پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- آیت الله احمد جنتی روز سه شنبه از سوی اعضای جدید مجلس خبرگان رهبری، به عنوان رئیس جدید این مجلس، برای دو سال آینده انتخاب شد.

رقابت روز گذشته مجلس خبرگان ریشه درگذشته دارد. رقابتی میان آیت الله جنتی و آیت الله هاشمی رفسنجانی که تبدیل به رقابت میان آیت الله جنتی-آیت الله امینی شد. این رقابت از سال 84  حول محور آقای محمود احمدی‌نژاد شکل تازه‌ای به خود گرفت. یک سویش منتقد احمدی نژاد و سوی دیگرش حامی احمدی نژاد. این رقابت پس از فوت آیت الله علی مشکینی به‌طور کاملا واقعی در انتخاب هیات رییسه مجلس خبرگان روی داد و با برتری هاشمی رفسنجانی پایان یافت. آن هم در دوران ریاست اصول گرایان بر پارلمان و دولت. اکنون اما سئوال این است که چرا در دوران ریاست اعتدال گرایان بر دولت و حضور بیشتر اصلاح طلبان در پارلمان از قدرت آیت الله هاشمی در مجلس خبرگان کاسته شده؟ پاسخ به این سئوال شاید بتواند در آینده سیاسی آقای هاشمی هم تاثیرگذار باشد. اینکه وی به عنوان حامی اصلی فهرست میانه روها برای خبرگان که اتفاقاً در تهران رأی بالایی کسب کرد، نتوانست اعتماد سایر اعضای خبرگان را به دست آورد؟

در میان پاسخ‌های گوناگون به این سئوال، شاید مهم‌ترین پاسخ نوع مواضع آقای هاشمی در چند سال گذشته و نوع عملکرد او در قبال فرزندانش باشد. وی رفته‌رفته از غلظت مواضع انقلابی‌اش کاسته و بعضا نامتعارف سخن می‌گوید و اتفاقاً استقبال جریان غرب‌گرا  از این سخنان هم پرشور بوده است، به نحوی که می‌توان گفت .با فاصله گرفتن آقای هاشمی از شعارهای انقلاب گویا از مشروعیت او میان روحانیون بلند پایه و علما نیز کاسته شده است. این روند از انتخاب هیات رییسه خبرگان از سال 86 تا اتفاق دیروز قابل مشاهده است.

انتخابات خبرگان فرجامی برای پروژه آقای هاشمی بود؛ پروژه‌ای که با به میدان  کشیدن حجت الاسلام سیدحسن خمینی آغاز شد، با لیست «جیم» ادامه یافت و با نامزدی آقای امینی به پایان رسید. در این پروژه که هزینه‌های خاص خود را هم برای اصولگرایان و هم برای اصلاح طلبان داشت، عاقبت رقیب و منتقد جدی آقای هاشمی بر کرسی ریاست نشست. این یک شکست به حساب نمی‌آید؟

 معناداری رای خبرگان

آقای هاشمی سعی داشت با سوء استفاده از بیت امام (ره) یک فراکسیون غیر همسو در مجلس خبرگان پنجم  تشکیل داده تا از طریق آن مواجهه با رهبری را ساماندهی نماید. در این رابطه وادارساختن نظام به پذیرش پروژه تغییر و تعامل با آمریکا از مهمترین اهداف آقای هاشمی بود.

اقدامات آقای هاشمی در انتخابات خبرگان :

1- دوقطبی سازی انتخابات و تبدیل به رقابت جناحی

2- تشویق گسترده اشخاص برای ثبت نام در خبرگان

3- ایجاد هزینه رد صلاحیت ها برای شورای نگهبان

4- اخذ تایید نامزدهای مورد نظر با حربه هزینه سازی

5- معرفی نامزدها غیر از کانال جامعه مدرسین

6- معرفی افراد همسو با خود در لیستی مجعول

7- رقیب سازی برای رأی نیاوردن مخالفین خود

8- مهندسی افکار با کمپین رأى منفی BBC و VOA

آقای هاشمی درباره آن فکر کنند

1- تحلیل مجلس خبرگان بر اساس جناح بندی های سیاسی موجود خطایی راهبردی است. اصولا اکثریت اعضای مجلس خبرگان در شانی متفاوت از جناح بندی های اصلاح طلب و اصول گرا هستند. عمده افراد بر اساس تشخیص هایشان که آن هم بر اساس شناخت از افراد است نه گرایش های سیاسی، به حجت شرعی می رسند و بر اساس حجت شرعی رای می دهند.

2- خوب است آقای هاشمی مروری به عملکرد خود و اطرافیانشان داشته باشند و ببینند که چه شده است که شخصی مثل ایشان که بیشترین پایگاه را درون جریان روحانیت سنتی انقلابی داشته اند، امروز به جایی رسیده اند که این آقایان در تشخیص خود، حجت شرعی پیدا نمی کنند که به ایشان برای ریاست خبرگان رای دهند؟! در حالیکه به ایشان چنان اعتمادی وجود داشت که  نقش کلیدی در شکل دهی به فکر و رای خبرگان سال 68 داشت (که بسیاری از افراد فعلی  همان افراد قدیم هستند و ترکیب کلی تغییر زیادی با آن سال ها نکرده است).

آقای هاشمی باید به این سوال مهم فکر کنند که چه شده است که پایگاه اجتماعی شان از طیف روحانیت انقلابی سنتی به مردم بالا شهر تهران با نظام ارزشی کاملا متفاوت تغییر پیدا کرده است.

شکست جریان غرب‌گرا

این شکست، در واقع شکست دوم جریان غرب‌گرا در کشور و در راس آن‌ها آمریکا و انگلیس است؛ شکست اول این جریان را می‌توان به ریاست رسیدن آیت الله جنتی و شکست پروژه‌ی آن‌ها برای اثرگذاری بر مجلس خبرگان دانست.

شکست دوم و بزرگ‌تر این جریان را هم می‌توان مشخص شدن عدم صداقت آن‌ها در بحث دموکراسی دانست؛ افراد منتصب به جریان غرب‌گرا تنها زمانی دموکراسی را قبول دارند که انتخابات به نفع آن‌ها تمام شده باشد.

این انتخاب به همان‌ اندازه‌ای دموکراتیک بوده که انتخاب اعضای خبرگان توسط مردم دموکراتیک بوده؛ اما ما می‌بینیم که به فاصله چند ساعت پس از انتخاب آیت ‌الله جنتی تنها چیزی که در رفتار این جماعت دیده نمی‌شود احترام به رای مردم و احترام به آرای منتخبان مردم است.