وزارت امور خارجه ترکیه با صدور بیانیه ­ای اعلام کرد که در جریان مذاکرات میان هیئت‌های دیپلماتیک ترکیه و رژیم صهیونیستی با هدف دست­یابی به توافق برای از سرگیری روابط میان دو طرف پیشرفت­ های خوبی حاصل شده است. در این مذاکرات که روز پنجشنبه ۱۳۹۵/۱/۱۹ در لندن صورت گرفت، دو طرف بر سر « تدوین جزئیات توافق نهایی» در نشستی که قرار است به زودی برگزار شود، به توافق رسیدند.

 

مروری بر علل نزدیکی ترکیه و رژیم صهیونیستی

 فریدون سینرلی اوغلو، معاون وزیر خارجه ترکیه، جوزف سیچانوور، مشاور و فرستاده ویژه نخست وزیر رژیم صهیونیستی و ژنرال یاکوب ناگل، سرپرست شورای امنیت ملی اسرائیل، در این مذاکرات حضور داشتند. هر چند گفته می­ شود دور اول مذاکرات از سرگیری روابط ظاهراً ماه دسامبر سال گذشته برگزار شده و دور بعدی مذاکرات هم در ماه فوریه در ژنو صورت گرفته است. 

 

روابط آنکارا – تل­آویو از ژوئن 200۹، زمانی که در نشست داووس سوئیس رجب طیب اردوغان رئیس جمهور فعلی و نخست­ وزیر وقت ترکیه طی یک انتقاد شدیداللحن به درگیری لفظی با شیمون پرز رئیس جمهور رژیم صهیونیستی پرداخت، دستخوش تغییرات عمیق شد. در ماه مه سال 2010 نیز، کشتی امدادرسانی ترکیه به نام ماوی مرمره که به منظور کمک به مردم تحت محاصره نوار غزه، عازم سواحل این منطقه بود، هدف حمله کماندوهای دریایی رژیم صهیونیستی قرار گرفت و ۹ تن از فعالان ترک طرفدار فلسطین کشته و ده­ها نفر زخمی شدند و روابط دو طرف علی­ الظاهر به مرحله قطع کامل رسید. خبر آشتی میان آنکارا – تل­آویو بعد از پنج سال، در حالی فاش می­ شود که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسائل منطقه معتقدند اساساً قهری در میان نبوده است و این دو رژیم همواره و به خصوص با شروع تحولات سوریه از سال 2011 مناسبات امنیتی عمیقی با یکدیگر داشته ­اند. آن­ها می ­گویند اردوغان و نتانیاهو در بسیارى از موضوعات، هماهنگ عمل مى­کنند و پشت پرده با هم ارتباط دارند چرا که منافعشان اجازه نمى ­دهد در حالت قهر و دشمنى به سر ببرند. در این نوشتار تلاش شده است به اختصار مناسبات میان ترکیه و رژیم صهیونیستی مرور و دلایل نزدیکی دولت به ظاهر اسلامگرای اردوغان به آن رژیم جعلی بررسی گردد. 

 

پیشینه روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی 

 

