پارس بررسی می کند:
پاسخ صراحت ترکی الفیصل، صراحت است/ آقای ظریف منتظریم
البته دروغگویی ترکی الفیصل تا آنجا ادامه پیدا کرد که حتی مدعی تجاوز ایران به عراق در زمان صدام شد و در ادامه به صراحت از حمایت همه جانبه سعودی و اعراب از جنایات صدام در جنگ هشت ساله اشاره کرد. وقاحت بیشتر از این؟
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- ماجرای حضور ترکی الفیصل شاهزاده سعودی و رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی عربستان در نمایش اخیر منافقین در پاریس و اظهارات خصمانه اش نسبت به جمهوری اسلامی همچنان مورد توجه محافل سیاسی و رسانه ای قرار دارد. برای بیشتر رسانه ها البته اشاره ترکی الفصیل به مرگ مسعود رجوی جالب بوده است، هرچند به نظر می رسد که نفس حضور ترکی فیصل و آرزوی سرنگونی جمهوری اسلامی بسیار مهمتر از هر چیز دیگری است!
تا پیش از این اگرچه شکی وجود نداشت که سعودی ها و دشمنان منطقه ای ایران از عناصر ضدانقلاب و منافقین در جهت اهداف خود استفاده می کنند، اما این بار به صراحت یک مقام سابق امنیتی رژیم سعودی که نمی توان او را جدای از دستگاه پادشاهی دانست در تجمع منافقین حاضر شد و زبان به دشنام و تهدید جمهوری اسلامی باز کرد. اهمیت این حضور حتی بیشتر از حمایت های گاه و بیگاه مقامات غربی و حضور برخی عناصر سیاسی سابق و فعلی کشورهای غربی در نمایش اخیر منافقین است. چرا که سعودی به عنوان همسایه ایران از جهات مختلفی با کشورهای غربی فرق دارد و حمایت صریح اینچنینی را دیگر نمی توان مانند دشنام های سیاسی گاه و بیگاه سران آن در تقابل با ایران تلقی کرد.
بدون شک سعودی ها با این اقدام خود از هر چراغ قرمزی در عرصه سیاست و روابط بین الملل عبور و علنا از جنایتکارانی حمایت کرده اند که دسشان به خون هزاران ایرانی بی گناه آلوده است. عناصر پست و فرومانده ای که اسمشان حتی در لیست سیاه و تروریستی کشورهای غربی نیز وجود داشته و دارد. حال چگونه می توان تصور کرد که رژیم سعودی بی توجه به همه ملاحضات و برای اثبات دشمنی و کینه و عداوت خود با جمهوری اسلامی به این گروهک وامانده متوسل می شود؟ آن هم عناصری که نه تنها در بین ملت ایران، که حتی در بین گروه های مختلف اپوزیسیون ضدانقلاب داخل و خارج نیز هیچ محبوبیتی ندارد و عمدتا با آن عنوان تروریست و فرقه از آنها یاد می شود.
از نظر تاریخی نیز ملت ایران با هر فکر و عقیده ای، ذهنیت خوبی از سعودی ها ندارند. چرا که آنها از هر فرصتی برای اهانت به تاریخ و نژاد و ملیت ایرانی استفاده می کنند و عداومتشان را به هر شکل ممکن هم نشان می دهند. از مجوسی خواندن ایرانیان تا برخوردهای اهانت آمیز با زوار و حجاج ایرانی تا حتی کاروان های ورزشی! حال ایرانی ها چگونه می توانند باور کنند که یکی از شاهزاده های سعودی با حضور در کنفرانس منافقین، از خیام و فردوسی و شاهنامه و تاریخ و فرهنگ ایران تمجید می کند؟! همان تاریخ و فرهنگی که به اشکال مختلف توسط رسانه ها و شخصیت های دینی و مذهبی سعودی به عنوان ضلالت و گمراهی تعبیر می شود و همین حالا سعی در نابودی آن دارند.
