ناصر ایمانی در صبح نو نوشت: از آسیب‌های هر تشکل سیاسی در جوامع مختلف این است که به‌مرور زمان، ساختارها و قالب‌ها چنان موضوعیت می‌یابند که بر محتوا و مرام‌ها تفوق پیدا می‌کنند. یعنی اعضاء و طرفداران آن حزب یا جمعیت، چنان در حفظ و استحکام چارچوب‌های«شکلی» آن حزب تلاش می‌کنند که فراموش می‌شود این تشکل برای ایصال به یک هدف محتوایی تشکیل شده است. به معنای دیگر،«ظرف» به‌جای«مظروف» می‌نشیند.

اعضای حزب، چنان به دیگر حزبی‌ها یا جناحی‌های خود «تعصب» نشان می‌دهند که به آرمان‌های آن حزب متعصب نیستند. تبارگرایی حزبی و تعصب‌های سیاسی از همین جا پدیدار می‌شوند. آرمان‌ها به‌تدریج کم‌رنگ‌تر می‌شوند. مهم این است که گوینده این سخن با موضع‌گیری سیاسی، هم‌حزبی یا هم جناحی تو هست یا نه! محتوای مواضع این در اولویت دوم قرار می‌گیرد. باید در مقابل ناهنجاری‌ها یا فساد هم‌حزبی و هم‌جناحی خود سکوت کرد! زیرا رقیب، بهره‌برداری سیاسی می‌کند! مهم نیست که مبارزه با انحراف و فساد و در سرلوحه آرمان‌های حزب بوده است. مهم این است که نباید هم‌جناحی‌های من به فساد و انحراف متهم شوند!

فرآیند یاد شده، به‌تدریج به آرمان‌ها و اهداف نیز آسیب جدی وارد می‌کند و ارزش‌ها را در محاق فرو می‌برد. کار به‌جایی می‌رسد که باید ظرف‌ها را شکست و نگاهی دوباره به مظروف و محتوا کرد. قالب‌ها همواره در معرض آن هستند که اصالت یابند و آرمان‌ها و ارزش‌ها را تحت‌الشعاع قرار دهند.

مشکلات 2 جناح سیاسی ما نیز در همین نکته نهفته است. بدین ترتیب، اصولگرایان ما بعضاً از حفظ اصول باز می‌مانند و اصلاح‌طلبان ما از رعایت اصلاح‌طلبی! به نقطه‌ای رسیده‌ایم که دیگر« قالب‌ها» به‌اندازه «مظروف‌ها» نیستند و باید «قالب‌های» جدیدی را دور انداخت یا قالب‌های گذشته را مجدداً بازتعریف کرد. دفاع از ارزش‌های انقلاب و اسلام حفظ هویت و فرهنگ ملی، مقابله با فرهنگ و تفکر غربی ایستادگی در مقابل زیاده‌خواهی‌های خارجی، اعتقاد عمیق به نقش مردم در تشکیل و استمرار نظام، باور داشتن به آزادی مردم در سپهر اجتماع.... و ارزش‌هایی از این قبیل را به‌سختی می‌توان به‌طور کامل و جامع در یکی از جناح‌های سیاسی کشور مشاهده کرد. هر یک از جناح‌های کنونی، بهره‌ای از حقیقت برده‌اند. باید تا دیر نشده، ظرف‌های کامل‌تری برای مضروف‌های جامع‌تر تعریف کرد.