تحریم هاست. 

 

در همین ارتباط با دکتر «محمدحسین جمشیدی»، دکترای علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس تهران به گفتگو پرداخته ایم، هم اکنون این مصاحبه را از نظر می گذرانید. 

*چرا سیاست دیپلماسی محیط زیست خانم ابتکار با عالم سیاست و برجام گره خورده است، این مسئله را به عینه در قضیه موافقت نامه پاریس هم شاهد هستیم به طوری که وی می گوید: «سال ۲۰۳۰ میلادی، ایران می‌تواند به میزان ۴ درصد و در صورت اجرایی شدن برجام و برداشتن قطعی تحریم‌ها تا میزان ۱۲ درصد، تولید و گسیل گازهای گلخانه‌ای خود را کاهش دهد». در حالی که محیط زیست چرا باید به موضوع برجام و سیاست ارتباط  پیدا کند؟

گاه مسئولان ما برای توجیه کم کاری های خود به بزرگنمایی مسائل پرداخته و رفع آن را در گرو برداشته شدن تحریم ها و یا اجرای برجام می دانند، در بحث محیط زیست هم باید بگویم که اگرچه بحث تحریم ها بر حوزه محیط زیست اثرگذار بوده و ما نتوانسته ایم برخی فناورها در حوزه بهینه سازی سوخت و حفاظت از منابع آبی کشور را به این خاطر داشته باشیم اما مسئله این است که ما نباید از تحریم ها و اجرای برجام استفاده سیاسی کنیم و از آن غول بسازیم. 

محیط زیست باید بر مسئله خودکفایی و استقلال تکیه کند

وقتی تمام هم و غم خود را معطوف مسائل سیاسی و برداشته شدن تحریم ها می کنیم از توان و ظرفیت داخلی خود غافل می شویم. امام راحل(ره) می فرمایند، "این تحریم ها از آن جهت دارای اهمیت هستند که می توانند برای ما تبدیل به فرصت شوند و خودمان به تولید لوازم و وسائلی بپردازیم که نیاز داریم"، اما متأسفانه این سخن امام راحل همواره مورد غفلت قرار گرفته است. لذا اگر چه محیط زیستی ها این تصور را دارند که با برداشته شدن تحریم ها، اتفاقات بزرگی برای این حوزه می افتد، بهتر است به مسئله خودکفایی، تلاش برای استقلال و نفی استکبار بپردازند، قطعا خانم ابتکار با اتخاذ این شیوه به دستاوردهای بهتری دست می یابد. 

*خانم ابتکار و سازمان محیط زیست چرا باید بر مبنای این توافقنامه مکلف به کاهش گازهای گلخانه ای شوند در حالی که گرم شدن کره زمین و تغییرات اقلیمی در حال حاضر ناشی از فعالیت‌های صنعتی کشورهایی است که از دهه‌های قبل از آلوده‌کننده‌ترین کشورهای جهان هستند؟ این همه اقدام علیه منافع ملی کشور چرا باید از سوی سازمان محیط  زیست صورت بگیرد؟ چه اهدافی از سوی این سازمان دنبال می شود؟

بنده گمان می کنم محیط زیست مثل هر حوزه دیگری مکلف است نهایت تلاش خود را به کار گیرد اما نه از طریق اتکا بر مسئله برداشته شدن تحریم ها و اجرای برجام و یا متعهد شدن نسبت به کاهش گازهای گلخانه ای در اجلاس هایی نظیر اجلاس زیست محیطی پاریس؛ البته این مسئله خوب است چون در نهایت جلوی گرمتر شدن کره زمین را می گیرد اما باید همان طور که اشاره کردم پیرو و معتقد به مسئله خودکفایی و استقلال بود.

 اما اینکه بگوییم تاکیدات خانم ابتکار نسبت به برداشته شدن تحریم ها و اجرای برجام مصداق اقدام علیه منافع ملی است، قابل قبول و درست نیست زیرا اکثر مسئولان ما اکنون دارای چنین نگرشی هستند یعنی تصور می کنند اگر تحریم ها برداشته شود، معجزه می شود. 

