حامیان فتنه 88 پشت شعار اعتدال
حسن روحانی در شرایطی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شد که ادعا داشت یک کاندیدای معتدل است و وابستگی به اصلاح طلبان یا اصولگرایان ندارد و از یک تفکر معتدل برخوردار است.
روحانی درتبلیغات انتخاباتی نیز از همین شعار استفاده کرد و توانست برای خود در اجتماع مقبولیت ایجاد نماید البته اگر بتوان با اغماض از کنار نماد ها و واژه هایی همچون "کلید" ، "رنگ بنفش"، «من سرهنگ نیستم و حقوقدانم» گذر کرد یکی از مواردی که روحانی را متمایز از سایر نامزدها می ساخت مساله شعار "اعتدال" چرا که سایر رقبای موثر وی بدون استثناء وامدار جریان های سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب بودند و این فقط روحانی بود که توانسته بود برای خود یک جناح سیاسی جدید بسازد هر چند ان جناح خالی از هویت باشد.
دولت اعتدال پس از آنکه باریا 50.7 درصدی مردم بر روی کار آمد بجای دنبال کردن مشی اعتدالی، در متهم کردن دولت قبل افراط و در مقابله با آمریکا (بخوانید کدخدا) تفریط به خرج داد. دولت روحانی همچنین در برخورد با منتقدین سنگ تمام گذاشت و انواع فحاشی ها و تهمت ها را نصیبشان ساخت. از بی سواد، بی شناسنامه تا بروید به جهنم همه از جمله صفت هایی است که رئیس جمهور محترم برای منتقدین دولت بر شمرده اند.
با این حال بسیاری از کارشناسان سیاسی این نوع عملکرد دولت را در راستای عدم تحمل منتقدین تحلیل می کردند و این موضوع را به مساله توسعه اقتصادی که از جمله اعتقادات دولتمردان دولت اعتدال است می دانستند.
دولت اعتدال در واقع همچون دولت سازندگی اکبر هاشمی رفسنجانی معتقد به توسعه اقتصادی است و آنچه که بعنوان راه حل برای اینکار در نظر دارد توسعه اقتصاد از راه بهبود روابط بین المللی است از این رو همچون دولت هاشمی باید فضای داخلی را بدون هیچ گونه تحرکی آرام نگه دارد تا بتواند اولا تمام توان خود را بر روی روابط خارجی متمرکز کند و از سوی دیگر چون توسعه اقتصادی اش منجر به رکود شده آزادی سیاسی باعث هرج و مرج و خارج شدن شرایط از کنترل دولت می شود بنابراین باید هر اعتراضی محکم پاسخ داده شود تا مبادا کنترل کشور از دست دولت خارج شود.
دولت اعتدال حتی در برخی زمینه های فرهنگی هم ورود پیدا کرده است. رئیس دولت در همایشی نقل به این مضمون گفته است که حکومت نباید مردم را به زور به بهشت بفرستد و یا اینکه در مورد گشت ارشاد نیز اظهاراتی داشته اند.
همه این موارد نیز در راستای جذب بدنه اجتماعی برای دولت قابل تحلیل و فهم است و شاید همچنان بتوان دولت را با اغماض در راستای اعتدال در نظر گرفت .
طی روزهای اخیر خبر و عکسی در رسانه ها منتشر شده که حکایت از دیدار دستیار ارشد و برادر رئیس جمهور، حسین فریدون، با یکی از متهمان فتنه 88 دارد. مسلما دیدار با یک تازه از زندان آزاد شده آنهم از روی احساس انسانی امر بدی نیست اما اگر دقت شود که این زندانی یک مجرم امنیتی بوده چرا باید یک دولتمرد ارشد با او دیدار داشته باشد؟
اگر مروری بر خاطرات فتنه 88 داشته باشیم که چه آشوبی در کشور،آنهم به بهانه تقلبی که هیچگاه اثبات نشد، برپا شد به خوبی قابل درک است که یک دولتمرد ارشد نباید با کسی ملاقات کند که امنیت ملی را تهدید کرده است.
مسلما هر چقدر هم که این اقدام از سوی دولت توجیه شود یا بخواهد همچون دیدار فائزه هاشمی با بهائیان وجه انسانی ان مورد توجه قرار گیرد نمی تواند در راستای اعتدال جای داشته باشد.
مصطفی تاجزاده از مجرمان امنیتی فتنه 88، زندانی تازه آزاد شدهای است که دستیار ارشد روحانی به دیدارش رفته است. اگر تمام اقدامات دولت که خارج از مسیر اعتدال بوده را بتوان توجیه کرد با کدامین توجیه می توان این مساله را توجیه کرد؟ دولتی که اداعای فاصله داشتن از تندرویها را داشته است چگونه ممکن است با یکی از افراطی ترین و تندروترین افراد سیاسی کشور در جناح اصلاحات دیدار داشته باشد.
تنها مساله ای که می توان از این اتفاق برداشت کرد این است که شعار اعتدال پوششی برای جلب اعتماد مردم و نظام بوده است و گرنه دولت محترم به این شعار اعتقادی ندارد چرا که امثال مصطفی تاجزاده جزء افراطی ترین شخصیت های جریان اصلاحات محسوب می شوند و در فتنه های مختلف از 78 گرفته تا 88 نقش موثر داشته اند.
به این ترتیب می توان گفت دولت بجای اینکه مسیر اعتدال را در پیش بگیرد در دوربرگردانی بازگشت به رادیکالیسم را سرلوحه کار خود قرار داده است و کم کم باید شاهد این موضوع باشیم که فتنه 88 و حامیان اصلی اش از پشت شعار اعتدال بیرون بیایند و رویه اصلی خود را نشان دهند.
ارسال نظر