البته دروغگویی ترکی الفیصل تا آنجا ادامه پیدا کرد که حتی مدعی تجاوز ایران به عراق در زمان صدام شد و در ادامه به صراحت از حمایت همه جانبه سعودی و اعراب از جنایات صدام در جنگ هشت ساله اشاره کرد. وقاحت بیشتر از این؟ چه دنیای عجیب و مسخره ای شده که جنایت کاران فارس و عرب در کنار هم جمع شده اند! آنها که در جنگ تحمیلی دست در دست هم دادند و با حمایت از صدام جنیاتکار از هیچ جنایتی در حق ملت ایران فروگذار نکردند، و حالا دم از مردم ایران می زنند! آیا یک ایرانی وطن پرست پیدا می شود که اظهارات مضحک ترکی الفیصل را باور کند؟ آیا کسی پیدا می شود که حق را به صدام بدهد و خیانت های گروهک منافقین را در جنگ تحمیلی فراموش کند؟ آیا عنصر اطلاعاتی امنیتی دستگاه سعودی از اینها غافل است و یا اینکه اهداف دیگری را دنبال می کند؟ هنوز به درستی معلوم نیست. اما بعید است سعودی ها حقیقتا این تصور را داشته باشند که ایرانیان (چه در شکل نیروهای مذهبی و حکومتی و انقلابی، چه ملی و تاریخی و دوستان شاهنامه و فردوسی و خیام) دلسوزی ریاکارانه اعراب سعودی را باور کنند. به نظر می رسد ترکی الفیصل به عنوان نماینده سعودی ها در کنفرانس منافقین، بیش از آنکه بخواهد مردم ایران را تحت تاثیر قرار بدهد، مخاطبش خود جمهوری اسلامی است. شاید سعودی ها آنقدر احمق شده اند که برای اثبات دشمنی خود با جمهوری اسلامی همه قوای خود را (از دستگاه سیاسی و دیپلماسی و رسانه های منطقه ای گرفته تا عناصر تروریست سلفی و اخیرا حتی منافقین) بسیج کرده اند تا هر طور شده به ایران و منافع آن در منطقه ضربه بزنند.
شاید هم دیگر نیازی به اثبات برادری! ندارند و همه پل های پشت سرشان را در روابط با جمهوری اسلامی خراب شده می بینند و در آینده هم تصوری از بهبود روابط ندارند و حالا که در جبهه های مختلف عراق و سوریه و یمن و لبنان با ایران درگیرند، دارند این پیام را به ما می دهند که حاضرند این درگیری ها را به مرزهای ایران و حتی داخل کشورمان سرایت بدهند! آنهم با حمایت صریح از عناصر تروریست (چه گروهک منافقین و چه سایر گروهک های تروریستی)
پس اکنون که سعودی ها به جای اظهار نظر سیاسی، صراحت را انتخاب کرده اند، آنهم در حمایت از منفورترین گروهک تروریستی که دستش به خون ایرانیان آلوده است، آیا ما همچنان باید نظاره گر باشیم و با لبخند و تعارف با آنها برخورد کنیم؟ روابط بین الملل چه می گوید؟ می گوید در برابر دشمنانی که دشمنی شان را علنی کرده اند و از گروهک های تروریستی علیه کشور مقابل حمایت می کنند، سکوت کنید و همچنان از برادری سخن بگویید؟! کمترین انتظار و توقع این است که لااقل این ادبیات خنثی و پر از تعارف را کنار بگذاریم و کمی صریح تر باشیم. همین.
ای رهبر ازاده اماده ایم امد.به خدا نمیشه از ال سعود گذشت از اول پیروزی انقلاب اسلامی تا هم اکنون ادامه دارد انها با نظام مقدس جمهوری اسلامی دشمنی می کنند شبانه روز در فکر ضربه زدن هستند اما ما دست رو دست گذاشته ایم هیچگونه اقدام عملی انجام نمی دهیم .باید یک درس تاریخی و همیشگی به ال سعود داد.
وقتی میبینی یک نظام کثافتی مثل سعودی دارد در لجن غرق می شود ، نیازی نیست که دستاتو کثیف کنی و بخواهی لجن رو به صورتش بمالی . فقط باید صبور باشی و در کثافت غرق شدنش رو تماشا کنی. راه نجات سعودی ها درگیری لب مرز ایران و جنگ عربی و ایرانیه تا خودشو نجات بده . از چی نجات بده ؟ نظام سعودی تا الآن بخاطر تزریق پول توی جیب این و اون سر پاست . شرق عربستان و بحرین در حال انقلاب و شورش است یا همان ادامه بهار عربی . نظام سعودی برای نجات خودش و تفکر و مذهب وهابی و تکفیری و سلفی نیاز به یک دوشمن بزرگ خارجی و هم مرز دارد و آن ایران است . اینطوری تمام مخالفین خودش را به اتهام همکاری و همراهی با ایران سرکوب می کند .تو هم احساسات رو کنترل کن و آب توی آسیاب دشمن نریز. برای اینکه نظام سعودی را نابود کنیم باید به هر بهانه ای انتخابات برگزار کنیم تا قدرت نظام و مردمون رو به رخ دیگران بکشیم . چون این تجربه را داریم . پاشنه آشیل نظام سعودی انتخابات است و بس . مردمشان در کشورشان هیچ نقشی ندارند و در قرن 21 این قابل قبول نخواهد بود . والسلام .
