پارس بررسی می کند:
کودتای ترکیه؛ به نفع یا ضرر اردوغان؟/ شکست الگوی تحمیلی- ترکیهایِ تیم حسن روحانی
ایران اکنون با دقت مرزهای غربی اش را زیر نظر دارد، این چند وقت اخیر تحرکات کردهای جدایی طلب در غرب کشور زیاد شده است، مسلما این تحرکات اتفاقی نیست
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- منابع خبری بامداد شنبه از کودتای نظامی در ترکیه خبر دادند و طی آن فرودگاه آتاتورک و تلویزیون دولتی این کشور ابتدا به تسخیر عوامل کودتا درآمد، اما توسط معترضان مردمی پس گرفته شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، هر چند هنوز کودتا در ترکیه پایان نیافته است اما به دلیل حضور مردم مخصوصا در استانبول، عملا کودتا نتوانسته نتیجه ای که طراحان از آن انتظار داشتند را به دست آورد با این وجود برخی می خواهند القا نمایند که طراح اصلی کودتا، اردوغان است که می خواسته مخالفین را به طور کامل از صحنه خارج کند ولی مخالفین این نظر معتقدند که هزینه این کودتا آن قدر بوده که نمی توان آن را به اردوغان، نسبت داد.
یک هفته قبل بود که فرانسه بدون هیچ دلیل خاصی سفارت خود در کشور ترکیه را بست و دو شب پیش بود که یک سناریو از پیش تعیین شده برای جلب افکار عمومی در شهر نیس فرانسه پیاده شد.
تمامی افکارعمومی اکنون مشغول فرانسه است و همین امر کافی بود که خیلی راحت کودتای ترکیه پیاده شود.
کودتای ترکیه سه اتفاق مهم را در پی خواهد داشت که عبارت اند از :
1- جنگ داخلی و به راه افتادن حمام خون در ترکیه
2- شورش کردهای جدایی طلب
3- تشکیل کشور مستقل کردستان
ایران اکنون با دقت مرزهای غربی اش را زیر نظر دارد، این چند وقت اخیر تحرکات کردهای جدایی طلب در غرب کشور زیاد شده است، مسلما این تحرکات اتفاقی نیست
با وجود آن که هنوز درگیری ها در دو شهر بزرگ استانبول و آنکارا تداوم دارد و در سایر شهرهای بزرگ نیز درگیری های پراکنده بین نیروهای کودتاگر و ضد کودتا در گرفته است و نخست وزیر نیروهای کودتاگر را با آغاز جنگ نیروهای ضد کودتای ارتش علیه آنها تهدید کرده است با ادامه وضعیت موجود می توان احتمال داد که تا ساعات پایانی امروز غائله فیصله یابد. در این میان دو تحلیل عمده برای حوادثی که رخ داد وجود دارد که گذر زمان در مورد آنها قضاوت خواهد کرد. نخستین معتقد به تحلیل طراحی، مدیریت و اجرا این پروژه توسط جریان گولن و دومین تحلیل معتقد به دست داشتن شخص اردوغان در این موضوع و یک نمایش تلخ بودن این حوادث دارد.
اگرچه تنها گذر زمان و بررسی سوانح آینده نشان خواهد داد که چه دستهایی در پشت پرده این حادثه وجود داشته است اما با در نظر داشتن تجربه حوادث پارک گزی که اکنون پس از دو سال اسناد حمایت بنیاد سوروس از آن در دست است و می توان آن را یک کودتای رنگی علیه اردوغان ارزیابی کرد صرفِ فراهم شدن امکان خودنمایی برای اردوغان را در مورد اهداف طراحی آن مساله نمی توان کافی دانست. در واقع اگرچه در صورت موفقیت اردوغان و حزب حاکم توان اردوغان بیشتر از پیش خواهد شد اما میزان هزینه ای که اردوغان در قبال این مساله متحمل شده است بسیار بالا است. از سوی دیگر در ماه های اخیر اردوغان با طیف های مختلف ارتش وارد مراوده شده و نظر مساعد آنها برای همراهی با خود در مسایل مختلف کشور ار فراهم آورده بود و در میان مدت امکان وقوع کودتا علیه او ممتنع بود.
همچنین اگر در نظر داشته باشیم که اصلی ترین نیروهای عامل در این کودتا نیروی هوایی و ژاندارمری (یعنی نیروهای تحت نفوذ گولن) بوده اند و نه نیروی زمینی که تا کنون همواره وظیفه اصلی کودتاها را برعهده داشته است احتمال صدق گزاره عاملیت جریان گولن بیشتر محتمل است.
در صورت موفقیت کامل ارتش، امنیت و دولت در سرکوب این کودتا و دستگیری تمام عوامل آن میتوان ادعا کرد که اردوغان در برابر یک خطر بزرگتر با یک خطر کوچک روبرو شد و به گفته خودش این حادثه یک لطف الهی بوده است.
آمار کشتگان و زخمیها هر لحظه در حال افزایش است و نیروی های ضدکودتا که نیروهای زمینی و زرهی ارتش هستند وارد شهرها میشوند.
این کودتا ضربهای سخت بر پیکره ملی ترکیه خواهد بود.
کودتای ترکیه که ظاهرا شکست خورده است ولی آثار آن بر فضای سیاسی باقی می ماند. دیشب ترکیه به اردوغان کارت زرد داده و این به معنای آن است که موقعیت او حتی در صورت غلبه بر کودتا تضعیف شده است.