پس از تأسیس رژیم صهیونیستی در سال 1۹48، ترکیه این رژیم را به رسمیت شناخت و مبادرت به برقراری روابط سیاسی با آن کرد. آنکارا و تل­آویو در دهه­های 1۹۹0 و 2000 میلادی از متحدان نزدیک منطقه­ای یکدیگر بودند و حتی در زمان حکومت دولت­های اسلامگرا در ترکیه، باز هم روابط گرم دو کشور ادامه داشت. رجب طیب اردوغان (که در آن سال­ها نخست وزیر ترکیه بود)، در سال 2005 از اسرائیل بازدید و با سران این رژیم دیدار کرد. او در جریان این سفر پیشنهاد کرد بین آن دولت غاصب و فلسطینیان میانجی­گری کند. شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی نیز در ماه نوامبر 2007 میلادی، طی سفر به ترکیه با عبدالله گل همتای ترک خود دیدار و در مجلس امّت ترکیه سخنرانی کرد؛ این اولین بار بود که در آن از رئیس رژیم صهیونیستی دعوت می‌شد در برابر مجلس کشوری سخنرانی کند که عمده جمعیت آن را مسلمانان تشکیل می ­دهند. اما در ژوئن 2009 در حاشیه نشست اقتصادی جهان در داووس، زمانی که به ابتکار روزنامه واشنگتن‌پست میزگردی موسوم به « غزه، مدلی برای خاورمیانه» برای بررسی اوضاع غزه برگزار شده بود، و در آن بان کی‌مون دبیرکل سازمان ملل متحد، عمرو موسی دبیرکل اتحادیه ‌عرب، شیمون پرز رئیس رژیم‌ صهیونیستی، رجب طیب­ اردوغان نخست‌وزیر ترکیه و والریه جارت مشاور نزدیک رئیس‌جمهور آمریکا شرکت داشتند، هنگامی که نوبت به سخنرانی اردوغان رسید پرز را به باد انتقاد گرفت و با خطابی آتشین از صهیونیست­ها به­ عنوان آدم­کش و کودک­ کش یاد کرد. آن ماجرا به «وان مینیت» شهرت یافت و به دنبال آن روابط دو دولت تا حدودی به سردی گرایید اما زمانی این روابط وارد مرحله بحرانی شد که در 31 مه سال 2010 میلادی کشتی امدادرسان ماوی مرمره حامل کمک‌های بشردوستانه از ترکیه به مقصد غزه در آب­های بین المللی دریای مدیترانه هدف حملات نیروهای صهیونیستی قرار گرفت. در این حادثه 9 فعال ترک‌تبار حقوق بشر از جمله یک نوجوان آمریکایی- ترکی کشته و حدود 50 نفر زخمی شدند؛ یک فعال ترک­تبار دیگر که در این حمله‌ زخمی شده بود بعد از سپری کردن چهار سال در کما جان باخت. حمله به ماوی مرمره باعث فراخواندن سفرا، تبادل اتهامات و سال‌ها تیرگی روابط میان این دو دولت شد. 

 

اردوغان برای از سرگیری روابط دوستانه سه شرط تعیین کرد؛ این سه شرط اولیه عبارت بودند از: عذرخواهی رسمی رژیم صهیونیستی بابت حمله به کشتی و کشته شدن اتباع ترکیه و زخمی شدن ده­ها تن دیگر، پرداخت غرامت به آسیب دیدگان و رفع محاصره غزه. 

 

سال 2013 هنگام سفر اوباما به منطقه خاورمیانه، فرصتی مناسبی پیش آمد تا وی برای میانجی­گری بین اسرائیل و ترکیه تلاش کند. این میانجی­گری به عذرخواهی تلفنی نتانیاهو از ترکیه منجر شد. در پی عذرخواهی بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی روابط دوجانبه از سر گرفته شد. اما روزنامه صهیونیستی هاآرتص به نقل از مقاماتاین رژیمنوشته است: دو موضوع اصلی که هنوز بدون راه حل باقی مانده یکی مربوط به درخواست اسرائیل در خصوص تعطیل کردن فعالیت مقر فرماندهی نظامی حماس در استانبول و دیگری نیز درخواست ترکیه مبنی بر شکستن محاصره نوار غزه از سویاسرائیلاست. گفته می­شود همین دو مورد محور اصلی مذاکرات پنجشنبه گذشته طرفین در لندن بوده است. 

 

آن روی سکه تنش در روابط ترکیه ـ رژیم صهیونیستی 

 

واقعیت روابط ترکیه و رژیم صهیونیستى چیز دیگری است. این دو رژیم به­ویژه در20 سال اخیر، در بیشتر مواقع روابط خیلى نزدیک و صمیمانه ­اى با هم داشته­ اند و نمى­ توان فقط سردى ارتباطشان در دو سه ســال اخیر را دید و چشم را به سوابق دوستانه این دو متحد نزدیک بست. مانورهای «پری دریایی» و « عقاب آناتولی» بین سال‌های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٠، انعقاد قراردادهای نظامی به ارزش ٦٦٦ ‌میلیون دلار و انتقال سالانه ٥٠‌ میلیون متر مکعب آب از ترکیه به سرزمین ­های اشغالی بیانگر انعطاف آن­ها در مقابل یکدیگر می­ باشد. 

