جریان تحریف در کشور
تشکیل "جریان تحریف" برای تحریف آراء و اندیشههای امام خمینی (ره) با اضلاع "شخصیتهایی که سوابق حضور در مبارزات انقلابی را دارند"، "موسسات"، "رسانههای مکتوب" و "رسانه های مجازی" شکل گرفته است.
شروع مبارزات امام خمینی (ره) برای سرنگونی رژیم پهلوی فقط در قالب شخص نمیگنجد، بلکه امام خمینی (ره) "مکتب" جدیدی را بنیانگذاری کرد که ستون اصلی این مکتب "ولایت فقیه" بود؛ بنابراین "تحریف" مکتب بزرگی که امام خمینی (ره) بنیانگذاری کرد نمیتواند توسط شخص یا افراد صورت گیرد و مقابله با "مکتب" و "انقلاب" بزرگ امام خمینی (ره) باید به صورت "جریان" شکل بگیرد تا "تحریف" را رقم بزند، لذا "تحریف" این مکتب و جریان بزرگ نهضت اسلامی که توسط امام خمینی (ره) بنیان نهاده شد باید به صورت جریانی باشد و "جریان تحریف" با آراء و اندیشه های مکتب امام خمینی (ره) مقابله کند.
در زمان پیامبر گرامی اسلام نیز مقابله با مکتب بزرگ اسلام و پیامبر عظیم شأن به صورت جریانی شکل گرفت و حضرت محمد (ص) پس از استقرار در مدینه برای تشکیل نظام اسلام با 5 گروه مشرکین، یهودیان، قبایل نیمهوحشی، منافقین و مردم ضعیفالایمان در جامعه تازه متولد شده مدینه مواجه شدند که دشمنان اصلی پیامبر اسلام (ص) به شمار میآمدند و این 5 گروه در تحریف مکتب پیامبر (ص) در دوران پس از وفات پیامبر اسلام نقش بسزایی را ایفا کردند.
در دوران معاصر نیز "جریان تحریف" برای مقابله با "مکتب امام خمینی (ره)" شکل گرفت تا مکتب بزرگ امام خمینی (ره) را تحریف کند؛ جریانهایی که حتی در دوران حیات امام (ره) نیز نسبتهای نادرست و خلاف واقعیتی به امام (ره) میدادند. یکی از مصادیق "جریان تحریف" در دوران حیات امام خمینی (ره) و در اوج مبارزات ایشان با رژیم پهلوی را میتوان در کتاب خاطرات حبیب الله عسگراولادی که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، یافت. حبیب الله عسگراولادی در مورد تحریف فرمایشات امام خمینی به عنوان بنیانگذار "مکتب" می گوید: در فرانسه 3 نفر بودند که فرمایش های امام خمینی را به سه زبان فرانسه، آلمانی و انگلیسی ترجمه می کردند. این 3 نفر بنی صدر، ابراهیم یزدی و صادق قطب زاده بودند.
گاهی این ها ضمن ترجمه سخنان امام خمینی (ره)، خودشان را سخنگوی ایشان معرفی میکردند و بعضی جاها از خودشان هم حرفهایی اضافه میکردند. هنگامی که به امام (ره) این مطلب را گفتند، ایشان عصبانی شد و فرمودند: «به همه بگوئید من سخنگو ندارم و هر کجا لازم باشد خودم سخن خواهم گفت و مترجمین باید تنها سخنان مرا ترجمه کنند».
برای همین مسئله امام خمینی (ره) هم خطر تحریف را در وصیتنامه خود اشاره میکنند و در خصوص راهکارهای مقابله با "جریان تحریف" میفرمایند:"اکنون که من حاضرم، بعض نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت داده شده یا میشود، مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم."
با وجود تاکیدات مکرر امام خمینی و حتی خط و خطوطی که ایشان در بندهای آخر وصیت نامه تعیین کردند اما "جریان تحریف" در کشور توسط "شخصیتهایی که سوابق حضور در مبارزات انقلابی را دارند"، "موسسات"، "رسانههای مکتوب" و "رسانه های مجازی" شکل گرفته است و همه اضلاع "جریان تحریف" سعی دارند با "تحریف"، مکتب جدیدی را جایگزین "مکتب" بزرگ امام خمینی (ره) کنند.
با همین رویکرد است که در سالهای اخیر باب خاطرهگوییها و تعبیر خوابها باز میشود و میبینیم جناب هاشمی رفسنجانی که سالیان طولانی در کنار امام خمینی (ره) در مبارزات انقلابی حضور داشتند، در سالهای اخیر عنوان میکند "امام موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا" بودند؛ یا اینکه وی طی مصاحبهای با فصلنامه مطالعات بینالمللی میگوید:" من در سالهای آخر حیات امام(ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسایل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است." و سعی دارد اظهارات و نظرات خود را در گفتمان امام خمینی جای دهد و میگوید: " اگر بحث هایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتما حضرت امام در همان زمان پاسخ من را می دادند." و اینگونه القا میکند که امام خمینی (ره) با مذاکره با آمریکا موافق بوده است و تلویحا نظرات هاشمی رفسنجانی را تائید کردند!