اردوغان که در هفته های اخیر واگرایانه عمل کرد و در صدد حذف احزابی برآمد که حاکمیت مطلقه او را بر نمی تابیدند. با وقوع کودتا اردوغان قادر نخواهد بود تا اصلاحات مورد نظرش را دنبال کند. آیا حمایت اولیه امریکا و عربستان از کودتا که به عقب نشینی امریکا از موضعش منجر شد، اردوغان را ناگزیر به اصلاح در دیدگاه خود خواهد کرد؟
اردوغان با کنار زدن تیم احمد داود اوغلو اختلافات درون حزب را دامن زد. سیاست اردوغان در ارتباط احزاب دیگر مبتنی بر حذف سیاسی بود. اردوغان در صدد برآمد تا با حذف تعدادی از اعضای پارلمان عملا ان ها را از پارلمان اخراج نماید و ...
کودتا نشان داد اردوغان در رهبری ترکیه ناتوان است این موضوع، حزب و شخص اردوغان را از نظر اقتدار تضعیف کرد. در واقع آنکه پس از تحمل بیماری بیمارستان را ترک می کند به مراقبت طولانی مدت نیازمند است.
بلاخره این کودتا نشان داد بین او و ارتش اختلاف است و همه چیز می تواند در لحظه اتفاق بیفتد. البته شکست کودتا نشانه وجود نوعی مشکل و ناپختگی در سیستم نظامی هم هست.
اردوغان بعد از کودتا مدیون خیلی ها خواهد شد، سیاست در ترکیه دیگر شوی تک نفره نخواهد بود و می بایست مصالحه بکند وخیلی ها را راضی نگه دارد.
مطمئنا اردوغان بدون امتیاز دادن به افراد بانفوذ برای شکست کودتا نمی توانست به قدرت برگردد.
بعد از کودتا، اردوغان خیلی ضعیفتر از آن خواهد بود که بتواند قانون اساسی را تغییر بدهد. قدرت اردوغان از اقتصاد ترکیه بود که از بعد از سرنگونی هواپیمای روسی و انفجارهای پی در پی در پایتخت متلاشی شد
اگر قدرت اردوغان بی منازعه بود کودتا هیچوقت اتفاق نمیافتاد. حالا اردوغان گوشی بهتر دستش آمده که اجرای سیاستهای سرخود و مستبدانه عواقبی اینچنینی خواهد داشت و از این بعد در مورد هر سیاستی، دو مرتبه فکر خواهد کرد.
بر اساس گزارشات دریافتی، گویا افراد قوی از امرای ارتش پشت کودتا نبودند و این دلیل محکمی بر علت شکست کودتاست. یعنی گزینه بدیل دولت اردوغان وجود نداشت. اگر کودتا موفق می شد. فرمانده کودتاگران در تلوزیون حاضر شده و مردم را به آرامش دعوت می کرد نه اینکه یک بیانیه نامشخص از تلویزیون پخش می شد
در هر حال توریسم منبع اصلی درآمد ترکیه است و کودتاگران نمیتوانند کار را با جنگ داخلی پیش ببرند. از این رو حفظ امنیت استانبول مسئله استراتژیک برای هر دولتی است.
شکست الگوی ترکیهای که سریعالقلم به آن ایمان داشت
به درستی میتوان موقعیت ترکیه را در منطقه نامطلوب تصور کرد و سیاستهای این کشور را نیز از سر ضعف دانست. عذرخواهی از روسیه،وضعیتنامناسب اقتصادی و بازنگری در روابط با سوریه تنها بخشی از این موارد است که همگی پیام آشکاری را مخابره میکند و آن هم شکست مدل پیشرفت ارائه شده آنکارا به کشورهای اسلامی است که نهتنها در منطقه نمیتواند تاثیرگذار باشد بلکه حتی قادر به رفع مشکلات داخلی خود نیز نمیباشد. تالی منطقی این سخن آن است که طرفدارن اسلام ترکیهای در ایران نیز باید به تجدید نظر در آراء خود بپردازند. محمود سریعالقلم نائب رئیس مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، عضو هیئت علمی و استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی که ارتباط بسیار نزدیکی نیز با حسن روحانی رئیس دولت تدبی و امید دارد نیز از این دسته افراد است که علاقه وافری به ترکیه دارد.
سریعالقلم در گفتوگو با روزنامه شرق خرداد 91 با تمجید از سیاستهای آنکارا میگوید: دلیل اهمیت ترکیه به دلیل مدل خاصی است که ارایه کرده است؛ مدلی که نه تنها در خاورمیانه بلکه در میان کشورهای قابل اعتنای در حال توسعه جهان از آن استقبال شده و احترام قابلتوجهی برای مردم و کشور ترکیه کسب کرده است.
همچنین وی در رابطه با اوضاع آینده منطقه غرب آسیا با قائل شدن نقش ویژه برای ترکیه میگوید:
در حال حاضر ترکیه کشور مدل منطقه است و طبیعی است این کشور به نسبت کشورهایی که نتوانستند مدلی ارایه دهند، اعتبار بیشتری دارد. من فکر میکنم در نهایت قدرت سیاسی منطقه به عربستان و قدرت اقتصادی و دیپلماتیک به ترکیه منتقل میشود
لذا باید به نادرست دانستن نظریات محمود سریع القلم به این نکته اشاره کرد که در صورت اجرای این نظریات نهتنها وضعیت اقتصادی کشور بهبود پیدا نخواهد کرد بلکه شاهد از دست دادن روز به روز قدرت منطقهای ایران نیز خواهیم بود و بوسیدن دست دشمنان در ازای تقریباً هیچ عاید ما خواهد شد؛ اتفاقی که ترکیه در حال حاضر مشغول تجربه کردن آن است و رسانههای غربی به صراحت از شکست Turkish model سخن میگویند و بازگشت به وضعیت پنج سال گذشته را ناممکن توصیف میکنند.
ارسال نظر