 

برخی کارشناسان ژست­ های سیاسی اسلام­ خواهانه اردوغان و حزب متبوعش را تنها عوام­فریبی ­هایی برای گرفتن رأی مردم مسلمان ترکیه قلمداد می ­کنند و معتقدند ورود این گروه به ظاهر اسلامگرا به عرصه قدرت هیچ تغییری در معادله‌های دیپلماتیک میان آنکارا و تل‌آویو ایجاد نکرده است. وقتی که اردوغان در جریان نشست داووس سوئیس آن نمایش را در برابر شیمون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی اجرا کرد و سال بعد هم در مورد حمله کماندوهای صهیونیست به کشتی ترکیه‌ای ماوی مرمره موضع تندی گرفت و روابط سیاسی ترکیه با رژیم صهیونیستی را قطع کرد، در واقع سعی داشت با کشورهای منطقه رابطه دوستانه‌ای داشته باشد و خود را به‌عنوان دوستی در منطقه و مدافع فلسطین مطرح کند . ناوگان آزادی که علت اصلی بروز چالش میان آنکارا و تل‌آویو بود، با تلاش مخالفان دولت ترکیه کار خود را آغاز کرد، اردوغان حتی اعضای حزب خود را از شرکت در این کاروان منع کرده بود، اما وقتی که رژیم صهیونیستی کشتار غیر نظامیان این کاروان در آب­های آزاد را مرتکب شد، دولت ترکیه خود را در تنگنا دید و مجبور شد در مقابل افکار عمومی نسبت به این اقدام واکنش نشان دهد. البته این واکنش بیش از این که ریشه‌ای و عمیق باشد، صوری و عوام­فریبانه بود. دستگاه دیپلماسی ترکیه برای جبران این مواضع حتی اقداماتی را برای دلجویی از صهیونیست‌ها انجام داد و در آتش سوزی سال 2011 هواپیماهای خود را برای شرکت در مهار آتش به شمال سرزمین‌های اشغالی فرستاد. احمد داود اوغلو نظریه پرداز سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه نیز دیدارهای علنی و محرمانه زیادی را با مسئولان صهیونیستی برگزار کرد تا آن­ها را به یک عذرخواهی هر چند صوری قانع کند. مناسبات واقعی آنکارا - تل­آویو بعد از حادثه کشتی مرمره با وجود هیاهوی تبلیغاتی رسانه‌ها، دستخوش تغییرات چندانی نشد، تغییر در روابط تنها محدود به خارج شدن سفرای دو طرف بود، اما مناسبات دیپلماتیک همچنان به حال خود باقی ماند. برخی از توافقنامه ­های امنیتی و نظامی نیز به حالت تعلیق درآمد اما به صورت کامل متوقف نشد. دولت اردوغان برای مدتی سفارش­ های دولتی از صنایع دفاعی رژیم صهیونیستی را به حال تعلیق درآورد. رژیم صهیونیستی به نوبه خود از اعاده پنج فروند پهپاد «هرون» که به عوض کردن موتور نیاز داشتند، به ترکیه خودداری و از صدور موشک‌های باراک-8 و تجهیزات زرهی جت تانک ­های م-60 صرف نظر نمود. نوسازی چهار «آواکس» که ترکیه از آمریکا خریده بود و قرار بود شرکت اسرائیلی IAI-ELTA بر روی آن­ها برنامه پشتیبانی معادل 25 میلیون دلار نصب کند، به حال تعلیق درآمد. ولی وقتی اعتراضات مردم فروکش کرد، همکاری نظامی فنی به حال عادی خود بازگشت در حالی که همکاری سرویس ­های ویژه هیچ وقت قطع نشده بود. 