اما با بازخوانی فرمایشات امام خمینی (ره) میتوان از آراء و اندیشههای امام خمینی دریافت، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی همواره بر شعار "مرگ بر آمریکا" تاکید داشتند و حتی درباره این شعار فرمودند:" از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبۀ مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم"
البته همانطور که در بالا اشاره شد تحریف امام خمینی در کشور فقط از سوی یک نفر صورت نمیگیرد و برای تحقق "تحریف مکتب امام (ره)" جریانی در کشور سعی دارد آراء و اندیشههای امام خمینی را تحریف کنند.
در همین راستا است که سیدحسین موسویتبریزی نیز برای دفاع از مواضع هاشمی رفسنجانی پا به میدان میگذارد و میگوید:" اگر بنا داریم از تحریف تا حد امکان پرهیز شود لازم است روایات و مصادیق را از نزدیکان و منابع موثق دنبال کنیم. آقای هاشمی رفسنجانی از نزدیکترین یاران امام(ره) بودند تا جایی که حضرت امام در توصیف ایشان به صراحت فرمودند: هاشمی زنده است چون نهضت زنده است."
از سوی دیگر، صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در حمایت از خاطرهگوییهای هاشمی رفسنجانی دست به قلم میشود و در حمایت از خاطرات وی میگوید:" گر یکصد چهره و شخصیت موثر در انقلاب اسلامی داشتهایم، تعداد اندکی از آنها مثل آقای هاشمیرفسنجانی و آقای ابراهیم یزدی خاطرات روزانه نوشتهاند" و درباره انتقادها از تحریف امام خمینی (ره) توسط هاشمیرفسنجانی میگوید:" خاطرات آقای هاشمیرفسنجانی نیز آماج حملات اصولگرایان تندرو و جریانهای تندرو قرار میگیرد" و منتقدان به تحریف تاریخ توسط هاشمیرفسنجانی را به تندرو متهم میکند.
لیلی بروجردی، دختر زهرا مصطفوی نیز در این جریان به عنوان نوه امام خمینی ورود می کند و طی مصاحبهای در دفاع از هاشمی رفسنجانی میگوید:"صحبتهای هاشمیرفسنجانی سند است" و رشید داوودی که از شاگردان سیدحسن خمینی خود را معرفی کرده است، طی یادداشتی مینویسد زهرا مصطفوی نیز اظهارات هاشمی رفسنجانی را تأیید کرده است.
علاوه بر خاطرهگویی و تحریف امام خمینی (ره) از سوی هاشمیرفسنجانی و جریانی که در بالا به آن اشاره شد، سیدحسین موسوی تبریزی در مورد آراء و اندیشههای امام خمینی (ره) وارد میدان میشود و در مراسم سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی که به همت جمعی از اصلاحطلبان قم برگزار شده بود، میگوید:" متأسفانه بعضیها هم میگویند امام خمینی همیشه دلش میخواست که با آمریکا بجنگد؛ تهمت از این بالاتر میشود؟ کی امام (ره) دلش میخواست با کسی بجنگد؟"
این در حالی است که امام خمینی (ره) در مصاحبهای که با "کرککروفت"، استاد دانشگاه "روتکر" امریکا دارد، در پاسخ به سئوال وی مبنی بر اینکه " آیا ایالات متحده اکنون در ایران در حال جنگ است؟" به صراحت میفرمایند:" تقریباً در ایران با امریکا می جنگیم. امریکا به هیچ وجه نمیخواهد بفهمد که ملتی قیام کرده است و شاه را نمیخواهد. چرا با حفظ شاه کینۀ مردم ایران را به خودش افزایش میدهد؟ ما هرگز موافق مداخلۀ امریکا و شوروی نیستیم. شوروی نیز چون امریکا همیشه از شاه پشتیبانی کرده است. و ما هرگز اجازۀ هیچ گونه مداخلهای را به او نمی دهیم".
بر همین اساس، نمیتوان گفت تحریف امام خمینی (ره) فقط از سوی یک نفر یا شخصیت خاصی صورت میگیرد ، بلکه با توجه به فضایی که در کشور ایجاد شده است، "جریان تحریف" شکل گرفته است و این جریان سعی دارد آراء و اندیشههای امام خمینی (ره) را متناسب با منافع جناحی و سیاسی خود تفسیر و تبیین کند. بنابراین در مورد "جریان تحریف" میتوان گفت یکی از اضلاع، شخصیتهای سیاسی هستند که در دوران مبارزه همراه با امام (ره) بودند و اضلاع دیگر را مطبوعات و برخی موسسات تشکیل میدهند.
ارسال نظر