دکتر علیرضا شیخ عطار* طی یادداشتی در روزنامه جام جم نوشت: این نکته همواره از طرف دلسوزان نظام مورد تاکید قرار گرفته است که آمریکا ذاتا نمی‌تواند با پدیده‌ای به نام جمهوری اسلامی ایران، به توافق و تعامل برسد؛ زیرا میراث امام و اصول و مبانی که جمهوری اسلامی ایران براساس آن پدید آمد در تعارض بسیار روشن با اصولی است که آمریکا براساس آن داعیه رهبری جهان را دارد. یک اصل بسیار مهم انقلاب اسلامی ایران، مقابله با هر نوع سلطه است و در سوی مقابل، اصل وجودی آمریکا به عنوان ابرقدرت در جهان امروز، سلطه‌گری مطلق است.

نکته دیگری که باید در این مقوله به آن توجه داشت این است که بهانه مذاکرات هسته‌ای، فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران بود و این درحالی است که هیچ کشوری در صلح‌آمیز بودن این فعالیت‌ها شکی ندارد؛ دلیل دشمنی‌ها این‌بود که ایران مسیر هسته‌ای را به عنوان یکی از کانال‌های قدم گذاشتن در مسیر رشد و توسعه علمی برگزیده بود و مخالفت آمریکا و تابعینش با فعالیت‌های هسته‌ای ایران نیز در همین راستاست.

براساس همین واقعیت‌ها بود که از همان ابتدا از طرف مقام معظم رهبری و برخی دلسوزان این توجه وجود داشت که هم در طول مذاکرات و تدوین توافق برجام و نیز در پسابرجام و دوران اجرایی شدن آن، باید دقت‌های لازم صورت بگیرد؛ چراکه طرف مذاکره ما دشمن است.

مذاکره با دشمن اشکالی ندارد و برخورد با دشمن همیشه نباید از طریق جنگ مسلحانه یا قطع ارتباط باشد و ما حتی در سیره و شیوه پیامبر اکرم(ص) هم می‌بینیم که در جاهایی با دشمن مذاکره می‌کردند، اما همواره توجه داشتند که آنها دشمن هستند؛ به این معنی که از چنین مذاکره‌ای، حل مساله حاصل نمی‌شود بلکه مذاکره راهی است برای کم کردن خسارت‌های احتمالی دشمن.

بر همین اساس این تذکر همیشه از سوی دلسوزان داده شده بود که برجام باید کنترل و پایش شود و الان هم مقام معظم رهبری ضمن تقدیر از زحمات مذاکره‌کنندگان این تذکار را دادند که اولا با همه تلاش‌های صورت گرفته، برجام دارای خلل و فرج و شکاف‌هایی است که مهم‌ترین آن، امکان تفسیرپذیری این موافقت‌نامه است؛ ثانیا در اجرای آن نیز کسانی هستند که چه در دولت آمریکا و چه در پشت پرده این دولت، راضی نشده‌اند که جمهوری اسلامی حرکت خود را در مسیر رشد و توسعه، ادامه دهد و به همین دلیل همواره درصدد انجام اقدامات ایذایی و مشکل‌آفرینی هستند؛ به همین دلیل مقام معظم رهبری این تذکر را دادند که در اجرای برجام و پایش عملیاتی شدن بندهای این توافق باید دقت شود. این نکته را نیز باید توجه داشت که این تذکر مربوط به یک سخنرانی نیست و ما 20 سال با این برجام دست به گریبان هستیم و در تمام این مدت باید ضمن پایش دقیق، هرگاه نقض عهدی از طرف مقابل دیدیم، با آن برخورد کنیم.

برای برخورد اولا باید به طرف مقابل فهماند که متوجه نقض عهد و حقه‌بازی او شده‌ایم و این خیلی مهم است؛ زیرا اگر دشمن بفهمد که طرف مقابلش می‌داند که او چه می‌کند، خودش را جمع می‌کند تا حیله‌گری‌هایش کمتر مشهود باشد.

نکته دوم این‌که باید در سطح جهان درباره بدعهدی‌های آمریکا افشاگری کرد. امروز حتی سران آمریکا اذعان دارند که آمریکای امروز، آمریکای گذشته نیست و دچار افول شده است. افشاگری عهدشکنی آمریکا در افکار عمومی به این افول کمک می‌کند و به عبارت دیگر دیپلماسی عمومی ما در کنار دیپلماسی رسمی، باید این عهدشکنی‌ها و بی‌صداقتی‌ها را به افکار عمومی معرفی کند.

در شرایط فعلی نیز بخصوص از طریق فضای سایبری که مورد اقبال مردم جهان است و نیازی به سازماندهی و هزینه چندان ندارد، می‌توان در این زمینه گام‌های مهمی برداشت و این نکته را مدنظر داشت که دیپلماسی عمومی وظیفه‌ای بیش از پیش برای افشاگری به عهده دارد که نتیجه آن هم دفاع از حقوق مسلم ملت ما و هم کمک به افول آمریکاست.