 

بر اساس گزارش‌های صهیونیستی روابط اقتصادی میان دو طرف نیز بعد از این حادثه به جای کاهش، با افزایش همراه بود و از دو و نیم میلیارد دلار در سال 2009 به 4 و نیم میلیارد دلار در سال 2011 رسید! در همان ایام که ترک­ها از تیر و تفنگ بازى­ هاى کماندوهاى صهیونیست به ظاهر عصبانی بودند، مقامات تل­آویو با گرفتن ژستى تأسفى چنین وانمود کردند که مجبور به نشان دادن این عملیات بوده­اند؛ توجیه ­شان هم این بود که اگر جلوى این بدعت را نمى­ گرفتند هیچ معلوم نبود که کشورهاى دیگر هم یاد بگیرند و هر وقت که مى­ خواهند به غزه کمک­رسانى کنند. در مقابل مقامات آنکارا هم پایشان را در یک کفش کرده بودند که فقط در یک صورت، روابطشان را با تل آویو عادى مى­ کنند، وقتی که صهیونیست­ ها دست از محاصره غزه بردارند. اکنون اردوغان شروط خود را کنار گذاشته و نه‌ تنها با حمایت از گروه‌های تروریستی منطقه را به آتش کشیده بلکه با کنار گذاشتن مسئله محاصره غزه، تمام شرایط رژیم صهیونیستی را پذیرفته است. یک شاهد دیگر برای روابط دوستانه این دو رژیم در حوادث تروریستی اخیر در ترکیه و انفجار استانبول قابل ذکر است؛ در این انفجار چند شهروند صهیونیستى هم کشته شدند، اما نتانیاهو نه شاخ و شانه­ ای کشید و نه عصبانیتى به خرج داد در حالى که اگر روابط میان آنکارا – تل­آویو تیره بود، قطعاً پاى متهم کردن طرفین به وسط کشیده مى ­شد. 

 

همچنان که پیشتر اشاره شد بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، 2۷ مارس سال گذشته میلادی در تماس تلفنی با اردوغان از واقعه حمله به کشتی مرمره ابراز تأسف و عذرخواهی کرد. هر چند این نحو عذرخواهی در عرف دیپلماتیک به مثابه عذرخواهی رسمی نیست که علی­ القاعده با صدور بیانیه رسمی انجام می­شود، اما ظاهراً برای اردوغان کافی بوده است؛ این معنا در سخنان نامق طان سفیر ترکیهدر واشنگتن نیز آمد که در تشریح ماهیت مناسبات « استوار» ترکیه و رژیم صهیونیستی گفت: دوستان واقعی فقط آن­هایی هستند که از هم­دیگر عذرخواهی می‌کنند . 

 

این عقب­نشینی در مورد دو شرط دیگر هم با کوتاه آمدن اردوغان از مبلغ اولیه درخواستی برای دریافت غرامت و چشم پوشی کامل از شرط رفع محاصره غزه انجام شده است. اردوغان با چشم پوشی از مسأله محاصره غزه نشان می­دهد با وجود تمام ادعاهایش نسبت به فلسطین، از سرگیری روابط با رژیم صهیونیستی برای او در اولویت است تا رفع محاصره غزه و رسیدن کمک­های ضروری به مردم تحت محاصره. 

 

واقعیت آن است که تحلیلگران از عادی سازی روابط میان ترکیه و رژیم صهیونیستی به آشکار سازی روابط تعبیر می­ کنند و معتقدند، نه اردوغان و نه دستگاه دیپلماسی او قبل از این حاضر به افشای روند مذاکرات نبودند و اکنون که این روند به نتیجه رسیده و نمره قبولی را از سوی صهیونیست­ها گرفته، حاضر شده­اند تا با صدور بیانیه­ای به نتیجه رسیدن آن را تأیید کنند، چرا که به نظر می­رسد اردوغان نسبت به شرط و شروط قبلی خود برای عادی سازی روابط عقب نشینی قابل توجهی کرده تا رضایت صهیونیست­ها را به دست آورد. 

