روایت همسر امام از روز ۱۴ خرداد ۶۸
بانو خدیجه ثقفی درباره روز رحلت امام راحل(ره) چنین میگفت: «غمانگیزترین لحظات عمر من مفارقت آقا از میان ما بود. ... خیلی سخت گذشت».
«بانوی انقلاب» عنوان یکی از آثار منتشر شده درباره زندگی همسر امام(ره)، بانو خدیجه ثقفی، است که به قلم علی ثقفی نوشته و از سوی مؤسسه عروج روانه بازار کتاب شده است. این کتاب که گزیدهای از «بانوی انقلاب؛ خدیجهای دیگر» است در 9 بخش به زندگی ایشان میپردازد؛ کتابی که به صورت غیر مستقیم میتوان در آن نگاهی داشت به سیره و زندگی امام(ره).
نویسنده در این کتاب از زندگی و دوران کودکی همسر امام(ره) آغاز میکند و ضمن اشاره به ویژگیهای خانواده پدری این بانوی فداکار، در ادامه به نقش وی در انقلاب و تأثیرگذاری وی میپردازد. ثقفی در مقدمه کتاب با اشاره به چرایی نگارش این اثر مینویسد: «بدون شک این بانوی مکرمه نقش عمدهای در همه مراحل زندگی امام(دوران تحصیل، تدریس، مبارزه، تبعید، انقلاب و رهبری) داشته است و از این رو خانم حق بزرگی بر همه افراد ملت مقتدر ایران دارد.
شناخت ابعاد وجودی این بانوی بزرگ در پشت پرده عفاف، یک ضرورت اجتماعی، و شناساندن او به جامعه امروز و نسلهای آینده، وظیفه همه کسانی است که توانایی انجام این رسالت دینی ملی را دارند.»
یکی از بخشهای خواندنی در این کتاب، زندگینامه خودنوشت همسر امام(ره) است که بنا به گفته خود ایشان، به تأکید حجتالاسلام و المسلمین حاج احمد خمینی نوشته شده است. در بخشهایی از این زندگینامه کوتاه به موضوع آشنایی با امام(ره) و چگونگی ازدواج اختصاص دارد که در اینباره به روایت ایشان میخوانیم: «پدرم برای اینکه مرا راضی به این وصلت کند، به من بسیار سخت محبت میکرد. دستور میداد غذاهای مطبوع برایم درست کنند. چیزهایی از قبیل انگشتر طلا، گوشواره فیروزه و حتی یک دوات طلا داشت که به من داد. آنچه را که فکر میکرد ممکن است در تصمیم من در جهت خواستهاش دارای نقش باشد، انجام میداد و دائماً میگفت: «صلاح تو را در این میبینم. این مرد سعادت دنیا و آخرت تو را تأمین میکند. روحیه تجددمآبانه آخرتت را از بین خواهد برد! مگر آخرت را قبول نداری؟ ...»
یکی دیگر از بخشهای خواندنی این کتاب، به «نامههای خواندنی» از همسر امام(ره) به سایر اعضای خانواده اختصاص دارد که به همراه دستخط نامه منتشر شده است. بیان مادرانه و صمیمی در تمامی این نامهها اولین موضوعی است که توجه را جلب میکند. و در نهایت، مبارزه برای به ثمر نشستن انقلاب، تبعید به عراق و فرانسه، پیروزی انقلاب، جنگ تحمیلی ... و در نهایت رحلت جانگداز امام(ره) از دیگر موضوعاتی است که در این کتاب به آن پرداخته شده است.
بانو ثقفی در بخشی از کتاب به رحلت جانگداز امام راحل(ره) اشاره کرده و مینویسد: «غمانگیزترین لحظات عمر من مفارقت آقا از میان ما بود. ... خیلی سخت گذشت. من میدانستم که آقا در چه رنجی است و کمکم یقین پیدا کردم که آقا رفتنی است. من خودم مریض بودم و تحمل این مصیبت را نداشتم با این که در طول زندگی قوی و پرتحمل بودم و مصایبی را طی کردم اما امروز در ضعف پیری هستم، فشار این مصیبت برای من بسیار سنگین است».
دل دریایی بانوی انقلاب آن روز داغدار همسری بود که حدود شصت سال با او همراه شد و در همه بحرانهای زندگی او را تنها نگذاشت و امروز دست تقدیر الهی بین آنها فاصله ایجاد کرده است. خانم شام غریبان را کنار دخترها و حاج احمد آقا طی کرد و فردا صبح دسته دسته بانوانی که در سوگ امام سوخته بودند برای تجدید دیدار با همسر ایشان به خانه میآمدند و باز میهمانداری خانم شروع شد. با این تفاوت که اینبار مهمانان برای تسلیت میآمدند و وسیله پذیرایی خرما و حلوا بود و باز همچنان دیگر روزها خانم سعی میکرد هیچ کس بدون نوشیدن فنجانی چای و دانهای خرما منزل را ترک نکند. ...
ارسال نظر