حرکت بر مبنای معادلات سایر کشورها، ایران را منزوی می کند
اکنون مطابق فرموده مقام معظم رهبری، جمهوری اسلامی در مرحله جهاد کبیر قرار دارد و این جهاد متعلق به زمانی است که یک صف بندی بین جبهه حق و باطل، شکل گرفته باشد.
اکنون مطابق فرموده مقام معظم رهبری، جمهوری اسلامی در مرحله جهاد کبیر قرار دارد و این جهاد متعلق به زمانی است که یک صف بندی بین جبهه حق و باطل، شکل گرفته باشد، در شرایط فعلی دشمن از هر ابزار و دستاویزی استفاده می کند تا این نظام را تحت سلطه خود در آورده و یا آن را به انزوا بکشاند ولی جمهوری اسلامی همچنان در مقابل جبهه باطل، مقاومت و ایستادگی می کند و این همان جهاد کبیر است.
در همین ارتباط حجتالاسلام علیرضا پیروزمند، عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم پیرامون مسئله محوری جهاد اکبر و اصغر و فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص جهاد کبیر با ما به گفتگو پرداخته است. هم اکنون این مصاحبه تفضیلی را پیش رو دارید.
*اکنون کشور ما در شرایط جهاد اکبر قرار دارد یا جهاد اصغر؟ ارزیابی شما چیست؟ و به طورکلی چه تفاوت¬هایی که بین جهاد اکبر با جهاد اصغر وجود دارد؟
جهاد اکبر و اصغر با جهاد کبیر و اصغر با هم دو معنای متفاوت دارند. اصطلاح جهاد اکبر و جهاد اصغر مربوط به زمان پیامبر بود که وقتی مسلمانان از جهاد برگشتند فرمودند: شما در جهاد اصغر پیروز شده اید، اما جهاد اکبر باقی مانده است و توضیح فرمودند که منظور از جهاد اکبر جهاد با نفس است و این میدان مبارزه جهاد با نفس همیشه وجود دارد و همیشه مطرح است و نشان دهنده این است که انسان تا خود ساخته نباشد نمی تواند در سایر میدان های جهاد از جمله میدان های نظامی با ثبات قدم و استحکام کافی حضورداشته باشد.
اما جهاد کبیر که از آیه شریفه قرآن آمده است و مقام معظم رهبری مطرح کردند، در ذیل جهاد اصغر است یعنی آن جهاد با کفار مشرکین و منافقین و نه جهاد با نفس است، جهاد اصغر در آن اصطلاح، خود دارای سطوح و مراتبی است که یک مرتبه آن جهاد کبیر است یعنی در جهاد اصغر می توانیم جهاد کبیر و یا جهاد صغیر داشته باشیم.
یک تقابل همه جانبه¬ای در این جبهه حق و باطل در حال انجام و تنظیم است بر این اساس است به نظر می آید، انقلاب اسلامی در شرایط کنونی در مرحله جهاد کبیر قرار دارد به دلیل اینکه دشمن پس از ناکامی از مبارزه در جنگ سخت با اراده های مردم ایران به جنگ نرم روی آورده و در این جنگ نرم از تحریم های اقتصادی تا چالش های سیاسی را پیاده سازی کرده است.
دشمن امروز در جبهه سیاسی سعی می کند، ایران اسلامی را تحت انزوا قرار دهد و در جبهه فرهنگی سعی می کند که فرهنگ وابستگی، بی بند وباری، مسئولیت گریزی و سایر ویژگی هایی که مربوط به فرهنگ ملی و اسلامی ما نیست را وارد فرهنگ جامعه ما کند و به این ترتیب نفوذ فرهنگی خودش را تقویت می کند و با این وضعیت می توانیم بگوییم که یک جنگ تمام عیار منتها از نوع نرم میان ایران اسلامی و جبهه استکبار وجود دارد و راه مقابله با این مسئله اتکا بر جهاد کبیر است.