 

در واقع اردوغان بعد از اینکه برای دومین بار موفق به کسب رأی مردم شد، ماهیت خود را بیش از پیش رو کرد و با حضور فعال در برخی طرح ­های استعمارگرایانه در منطقه، به­ ویژه در پرونده سوریه و عراق نقشی منفی بازی کرد؛ او از ژست سیاسی اسلام­خواهانه خود برای سازش میان اسرائیل و فلسطین نیز کمک گرفت. مهم تر از همه باید به یاد داشت که ترکیه یک عضو فعال ناتو است و ناتو در ذات خود نمی‌تواند دشمنی برای اسرائیل باشد، بنابراین نمی‌توان تصور کرد که ترکیه در آن واحد هم دوست اسرائیل باشد و هم دشمن آن. 

 

ترک‌ها مرزهای خود را مرزهای ناتو می ­دانند و استقرار سپر موشکی اخیر در خاک این کشور نیز در راستای همین سیاست دنبال شده است؛ پر واضح است که جنگ آنکارا با تل‌آویو یک جنگ زرگری بوده و دیگر نمی‌تواند افکار عمومی را فریب دهد. علت پایان دادن به این فریب بین‌المللی را نیز می‌توان در علنی شدن ارتباطات مخفیانه آن­ها دانست. 

 

مهم ترین علل نزدیکی ترکیه به رژیم صهیونیستی 

 

به عقیده کارشناسان مسائل منطقه، ترکیه براى نزدیکی به رژیم صهیونیستى انگیزه ­هاى متعددى دارد. گرچه ترکیه و رژیم صهیونیستی در سال­های اخیر در عرصه تعاملات خود فراز‌ و‌ فرودهای زیادی را تجربه کرده ­اند، اما با توجه به شرایط به‌نظر می‌رسد تعیین‌کننده اصلی این فراز و فرودها ترکیه بوده است؛ چرا که ماهیت سیاست خارجی رژیم صهیونیستی که بر عنصر محوری «حفظ امنیت» و به دنبال آن «دشمن‌سازی» بنا شده، تحولات شگرف و متفاوتی را در دوره‌های مختلف تجربه نمی‌کند. به ‌بیان‌ دیگر همان‌طور که «موشه دایان»، سیاست‌مدار و تئوریسین رژیم صهیونیستی می‌گوید: «اسرائیل سیاست خارجی ندارد، بلکه سیاست دفاعی دارد» ، در نتیجه دغدغه حفظ و بقا محور اول و آخر سیاست خارجی تل‌آویو به حساب می‌آید و با تغییر نخست‌وزیران این اصل کمرنگ نخواهد شد. از این رو راحت‌تر می‌توان ترکیه را تنظیم‌کننده رابطه با اسرائیل دانست. بر این اساس مهم ترین انگیزه­ های ترکیه را از نزدیکی آشکار به رژیم صهیونیستی مرور می ­نمائیم: 

 

1ـ توافق هسته ای میان ایران و ۵+۱: بسیاری از تحولات، چرخش ­های سیاسی و هم­پیمانی ­های عجیب که نه تنها این روزها، بلکه در آینده نه چندان دور هم شاهد آن خواهیم بود مرتبط با قدرت­یابی دوباره ایران به ­عنوان یک بازیگر مشروع در صحنه سیاست جهانی است؛ تحولی که در شرایط بهم ­ریختگی نظم منطقه ­ای کفه ترازوی توازن قوا را به سمت تهران سنگین ­تر از پیش می ­کند. پس از توافق هسته ­ای میان ایران و ۵+۱، ترکیه و برخی دیگر از هم­پیمانان منطقه­ ای آمریکا منجمله رژیم صهیونیستی و عربستان که در رقابت با جمهوری اسلامی ایران ناخرسند از توافق صورت گرفته و سیاست­ های کنونی آمریکا در منطقه هستند و رویکرد جدید آمریکا را در قبال افزایش قدرت منطقه ­ای ایران، یک رویکرد ضعیف می‌دانند، به منظور مهار قدرت فزاینده ایران دست به اتخاذ سیاست­ های همگرایانه ­ای زدند. حتی یک روزنامه دولتی ترکیه به نام «دیلی‌صباح» که وابسته به حزب حاکم « عدالت و توسعه» است پیشنهاد ایجاد ائتلاف ترکیه، عربستان و رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران را مطرح کرد و اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه هم برای اولین بار در زمستان گذشته اعلام کرد که ترکیه به ­عنوان یک دوست در منطقه به اسرائیل نیاز دارد. بر همگان روشن است که ترکیه، رژیم صهیونیستی و عربستان، هر یک از دید خود ایران را به­ عنوان یک تهدید ارزیابی می­ کنند، که هیچ­کدام به تنهایی توانایی مقابله با آن را ندارند. 

