وی گفت: خدای متعال را شاکریم که بعد از رحلت ایشان، جانشین حضرت امام؛ مقام معظم رهبری این ویژگی‌ها را در خود حفظ کرده‌اند و این خلایی که بعضی‌ها فکر می‌کردند بعد از امام حاصل می‌شود، ایشان الحمدلله با صلابت و قدرت پر کردند.

محسن رضایی همزمان با سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام(ره) با حضور در برنامه «تیتر امشب» در شبکه خبر پیرامون اندیشه های حضرت امام (ره) سخن گفت و در ابتدای این برنامه با گرامیداشت یاد و خاطره بنیانگذار انقلاب اسلامی گفت: مبارزه با آمریکا از مفاهیم اصلی اندیشه های انقلابی امام خمینی (ره) است . مساله مبارزه با آمریکا درقلب اندیشه امام است. اگر این موضوع را از آن بگیرند، اندیشه حضرت امام(ره) بی محتوا می شود.

وی در ادامه با ذکر خاطره‌ای از حضرت امام(ره) گفت: حقیقاً حضرت امام شخصیت بی‌نظیری بود و جهانیان دیدند که هم استقبال مردم از ورود او به کشور و هم بدرقه او در هیچ کجای تاریخ نظیر ندارد.در روزهای پایانی حیات حضرت امام (ره)، دو سه روزی بود که امام در بستر بیماری بودند. من چون نگران بودم که در این شرایط منافقین بخواهند سوءاستفاده کنند و کاری چون مرصاد انجام بدهند. سریع خودم را به کرمانشاه رساندم. پیش بینی می کردم اگر خدای ناکرده اتفاقی برای حضرت امام بیافتد ممکن است دشمنان و منافقان سوء استفاده کنند و وارد ایران شوند. لذا سریع به کرمانشاه رفتم و آماده باش دادم. تیپ ها را سر مرز بردم که در این هنگام به من اطلاع دادند که حضرت امام (ره) به رحمت خدا رفته اند. مدتی تابوت حضرت امام را در مصلی گذاشته بودند و مردم گروه گروه می آمدند و با ایشان وداع می کردند که من نیز خود را با هواپیما به تهران رساندم و رفتیم آنجا و فکر می کنم به همراه آقای انصاری بود که با هم از آن محفظه شیشه ای پیکرمطهر حضرت امام را برای نماز بیرون آوردیم و حضرت آیت الله العضمی گلپایگانی نماز را بر پیکر ایشان اقامه کردند. بعد از این همراه با احمدآقا به طرف بهشت زهرا حرکت کردیم. آنقدر جمعیت عظیم و انبوه بود که اصلا ًماشین ما حرکت نمی کرد. البته حال روحی من آشفته بود و مرتب گریه می کردم و حاج احمد آقا همانطور که سعی می کرد خونسردی خودش را حفظ کند، به من هم دلداری می داد.

وی در ادامه افزود: جمعیت عظیمی را که من آن روز در خیابان ها تا بهشت زهرا دیدم در هیچ کجای انقلاب و جاهای دیگر سراغ ندارم .این استقبال و بدرقه نشان می دهد که مساله حضور امام در قلب ملت یک مساله ساده ای نیست . ملت ایران هم از نظر عاطفی و عقلانی و اعتقادی امام را در دل خودش جای داده بود.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: مساله مبارزه با امریکا درقلب اندیشه امام است. اگر این موضوع را از آن بگیرند، اندیشه حضرت امام(ره) بی محتوا می شود. مبارزه با آمریکا را اقتضای دهه اول انقلاب نمی دانم. از آنهایی که این حرف را می زنند سوال می کنیم که مگر چه تغییری رخ داده است؟ آمریکا در این بیست و چندسال چه تغیییری کرده؟ از آن زمان تا به حال ما را بارها تحریم کرده. حتی در مذاکرات که ایران بسیار نرم با آنها صحبت کرد، ما داریم الان نتایجش را می بینیم. آمریکا با ایران، اسلام و مسلمین زوایای خصومت آمیز تاریخی و به روز با ما دارد. نمی شود مبارزه با آمریکا را از اندیشه امام خمینی و متن انقلاب اسلامی و از مواضع اصیل جمهوری اسلامی کنار بگذاریم.

