سومین جلسه از سلسله جلسات تبیین گفتمان "تمدن نوین اسلامی" در استان البرز با سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری، عضو مجلس خبرگان رهبری، درباره "تبیین رویکرد تمدن‌ نوین اسلامی و رویکردهای دیگر" برگزار شد. استاد میرباقری در این جلسه به بررسی زیرساخت های فکری ناظر به تشکیل حکومت و تمدن سازی پرداخت. 

وی با یادآوری جریان های فکری عصر حاضر در باب تقابل اسلام و مدرنیته گفت: در جلسات قبل به جریان های فکری ای که در نسبت بین جامعه اسلامی و جامعه مدرن غربی وجود دارد اشاره کردیم ، این رویکردها به نحوه برنامه ریزی حکومتی و برنامه ریزی اجتماعی و به زندگی خصوصی ما سرایت پیدا می کند. سه مواجهه کلی را توضیح دادیم و عرض کردیم این مواجهه ها در برنامه ای که برای جامعه اسلامی و دولت اسلامی تعریف می کنند، بی شک متاثر از رویکردی فکری هستند.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم در ادامه به واکاوی علل و عوامل تفاوت برداشت ها از حکومت اسلامی پرداخت و با تذکر به اهمیت دقت در نوع نگاه به دین برای تشکیل حکومت افزود: اگر عمیق بشویم، ریشه این اختلاف ها به نوع درک ما از دین و معارف دینی برمی گردد، لذا اگر بخواهیم حکومت دینی موفقی داشته باشیم، باید درک از دین و نظام اعتقادی و فکری ما متناسب با این امر باشد.

وی با تاکید بر لزوم ترسیم جایگاه اجتماعی دین، در زمینه ویژگی های معرفت دینی برای تشکیل نظام یکپارچه سیاسی بیان داشت: منظومه اعتقادی ما، لازم است مجموعه ای هماهنگ ، متلائم و به هم پیوسته باشد، اجزایش یکدیگر را تأیید کنند؛ بر یک مبنا استوار باشد؛ این معارف باید ناظر به هدف ما باشد؛ یعنی واحد مطالعه اعتقاداتی که برای زیربنای تمدن تعریف می کنیم ، واحد تمدنی یا حداقل واحد اجتماعی باشد.

مدرس حوزه علمیه قم در ادامه تبیین زیرساخت تفکر دینی به مباحث ریشه ای این نحوه تفکر پرداخت و افزود: اساس دعوت همه انبیاء که در قرآن ذکر می شود، دعوت به توحید است. محور دعوت انبیاء، عمدتا دعوت به توحید است و تقریبا لسان همه انبیاء همین است که با تعابیر مختلفی که در قرآن ذکر می شود؛ تعریفی که شایع هست قرآن از انبیاء ذکر می کند این است که «الا تعبدوا الا الله» یا «انما الهکم اله واحد» این تصریح انبیا و تأکید ایشان برای این است که ما به «مقام توحید» برسیم.

وی در ادامه به تبیین مقام توحید پرداخت و بیان داشت: توحیدی که انبیاء ما را به آن دعوت می کردند چیست؟! در قدم اول، نفی آلهه دیگر و اثبات حضرت حق به عنوان الهل است. «الا تعبدون الا الله»، «لا تجعلوا مع الله الها آخر»، «اعبدو ربکم»، این تعابیر بارها ذکر شده است پس ضروری است ما آلهه دیگر را نفی کنیم و حضرت حق را به عنوان اله بپذیریم. 

عضو خبرگان رهبری در تشریح جایگاه عبودیت و چیستی عبادت، گفت: از آیات قرآن اینگونه استفاده می شود که انسان ناچار از عبادت است، نمی تواند عبادت نکند، منتها در این که حضرت حق را عبادت بکند یا دیگری را اختیار دارد. حال باید دید که عبادت چیست؟ عبادت خشوع، خضوع، دلدادگی و تواضع و متناسب با وسعت، اعلام فقر و استمداد کردن و کمک خواستن و تکیه کردن و امید بستن به خداوند است.

وی پس از بررسی جایگاه عبادت به بررسی مقام الوهیت پرداخت و افزود: این اله چیست که قرآن می فرماید: «لاتجعلوا مع الله الها آخر»، گاهی اوقات می فرماید که: «لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا» می فرماید: «هو الذی فی السماء اله و فی الارض اله»، قرآن هم نفی اله می کند و می فرماید جز خدای متعال اله دیگری نیست؛ هم می فرماید شما اله دیگری اخذ نکنید. این اله چیست و مقصود از اله در قران چه حقیقتی است. این مطلب را حتما مکرر دیدید و خوانده اید که از نظر قرآن، الله تبارک و تعالی، آن حقیقتی است که همه اسماء حسنا ذیل او تعریف می شوند و صاحب همه اسماء حسنا است، «قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد»، الله آن حقیقی است که این صفات را دارد. 

آیت الله میرباقری درادامه به نسبت بین انسان و اسماء الهی پرداخت و بیان داشت: نسبت ما به این اسماء این است که ما فقیر به این اسماء هستیم؛ ما هرچه داریم در پرتو این اسماء است. این نسبت هم در قرآن به خوبی توضیح داده شده «ایها الناس انتم الفقراء الی الله»، ما محتاجیم، وابسته ایم؛ شاید یک معنای توحید فطری همین باشد؛ خدای متعال در ما طلب اسماء خودش را گذاشته است؛ ما مخلوقیم و با این فطرت خلق شده ایم؛ ما اسماء را می خواهیم، ما حیات را می خواهیم، ما علم می خواهیم، ما قدرت می خواهیم، به تعبیر دیگر ما فقیریم. فقیری که نمی تواند بگوید من نمی خواهم.

در پایان سومین جلسه از سلسله نشست های تبیین گفتمان "تمدن نوین اسلامی"، استاد سید محمدمهدی میرباقری با بیان مسیر حرکت تکاملی انسان به سمت یقین، جایگاه نظام ولایت الهی را تبیین کرد و گفت: سیر انسان از ظلمات به سمت نور، سیر در درجات توحید با ولایت الله است. ابتداء ولایت الله از طریق خلفای الهی اعمال می شود. آنها هستند که مومن را در درجات توحید و در وادی نور سیر می دهند. سیر در وادی نور با ولایت الله، در واقع با نور نبی اکرم است.لذا اگر کسی کفر بالطاغوت و ایمان بالله ورزید، وارد وادی ولایت می شود که همان بیت النور است. نور الهی، در وجود مقدس نبی اکرم و امیرالمومنین و اهل بیت متمثل می شود، بعد در عوالم تا بیوت نور تنزل پیدا می کند، ما اگر یکفر بالطاغوت و یومن بالله شدیم وارد بیت النور شدیم و متمسک شدیم دیگر سیرمان با ولایت الله است.