* به تعبیر مقام معظم رهبری جهاد کبیر یعنی اطاعت نکردن ازدشمن از کافر و از خصمی که در میدان مبارزه قرار گرفته، براین اساس بفرمایید که آیا مسئولان نظام اسلامی بر همین مبنا گام برداشته اند و یا در برخی برهه ها و بزنگاه های حساس به گونه ای دیگر عمل کرده اند؟
ببینید مجموعه کلیت نظام در طول دهه های گذشته بعد از انقلاب حتما اینگونه بوده که احساس مسئولیت به طور میانگین در قبال حفظ عزت، کرامت واقتدار جمهوری اسلامی داشته و حداقل در آن مقطع زمانی که مسئولیت داشته اند سعی کرده اند که کشور را به دشمن نفروشند و از جنبه های مختلف، قدرت کشور را افزایش بدهند، منتها نکته ای که در کنار این مسئله مشکل ساز شده این است که اندیشه ای که براساس آن دولت مردان تصور می کردند باید متکی بر آن مسائل کشور را تامین و توسعه داد، برگرفته از اسلام ناب نبوده است و ما روزنه هایی از نفوذ فکری دشمن را در لایه هایی ازمسئولین نظام به ویژه کارشناسان تصمیم ساز مشاهده می کردیم و ثمره این شاخص و نمود این تفکر انحرافی و وابسته هم در این جهاد ظاهر شده است.
و یا به دست گرفتن بازارهای بین المللی و حضور در بازارهای جهانی را جز با پیوستن به سازمان جهانی امکان پذیر نمی بینند. و یا گرفتن حقوق حقه ملت ایران در مقیاس جهانی را جز با پیوستن مکرر معادلات بین المللی و سازمان های جهانی که به محوریت دولت های استعمارگر ایجاد شده را ممکن نمی دانند.
این نوع صحبت ها و رویه ها نشان دهنده آن رگه هایی از نفوذ فرهنگی، تفکر مادی و غربی در بعضی از تصمیم گیران و تصمیم سازان کشوربوده که البته درطول زمان شدت و ضعف داشته است و همواره یکسان نبوده است و این نقطه، نقطه¬ی آسیب زا در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی بوده وهست.
* امروز اگر برخلاف رویکرد جهاد کبیر حرکت کنیم دچار چه خسارت هایی می شویم و چه هزینه هایی به نظام تحمیل می شود؟
ببینید پاسخ به این سئوال را وقتی متوجه می شویم که به اهداف دشمن در جنگ نرم فراگیری که دارد بیشتر توجه کنیم. آنها درصدد این هستند که کشور ایران اسلامی را به خضوع و تسلیم وادارند.
وادار کنند به اینکه شما باید به عنوان یک عضوی از جامعه جهانی هماهنگ با بقیه کشورها و هماهنگ با آمریکا و چند کشور قلدر رفتار کنید والا به عنوان یک عنصر نامطلوب مورد محاسبه و تنگنا و تهدید قرار می گیرید.
بنابراین این هدف اصلی است که دشمن تعقیب می کند و برای اینکه این هدف اصلی آنها محقق شود اینگونه وانمود می کند که درعرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، ما نمی توانیم مسائل خودمان را بدون اتکا به آنها حل کنیم و این هدفی است که دشمن دنبال می کند.
اگردر زمین دشمن بازی کنیم، شاهد سلطه دشمن در تمامی عرصه خواهیم بود
ما اگر در زمین دشمن بازی کنیم و به این سناریویی که دشمن چیده است تن دهیم معنی اش این است که باید بپذیریم در پیشرفت کشور در جنبه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی براساس الگوها و معادلاتی که نظام سلطه پیشنهاد می کند، حرکت کنیم. بی تردید وقتی که این انجام بپذیرد پیامد منفی سیاسی دارد و به معنای این است که ایران نمی تواند شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر استکبار را به خاطر اینکه خودش با تکیه برقدرت آن نظام حرکت می کند را سر دهد.
از نظر فرهنگی هم نمی تواند بگوید که انقلاب اسلامی پیامدار اسلام نابی است که علیه نظام سلطه افشاگری می کند بلکه باید نسبت به معیارهای فرهنگی که نظام سلطه القا می کند خضوع به خرج بدهد در بعد اقتصادی نمی تواند با اتکا به سرمایه داخلی و با حمایت مستضعفین عالم و به حمایت آنها یک نظام اقتصادی به واقع مردمی و حافظ منافع مستضعفین را پایه گذاری کند و باید در چرخه اقتصادی که به ثروتمندتر شدن ثروتمندان عالم می انجامد تن دهد و به حداقل درآمد و منافعی که در این چرخه اقتصادی نصیب آن می شود اکتفا بکند.