رضایی در ادامه با تبیین مفهوم مبارزه با آمریکا گفت: البته وقتی ما مبارزه با امریکا می گوییم ، منظورمان جنگ و درگیری نیست. منظورمان این است که آمریکا به عنوان نماد ظلم و فساد است و ما در حال مبارز با آن هستیم. مبارزه یک شکلش مقاومت در برابر تهدیدها است. مثل مقاومت در لبنان، یک شکلش افشاگری و ایستادگی و تبعیت نکردن از آمریکا است. یک عده فکر می کنند که ما می خواهیم همین امروز به آمریکا موشک بزنیم ، اینطور نیست. ما مبارزه کردن با آمریکا را در ایستادگی در برابر آمریکا و دفاع از خودمان در فشارهای مختلف مانند تحریم می بینیم و تداوم این مبارزه جزو اندیشه دائمی و ابدی حضرت امام است.

این استاد دانشگاه امام حسین (ع) با اشاره به سخنان سال گذشته رهبر معظم انقلاب در مراسم چهاردهم خرداد گفت: اندیشه انقلابی امام ویژگی خاصی دارد. از یک طرف ضد ارتجاع است و از طرف دیگر ضد غرب زدگی است. از یک طرف ضد شوروی و مارکسیست ها بود و از یک طرف ضد لیبرالیسم است. برخی یک بعد را می گیرند و از بعد دیگر غفلت می کنند، مثلا می آیند بعد ضد ارتجاعی امام را ملاک قرار می دهد و ضد غرب زدگی نمی شوند. این یک انحراف است. مانند ماشینی که از چپ یا راست از جاده منحرف می شود، انقلابیون هم بعضا از چپ یا راست دچار انحراف می شوند. مسیر دقیق امام نه به غرب زدگی و نه به ارتجاع است. بلکه ضد امریکا و ضد هر شکل از استعمار است. بنا بر این خیلی ها در تفسیرهایی که از حضرت امام می کنند مسائل شخصی و حزبی و جناحی را به زبان حضرت امام بیان می کنند.

رضایی با بیان انواع انحراف از اندیشه های حضرت امام افزود: گروهی هستند که از اول در کمین حضرت امام بودند و ریشه در خارج از مرزها دارند با برنامه عمل می کنند. خیلی از دوستان ما هم از روی غفلت حرف می زنند. اگر در مقابل ارتجاع حرف می زنند حاضر نیستند در برابر غرب هم موضع بگیرند یا اگر در مقابل غرب زدگی و آمریکا موضع می گیرند، حاضر نیستند درباره ارتجاع صحبت کنند. این ها انحراف است و عمدتا در بعد داخلی است که با یک سری غفلت همراه می شود . البته گروهی با برنامه می خواهند انقلاب را منحرف کنند. خود به خود کسانی که امروز دچار غفلت بشوند حتما در مسیر برنامه های انحرافی ای قرار می گیرند که از خارج برنامه ریزی می شوند.

وی در خصوص جمله حضرت امام خمینی که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند گفت: سی و هفت سال است در عمل نشان دادیم که آمریکایی ها هیچ غلطی نمی توانند بکنند. بارها و بارها آمریکایی ها مصمم بودند که انقلاب اسلامی را از بین ببرند. آقای بوش در خاطراتش آورده که دوبار قصد حمله به ایران را داشتند. به پنتاگون هم دستور حمله به ایران را می دهد ولی در آخرین لحظه ها فرماندهانش او را پرهیز می دهند و می گویند در صورت حمله حتما به ما آسیب وارد می شود. بوش ناچار می شود دستور خودش را لغو کند. اسرائیل قرار بوده سه بار به ایران حمله کند. تحریم هایی اصطلاحاً کمر شکن که خودشان اسم گذاری کرده بودند را اجرایی کردند اما هیچ کاری نتوانستند بکنند. این شعار امام در عمل 37 سال است تحقق پیدا کرده است.

فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس با اشاره به اشراف امام به جنگ روانی دشمن گفت: اگر به جملات امام نگاه کنیم موارد متعددی از این هوشمندی را می بینیم. در دوران جنگ بود که حضرت امام(ره) با اشاره به شرایط سنی ریگان گفت: آقای ریگان پیر شده و نیاز به مشاور دارد. در عین حالی که در این عبارت ادب هست، تحقیر هم هست که رئیس جمهور یک قدرت بزرگ، ظرفیت خودش را برای تصمیم گیری از دست داده و نیاز به مشاور دارد یا مثلا پیش از جنگ که کارتر گفته بود اگر ایران این مسیر را ادامه بدهد، ممکن است برخورد نظامی پیش بیاید. امام فرمود: اسلحه تهدید سلاحی پوسیده است که از کار افتاده است. امام همیشه یک نوع از ادب خاصی را در صحبت ها بکار می برد اما در عین حال تحقیرهای دیپلماتیک جالبی را در صحبت هاشان داشتند. ضمن اینکه عجیب بود که ایشان ملت آمریکا را می شناخت و از تاثیر صحبت هایش در ملت آمریکا با خبر بود. کسانی که برای مراسم دهه فجر از آمریکا می آمدند، جملاتشان نشان می داد که به درک مشترکی از بیانات امام رسیده اند و جملات امام برای اینها خوشحال کننده است و آنها احساس می کنند که دولت مردانشان از آن توانایی لازم برای اداره کشورشان برخوردار نیستند.

وی در خصوص موضوع نفوذ آمریکا گفت: از زمان حضرت امام مساله نفوذ جدی تر شده است. چون در اوایل انقلاب تلاش برای مهندسی آرا از خارج از کشور بسیار محدود بود. الان این دخالت بیشتر شده و تا حدود 30 درصد رسانه ها و ماهواره ها در ارائه اطلاعات غلط به افکار عمومی ممکن است تاثیر بگذارند. یعنی از یک چهره ای که طرفدارش هستند محبوبیت بسازند و با یک سراب که نمایش می دهند باعث گمراهی بشوند. لذا این خطر بیشتر از دوران حضرت امام است که افرادی بتوانند در حاکمیت کشور نفوذ کنند.

رضایی در بیان ابعاد پروژه نفوذ گفت : نفوذ ابعاد مختلفی می تواند داشته باشد. برای اینکه آمریکایی ها برنامه هایی گسترده ای طراحی کرده اند . هم اکنون دوستان ما در دانشگاه امام حسین (ع) با جمع آوری 16هزار سند توانسته اند ابعاد برنامه نفوذ را در بیاورند. دشمنان سه محور را برنامه ریزی کرده اند. یکی مردم، یکی نخبگان و سوم دولتمردان ایران است. بنا دارند که روی افکار باورها و محاسبات این سه گروه تاثیر بگذارند و 85 موسسه بین المللی دو سه سال است که روی این برنامه متمرکز شدند. توصیه می کنم به هنرمندان، دانشگاهیان و گردشگران که در سفرهای خارجی مراقبت کنند. چرا که مثلاً در تورهای خارجی افرادی را شناسایی و روی آن ها سرمایه گذاری می کنند. به طور گسترده ای این کار نفوذ شروع شده که من امیدوارم طرح نفوذ رونمایی شود.بنده همکارانم را تشویق می کنم در طی ماه های آینده از ابعاد این برنامه روشنگری کنند و مردم را مطلع نمایند که آمریکایی ها به جای توپ و تانک و هواپیما از چه طریقی وارد شده اند. البته مصادیقش محرمانه است و افرادی را خواسته اند و با آنها صحبت کرده اند. خیلی هاشان توجیه نبوده اند و ناخواسته بوده و پشیمان شدند و نیروهای امنیتی کاملا تشخیص داده اند که آنان در دام افتاده بودند و ارتباطی از قبل نبوده. جالب است بدانید اینها دستور دادند که فیلمی ساخته شود که در رابطه یک آمریکایی است که در زمان مشروطه کشته شده. حالا می خواهند این فیلم ساخته شود و به زبان فارسی پخش بشود. می خواهند با این سوژه ها فاصله زیادی که بین آنها و مردم به وجود آمده را کم کنند. موضوع بسیار مهمی است که مردم در جریان این برنامه گسترده نفوذ قرار بگیرند. الان مساله نفوذ با اهمیت تر شده است منتهی پهنه این دام فقط برای دولتمردان نیست برای نخبگان و افکار عمومی جامعه برنامه ریزی کرده اند.