اینکه باید با سیاست رفتار کرد حرف درستی هست، اما سیاست اقتضاء میکنه که دشمن در ما شدت ببینه تا
سوره توبه: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (۱۲۳)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، با كافرانى كه مجاور شما هستند كارزار كنيد، و آنان بايد در شما خشونت بيابند، و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است. (۱۲۳)
در جهان هم میبینیم که رفتار هیچ سیاستمداری - خوب یا بد - در مقابل دشمنش طوری نیست که دشمنش احساس کنه که میتونه فتنه کنه.
بله، در نهایت قطعاً ما بخاطر خدامون پیروزیم(هرچند که حتی در دید مادهگرایانه هم بشدت قویتر هستیم، و میبینید که زور آمریکاییها و سعودیها و دیگر رفقاشون نمیرسه که داعش وحشی رو بر ما برتری جنگی بدن)، اما مسئله اینه که تا پیش از نابودی دشمنان، مردم از فتنههاشون آسیب میبینند. هم در ایران و هم در کشورهای جهان. نمونهاش گروههای سلفی مثل القاعده و طالبان و داعش که مسلماً اگر ما فقط دفاعکننده باشیم، دشمنانمون از تأمین مالی یک عده وحشی که جانشون ارزشی نداره اذیت نمیشن و تا ابد هم هرچقدر داعش رو بکوبیم، باز هم بهش نیرو و تسلیحات تزریق میکنن و حتی اگر به کل محوش کنیم، باز از جای دیگر، با همین اسم یا اسمهای دیگر ایجادش میکنن. حتی شاید مهمتر از تأمین مادی تروریستها، تأمین خوراک روانی وهابیت هست، که تهدید خیلی بزرگتریه و متأسفانه بعضی شیعیان عزیز توجه نمیکنن که سعودیهای وحشی داعشی دلشون میخواد که شیعیان به بعضی افراد که در نزد اهل تسنن مورد احترام هستند و مقدس دونسته میشن اهانت کنن و یا بطور علنی لعن کنن تا اونها بتونن افراد تندروی کشورهای دیگر(یا حتی خود ایران) رو به وهابیت و داعش جذب کنن.
---------
در مورد انتخابات هم جانم خدمتتون بگه که هیچ منطقی نداره که بر حسب تعداد و اکثریت، بین خوب و بد رأیگیری کنید ( نگید انتخاب بین خوب و بد نیست ، چون بالأخره همه با هر نوع گرایش سیاسی قبول دارند که حداقل یک جناح از کاندیداهای ریاست جمهوری بد هستند). یعنی مثلا الان که ۵۱ درصد مردم بخاطر گفتمان سازش و ما نمیتوانیم و ... رأی دادهاند، این اشتباه اونها چه ربطی داره به مردم عاقل و مؤمنی که پای اسلامشون ایستادهاند و عزت دارند و در برابر زورگو تسلیم نمیشن و ازش گدایی نمیکنن؟ یعنی چرا باید بخاطر اشتباه مردم سست عقیدهی سست اراده ، زندگی مردم مؤمن و محکم دچار اختلال بشه ؟ پس رأیگیری بین خوب و بد بر حسب تعداد و اکثریت اشتباهه.
برای توجیه رأیگیری معمولاً استدلال میکنند به آیه «امرهم شوری بینهم» که (برای مخاطب عام معنی میکن) یعنی: «كارشان در ميانشان بر پايهی مشورت است» ( سوره شوری آیه 38 ) اما توجه نمیکنند که مشورت یعنی شنیدن نظرات و منطقهای مختلف و تصمیمگیری براساس اونها، یعنی هر نظری که بهتر بود رو، و یا از چند نظر مختلف بهترین قسمتهاشون رو، براساس تفکر و منطق انتخاب میکنند، نه اینکه هر نظری بیشتر بود رو کورکورانه انتخاب کنند!! در تأیید بیشتر این نظر، خداوند در آیهی زیر فرموده:
سوره زمر: الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ (۱۸)
همانهايى كه به سخن گوش فرا مىدهند و بهترين آن را پيروى مىكنند. اينانند كه خدا هدايتشان كرده و هم اينانند خردمندان. (۱۸)
پس خداوند فرموده مؤمنان و خرمندان، هر سخنی که بهتر بود رو پیروی میکنند.
این کاملاً مغایر هست با اینکه هر سخنی که بیشتر بود رو پیروی کنند!!
فرموده «یتبعون احسنه»، نه «یتبعون اکثره» !
پس افراد مؤمنی که دلشون نمیخواد به ریسمان شیطان چنگ بزنن، حتی اگر هم کمکم در اقلیت قرار بگیرند ، مجبور به تبعیت از رأی ناصواب اکثریت نیستند و رأیگیری بین خوب و بد بر حسب تعداد و اکثریت کاملاً اشتباهه.