 

2ـ تأمین انرژی گاز: به دنبال تیرگی روابط ترکیه و روسیه، ترک­ها که مانند بسیاری کشورهای دیگر وابستگی زیادی به واردات گاز از روسیه دارند در پی یافتن جایگزینی برای روسیه، به میدان ­های گازی در سرزمین ­های اشغالی چشم دوختند. لذا از ماه ­ها قبل مذاکرات فشرده‌ای برای احداث خط لوله گاز طبیعی از چاه لافیتان در سرزمین ­های اشغالی به ترکیه در دست انجام است؛ این خط لوله می‌تواند میزان وابستگی ترکیه به گاز روسیه را کم کند و انرژی کافی با قیمت مناسب را برای آن­ها به همراه داشته باشد و همچنین امکان صادرات گاز به اروپا را برای رژیم صهیونیستی فراهم کند. 

 

3ـ فشارهای سیاسی و اقتصادی روسیه : بعد از سقوط جنگنده روسیه توسط ترک­ ها، آنکارا با دولت نظامی و سنت‌گرایی مانند روسیه دچار مناقشه جدی شد، روسیه‌ای که در حوزه میلیتاریسم با کسی سر شوخی ندارد؛ به‌ویژه اگر آن بازیگر از دوستان آمریکا نیز باشد؛ ترکیه با فشارهای فزاینده مسکو در انزوای دیپلماتیک گرفتار گشت و از آنجا که به حیثیت بین‌المللی و محور‌بودن در معادلات دیپلماتیک بهای زیادی می‌دهد پیگیر کاهش تخاصمات با اسرائیل شد تا فضای بیشتری برای مانور در منطقه و رسیدن به اهداف خود در سوریه و عراق داشته باشد. در واقع اردوغان که با سیاست عملگرایانه و منفعت­طلبانه روزگاری در پی معرفی خود در قامت یک چهره مسلمان ضداسرائیل و طرفدار مظلومان بود اکنون به دلیل فشارهای سیاسی و اقتصادی روسیه، ناچار به تغییر موضع شد. 

 

4ـ مقابله با محور مقاومت: یکی دیگر از اهداف مهم ترکیه از نزدیکی به رژیم صهیونیستی، یارگیری برای مقابله با پیروزی­های محور مقاومت (ایران- حزب الله - سوریه) و روسیه در منطقه است. همگرایی اخیر ترکیه با رژیم صهیونیستی ارتباط مستقیمی با حوادث سوریه دارد و نشان می‌دهد با شکست­ های مکرر در عرصه نظامی و ناکارآمدی گروه ­های تروریستی در این کشور، تلاش‌ها برای بسیج نیروهای خارجی و افزایش فشارهای دیپلماتیک بر دمشق متمرکز شده است. نتانیاهو در همین راستا در صفحه توئیتر خود می‌نویسد که مهم است که اسرائیل با یکی از کشورهایی که مرز مشترک با سوریه دارند، ارتباط داشته باشد از سوی دیگر رژیم صهیونیستی از ترکیه خواسته تا اقدامات حماس در ترکیه را محدود کرده و صالح العاروری، مقام ارشد حماس را که براساس ادعای رژیم صهیونیستی طراح عملیات‌های نظامی در کرانه باختری است، اخراج کند. شایان ذکر است که حماس که در جنگ سوریه با موضع گیری­ های اشتباه و فاصله­ گیری از محور مقاومت در پی نزدیکی به ترکیه، عربستان و قطر بود، شاید در آینده قربانی سیاست­ های اردوغان شود و با محدودیت­ های بیشتری مواجه گردد. 

