ظلم به بورسیهها چگونه جبران می شود؟
متاسفانه با روی کار آمدن دولت یازدهم در سال 1392، به دلیل حاکم شدن رویکرد سیاسی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و تحریک عدهای از دانشگاهیان سرخورده و البته غیرانقلابی و با هدف انتقامگیری موضوع بورسیههای تحصیلی دولت قبل رسانهای شد و در اقدامی نابخردانه و ناجوانمردانه، اتهامهای سنگینی اعم از رانتخوار، سوء استفادهگر و... نثار این جوانان و نخبگان گردید.
دکتر محمد مهدی انصاری طی یاددداشتی در روزنامه رسالت نوشت: موضوع بورسیههای تحصیلی که در دولت قبل به تعدادی از دانشجویان ممتاز، نخبه و گزینش شده اعطا شد، به مسئلهای جنجالی و سیاسی در سه سال قبل تبدیل شده است. فرآیند اعطای بورسیههای تحصیلی در مقاطع مختلف در تمام ادوار و دولتهای گذشته مسبوق به سابقه بوده است و بر اساس دستورالعمل اعطای بورس تحصیلی، دانشجویان نخبه و حائز شرایط در این فرآیند پذیرفته شده و مشمول مقررات بورسیه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شدهاند؛ چرا که این اقدام از حیث «کادرسازی» برای دانشگاهها و «پرورش» هیئت علمی، «جذب» عناصر نخبه و «هدایت» ایشان به سمت تحصیلات تکمیلی و تخصصی، سیاست نخبهپروری و پروراندن استعدادهای جوان، موضوعی کاملا پذیرفته شده و حکیمانه بوده و هست.
بدیهی است اقدام دولت قبلی در شناسایی، جذب و پرورش تعدادی از بهترین و متعهدترین جوانان دانشگاهی از سراسر کشور که دارای روحیه انقلابی و ولایی نیز بودهاند، در همین راستا بوده و سرمایهگذاری روی آنها، شاید راهبردیترین، دوراندیشانهترین و عالمانهترین سیاست و اقدام دولتهای نهم و دهم بوده است.
این سیاست به هرحال در تلاش بوده برای آینده نظام اسلامی کادرسازی کند تا در دهههای آتی تعدادی از مدیران و کارگزاران کشور از میان همین جوانان و عناصر پرورش یافته و گزینش شده انتخاب شوند. این حقیقت، چه خوشایند امروز ما باشد و چه خوشایندمان نباشد، خدمتی بیبدیل برای آینده نظام اسلامی بوده است.
متاسفانه با روی کار آمدن دولت یازدهم در سال 1392، به دلیل حاکم شدن رویکرد سیاسی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و تحریک عدهای از دانشگاهیان سرخورده و البته غیرانقلابی و با هدف انتقامگیری موضوع بورسیههای تحصیلی دولت قبل رسانهای شد و در اقدامی نابخردانه و ناجوانمردانه، اتهامهای سنگینی اعم از رانتخوار، سوء استفادهگر و... نثار این جوانان و نخبگان گردید. نخبگانی که خود افرادی شاخص، ممتاز، متعهد، باسواد، اهل پژوهش و تحقیق و فعال عرصههای سیاسی و رسانهای کشور بودند، آماج یک برنامه غلط و سیاست زده شدند که به تعبیر مقام معظم رهبری جزو غلط ترین کارهای چند سال اخیر بود و به بسیاری از این افراد «ظلم» شد.
البته این ظلم فقط در حق این جوانان شایسته و خانوادههای ایشان روا داشته نشد بلکه ظلم اصلی در حق نظام مظلوم جمهوری اسلامی اعمال شد که به ساحت بیش از سه هزار تن از بهترین، مستعدترین، انقلابیترین، ولاییترین و با انگیزهترین نخبگان و جوانان آن انگهای زیادی الصاق گردید!
جناب آقای دکتر فرهادی! جنابعالی فرد باسابقهای در مسئولیتهای مختلف اجرایی کشور بودهاید و بهتر از هر کسی میدانید افراد پشت صحنه این ظلم بزرگ، در واقع نگران تربیت و پرورش عدهای جوان انقلابی و متعهد و حضور آنان در فضای دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی بودهاند و نیک میدانید چگونه سناریوی غیراخلاقی و ناجوانمردانه شان را به مدد فضای رسانهای رقم زدند.
متاسفانه به دلیل عدم قاطعیت نمایندگان مجلس و قوه قضائیه در پی هشدار و نکوهش رهبر معظم انقلاب، کماکان کارشکنیها در قبال این نخبگان و جوانان استمرار دارد و مسئول اصلی تداوم این ظلم بزرگ بعد از آقای رئیس جمهور، جنابعالی هستید.
آقای وزیر! بدانید دیر یا زود دوران مسئولیت جنابعالی نیز به اتمام خواهد رسید و اگر این موضوع به سرانجام نرسد، شرمندگی آن برای شما باقی خواهد ماند. باور کنید در قبال چنین ظلم بزرگی، مسببان و عاملان و مسئولان امر عاقبت به خیر نخواهند شد و این مقطع گذراست و چرخش روزگار و قاعده لایتغیر دنیا به گونهای رقم خواهد خورد که در آیندهای نزدیک همین نخبگان امروز و جوانان مورد ظلم واقع شده در صدر مناصب اجرایی و تصمیمسازی قرار خواهند گرفت و امید که هرگز حتی یک نفر از آنان در مقام تلافی برنیاید!
از شما انتظار میرود اجازه ندهید این پرونده مشمول مرور زمان شود و با استمرار ظلم و تداوم شیطنت عدهای افراطی و تنگنظر، شرمساری و تلخی در پرونده وزارت جنابعالی ثبت و ضبط شود.
ارسال نظر