رضایی با اشاره به جمله ای از امام راحل که امریکا اینبار با زور سرنیزه نمی آید بلکه با قلم وارد می شود گفت : البته با سرنیزه هم در جنگ های نیابتی با واسطه می آیند. ما هیچگاه نباید جنگ های سخت را فراموش بکنیم. ناامنی های نظامی در مرزهامان را فراموش بکنیم .از طریق جنگ های نیابتی ممکن است بخواهد این کارها را انجام بدهد اما خودش برنامه اش جنگ نرم و تغییر افکار عمومی و فشارهای اقتصادی و کارشکنی پنهان و آشکار است که در برابر ما انجام می دهد.

وی در خصوص حفظ نظام از دیدگاه امام گفت: اگر نظام نباشد، هرج و مرج در کشور می شود. پیشرفت هم که به آرامش نیاز دارد حاصل نمی شود و حتی ممکن است ایران تجزیه شود و به چند تکه تقسیم شود.واقعا اگر نظام و امام و اسلام نبود کسی حاضر بود سرزمین های اشغال شده مان را آزاد کند و جانش را برای آزادکردن شهرهای ما بدهد. اگر نظام نبود، یکی از این حوادث هم ممکن بود ایران را از بین ببرد. ملت ایران به خوبی متوجه شده که نظام حیات و پیشرفت او را در بر دارد. روشنفکران ما و نخبگان قدر این نظام را بدانند و اگر از بعضی موضوعات حاشیه ای دست بردارند، پیشرفت ما خیلی بیشتر از حال می شود.

رضایی گفت: ما در نقطه خاص تاریخی هستیم. اسلام، ایران و مسلمین به هم رسیده اند. این موضوع خاص و عجیبی است. هم ایرانی ها به این نتیجه رسیده اند که حیات و پیشرفت آنها بدون اسلام معنی ندارد و هم مسلمین به این نتیجه رسیده اند که بدون ایران نمی توانند بجایی برسند. اتفاق هایی که دارد در منطقه صورت می گیرد برای این است که ارتباط این سه مولفه را از هم جدا کند. مساله داعش، مساله وهابیت و عربستان برای همین است. این پدیده عجیبی است که در طول تاریخ اتفاق افتاده است. ایرانی ها در قرن های گذشته مسلمان و متدین بوده اند اما هیچگاه حکومت اسلامی به این شکل را نداشته اند. ایرانی ها به این نتیجه رسیده اند که باید اسلام را دراداره کشور مبنا قرار دهند و مسلمانان هم به این نتیجه رسیده اند که ایرانی ها انسان های صادق و مخلصی هستند که در برابر صهیونیسم ایستاده اند. توطئه ای که در منطقه در جریان است برای این است که دست اسلام و ایران و مسلمانان را از هم جدا کنند.بنا براین ملت ایران این موضوع را به خوبی درک می کند. اگر این ادراک نبود شاید تا حالا از جمهوری اسلامی دست بر داشته بود!

این استاد دانشگاه امام حسین گفت: در رابطه با اجرای سیاست های مقام معظم رهبری و وصیت نامه امام جفا شده و بعضاً مورد بی توجهی قرار گرفته است. این مشکلی است که ما باید به طریقی در کشور حل کنیم. این دو دلیل دارد. یکی مقاومت منفی در درون جامعه و مخصوصاً سیستم اداری که از قبل باقی مانده و خود امام اشاره می کند در مصاحبه ای که فکر می کنم با حسنین هیکل داشته و می فرماید که باقی مانده های اینها در داخل نظام ما و جامعه ما که همان غرب زده ها هستند جلوی پیشرفت کشور مقاومت می کنند. ما این مقاومت منفی را الان در ادارات و جامعه می بینیم. هم وصیت نامه امام و هم نظرات مقام معظم رهبری را نمی گذارند تحقق پیدا کند. سیاست هایی که رهبر انقلاب در این بیست ساله تصویت کرده اگر 30 درصدشان اجرایی می شد، پیشرفت کشور دو سه برابر امروز باید می بود. آمریکایی ها در طرح نفوذ گفته اند که باید یک کاری بکنیم که نظرات رهبری در ایران تحقق پیدا نکند.حتما در مورد وصیت نامه امام هم همین کار را می کنند. من هم قبول دارم که بخشی از این کارها برنامه ریزی شده و حساب شده است. و بخش دیگرش هم به خاطر انحرافاتی است که در ذهن برخی ها به وجود آمده و یا احساس می کنند که نظرات امام متعلق به گذشته است و امروز به کار نمی آید یا برخی ها نسبت به بخش فرهنگی بیانات امام حرف دارند و به زعم خودشان می گویند امام تند حرف زده است. یا در رابطه به آمریکا و عربستان امام خیلی صریح حرف زده اند و بعضی از مسوولین ممکن است بگویند این حرف ها تند است. این طور اعتقادات هم باعث می شود آن عمل واقعی به وصیت نامه حضرت امام صورت نگیرد.