بنابراین می بینیم در همه ابعاد نفوذ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دشمن اتفاق می افتد و همه این پیامد ها فرآیند سستی دراین جهاد کبیر و تسلط دشمن است و فرآیند تسلط دشمن هویت زدایی از فرهنگ اسلامی و ایرانی و هویت زدایی از جامعه اسلامی است.
*بفرمایید که با کدام نوع از جهادها می توان به مقابله با نفوذ دشمنان و جنگ نرم پرداخت؟
ببینید به صورت خلاصه بهترین تعبیر، همان تعبیری است که مقام معظم رهبری فرمودند و آن جهاد کبیر است. منتهی آنچه که در تعبیر و شرع در رابطه با مفهوم جهاد کبیر به کار رفته، باید به آن التفات کرد، در شرع گفته شده، باید بررسی کنیم، جهاد کبیر چه اجزا و لایه¬هایی دارد و مخاطبین، مسئولیت خودشان را در حفظ گردنه ها و حفظ خاکریزها و بلکه بالاتر از حفظ خاکریزها، پیشروی به طرف خاکریز دشمن را بتوانند به خوبی شناسایی کنند.
بی شک بیشترین تأثیر را درایجاد عقبه فرهنگی نظام دانشگاهیان و حوزویان دارند، حوزویان باید مشروعیت دانش ها و مشروعیت تصمیم گیری ها را از طریق ارتباط دادن منطقی بین آنها و منابع دین به عهده بگیرند.
دانشگاهیان از طریق تبدیل آن آموزه های دینی به معادلات کاربردی و به دانش های تجربی، باید مسئولیت کاربردی کردن و تولید نظریه¬های اندیشه¬ای را به عهده بگیرند. نظام کارشناسی ما در سه قوه باید بتواند مبتنی بر این دانش اسلامی، وضع قوانین کرده و اصلاح ساختارها را داشته باشد و گردش منابع انسانی و طبیعی را به گونه ای که بیشترین و بهترین بهره وری را به نفع اهداف انقلاب اسلامی در پی داشته باشد را تضمین و تأمین کند.
بنابراین می بینیم که این یک زنجیره کاملا به هم مرتبط و به هم متصل است که از بنیادی ترین دانش ها تا کاربردی ترین دانش ها و از علمی ترین لایه ها تا اجرایی ترین لایه ها را در بر می گیرد.
مهم این است که ما خودمان را در جبهه انقلاب اسلامی تعریف کنیم، بشناسیم و باورکنیم که جبهه معارض انقلاب اسلامی وجود دارد و واقعیت دارد و به صورت فراگیر و شبانه روزی فعالیت می کند و نقاط ضعف ما را به خوبی رصد می کند و در صورتی ما می توانیم دراین جنگ جهاد کبیر تمام عیار موفق ظاهر شویم که نقاط ضعف خودمان را پوشش دهیم و با هم باید پوشش دهیم، و نقاط ضعف دشمن را باید بشناسیم و با هم نقاط ضعف را دست بگذاریم تا او به مسائل خودش مشغول شود و ازدست اندازی به منافع کشور اسلامی ناامید شود.
*در جهاد کبیر نباید در حوزه های مختلف به ویژه در عرصه سیاست و فرهنگ از دشمن تبعیت کرد؟ آیا این مسئله امروز در نظام اسلامی نمود دارد و ما به معنای واقعی کلمه شاهد عدم تبعیت از دشمن هستیم و درعرصه سیاست، فرهنگ واقتصاد انقلابی می اندیشیم؟
این را ما به صورت یکنواخت و یکسان نمی توانیم نسبت به همه مسائل، اضلاع، مقاطع، اصناف و جبهه های فعالیت به صورت یکسان قضاوت کنیم.
طبیعتا آن بخش هایی از جامعه که ارتباط ساختاری و مهم تر از ساختاری ارتباط معنایی، فرهنگی و بینشی با ولی فقیه داشتند آنها توانستند که برخط صحیح صراط مستقیم انقلاب امام رضوان الله علیه حرکت کنند و بعضی که به عبارتی این توجه را نداشتند و مبانی انقلاب را درست نشناختند و توکل به ذات باری تعالی را به عنوان یک عامل پیشرونده، باور کافی انداشتند، آنها طبیعتا درهر رده یا موضعی از تصمیم گیری بودند سست عمل کردند و باعث شدند که آن منویات رهبری به درستی دنبال نشود.
من در این خصوص نسبت به دوسه نکته و دوسه موردی که به نوعی به نفوذ فرهنگی دشمن در جبهه انقلاب اسلامی محسوب می شود توجه خوانندگان گرامی راجلب کنم.