 

5ـ نقش و اراده مؤثر آمریکا را در همگرایی ترکیه و رژیم صهیونیستی نباید از نظر دور داشت. میانجیگری که اوباما در سفر خود به خاورمیانه میان ترکیه و رژیم صهیونیستی صورت داد، نقش کاتالیزور را در شتاب بخشیدن به نزدیکی این دو رژیم داشت. طبیعی است که آمریکا همواره بر رسیدن به توافق میان این دو اصرار دارد چرا که می‌خواهد دو هم­پیمان نزدیک خود، ترکیه و رژیم صهیونیستی را به همکاری در خصوصتحولات منطقه و داعش در سوریهوادارد؛ جو بایدن معاون رئیس جمهوری آمریکا نیز آخرین نفری بود که به هنگام سفر به سرزمین­ های اشغالی بار دیگر از این مسأله سخن گفت. 

 

6ـ تحقق رویای پیوستن به اتحادیه اروپا: یکی دیگر از مهم‌ترین علل نزدیکی ترکیه به رژیم صهیونیستی نیازی‌ است که ترکیه به آمریکا و جامعه اروپایی دارد. این نیاز هم به‌منظور تحقق رؤیای دیرینه ترک‌ها در پیوستن به اتحادیه اروپا باز می ­گردد و هم می‌تواند پشتیبانی محکم برابر خطری باشد که از سمت روسیه ترکیه را تهدید می‌کند. آشکار است که ارتباط ترکیه با ناتو می‌تواند دیوار قابل‌اتکایی برای دفع خطرات احتمالی به ‌حساب‌ آید. پس از‌آنجا که قهر با اسرائیل، صدای اعتراض کشورهای متحدش را درمی‌آورد و لابی‌های یهود هم در آمریکا بیکار نخواهند نشست، ترکیه نمی‌تواند به سادگی از اسرائیل چشم بپوشد. 

 

7ـ نیاز به مبادلات تجاری نیز از دیگر عواملی است که ترکیه را به سمت رابطه با اسرائیل سوق می‌دهد. ماجراجویی­ های دستگاه سیاست خارجی ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان باعث شده اقتصاد ترکیه روند نزولی به خود بگیرد. به صورت مشخص صنعت توریسم ترکیه این روزها با رکودی کم سابقه مواجه است. خبرگزاری آلمان در گزارشی ویژه تاکید کرده است « ترس از بمب‌گذاری و عملیات تروریستی سبب شده که شمار گردشگران اروپایی که به ترکیه سفر می‌کنند، به شدت کاهش یابد. هتل‌های آنتالیا تقریباً خالی از میهمان‌اند.» روسیه اولین کشوری بود که شهروندان خود را از سفر به ترکیه منع کرد. حمله انتحاری و کشته شدن گردشگران آلمانی باعث تغییر مسیر گردشگران این کشور از ترکیه به دیگر کشورها شد. 

 

8ـ‌ نا آرامی­ ها در قفقاز جنوبی یکی دیگر از علل نزدیکی ترکیه و رژیم صهیونیستی است. درگیری شدید مسلحانه میان ارمنستان و آذربایجان موجب شده تا روابط و منافع مشترک اسرائیل، جمهوری آذربایجان و ترکیه باردیگر مورد توجه قرار گیرد. جمهوری آذربایجان از جمله معدود کشورهای اسلامی است که با رژیم صهیونیستی رابطه رسمی دیپلماتیک دارد و دو طرف در تل‌آویو و باکو، سفارتخانه دارند؛ هیچ کشوری در منطقه اوراسیا مانند جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی روابط دوستانه و عمیق ندارد. در مقابل باکو بر استفاده از لابی یهودی- آمریکایی برای مقابله با لابی ارمنی که در واشنگتن نفوذ بسیاری دارد، تکیه کرده است. 