رضایی افزود : مسوولان کشور عموماً پایبند به نظرات رهبری یا وصیت نامه حضرت امام (ره) هستند. البته تعدادی هم هستند که بی توجهی می کنند و همت لازم را برای پیاده سازی این اندیشه ها ندارند. یعنی اگر به ایشان سوال کنید می گویند ما معتقدیم و این نظرات را قبول داریم اما اینها قابل پیاده شدن نیستند. مشکل ما در پیاده سازی است. همانطور که در قرآن آمده " الذین امنوا و عملوا الصالحات".یعنی ایمان تنها کافی نیست. مهم عمل صالحی هم هست که این ایمان را از آسمان به زمین می آورد و این اعتقادات را زمینی می کند . ما اینجا مشکل داریم. بعضی ها مثلا می گفتند ولایت فقیه لباسی است که فقط خاص امام بوده و این دیگر نمی تواند ادامه داشته باشد. حالا یک عده می گویند لباس ولایت فقیه برازنده رهبر معظم انقلاب است ولی باید برویم دنبال تغییر قانون اساسی و رئیس جمهور محوری بکنیم. ولایت فقیه تبدیل به یک محفل ریش سفیدی بشود. این اعتقادات انحرافی وجود دارد و مانع عملی کردن سیاست های رهبری و وصیت نامه امام می شود.

وی در بیان بیشتر این مسئله افزود: حضرت امام یکی از شاهکارهاشان این بود که دین را وارد سیاست کردند.بعد از چهار ، پنج قرن که جامعه جهانی رابطه دین و سیاست را قطع و دین را خانه نشین کرده بودند. امام دین را از طاقچه خانه ها آورد به جامعه و نقش داد. اگر این نگاه را از اندیشه امام بگیریم مثل همان مبارزه با آمریکا ، چیزی از اندیشه امام نمی ماند. مشکل آمریکایی با ما هم درست درهمین نقطه است. آنها می گویند جمهوری اسلامی می خواهید داشته باشید، داشته باشید. اسمش باشد. ولی شما دین را جدا کنید. رهبری ایران باید برود در مسجد و حوزه های علمیه و کاری به سیاست نداشته باشد! بحث ما با آمریکایی ها یک بخشش ایدئولوژی است. آنها می گویند ما با همین اعتقاد شما کارداریم. این انقلاب برای منطقه و دنیا خطرناک است! آن ها می گویند اساس تفکر غرب بر جدایی دین از سیاست بود. شما دین را آورده اید، آن هم اسلام را. اسلامی که یک دین فراگیر است و برای همه امور زندگی حرف دارد. شما اگر این کار را بکنید یک تمدن و یک نظم دیگری درست می شود. یک قدرت بین المللی بزرگی شکل می گیرد ما چطور می توانیم با آن قدرت تعامل کنیم!

رضایی گفت:بنابراین بخشی از دشمنی آمریکایی ها با ما در جدایی دین از سیاست بود. حالا در شکل های مختلف اینها این مساله را از زمان حضرت امام تا الان دنبال می کنند . اول می گفتند امام همان قم باشد و رئیس جمهور ، ایران را اداره کند. می گفتند جمهوری دموکراتیک اسلامی باشد. امام فرمود جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. آمدند در زمان امام شورای نگهبان را تضعیف کنند، امام به شدت مخالفت کرد و جلوی انحرافات ایستاد. همیشه این تلاش آمریکا بوده و خواهد بود که فاصله دین و سیاست را زیاد کند.

اشکال مختلفی از بعد جدایی دین از سیاست در کشور ما شاهد بوده ایم.یک شکلش در این است که رهبری را تضعیف کنند و یک شکل دیگرش این است که شورای نگهبان را از خاصیت بیاندازند. و یک شکل دیگر آن است که قوانینی که مجلس تصویب می کند را دیگر نظارت دینی بر آنها صورت نگیرد.