یکی از اندیشه های امام رضوان الله علیه که آن را متمایز می کرد از فقهای دیگر توجه عدم جدایی دین از سیاست بود و امام رضوان الله علیه، دین را به سیاست وارد می کرد و منظورش از سیاست، حاکمیت بود.
و از حکومت و حاکمیت اسلامی و اداره جامعه برمبنای اسلام حمایت و دفاع می کرد. این شاخص است، اگر الان نغمه هایی ساز شود بر اینکه حکومت اسلامی یک حکومت سکولار می تواند باشد بر این مبنا که لازم نیست دین در طراحی¬های حاکمیتی دخالت کند. دین حرفی برای چگونگی اداره کشور ندارد و نمی خواهد داشته باشد طبیعتا دارد آب به آسیاب دشمن می¬ریزد و دست تأثیر دین و آموزه های دینی را از الگوی پیشرفت اسلامی دارد کوتاه می کند.
لزوم توجه به مسئله استقلال طلبی در جهاد کبیر
یک شاخص دیگر اندیشه حضرت امام که در این جهاد کبیر باید مورد توجه قراربگیرد، مسأله استقلال طلبی است.
استقلال طلبی را امام به دلیل وجود اندیشه های وابسته¬ای که در اوایل بعد از انقلاب بود وبه دلیل سابقه وابستگی کشور در زمان رژیم شاه به کشورهای شرقی و غربی داشت و این را به عنوان یک ارزش مطرح کردند و مردم ما هم به خوبی آن را تلقی کردند و جز شعارهای اصلی شان آوردند و برایش به عنوان یک ارزش سرمایه گذاری کردند.
الان نغمه هایی شنیده می شود مبنی بر اینکه دارند معنی استقلال را تحریف می کنند یا اینکه اساسا استقلال به این معنا را به عنوان یک ارزش تلقی نمی کنند بلکه می گویند کشور در ارتباط با سایرکشورها قابلیت توسعه پیدا می کند و بنابراین هیج کشوری در دنیای امروز نمی تواند ادعای استقلال کند، همه کشورها به هم احتیاج دارند و به همین دلیل پیشرفت در این تعامل با جهان اتفاق می افتد.
این حرف یک جنبه صحیح دارد و آن اینکه به هرحال یعنی براساس این حرف یک تلقی غلط از استقلال طلبی ایجاد شده است و حال اینکه اگر امام رضوان الله علیه می فرمودند، باید ما استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی داشته باشیم معنای آن این نبود که می خواهیم قطع ارتباط با همه دنیا بکنیم و این پر واضح است و این یک نفهمی از کلام امام است که به حضرت امام نسبت داده بشود و منظور امام این بود که ما اگر می خواهیم با دنیا ارتباط داشته باشیم این ارتباط نباید به قیمت از بین رفتن اقتدار و هویت ما تمام بشود، نکته آخری که عرض بکنم بحث انقلابی گری و اندیشه انقلابی است که یکی از مهمترین شاخص¬های انقلاب استکبار ستیزی است، امام رضوان الله علیه با شجاعت و صراحت در مقابل همه دولت¬های استکباری ایستادند و آن جمله معرف امام را (آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند) که همه حفظ شده¬اند در شرایطی امام مطرح می-کردند که ما در جنگ تحمیلی برای حداقل امکانات تسلیحاتی لازم برای دفاع در مقابل هجوم بیگانگان دچار تنگنا بودیم، این نشان می دهد که محاسبه حضرت امام بر اساس محاسبات دنیایی نبود و توانستند بر اساس همین محاسبه الهی کشور را به پیش ببرند و بسیج کنند و با پیوند اراده های مردم یک سد مستحکمی را در مقابل دشمن ایجاد بکنند.
بدون تردید اگر توانستیم در مقابل جبهه زیاده خواه استکباری و سلطه براساس ایمان به این سنت الهی حرکت بکنیم، همچون گذشته به پیش خواهیم رفت و بر موانع فایق خواهیم آمد اما اگر بخواهیم مبنای حرکت خود را تغییر دهیم و بر اساس معادلات و محاسباتی که کشورهای دیگر با هم دارند، پیش برویم، طبیعی است که به سرعت منزوی خواهیم شد و باید دست از ارزش های خود که همان ارزش های انقلابی است، بکشیم.
ارسال نظر