اما طبعا ما انتظار داریم حوزه محیط زیست نسبت به انجام وظایف خود کوتاهی نکرده و تنها به دنبال برداشتن تحریم ها و آوردن فناورهای خارجی در داخل کشور نباشد، بی شک خانم ابتکار ابتدا باید علل و ریشه مشکلات زیست محیطی را بیابد و برای آن چاره اندیشی کند. 

اکنون مهمترین مشکلات زیست محیطی ما شامل کمبود آب، خشک شدن دریاچه ارومیه  و ریزگردهاست، بنابراین چه تحریم ها باشد و نباشد و چه برجام اجرا شود یا نشود، فرقی نمی کند به هر حال باید این مسائل را به هر طریق ممکن حل کرد، آمدیم و اصلا تحریم ها بر سر جای خود باقی ماند و برجام نیز به نتیجه نرسید، نمی توانیم دست روی دست بگذاریم و بگوییم نمی توانیم کاری کنیم.

*این توافقنامه پاریس جزو معاهدات بزرگ بین المللی است و باید در داخل به تصویب مجلس برسد اما چرا ما شاهد چنین روندی نیستیم و دولت همه کارهای خود را به شکل پنهانی انجام داده و این مسائل را با نمایندگان مردم در میان نمی گذارد؟ 

ببینید قطع به یقین چنین توافق های بزرگی باید در مجلس کارشناسی شده و بعد از بررسی های لازم به تصویب برسد، در رابطه با مسائل این چنینی هم نمی شود، پنهانی یا محرمانه اقدامی را انجام داد زیرا به صلاح کشور نیست و اینگونه مسائل حتما باید با نمایندگان مردم در میان گذاشته شود. 

*به طور کلی چرا خانم ابتکار در محیط زیست سیاسی عمل می کند و در اجلاس پاریس تمام توان خود را به کار گرفت تا اقدامات زیست محیطی را با سیاست مرتبط کند؟

ببینید به طور کلی در میان مسئولان ما دو نوع طرز تفکر وجود دارد، یک طرز تفکر مبتنی بر استفاده مطلوب از منابع و تبدیل کردن تهدیدها به فرصت است و تفکر دیگر بر این اسلوب استوار است که چون غربی ها از ما جلوتر هستند، ما نمی توانیم به آنها برسیم و در حقیقت وسعت فکر ما آنقدر نیست به همین جهت به نسخه فکری غربی ها نیاز داریم، این نوع طرز تفکر در میان مسئولان فعلی ما بیشتر است و این طیف از مسئولان کمتر به طرز تفکر تبدیل تهدیدها به فرصت معتقدند. 

وقتی شرایط این گونه باشد، گمان می کنیم برای حل مشکلات خود در هر حوزه ای به ویژه حوزه محیط زیست باید مسائل را از طریق چاشنی سیاست حل و فصل کنیم اما اگر ما به راستی به دنبال یک کشور قدرتمند و دست یابی به توسعه پایدار هستیم باید خودمان گره ها را حل کنیم حداقل مسائلی که ریشه داخلی دارد را باید با دستان پرتوان خود رفع نماییم، اگر قرار باشد به سیاست پناه ببریم و برای حل چالش ها در پی نوشداروی خارجی باشیم، آنگاه مشکلاتمان رفع نخواهد شد و استقلال و عزت ایرانی در وجودمان کمرنگ شده و به یک کشور وابسته تبدیل خواهیم شد.  

از سوی دیگر باید به این نکته اشاره کنم که بعد از رحلت امام، اغلب کسانی که در این کشور مسئولیت هایی را برعهده گرفتند، به مسئله تلاش و خودکفایی در عرصه اقتصادی و اجتماعی و محیط زیست توجه چندانی نداشته اند، شاید گذشت زمان و فراموش شدن ارزش های انقلاب باعث شده تا مسئولان ما به یک تنبلی و راحت طلبی خو کنند اما این روش و این نوع تفکر اشتباه است. 

این تفکر استفاده از فناوریهای غربی و برداشته شدن تحریم ها ممکن است وضعیت محیط زیست را بدتر کند زیرا این مسئله سبب می شود تا از ظرفیت و توان داخلی بهره گرفته نشده و تمامی مشکلات این بخش به تحریم ها حواله داده شود و این اصلا خوب نیست.