دکتر رضایی در پاسخ به این سوال که اگر الآن حضرت امام در قید حیات بودند توصیه و سفارشی که به دو جریان سیاسی عمده کشور می کردند چه بود؟ گفت: به نظر من امام به هر دو توصیه می کرد بروید خود را اصلاح کنید و منافع ملی را به منافع حزبی ترجیح دهید و انقلابی شوید و انقلابی بمانید.

رضایی در خصوص آسیب هایی در عرصه رفتار مسئولان گفت: متاسفانه چسبیدن به میز خیلی زیاد شده است. دهه اول انقلاب ما همه روحیه شهادت طلبی داشتیم و آرزویمان شهادت بود، الآن چسبندگی به میزها زیاد شده و جانشین پروری هم نمی کنیم ، در دهه اول انقلاب ما همه جانشین پروری می کردیم چون هر آن می گفتیم ممکن است شهید بشویم و باید کسی جایمان باشد، ما متاسفانه االآن اگر یک آدم خوبی باشد که ممکن است جای ما بیاید، شروع می کنیم به تضعیف کردن و مساله دار کردن آن فرد. چسبیدن به میز در جمهوری اسلامی رشد کرده و این خطر جدی هست که نظام ما را تهدید می کند چون نظام ما یک نظام ایثارگرانه، انقلابی و مردمی است و شایسته سالاری باید در متن آن جریان قوی باید داشته باشد.

وی تصریح کرد: انحراف دوم خستگی بعضی از مسئولان از ادامه انقلاب و پیگیری ارزش های انقلاب است.

برخی می گویند تا همینجایی که آمدیم کافی است و ادامه ندهیم و جلوتر نرویم! این بحث ارتباط با آمریکا را که می کنند از روی خستگی خودشان است و این خستگی هم خوب نیست. انسان انقلابی همیشه باید نشاط داشته باشد و در صحنه باشد. به همین دلیل پرکاری را امروز نمی بینیم. آن پرکاری دهه اول انقلاب واقعا قیامت می کرد. ما عملیات کربلای 4 که شکست خوردیم، فقط 12 روز بعد عملیات بسیار بزرگتر بنام کربلای 5 را انجام دادیم، یعنی ظرف 12 روز به اندازه چند ماه کار کردیم.الآن کم کاری ها بسیار مشهود است و پرکاری ها وجود ندارد.اعتماد ها کم شده و اعتمادها را باید افزایش داد، درگیری های حاشیه ای زیاد شده است. دهه اول انقلاب برادری خیلی مهم بود ، ولی الآن برادری متاسفانه ضعیف شده همه با سوء ظن با هم برخورد می کنند. بنا را بر این می گذارند که طرف حرفی را که زده برای چه زده است؟ این ها چیزهای خطرناکی است که دارد وارد فرهنگ حاکمیتی و اداری ما می شود و آسیب جدی دارد به ما وارد می کندکه باید با آن مقابله کرد.

رضایی در پاسخ به سوالی راجع به تحقق آرمان های امام در حوزه رسیدگی به مشکلات و معیشت مردم گفت: از نظر دلسوزی مسئولان، من مطمئن هستم همه می خواهند این کار بشود،هم دولت قبل و هم دولت فعلی، ولی نمی توانند و وقتی هم نمی توانند نمی آیند راحت به مردم بگویند، آن وقت سعی می کنند گردن دیگران بیاندازند!این قسمت دومش اشتباه است وگرنه هم این دولت و هم دولت قبل و هم دولت های قبلی همه دلسوزند و واقعا خواسته اند کاری برای مردم بکنند. شما ببینید چقدر سفر می کنند و چقدر جلسه می گذارند ولیکن خروجی آن ها چیز بسیار ملموسی نیست. حالا آن دولت را می گفتند دولت تورمی و این دولت را می گویند دولت رکودی! خب نتیجه این چیست؟ نتیجه این است که مردم آسیب می بینند، فقر بیشتر می شود، مشکلات مردم بیشتر می شود. دلسوزی هست؛ من مخالفم که می گویند که دولت ها دارند خیانت می کنند، و جاسوس هستند و مثلا قراردادی با آمریکا بسته اند. البته افکار انحرافی بعضاً در دولت ها پیدا می شود، اما آن کارآمدی لازم را ندارند و حاضر نیستند دیگران و همکاری دیگران را جذب بکنند. یعنی خود این هم مشکلی شده در کشور الآن تکروی نسبت به دوران امام خیلی زیاد شده وجذب همکاری خیلی کم شده است. ما قبلا در جنگ هر نفری را پیدا می کردیم، فرقی نداشت ارتشی باشد یا سپاهی. اگر می توانست کاری بکند ما از او استقبال می کردیم . الآن یک آقایی که رای میاورد به دنبال یک تیم و گروه خاص می گردد، چه در مجلس و چه هرجای دیگر، در حالی که این تکروی ها توانایی ملی را حذف می کند از اداره کشور و یک جمعیت عظیمی از کارآمدها را از دایره اداره کشور کنار می گذارد.

این فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس با بیان خاطره ای گفت:من جلسات زیادی خدمت حضرت امام داشتم، چندتای آن مهم بود که یکی بعد از عملیات والفجر مقدمانی بود که امام احساس کرد بین ارتش و سپاه اختلافی پیش آمده. با ملاقاتی که با برادرمان صیاد خدمت حضرت امام رسیدیم، صحبت های ما که تمام شد می خواستیم بلند شویم که امام دست ما دو نفر را گرفت و در دست خودشان فشردند و فرمودند که وحدت را حفظ کنید. این یکی از خاطرات فراموش نشدنی من است. من تا چندین روز بعد گرمی دست حضرت امام را در دستم حس می کردم. یکی دیگر از خاطرات من مربوط می شود به موقعی که در عملیات فتح المبین گرفتار شده بودیم و من بخاطر اینکه پایگاه هوایی دزفول و فرودگاه دزفول در نزدیکی آتش های دشمن بود و هواپیمای مسافربری امکان پرواز نداشت، ناچار شدم با یک اف 5 ، ظرف 20 دقیقه خود را به تهران برسانم و رفتیم خدمت امام در جماران، چون در جنگ به یک بن بستی رسیده بودیم و دنبال این بودیم که امام به ما بگویند چه کاری انجام دهیم. امام فکری کردند و فرمودند که شما پیروز هستید و شما موفق می شوید و اینکه فرماندهان گفتند من استخاره بکنم، اول همه فکرهای خود را بکنید اگر به بن بست رسیدید بعد طلب خیر از خدا بکنید. ما که برگشتیم همه فرماندهان دور مرا گرفتند که امام چه گفتند؟ فردا شب حمله کنیم یا پس فردا شب؟ گفتم امام فرمودند شما موفقید. گفتند استخاره امام؟ گفتم که فرمودند شما اول فکرهایتان را بکنید ! بعد دو سه روز ما حمله کردیم و فتح المبینی شد که ظرف 9 روز 2500 کیلومترمربع زمین آزاد کردیم و 9 هزار نفر اسیر گرفتیم و یک فتح بزرگی اتفاق افتاد.

