پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- ماجرای حضور ترکی الفیصل شاهزاده سعودی و رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی عربستان در نمایش اخیر منافقین در پاریس و اظهارات خصمانه اش نسبت به جمهوری اسلامی همچنان مورد توجه محافل سیاسی و رسانه ای قرار دارد. برای بیشتر رسانه ها البته اشاره ترکی الفصیل به مرگ مسعود رجوی جالب بوده است، هرچند به نظر می رسد که نفس حضور ترکی فیصل و آرزوی سرنگونی جمهوری اسلامی بسیار مهمتر از هر چیز دیگری است!

تا پیش از این اگرچه شکی وجود نداشت که سعودی ها و دشمنان منطقه ای ایران از عناصر ضدانقلاب و منافقین در جهت اهداف خود استفاده می کنند، اما این بار به صراحت یک مقام سابق امنیتی رژیم سعودی که نمی توان او را جدای از دستگاه پادشاهی دانست در تجمع منافقین حاضر شد و زبان به دشنام و تهدید جمهوری اسلامی باز کرد. اهمیت این حضور حتی بیشتر از حمایت های گاه و بیگاه مقامات غربی و حضور برخی عناصر سیاسی سابق و فعلی کشورهای غربی در نمایش اخیر منافقین است. چرا که سعودی به عنوان همسایه ایران از جهات مختلفی با کشورهای غربی فرق دارد و حمایت صریح اینچنینی را دیگر نمی توان مانند دشنام های سیاسی گاه و بیگاه سران آن در تقابل با ایران تلقی کرد. 

بدون شک سعودی ها با این اقدام خود از هر چراغ قرمزی در عرصه سیاست و روابط بین الملل عبور و علنا از جنایتکارانی حمایت کرده اند که دسشان به خون هزاران ایرانی بی گناه آلوده است. عناصر پست و فرومانده ای که اسمشان حتی در لیست سیاه و تروریستی کشورهای غربی نیز وجود داشته و دارد. حال چگونه می توان تصور کرد که رژیم سعودی بی توجه به همه ملاحضات و برای اثبات دشمنی و کینه و عداوت خود با جمهوری اسلامی به این گروهک وامانده متوسل می شود؟ آن هم عناصری که نه تنها در بین ملت ایران، که حتی در بین گروه های مختلف اپوزیسیون ضدانقلاب داخل و خارج نیز هیچ محبوبیتی ندارد و عمدتا با آن عنوان تروریست و فرقه از آنها یاد می شود.

از نظر تاریخی نیز ملت ایران با هر فکر و عقیده ای، ذهنیت خوبی از سعودی ها ندارند. چرا که آنها از هر فرصتی برای اهانت به تاریخ و نژاد و ملیت ایرانی استفاده می کنند و عداومتشان را به هر شکل ممکن هم نشان می دهند. از مجوسی خواندن ایرانیان تا برخوردهای اهانت آمیز با زوار و حجاج ایرانی تا حتی کاروان های ورزشی! حال ایرانی ها چگونه می توانند باور کنند که یکی از شاهزاده های سعودی با حضور در کنفرانس منافقین، از خیام و فردوسی و شاهنامه و تاریخ و فرهنگ ایران تمجید می کند؟! همان تاریخ و فرهنگی که به اشکال مختلف توسط رسانه ها و شخصیت های دینی و مذهبی سعودی به عنوان ضلالت و گمراهی تعبیر می شود و همین حالا سعی در نابودی آن دارند.  

البته دروغگویی ترکی الفیصل تا آنجا ادامه پیدا کرد که حتی مدعی تجاوز ایران به عراق در زمان صدام شد و در ادامه به صراحت از حمایت همه جانبه سعودی و اعراب از جنایات صدام در جنگ هشت ساله اشاره کرد. وقاحت بیشتر از این؟ چه دنیای عجیب و مسخره ای شده که جنایت کاران فارس و عرب در کنار هم جمع شده اند! آنها که در جنگ تحمیلی دست در دست هم دادند و با حمایت از صدام جنیاتکار از هیچ جنایتی در حق ملت ایران فروگذار نکردند، و حالا دم از مردم ایران می زنند! آیا یک ایرانی وطن پرست پیدا می شود که اظهارات مضحک ترکی الفیصل را باور کند؟ آیا کسی پیدا می شود که حق را به صدام بدهد و خیانت های گروهک منافقین را در جنگ تحمیلی فراموش کند؟ آیا عنصر اطلاعاتی امنیتی دستگاه سعودی از اینها غافل است و یا اینکه اهداف دیگری را دنبال می کند؟ هنوز به درستی معلوم نیست. اما بعید است سعودی ها حقیقتا این تصور را داشته باشند که ایرانیان (چه در شکل نیروهای مذهبی و حکومتی و انقلابی، چه ملی و تاریخی و دوستان شاهنامه و فردوسی و خیام) دلسوزی ریاکارانه اعراب سعودی را باور کنند. به نظر می رسد ترکی الفیصل به عنوان نماینده سعودی ها در کنفرانس منافقین، بیش از آنکه بخواهد مردم ایران را تحت تاثیر قرار بدهد، مخاطبش خود جمهوری اسلامی است. شاید سعودی ها آنقدر احمق شده اند که برای اثبات دشمنی خود با جمهوری اسلامی همه قوای خود را (از دستگاه سیاسی و دیپلماسی و رسانه های منطقه ای گرفته تا عناصر تروریست سلفی و اخیرا حتی منافقین) بسیج کرده اند تا هر طور شده به ایران و منافع آن در منطقه ضربه بزنند. 

شاید هم دیگر نیازی به اثبات برادری! ندارند و همه پل های پشت سرشان را در روابط با جمهوری اسلامی خراب شده می بینند و در آینده هم تصوری از بهبود روابط ندارند و حالا که در جبهه های مختلف عراق و سوریه و یمن و لبنان با ایران درگیرند، دارند این پیام را به ما می دهند که حاضرند این درگیری ها را به مرزهای ایران و حتی داخل کشورمان سرایت بدهند! آنهم با حمایت صریح از عناصر تروریست (چه گروهک منافقین و چه سایر گروهک های تروریستی)

پس اکنون که سعودی ها به جای اظهار نظر سیاسی، صراحت را انتخاب کرده اند، آنهم در حمایت از منفورترین گروهک تروریستی که دستش به خون ایرانیان آلوده است، آیا ما همچنان باید نظاره گر باشیم و با لبخند و تعارف با آنها برخورد کنیم؟ روابط بین الملل چه می گوید؟ می گوید در برابر دشمنانی که دشمنی شان را علنی کرده اند و از گروهک های تروریستی علیه کشور مقابل حمایت می کنند، سکوت کنید و همچنان از برادری سخن بگویید؟! کمترین انتظار و توقع این است که لااقل این ادبیات خنثی و پر از تعارف را کنار بگذاریم و کمی صریح تر باشیم. همین.