 

در این میان ترکیه که همواره سعی کرده روابط باکو - آنکارا را روابطی ویژه و استراتژیک نشان دهد، در مناقشات اخیر انگیزه ­ای دو چندان برای حمایت از باکو دارد، زیرا می­ تواند توجه روس ­ها را از سوریه دور کند. 

 

9ـ تضعیف نقش ترکیه در کل منطقه : سیاست­ های اشتباه آنکارا در مواجهه با تحولات منطقه به ویژه بحران سوریه از یک سو روابط این کشور را با همسایگانش مانند ایران، عراق، سوریه و روسیه دچار تنش حداکثری نموده و از سوی دیگر حمایت از جریان­ های تروریستی باعث تضعیف نقش ترکیه در کل منطقه شده است و آنکارا را برآن داشته تا تلاش­ هایی برای تقویت موضع و نقش خود در چهارچوب ناتو انجام داده و به اسرائیل نزدیک شود. 

 

10ـ مداخلات جنگ ­افروزانه ترکیه در مرزهای سوریه و عراق به سبب برجستگی عنصر مقاومت با حضور ایران باعث شد که ترکیه به اهداف خود نرسد. در واقع امر، اردوغان که هیچ‌گاه روابط خود را با رژیم صهیونیستی قطع نکرده بود (به‌نحوی که حتی طی این چند سال هم نمایندگانی از آن رژیم عازم آنکارا می‌شدند) و قطع روابط تنها ژست سیاسی اردوغان بود تا بتواند مداخلات جنگ‌طلبانه خود در منطقه را توجیه کند؛ با عقیم ماندن این مداخلات و شکست گروه‌های تروریستی دست‌پرورده، ترکیه دوباره به فکر تجدید روابط با رژیم صهیونیستی افتاد تا دوباره با رفتن به آغوش صهیونیست‌ها، روابط گرم گذشته را از سر بگیرد. 

 

11ـ شائبه حمایت از مخوف‌ترین گروهک تروریستی جهان حیثیت بین‌المللی ترکیه را تهدید می‌کند. حیثیتی که رژیم کنونی سال‌ها برای کسب آن زحمت کشیده است؛ اردوغان به‌خوبی می‌داند بازکردن یک حساب مطلق و مطمئن روی ناتو، حرکت عاقلانه‌ای نیست و غرب تا جایی حمایت خود را از آنکارا ادامه می‌دهد که تضاد منافعی در این میان صورت نگیرد. پس چاره‌ای نیست که ترکیه برای تضمین آینده و تحقق قواعد ایده‌آل و پذیرفته شده خود، دست به یارگیری جدیدی بزند. بر همین اساس ترکیه مصلحت را در آن دید که چرخشی نرم به سمت رژیم اسرائیل پیدا کند. 

 

12ـ‌ نیاز جدی ترکیه به یک بازیگر متعارض با مخالفان خود : اتهاماتی که متوجه دولت ترکیه در جهت حمایت از گروه‌های مخالف بشار اسد رئیس‌جمهوری سوریه است، از سوی اردوغان هم مورد تأیید قرار می‌گیرد و هم تکذیب. از یک طرف ترکیه هیچ‌گاه همکاری با گروه‌های رادیکال تکفیری مخالف اسد را نمی‌پذیرد و از طرف دیگر، از آغاز منازعات همواره خواهان برکناری رئیس‌جمهوری سوریه بوده و با این اوصاف حامیان اسد در منطقه، همگی در صف مخالفان ترکیه قرار خواهند گرفت؛ در این میان ترکیه نیاز جدی به یک بازیگر متعارض با مخالفان خود دارد و بی‌تردید هیچ رژیمی بهتر از رژیم صهیونیستی نمی‌تواند ایفا ‌کننده این نقش باشد، رژیمی که دغدغه‌های مشترکی با ترکیه در واگرایی‌های سیاسی با ایران، ضدیت با سوریه و اختلاف با مصر دارد.