رضایی افزود: یکی از خاطرات دیگر من مربوط می شود به عملیات بدر که من با قایق در عملیات بدر برای شناسایی می رفتم ، به من گفتند امام پیامی داده اند که باید برگردید. گفتم پیام ایشان چیست؟ گفتند که آقای توسلی تماس گرفته (چون کد رمز صحبت می کردند) به رفیق آقای انصاری بگویید (یعنی من) که امام گفته اند جلو نروید. حالا ببینید حضور امام چقدر از دیپلماسی گرفته تا اینکه یک فرمانده اش که قصد دارد جلو برود اطلاع پیدا می کند و دستور می دهد که جلو نروید. ما دیدیم که اگر جلو نرویم خیلی خطرناک هست چون جبهه ممکن است سقوط کند و من هم باید بروم. من سریع 3 سوال از حضرت امام کردم. گفتم هرچه امام فرمودند من عمل می کنم. یکی اینکه برخی مواقع لازم است که من خودم باید از خط آگاه بشوم که اطلاعات دقیق بگیرم. دیگر اینکه گره ای که در اداره منطقه بوجود می آید من باید بروم گره را باز کنم. و سوم هم اینکه بعضی وقت ها من لازم است برای تقویت روحیه بروم .این را که خدمت حضرت امام داده بودند، امام فرموده بود که به ایشان بگویید تشخیص با شماست و ملاحظات امنیتی را حفظ کنید. شاید کل این رفت و برگشت ها بیشتر از 30 دقیقه نبوده است.و این بیانگر این است که امام به همه امور اشراف داشتند. حضرت امام دیپلماسی را از طریق آقای ولایتی دنبال می کرد، شورای عالی دفاع را از طریق آقای هاشمی و مقام معظم رهبری اداره می کرد، اخبار و حرکات ما را در کل جبهه ها زیر نظر داشت.در حالی که سن ایشان نزدیک نود سال بود اما این حضور ایشان در همه جبهه ها و عرصه ها راهگشا بود.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان خاطره دیگری گفت: ما در عملیاتی چندین تن از فرماندهان خود را شهید داده بودیم و یکی از این فرماندهان آقا مهدی باکری بود که من خیلی به ایشان وابسته بودم و ایشان را دوست داشتم، وقتی خبر شهادت ایشان را دادند من نتوانستم سر پا بایستم، نشسته بودم و گریه می کردیم. فرماندهان دیگری هم آمدند که آن قدر شدت تاثر بالا بود که یکی دوستان گفته بود روضه ای بخوانند تا فرماندهان با گریه مقداری آرامش پیدا کنند. در همین شرایط و در اوج تاثر دیدیم که گفتند احمد آقا پشت خط هستند. آقای رسولزاده را فرستادیم. یک پیامی حضرت امام دادند که جالب است و من چند جمله از آن را می خوانم:"چون گزارش دادند بعضی ها ناراحت هستند، خواستم بگویم هیچ جای نگرانی نیست. البته من برای شهدا و شما دعا می کنم ولی باید همه ما بدانیم که ما تابع اراده خداوند هستیم .ما از ائمه که بالاتر نیستیم آن ها هم در ظاهر بعضی وقت ها موفق نبودند . هم پیامبر خدا و هم امیر المومنین، هم امام حسن ع و هم امام حسین ع. ما که نسبت به اینها چیزی نیستیم. عمده مشیت خداوند است که هرچه بخواهد همان خوب است و چون عسل شیرین است و باید با آغوش باز پذیرای آنچه او می خواهد باید باشیم.و از هیچ چیز نگران نباشد و محکم باشید و از هم اکنون در فکر عملیات بعدی و مطمئن باشید که پیروزید." اتفاقاً این پیام آنچنان آرامشی به این جمع داد، و آنچنان ما روحیه گرفتیم که بعد از 2-3 روز ما ایده فاو در ذهنمان آمد و عملیات فاو و پیروزی بزرگ در والفجر 8 بعد از این حادثه شکل گرفت.

رضایی با اشاره به دیگر ابعاد روحی حضرت امام افزود: حقیقتا امام یک انسان حاضر در صحنه بود. هم در صحنه جامعه که از ریز مشکلات مردم آگاه می شد. هم در صحنه سیاست خارجی و روابط بین الملل ، هم در صحنه جبهه های جنگ . خدای متعال را شاکریم که بعد از رحلت ایشان، جانشین حضرت امام، مقام معظم رهبری این ویژگی ها را در خود حفظ کرده اند و این خلایی که بعضی ها فکر می کردند بعد از امام حاصل می شود، ایشان الحمدلله با صلابت و قدرت پر کردند.

دکتر رضایی در پایان گفت:همین الآن که در مجمع تشخیص مصلحت نظام که داریم سیاست گذاری می کنیم، 20 سال است که من در خدمت ایشان هستم، سیاست های اصلی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی. که ابعاد مختلفی هستند و ما این سیاست ها را بعد از اینکه نظر کارشناسان را می گیریم خدمت ایشان می بریم و ایشان با دقت این ها را اصلاح می کنند و نظر جدیدی می دهند و بعضی چیزهای جدیدی می فرمایند که ما اصلا به فکرمان نرسیده بود.در بخش نظامی که من الآن هستم می بینم الحمدلله کاملا مسلط هستند و مسائل ارتش و نیروی انتظامی را می دانند.این صحبت آخر من این هست که این نعمت بزرگ الهی بنام ولایت فقیه را ما باید حفظ نماییم و تا زمانی که این رکن باشد آسیبی به کشور ما و مردم ما وارد نخواهد شد انشاءالله.