پس از انتخابات سال 88 کاندیدای اصلی اصلاح طلبان که نتوانسته بود اعتماد مردم را کسب کند و رای لازم را بیاورد حاضر نشد در یک روند دموکراتیک شکست را بپذیرد و دست به اعتراض زد. 

بنا بر این گزارش اعتراض ها کم کم شدت گرفت مسئولین پا به میدان گذاشتند عده ای به سراغ آنهایی رفتند که در شور گرفتن این اعتراض ها موثر بودند و از آنها خواستند که مردم را به خیابان ها نکشانند و با روش قانونی اعتراض خود را پیگیری کنند.

حتی رهبر معظم انقلاب مدت رسیدگی به اعتراض را تمدید کردند اما از آنجایی که مرغ یک پا دارد رهبران اصلاحات و حامیان بزرگ آنها این خیرخواهی را نپذیرفتند و بر فشارها و اعتراض های مردمی اصرار کردند. 

به گزارش خبرنگار ما، اعتراضات کم کم رنگ خشونت به خود گرفت و حتی از اعتراض به انتخابات فراتر رفت. معترضین در راهپیمایی روز جهانی قدس در ماه مبارک رمضان همصدا با رادیو اسرائیل شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران سر دادند و حتی در روندی توهین آمیز، اقدام به روزه خواری در ملا عام کردند. 

کم کم در راهپیمایی ها شعارهای ساختار شکنانه علیه نظام سر داده شد شعارهایی همچون استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی، نه شرقی، نه غربی، دولت سبز ملی، مرگ بر جمهوری اسلامی و ... . این شعارها آنقدر پر رنگ شدند که دیگر انتخابات و نتایج آن به دست فراموشی سپرده شده بود و این مقابله با نظام بود که در دستور کار قرار گرفته بود. 

جزوه برندازی و مبارزه نرم علیه جمهوری اسلامی در دفتر احزاب اصلاح طلب پیدا شد، عوامل بیگانه و گروه های تروریستی همچون منافقین در اعتراضات خیابانی حضور داشتند و هتک حرمت به مقدسات صورت می گرفت که آخرین مورد آن هتک حرمت عاشورای حسینی بود. 

به هر ترتیب با حضور مردم در یوم الله 9 دی آتش این فتنه حداقل در ظاهر خاموش شد اما تبعات بین المللی آن ادامه داشت. تحریم هایی که بعضا با سرنخ های عوامل فتنه به غرب وضع شد فشار اقتصادی زیادی را به بار آورد. ترور دانشمندان هسته ای همچون بمبارانی بود که بر صنایع هسته ای کشور وارد آمد که هر کدام از اینها پیامدهای فتنه 88 بود. 

امروز 7 سال از آن روزهای سرد و سیاهی که فتنه گران بر کشور تحمیل کرده بودند می گذرد شاید در ذهن برخی این خاطره ها کمرنگ شده باشد ولی آنها که به سرنوشت مردم اهمیت می دهند باید در خاطرشان آن ایام سیاه مانده باشد. 

متاسفانه حامیان فتنه امروز در حال بازسازی خود هستند آنها که به زندان محکوم شده بودند آزاد شده اند و دوباره به فعالیت سیاسی می پردازند، سران فتنه که در حق مردم خیانت کرده اند با جسارت تمام نامه نگاری می کنند و از حق و حقوق دم می زنند و حتی عده ای (همچون رضا خاتمی) خود را طلبکار نظام می دانند. 

آنچه که به عنوان راهبرد باید در پیش گرفت و بر آن اصرار داشت عدم فراموشی فتنه 88 و خسارات سنگینی است که به کشور وارد آمد.

خساراتی همچون تحریم های سخت اقتصادی بعد از فتنه، ترور دانشمندان هسته ای، تضعیف قدرت نظام در فضای بین المللی، خسارات فیزیکی حاصل از آشوب ها و ... را نباید فراموش کرد و باید مدام برای افکار عمومی که ممکن است آنها را به دست فراموشی سپرده باشند یا با تحلیل هایی غلط آنها را به عوامل دیگری نسبت بدهند تکرار شود. 

اگر فتنه 88 فراموش شود دوباره باید شاهد فتنه ای جدید بود. بگذارید واضح تر بنویسم چندی پیش جناب هاشمی رفسنجانی در مصاحبه ای در مورد انتخابات 96 گفت: «اگر وضع عمومی همین‌گونه باشد و مردم را داشته باشیم که داریم، به‌نظرم نتیجه روشن است. ولی اگر دست‌های دیگری دخالت کنند، بحث‌ جداگانه است.» متاسفانه این جملات شبیه به جملات پیش از انتخابات 88 است. 

حسین فریدون، برادر و دستیار ویژه رئیس جمهور، به دیدار یکی از تندرو ترین عناصر فتنه 88 می رود که به تازگی از زندان آزاد شده است مسلما عیادت و دیدار مساله ی منفی ای نمی تواند باشد اما به دیدار یک مجرم امنیتی، که جرمش اقدام علیه امنیت ملی است، رفتن آنهم از سوی یک دولتمرد چه معنایی می تواند داشته باشد؟ 

متاسفانه باید بگوییم که اگر در اثر غفلت فتنه 88 به فراموشی سپرده شود طبعا عناصر آن و نقش آنها نادیده گرفته می شود و آنها دوباره فرصتی برای جولان و نقش آفرینی پیدا خواهند کرد و باید بدانیم که اگر قرار باشد فتنه 88 به فراموشی سپرده شود فتنه بعدی عظیم تر خواهد بود.